علم لدنی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(تمیزکاری) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
محمدحسن نادم پژوهشگر [[علم امام|مباحث علم امام]]، بر این باور است که [[شیعه|شیعیان]] در طول تاریخ همواره نگاه خاصی در رابطه با امامت داشتند که با نگاه غیرشیعیان متفاوت بوده است.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> به عقیده شیعیان، [[امامت|امام]] همه شئون [[نبوت|پیامبر]] بهجز دریافت و ابلاغ وحی را دارد.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> از این جهت تبیین وحی برای مردم و اجرای دستورات الهی جزء قلمرو وظایف امام محسوب میشوند.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> به همین جهت همان ضرورتی که برای علم خاص و الهی پیامبر وجود دارد عیناً برای امام نیز وجود خواهد داشت.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> ازاینرو وقتی در مباحث اعتقادی امامیه سخن از علم امام میشود مراد از آن یک علم عادی کسب شده با ابزار عادی نیست، بلکه مراد علم و آگاهی ویژهای است که امام از راه افاضه خداوند به آن دست یافته است.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۱۰.</ref> برای نمونه، [[محمد بن ابراهیم نعمانی|نعمانی]] از [[محدث|محدثان]] و [[متکلم|متکلمان]] شیعه در کتاب [[کتاب الغیبة (نعمانی)|الغیبة]]، امام را شخص ممتاز زمان خود میداند که کسی در فضایل به آن نزدیک نمیشود.<ref>نعمانی، الغیبة، ۱۳۹۷ق، ص۲۲۰.</ref> از جمله ویژگیهای ممتاز امام از نظر وی علم اوست که از جانب خداوند به او عطا شده است و اکتسابی نیست.<ref>نعمانی، الغیبة، ۱۳۹۷ق، ص۲۲۰.</ref> | محمدحسن نادم پژوهشگر [[علم امام|مباحث علم امام]]، بر این باور است که [[شیعه|شیعیان]] در طول تاریخ همواره نگاه خاصی در رابطه با امامت داشتند که با نگاه غیرشیعیان متفاوت بوده است.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> به عقیده شیعیان، [[امامت|امام]] همه شئون [[نبوت|پیامبر]] بهجز دریافت و ابلاغ وحی را دارد.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> از این جهت تبیین وحی برای مردم و اجرای دستورات الهی جزء قلمرو وظایف امام محسوب میشوند.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> به همین جهت همان ضرورتی که برای علم خاص و الهی پیامبر وجود دارد عیناً برای امام نیز وجود خواهد داشت.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۹.</ref> ازاینرو وقتی در مباحث اعتقادی امامیه سخن از علم امام میشود مراد از آن یک علم عادی کسب شده با ابزار عادی نیست، بلکه مراد علم و آگاهی ویژهای است که امام از راه افاضه خداوند به آن دست یافته است.<ref>نادم، تطور تاریخی علم امام در اندیشه امامیه، ۱۳۹۹ش، ص۱۰.</ref> برای نمونه، [[محمد بن ابراهیم نعمانی|نعمانی]] از [[محدث|محدثان]] و [[متکلم|متکلمان]] شیعه در کتاب [[کتاب الغیبة (نعمانی)|الغیبة]]، امام را شخص ممتاز زمان خود میداند که کسی در فضایل به آن نزدیک نمیشود.<ref>نعمانی، الغیبة، ۱۳۹۷ق، ص۲۲۰.</ref> از جمله ویژگیهای ممتاز امام از نظر وی علم اوست که از جانب خداوند به او عطا شده است و اکتسابی نیست.<ref>نعمانی، الغیبة، ۱۳۹۷ق، ص۲۲۰.</ref> | ||
=== | === نفی باور به علم لدنّی امام در قرائتهای اولیه از تشیّع === | ||
برخی نواندیشان دینی همچون [[سید حسین مدرسی طباطبایی|مدرسی طباطبایی]] در [[مکتب در فرایند تکامل (کتاب)|کتاب مکتب در فرایند تکامل]] و [[محسن کدیور]] بر این باورند که اندیشه علم لدّنی داشتن امامان و ویژگیهای فرابشری آن در قرائتهای اولیه از [[شیعه|مذهب تشیع]] تا اواخر قرن چهارم وجود نداشته و بعدها تحت تاثیر نظریه [[تفویض]] (تفویض به معنای واگذاری امور به پیامبر و امامان) وارد تفکرات شیعه شده است.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، ۱۳۸۹ش، ص۵۷-۱۰۷؛ کدیور، «قرائت فراموش شده»، ص۱۰۵-۱۰۶.</ref> بر اساس این عقیده که با عنوان [[نظریه علمای ابرار]] نیز شناخته میشود، اصحاب ائمّه و دانشمندان قرون اولیه امامیه، امامان(ع) را عالمانی بزرگ میدانستند که گرچه ملزم به اطاعت از آنها بودند، ولی اعتقادی به [[عصمت]] و علم لدنّی آنها نداشتند.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، ۱۳۸۹ش، ص۷۳-۷۴، کدیور، «قرائت فراموش شده»، ص۱۰۵-۱۰۶.</ref> | برخی نواندیشان دینی همچون [[سید حسین مدرسی طباطبایی|مدرسی طباطبایی]] در [[مکتب در فرایند تکامل (کتاب)|کتاب مکتب در فرایند تکامل]] و [[محسن کدیور]] بر این باورند که اندیشه علم لدّنی داشتن امامان و ویژگیهای فرابشری آن در قرائتهای اولیه از [[شیعه|مذهب تشیع]] تا اواخر قرن چهارم وجود نداشته و بعدها تحت تاثیر نظریه [[تفویض]] (تفویض به معنای واگذاری امور به پیامبر و امامان) وارد تفکرات شیعه شده است.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، ۱۳۸۹ش، ص۵۷-۱۰۷؛ کدیور، «قرائت فراموش شده»، ص۱۰۵-۱۰۶.</ref> بر اساس این عقیده که با عنوان [[نظریه علمای ابرار]] نیز شناخته میشود، اصحاب ائمّه و دانشمندان قرون اولیه امامیه، امامان(ع) را عالمانی بزرگ میدانستند که گرچه ملزم به اطاعت از آنها بودند، ولی اعتقادی به [[عصمت]] و علم لدنّی آنها نداشتند.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، ۱۳۸۹ش، ص۷۳-۷۴، کدیور، «قرائت فراموش شده»، ص۱۰۵-۱۰۶.</ref> | ||