پرش به محتوا

درکات جهنم: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ اکتبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
(ویکی سازی)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{معاد-عمودی}}
{{معاد-عمودی}}
'''دَرَکات جَهنّم''' جایگاه‌ها و طبقات مختلف [[جهنم]] است که در مقابل درجات [[بهشت]] قرار می‌گیرد. در جهنم رتبه‌بندی وجود دارد و همه دوزخیان، از [[جن]] و انس، بر پایه اعمالشان، از جهت کیفر و مجازات در هفت درکه و طبقه قرار می‌گیرند که نوع و شدت عذابشان متفاوت است. در [[قرآن]]، به جایگاه [[منافق|منافقان]] تصریح شده که در پایین‌ترین و پست‌ترین مرتبه دوزخ (دَرَک الاَسفَل) قرار دارند. در [[حدیث|روایات]] به اسامی درکات جهنم و رتبه هر کدام نسبت به یکدیگر اشاره شده است: سَقَر، کُبَر، سَعیر، [[هاویه]]، جَحیم، ماهیه، غَیّ، لَظی نام این درکات است.<br />  
'''دَرَکات جَهنّم''' جایگاه‌ها و طبقات مختلف [[جهنم]] است که در مقابل درجات [[بهشت]] قرار می‌گیرد. در جهنم رتبه‌بندی وجود دارد و همه دوزخیان، از [[جن]] و انس، بر پایه اعمالشان، از جهت کیفر و مجازات در هفت درکه و طبقه قرار می‌گیرند که نوع و شدت عذابشان متفاوت است. در [[قرآن]]، به جایگاه [[منافق|منافقان]] تصریح شده که در پایین‌ترین و پست‌ترین مرتبه دوزخ (دَرَک الاَسفَل) قرار دارند. در [[حدیث|روایات]] به اسامی درکات جهنم و رتبه هر کدام نسبت به یکدیگر اشاره شده است: سَقَر، کُبَر، سَعیر، [[هاویه]]، جَحیم، ماهیه، غَیّ، لَظی نام این درکات است.<br />  
در ادبیات عامه، برای ابراز تنفر یا بی‌اعتنایی یا فحش، از ترکیباتی با واژه «درک» (مانند به [[اسفل سافلین|اسفل السافلین]]) استفاده می‌شود.
در ادبیات عامه، برای ابراز تنفر یا بی‌اعتنایی یا [[فحاشی|فحش]]، از ترکیباتی با واژه «درک» (مانند به [[اسفل سافلین|اسفل السافلین]]) استفاده می‌شود.


==واژه‌شناسی==
==واژه‌شناسی==
خط ۳۴: خط ۳۴:
::'''حقیقت درکات جهنم''': در دیدگاه [[ملاصدرا]]، باغ بهشت و آتش جهنم، صورت و حقیقتی دارند؛ صورت آتش (نار) و بهشت (جنّت) همانی است که خداوند در [[قرآن]] با اوصاف مختلف توصیف کرده است؛ اما بیان و تعیین حقیقت آتش [[جهنم]] ممکن نیست ولی از باب تقریب و تشبیه، حقیقت آن دوری و بریده شدن از خداوند است؛ چرا که برای «وجود»، درجات و درکات مختلفی از جهت بلندی و شرافت یا پستی و فرومایگی هست؛ در یک سو، نهایت شرافت و بزرگی قرار دارد که خداوند متعال است و در یک طرف دیگر، آخرین حد سقوط و نزول و پایین بودن است. و بین این دو طرف نیز منازل و مراتبی وجود دارد. بنابراین حقیقت [[بهشت]]، قرب و مجاورت الاهی است و ذات [[جحیم]]، نهایت [[هبوط]] و نزول و دوری از خداست و از این رو اهل آتش همگی از پیروان و دنباله‌کنندگان شیطان هستند و بر اساس جوهر و ذات خویش، در یکی از [[طبقات جهنم|طبقات هفت‌گانه جهنم]] ساکن هستند.<ref>ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ۱۳۶۶ش، ج۴، ص۲۶۴و۲۶۵.</ref>
::'''حقیقت درکات جهنم''': در دیدگاه [[ملاصدرا]]، باغ بهشت و آتش جهنم، صورت و حقیقتی دارند؛ صورت آتش (نار) و بهشت (جنّت) همانی است که خداوند در [[قرآن]] با اوصاف مختلف توصیف کرده است؛ اما بیان و تعیین حقیقت آتش [[جهنم]] ممکن نیست ولی از باب تقریب و تشبیه، حقیقت آن دوری و بریده شدن از خداوند است؛ چرا که برای «وجود»، درجات و درکات مختلفی از جهت بلندی و شرافت یا پستی و فرومایگی هست؛ در یک سو، نهایت شرافت و بزرگی قرار دارد که خداوند متعال است و در یک طرف دیگر، آخرین حد سقوط و نزول و پایین بودن است. و بین این دو طرف نیز منازل و مراتبی وجود دارد. بنابراین حقیقت [[بهشت]]، قرب و مجاورت الاهی است و ذات [[جحیم]]، نهایت [[هبوط]] و نزول و دوری از خداست و از این رو اهل آتش همگی از پیروان و دنباله‌کنندگان شیطان هستند و بر اساس جوهر و ذات خویش، در یکی از [[طبقات جهنم|طبقات هفت‌گانه جهنم]] ساکن هستند.<ref>ملاصدرا، تفسیر القرآن الکریم، ۱۳۶۶ش، ج۴، ص۲۶۴و۲۶۵.</ref>


::'''در ادبیات عامه''': در زبان عامه برای نشان دادن تنفر یا بی‌اعتنایی یا فحش از ترکیباتی با واژه درک استفاده می‌شود؛ مانند: به درک، به درک اسفل، به درک رفتن، به [[اسفل السافلین]].<ref>لغت‌نامه دهخدا، ماده «درک».</ref>
::'''در ادبیات عامه''': در زبان عامه برای نشان دادن تنفر یا بی‌اعتنایی یا [[فحاشی|فحش]] از ترکیباتی با واژه درک استفاده می‌شود؛ مانند: به درک، به درک اسفل، به درک رفتن، به [[اسفل السافلین]].<ref>لغت‌نامه دهخدا، ماده «درک».</ref>


== جستارهای وابسته==
== جستارهای وابسته==
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۳۵

ویرایش