آیه امن یجیب: تفاوت میان نسخهها
←احتمالات در خلفاء الارض
Gholampour (بحث | مشارکتها) (←مضطر) |
Gholampour (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
به باور آلوسی درصورتی میتوان لام را استغراق گرفت و ذکر کرد که خداوند دعاهای همه مضطرین را مستجاب میکند که بعدش قید «[[ان شاء الله]]» یعنی اگر خدا بخواهد، ذکر شود.<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۲۰ق، ج۲۰، ص۲۹۱.</ref> به گفته طباطبائی، اینکه در برخی آیات، [[استجابت دعا|اجابت دعا]] به مشیت الهی (ان شاء الله) مقید گردد، منافاتی با استغراق در این آیه ندارد؛ زیرا در آن آیاتی که اجابت به مشیت الهی مقید میگردد، ممکن است طلب در آن هم حقیقی باشد و هم غیرحقیقی؛ اما در این آیه طلب حقیقی و با ایمان خالص مراد است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۱۵، ص۳۸۲-۳۸۳.</ref> از دیدگاه زمخشری و فخررازی از علمای اهلسنت، خداوند ذکر کرد که دعای مضطر را مستجاب میکند؛ ولی نگفت فی الحال و هم اکنون.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۴، ص۵۶۵.</ref> | به باور آلوسی درصورتی میتوان لام را استغراق گرفت و ذکر کرد که خداوند دعاهای همه مضطرین را مستجاب میکند که بعدش قید «[[ان شاء الله]]» یعنی اگر خدا بخواهد، ذکر شود.<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۲۰ق، ج۲۰، ص۲۹۱.</ref> به گفته طباطبائی، اینکه در برخی آیات، [[استجابت دعا|اجابت دعا]] به مشیت الهی (ان شاء الله) مقید گردد، منافاتی با استغراق در این آیه ندارد؛ زیرا در آن آیاتی که اجابت به مشیت الهی مقید میگردد، ممکن است طلب در آن هم حقیقی باشد و هم غیرحقیقی؛ اما در این آیه طلب حقیقی و با ایمان خالص مراد است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۱۵، ص۳۸۲-۳۸۳.</ref> از دیدگاه زمخشری و فخررازی از علمای اهلسنت، خداوند ذکر کرد که دعای مضطر را مستجاب میکند؛ ولی نگفت فی الحال و هم اکنون.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۴، ص۵۶۵.</ref> | ||
== | == چند احتمال در خلفاء الارض == | ||
عدهای از علمای شیعه همچون [[شیخ طوسی]] (درگذشته [[سال ۴۶۰ هجری قمری|۴۶۰ق]])،<ref>شیخ طوسی، التبيان، دار احیاء التراث العربی، ج۸، ص۱۱۰.</ref> شیخ طبرسی،<ref>شیخ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۳۵۸-۳۵۹.</ref> [[ابوالفتوح رازی]] (درگذشته نیمه دوم قرن شش قمری)،<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۶۶-۱۳۷۸ش، ج۱۵، ص۶۵.</ref> فتح الله کاشانی،<ref>کاشانی، زبدة التفاسير، ۱۳۸۱ش، ج۵، ص۱۱۶.</ref> [[محمدمحسن فیض کاشانی|فیض کاشانی]] (درگذشته [[سال ۱۰۹۱ هجری قمری|۱۰۹۱ق]])،<ref>فیض کاشانی، سير الصافی، ۱۳۷۳ش، ج۴، ص۷۱.</ref> شریف لاهیجی،<ref>شریف لاهیجی، تفسير شريف لاهيجى، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۴۳۵.</ref> سید عبدالله شُبَّر،<ref>شبر، تفسیر القرآن الکریم، مؤسسة دار الهجرة، ص۳۶۷.</ref> سبزواری،<ref>سبزواری، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۷.</ref> مکارم شیرازی<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۵۱۸.</ref> ذکر کردهاند که مراد از «یجعلکم خلفاء الارض» این است که [[خدا|خداوند]] در هر دورهای، عصری، قرنی، قومی و ... گروه بعدی از مردمان زمین را جایگزین و جانشین گروه قبل از آنها میکند تا در زمین سکونت کنند و اداره و تصرف آن را به عهده بگیرند. ابن کثیر،<ref>ابنکثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۶، ص۱۸۵-۱۸۶.</ref> ثعلبی،<ref>ثعلبی، کشف و البیان عن تفسیر القرآن، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۲۱۹.</ref> طبری،<ref> طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۰، ص۴.</ref> بیضاوی،<ref>بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۱۶۵.</ref> زمخشری،<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷-۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۷۶-۳۷۷.</ref> فخررازی،<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۴، ص۵۶۵.</ref> آلوسی<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۲۰ق، ج۲۰، ص۲۹۲.</ref> و میبدی،<ref>میبدی، کشف الاسرار و عدة الابرار، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۲۴۱.</ref> از علمای اهلسنت نیز موافق با این معنا هستند. | عدهای از علمای شیعه همچون [[شیخ طوسی]] (درگذشته [[سال ۴۶۰ هجری قمری|۴۶۰ق]])،<ref>شیخ طوسی، التبيان، دار احیاء التراث العربی، ج۸، ص۱۱۰.</ref> شیخ طبرسی،<ref>شیخ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۳۵۸-۳۵۹.</ref> [[ابوالفتوح رازی]] (درگذشته نیمه دوم قرن شش قمری)،<ref>ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۶۶-۱۳۷۸ش، ج۱۵، ص۶۵.</ref> فتح الله کاشانی،<ref>کاشانی، زبدة التفاسير، ۱۳۸۱ش، ج۵، ص۱۱۶.</ref> [[محمدمحسن فیض کاشانی|فیض کاشانی]] (درگذشته [[سال ۱۰۹۱ هجری قمری|۱۰۹۱ق]])،<ref>فیض کاشانی، سير الصافی، ۱۳۷۳ش، ج۴، ص۷۱.</ref> شریف لاهیجی،<ref>شریف لاهیجی، تفسير شريف لاهيجى، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۴۳۵.</ref> سید عبدالله شُبَّر،<ref>شبر، تفسیر القرآن الکریم، مؤسسة دار الهجرة، ص۳۶۷.</ref> سبزواری،<ref>سبزواری، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۷.</ref> مکارم شیرازی<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۵۱۸.</ref> ذکر کردهاند که مراد از «یجعلکم خلفاء الارض» این است که [[خدا|خداوند]] در هر دورهای، عصری، قرنی، قومی و ... گروه بعدی از مردمان زمین را جایگزین و جانشین گروه قبل از آنها میکند تا در زمین سکونت کنند و اداره و تصرف آن را به عهده بگیرند. ابن کثیر،<ref>ابنکثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۶، ص۱۸۵-۱۸۶.</ref> ثعلبی،<ref>ثعلبی، کشف و البیان عن تفسیر القرآن، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۲۱۹.</ref> طبری،<ref> طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۰، ص۴.</ref> بیضاوی،<ref>بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۱۶۵.</ref> زمخشری،<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷-۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۷۶-۳۷۷.</ref> فخررازی،<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۴، ص۵۶۵.</ref> آلوسی<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۲۰ق، ج۲۰، ص۲۹۲.</ref> و میبدی،<ref>میبدی، کشف الاسرار و عدة الابرار، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۲۴۱.</ref> از علمای اهلسنت نیز موافق با این معنا هستند. |