پرش به محتوا

آیه امن یجیب: تفاوت میان نسخه‌ها

۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ اکتبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۷: خط ۵۷:
==مضطر ==
==مضطر ==


برخی از علمای شیعه همچون [[فضل بن حسن طبرسی|شیخ طبرسی]] (درگذشته [[سال ۵۴۸ هجری قمری|۵۴۸ق]])، [[ملا فتح‌الله کاشانی|فتح‌الله کاشانی]] (درگذشته [[سال ۹۸۸ هجری قمری|۹۸۸ق]]) و مکارم شیرازی ذیل تفسیر آیه ۶۲ سوره نمل ذکر کرده‌اند که اگرچه خداوند دعای همه را مستجاب می‌کند؛ اما به‌دلیل اینکه خواست مضطر قوی‌تر و خاضعانه‌تر است، اضطرار شرط [[استجابت دعا]] قرار داده شده است.<ref>شیخ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۳۵۸؛ کاشانی، زبدة التفاسير، ۱۳۸۱ش، ج۵، ص۱۱۶؛ مکارم شیرازی، پیدایش مذاهب، ۱۳۸۴ش، ص۹۶.</ref> [[محمد سبزواری]] (درگذشته [[سال ۱۳۶۸ هجری شمسی|۱۳۶۸ش]]) و علامه طباطبائی نیز اضطرار در آیه را نشانه خواست حقیقی ذکر کرده‌اند.<ref>سبزواری، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۱۵، ص۳۸۱.</ref> مضطر در آیه امن یجیب ازنظر مفسران شیعه، شخصی است که به سبب شدت چیزی به خدا پناه آورده و از غیر او قطع امید کرده است.<ref>ابو‌الفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۶۶-۱۳۷۸ش، ج۱۵، ص۶۵؛ کاشانی، زبدة التفاسير، ۱۳۸۱ش، ج۵، ص۱۱۶؛ فیض کاشانی، سير الصافی، ۱۳۷۳ش، ج۴، ص۷۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۵۲۰-۵۲۱.</ref> ثعلبی،<ref>ثعلبی، کشف و البیان عن تفسیر القرآن، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۲۱۹.</ref> زمخشری،<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷-۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۷۶-۳۷۷.</ref> فخررازی<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۴، ص۵۶۵.</ref> و بیضاوی<ref>بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۱۶۵.</ref> از علمای اهل‌سنت نیز این معنای مضطر را پذیرفته‌اند. از دیدگاه [[سید عبدالله شبر]] (درگذشته [[سال ۱۲۴۲ هجری قمری|۱۲۴۲ق]]) از مفسران شیعه در [[تفسیر القران الکریم (کتاب)|کتاب تفسیر القران الکریم]]، مراد از مضطر در این آیه را، درمانده‌ای دانسته است که با شرایط دعا به خداوند پناه می‌آورد.<ref>شبر، تفسیر القرآن الکریم، مؤسسة دار الهجرة، ص۳۶۷.</ref>  
برخی از علمای شیعه همچون [[فضل بن حسن طبرسی|شیخ طبرسی]] (درگذشته [[سال ۵۴۸ هجری قمری|۵۴۸ق]])، [[ملا فتح‌الله کاشانی|فتح‌الله کاشانی]] (درگذشته [[سال ۹۸۸ هجری قمری|۹۸۸ق]]) و مکارم شیرازی ذیل تفسیر آیه ۶۲ سوره نمل ذکر کرده‌اند که اگرچه خداوند دعای همه را مستجاب می‌کند؛ اما به‌دلیل اینکه خواست مضطر قوی‌تر و خاضعانه‌تر است، اضطرار شرط [[استجابت دعا]] قرار داده شده است.<ref>شیخ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۳۵۸؛ کاشانی، زبدة التفاسير، ۱۳۸۱ش، ج۵، ص۱۱۶؛ مکارم شیرازی، پیدایش مذاهب، ۱۳۸۴ش، ص۹۶.</ref> [[محمد سبزواری]] (درگذشته [[سال ۱۳۶۸ هجری شمسی|۱۳۶۸ش]]) و علامه طباطبائی نیز اضطرار در آیه را نشانه خواست حقیقی ذکر کرده‌اند.<ref>سبزواری، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۱۵، ص۳۸۱.</ref> مضطر در آیه امن یجیب ازنظر مفسران شیعه، شخصی است که به سبب شدت چیزی به خدا پناه آورده و از غیر او قطع امید کرده است.<ref>ابو‌الفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۶۶-۱۳۷۸ش، ج۱۵، ص۶۵؛ کاشانی، زبدة التفاسير، ۱۳۸۱ش، ج۵، ص۱۱۶؛ فیض کاشانی، سير الصافی، ۱۳۷۳ش، ج۴، ص۷۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۵۲۰-۵۲۱.</ref> ثَعْلَبی،<ref>ثعلبی، کشف و البیان عن تفسیر القرآن، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۲۱۹.</ref> زَمَخْشَری،<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷-۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۷۶-۳۷۷.</ref> فَخْررازی<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۴، ص۵۶۵.</ref> و بَیْضاوی<ref>بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۱۶۵.</ref> از علمای اهل‌سنت نیز این معنای مضطر را پذیرفته‌اند. از دیدگاه [[سید عبدالله شبر]] (درگذشته [[سال ۱۲۴۲ هجری قمری|۱۲۴۲ق]]) از مفسران شیعه در [[تفسیر القران الکریم (کتاب)|کتاب تفسیر القران الکریم]]، مراد از مضطر در این آیه را، درمانده‌ای دانسته است که با شرایط دعا به خداوند پناه می‌آورد.<ref>شبر، تفسیر القرآن الکریم، مؤسسة دار الهجرة، ص۳۶۷.</ref>  


=== همه مضطرین یا بعضی؟ ===
=== همه مضطرین یا بعضی؟ ===
خط ۶۵: خط ۶۵:
به باور آلوسی درصورتی می‌توان لام را استغراق گرفت و ذکر کرد که خداوند دعاهای همه مضطرین را مستجاب می‌کند که بعدش قید «[[ان شاء الله]]» یعنی اگر خدا بخواهد، ذکر شود.<ref>‌آلوسی، روح المعانی، ۱۴۲۰ق، ج۲۰، ص۲۹۱.</ref> به گفته طباطبائی، اینکه در برخی آیات، [[استجابت دعا|اجابت دعا]] به مشیت الهی (ان شاء الله) مقید گردد، منافاتی با استغراق در این آیه ندارد؛ زیرا در آن آیاتی که اجابت به مشیت الهی مقید می‌گردد، ممکن است طلب در آن هم حقیقی باشد و هم غیرحقیقی؛ اما در این آیه طلب حقیقی و با ایمان خالص مراد است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۱۵، ص۳۸۲-۳۸۳.</ref> از دیدگاه زمخشری و فخررازی از علمای اهل‌سنت، خداوند ذکر کرد که دعای مضطر را مستجاب می‌کند؛ ولی نگفت فی الحال و هم اکنون.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۴، ص۵۶۵.</ref>
به باور آلوسی درصورتی می‌توان لام را استغراق گرفت و ذکر کرد که خداوند دعاهای همه مضطرین را مستجاب می‌کند که بعدش قید «[[ان شاء الله]]» یعنی اگر خدا بخواهد، ذکر شود.<ref>‌آلوسی، روح المعانی، ۱۴۲۰ق، ج۲۰، ص۲۹۱.</ref> به گفته طباطبائی، اینکه در برخی آیات، [[استجابت دعا|اجابت دعا]] به مشیت الهی (ان شاء الله) مقید گردد، منافاتی با استغراق در این آیه ندارد؛ زیرا در آن آیاتی که اجابت به مشیت الهی مقید می‌گردد، ممکن است طلب در آن هم حقیقی باشد و هم غیرحقیقی؛ اما در این آیه طلب حقیقی و با ایمان خالص مراد است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۱۵، ص۳۸۲-۳۸۳.</ref> از دیدگاه زمخشری و فخررازی از علمای اهل‌سنت، خداوند ذکر کرد که دعای مضطر را مستجاب می‌کند؛ ولی نگفت فی الحال و هم اکنون.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۴، ص۵۶۵.</ref>


== خلافت ==
== احتمالات در خلفاء الارض ==


عده‌ای از علمای شیعه همچون [[شیخ طوسی]] (درگذشته [[سال ۴۶۰ هجری قمری|۴۶۰ق]])،<ref>شیخ طوسی، التبيان، دار احیاء التراث العربی، ج۸، ص۱۱۰.</ref> شیخ طبرسی در احتمال اولش،<ref>شیخ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۳۵۸-۳۵۹.</ref> [[ابوالفتوح رازی]] (درگذشته نیمه دوم قرن شش قمری)،<ref>ابو‌الفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۶۶-۱۳۷۸ش، ج۱۵، ص۶۵.</ref> فتح الله کاشانی،<ref>کاشانی، زبدة التفاسير، ۱۳۸۱ش، ج۵، ص۱۱۶.</ref> [[محمدمحسن فیض کاشانی|فیض کاشانی]] (درگذشته [[سال ۱۰۹۱ هجری قمری|۱۰۹۱ق]])،<ref>فیض کاشانی، سير الصافی، ۱۳۷۳ش، ج۴، ص۷۱.</ref> شریف لاهیجی،<ref>شریف لاهیجی، تفسير شريف لاهيجى، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۴۳۵.</ref> سید عبدالله شبر،<ref>شبر، تفسیر القرآن الکریم، مؤسسة دار الهجرة، ص۳۶۷.</ref> سبزواری،<ref>سبزواری، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۷.</ref> مکارم شیرازی در احتمال دومش<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۵۱۸.</ref> ذکر کرده‌اند که مراد از «یجعلکم خلفاء الارض» این است که [[خدا|خداوند]] در هر دوره‌ای، عصری، قرنی، قومی و ... گروه بعدی از مردمان زمین را جایگزین و جانشین گروه قبل از آن‌ها می‌کند تا در زمین سکونت کنند و اداره و تصرف آن را به عهده بگیرند. ابن کثیر،<ref>ابن‌کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۶، ص۱۸۵-۱۸۶.</ref> ثعلبی،<ref>ثعلبی، کشف و البیان عن تفسیر القرآن، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۲۱۹.</ref> طبری،<ref> طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۰، ص۴.</ref> بیضاوی،<ref>بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۱۶۵.</ref> زمخشری،<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷-۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۷۶-۳۷۷.</ref> فخررازی،<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۴، ص۵۶۵.</ref> آلوسی<ref>‌آلوسی، روح المعانی، ۱۴۲۰ق، ج۲۰، ص۲۹۲.</ref> و میبدی،‌<ref>میبدی، کشف الاسرار و عدة الابرار، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۲۴۱.</ref> از علمای اهل‌سنت نیز موافق با این معنا هستند.  
عده‌ای از علمای شیعه همچون [[شیخ طوسی]] (درگذشته [[سال ۴۶۰ هجری قمری|۴۶۰ق]])،<ref>شیخ طوسی، التبيان، دار احیاء التراث العربی، ج۸، ص۱۱۰.</ref> شیخ طبرسی،<ref>شیخ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۷، ص۳۵۸-۳۵۹.</ref> [[ابوالفتوح رازی]] (درگذشته نیمه دوم قرن شش قمری)،<ref>ابو‌الفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۶۶-۱۳۷۸ش، ج۱۵، ص۶۵.</ref> فتح الله کاشانی،<ref>کاشانی، زبدة التفاسير، ۱۳۸۱ش، ج۵، ص۱۱۶.</ref> [[محمدمحسن فیض کاشانی|فیض کاشانی]] (درگذشته [[سال ۱۰۹۱ هجری قمری|۱۰۹۱ق]])،<ref>فیض کاشانی، سير الصافی، ۱۳۷۳ش، ج۴، ص۷۱.</ref> شریف لاهیجی،<ref>شریف لاهیجی، تفسير شريف لاهيجى، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۴۳۵.</ref> سید عبدالله شُبَّر،<ref>شبر، تفسیر القرآن الکریم، مؤسسة دار الهجرة، ص۳۶۷.</ref> سبزواری،<ref>سبزواری، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۹ق، ص۳۸۷.</ref> مکارم شیرازی<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۵۱۸.</ref> ذکر کرده‌اند که مراد از «یجعلکم خلفاء الارض» این است که [[خدا|خداوند]] در هر دوره‌ای، عصری، قرنی، قومی و ... گروه بعدی از مردمان زمین را جایگزین و جانشین گروه قبل از آن‌ها می‌کند تا در زمین سکونت کنند و اداره و تصرف آن را به عهده بگیرند. ابن کثیر،<ref>ابن‌کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۶، ص۱۸۵-۱۸۶.</ref> ثعلبی،<ref>ثعلبی، کشف و البیان عن تفسیر القرآن، ۱۴۲۲ق، ج۷، ص۲۱۹.</ref> طبری،<ref> طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۰، ص۴.</ref> بیضاوی،<ref>بیضاوی، أنوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج۴، ص۱۶۵.</ref> زمخشری،<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷-۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۷۶-۳۷۷.</ref> فخررازی،<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۴، ص۵۶۵.</ref> آلوسی<ref>‌آلوسی، روح المعانی، ۱۴۲۰ق، ج۲۰، ص۲۹۲.</ref> و میبدی،‌<ref>میبدی، کشف الاسرار و عدة الابرار، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۲۴۱.</ref> از علمای اهل‌سنت نیز موافق با این معنا هستند.  


سید محمدحسین طباطبائی منظور از خلافت در آیه را خلافت زمینی برای انسان دانسته که با آن بتواند در زمین و هرچه روی زمین است، تصرف کند. طبق این نظر اگر موارد سوء باعث اضطرار انسان شد، از خدا درخواست کشف سوء می‌کند و اگر خداوند دعایش را مستجاب کند، در حقیقت خلافتی را که به انسان داده تکمیل کرده است. به گفته علامه طباطبائی، معانی دیگر با سیاق آیه مناسب نیستند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۱۵، ص۳۸۳.</ref> مکارم شیرازی نیز در احتمال اولش با این نظر موافق است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۵۱۸.</ref> فتح‌الله کاشانی،<ref>کاشانی، زبدة التفاسير، ۱۳۸۱ش، ج۵، ص۱۱۶.</ref> از علمای شیعه و زمخشری<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷-۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۷۶-۳۷۷.</ref> و فخررازی<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۴، ص۵۶۵.</ref> از علمای اهل‌سنت احتمال دیگری در آیه بیان کرده‌اند که منظور از خلافت، مالکیت و تسلط است. آلوسی نیز از این نظر به قیل (قول ضعیف) یاد کرده است.<ref>‌آلوسی، روح المعانی، ۱۴۲۰ق، ج۲۰، ص۲۹۲.</ref>
سید محمدحسین طباطبائی منظور از خلافت در آیه را خلافت زمینی برای انسان دانسته که با آن بتواند در زمین و هرچه روی زمین است، تصرف کند. طبق این نظر اگر موارد سوء باعث اضطرار انسان شد، از خدا درخواست کشف سوء می‌کند و اگر خداوند دعایش را مستجاب کند، در حقیقت خلافتی را که به انسان داده تکمیل کرده است. به گفته علامه طباطبائی، معانی دیگر با سیاق آیه مناسب نیستند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۱۵، ص۳۸۳.</ref> مکارم شیرازی نیز در احتمال اولش با این نظر موافق است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۵۱۸.</ref> فتح‌الله کاشانی،<ref>کاشانی، زبدة التفاسير، ۱۳۸۱ش، ج۵، ص۱۱۶.</ref> از علمای شیعه و زمخشری<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷-۱۴۱۶ق، ج۳، ص۳۷۶-۳۷۷.</ref> و فخررازی<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۴، ص۵۶۵.</ref> از علمای اهل‌سنت احتمال دیگری در آیه بیان کرده‌اند که منظور از خلافت، مالکیت و تسلط است. آلوسی نیز از این نظر به قیل (قول ضعیف) یاد کرده است.<ref>‌آلوسی، روح المعانی، ۱۴۲۰ق، ج۲۰، ص۲۹۲.</ref>
confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۱۶

ویرایش