پرش به محتوا

واقعه کربلا: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۱۴۶: خط ۱۴۶:
عمر بن سعد پس از آمدن به کربلا، خواست پیکی سوی امام بفرستد تا از او بپرسد برای چه به این سرزمین آمده است و چه می‌خواهد؟ این کار را به [[عزره بن قیس احمسی]] و دیگر بزرگانی که نامه دعوت به آن حضرت نوشته بودند، پیشنهاد کرد؛ اما آنان از انجام این کار خودداری کردند.<ref> طبری، تاریخ الامم والملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۴۱۰؛ ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۸۶؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، صص۸۴-۸۵.</ref> اما [[کثیر بن عبدالله شعیبه]] پذیرفت و به سوی اردوگاه امام حسین (ع) حرکت کرد. چون [[ابوثمامه صائدی]] نگذاشت کثیر همراه با سلاح خود نزد حسین(ع) برود، بی‌نتیجه پیش عمر بن سعد بازگشت.<ref> طبری، تاریخ الامم والملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۴۱۰؛ ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۸۶-۸۷؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۸۵؛ خوارزمی، مقتل‌الحسین، مکتبة المفید، ص۲۴۰.</ref>
عمر بن سعد پس از آمدن به کربلا، خواست پیکی سوی امام بفرستد تا از او بپرسد برای چه به این سرزمین آمده است و چه می‌خواهد؟ این کار را به [[عزره بن قیس احمسی]] و دیگر بزرگانی که نامه دعوت به آن حضرت نوشته بودند، پیشنهاد کرد؛ اما آنان از انجام این کار خودداری کردند.<ref> طبری، تاریخ الامم والملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۴۱۰؛ ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۸۶؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، صص۸۴-۸۵.</ref> اما [[کثیر بن عبدالله شعیبه]] پذیرفت و به سوی اردوگاه امام حسین (ع) حرکت کرد. چون [[ابوثمامه صائدی]] نگذاشت کثیر همراه با سلاح خود نزد حسین(ع) برود، بی‌نتیجه پیش عمر بن سعد بازگشت.<ref> طبری، تاریخ الامم والملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۴۱۰؛ ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۸۶-۸۷؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۸۵؛ خوارزمی، مقتل‌الحسین، مکتبة المفید، ص۲۴۰.</ref>


پس از بازگشت کثیر بن عبداللَّه، عمر سعد از [[قرة بن قیس حنظلی]]<ref> الدینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۵۳.</ref> خواست تا نزد امام حسین(ع) برود و او پذیرفت. حسین(ع) در جواب پیام عمر سعد به قرة فرمود: «مردم شهرتان به من نامه نوشتند که بدین جا بیایم. اکنون اگر مرا نمی‌خواهند باز می‌گردم». عمر سعد از این پاسخ شاد شد.<ref> دینوری، اخبارالطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۵۳-۲۵۴؛ طبری، تاریخ الامم والملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۴۱۱؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۸۵-۸۶.</ref> پس نامه‌ای به ابن زیاد نوشت و او را از سخن حسین (ع) آگاه کرد.<ref> طبری، تاریخ الامم والملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۴۱۱؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۸۶؛ خوارزمی، مقتل‌الحسین، مکتبة المفید، ص۲۴۱.</ref> [[عبیدالله بن زیاد]] در جواب نامه عمر سعد، [[بیعت]] حسین(ع) و یارانش با یزید را خواست.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۴۱۱؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۸۶.</ref>
پس از بازگشت کثیر بن عبدالله، عمر سعد از [[قرة بن قیس حنظلی]]<ref> الدینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۵۳.</ref> خواست تا نزد امام حسین(ع) برود و او پذیرفت. حسین(ع) در جواب پیام عمر سعد به قرة فرمود: «مردم شهرتان به من نامه نوشتند که بدین جا بیایم. اکنون اگر مرا نمی‌خواهند باز می‌گردم». عمر سعد از این پاسخ شاد شد.<ref> دینوری، اخبارالطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۵۳-۲۵۴؛ طبری، تاریخ الامم والملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۴۱۱؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۸۵-۸۶.</ref> پس نامه‌ای به ابن زیاد نوشت و او را از سخن حسین (ع) آگاه کرد.<ref> طبری، تاریخ الامم والملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۴۱۱؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۸۶؛ خوارزمی، مقتل‌الحسین، مکتبة المفید، ص۲۴۱.</ref> [[عبیدالله بن زیاد]] در جواب نامه عمر سعد، [[بیعت]] حسین(ع) و یارانش با یزید را خواست.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۴۱۱؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۸۶.</ref>


=== تلاش ابن زیاد برای فرستادن سپاه به کربلا ===
=== تلاش ابن زیاد برای فرستادن سپاه به کربلا ===
۱۷٬۳۶۶

ویرایش