Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۸۱
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (←نکات تفسیری) |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
| عنوان = {{عربی|اندازه=۱۰۰%|وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا}}|و بگو: «پروردگارا، مرا [در هر کاری] به طرز درست داخل کن و به طرز درست خارج ساز، و از جانب خود برای من تسلطی یاریبخش قرار ده.»}} | | عنوان = {{عربی|اندازه=۱۰۰%|وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا}}|و بگو: «پروردگارا، مرا [در هر کاری] به طرز درست داخل کن و به طرز درست خارج ساز، و از جانب خود برای من تسلطی یاریبخش قرار ده.»}} | ||
== | == سه عامل پیروزی== | ||
[[پرونده:خط ثلث مثنی العبیدی.jpg|بندانگشتی|تابلوی خط ثلث جلی آیه ۸۰ سوره اسراء، به قلم مثنی العبیدی خوشنویس عراقی]] | [[پرونده:خط ثلث مثنی العبیدی.jpg|بندانگشتی|تابلوی خط ثلث جلی آیه ۸۰ سوره اسراء، به قلم مثنی العبیدی خوشنویس عراقی]] | ||
این آیه یکی از [[دعاهای قرآنی]] است که به پیامبر(ص) دستور داده شده تا [[دعا]] کند صدق و راستی در همه مواقع به او داده شود و از خدا بخواهد در برابر مشرکان به او حجتی یاریبخش عطا کند.<ref>مکارم شیرازی، مفاتیح نوین، ۱۳۹۰ش، ص۹۲.</ref> گفته شده این آیه به سه عامل پیروزی، یعنی ورود صادقانه به کارها، خروج صادقانه از کارها و یاری الهی اشاره دارد.<ref>رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۲، ص۱۴۱.</ref> اگرچه این آیه خطاب به پیامبر است، اما وظیفه همه [[مسلمان|مسلمانها]] را بیان میکند.<ref>رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۲، ص۱۴۱.</ref> | این آیه یکی از [[دعاهای قرآنی]] است که به پیامبر(ص) دستور داده شده تا [[دعا]] کند صدق و راستی در همه مواقع به او داده شود و از خدا بخواهد در برابر مشرکان به او حجتی یاریبخش عطا کند.<ref>مکارم شیرازی، مفاتیح نوین، ۱۳۹۰ش، ص۹۲.</ref> گفته شده این آیه به سه عامل پیروزی، یعنی ورود صادقانه به کارها، خروج صادقانه از کارها و یاری الهی اشاره دارد.<ref>رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۲، ص۱۴۱.</ref> اگرچه این آیه خطاب به پیامبر است، اما وظیفه همه [[مسلمان|مسلمانها]] را بیان میکند.<ref>رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۱۲، ص۱۴۱.</ref> | ||
== مقام صادقین== | |||
[[سید محمدحسین طباطبائی|محمدحسین طباطبایی]]، مؤلف [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان]] معتقد است در این آیه به پیامبر دستور داده شده تا در همه کارهای مربوط به دین به خدا پناه ببرد تا هر کاری را با نیت صادقانه انجام داده، یا پایان دهد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۱۷۶.</ref> بنابراین طبق این بیان معنای این آیه به داخل شدن و خارج شدنِ خاصی اختصاص ندارد و معنای آن عام است و همه کارها را شامل میشود.<ref>قرشی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۸ش، ج۶، ص۱۲۸.</ref> ولی برخی مفسران [[اهل سنت و جماعت|اهلتسنن]] داخل شدن (أَدْخِلْنِي) و خارج شدن (أَخْرِجْنِی) در آیه را به معنای «داخل شدن پیامبر به [[مدینه]] و خارج شدن او برای [[فتح مکه]]» و یا «داخل شدن در [[قبر]] و خارج شدن از قبر برای محشور شدن در [[قیامت]]» [[تفسیر قرآن|تفسیر]] کردهاند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۱.</ref> به گفته طباطبایی مصداق واقعی این آیه کسی است که زبان، رفتار و اعتقاد او یک چیز را بخواهد، نه آنکه با زبان خود خدا را بخواند، ولی توجه قلبی او به دیگران باشد؛ ازاینرو وی معتقد است این آیه بر مقام [[صدیق|صدیقین]] دلالت دارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۱۷۶.</ref> | [[سید محمدحسین طباطبائی|محمدحسین طباطبایی]]، مؤلف [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان]] معتقد است در این آیه به پیامبر دستور داده شده تا در همه کارهای مربوط به دین به خدا پناه ببرد تا هر کاری را با نیت صادقانه انجام داده، یا پایان دهد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۱۷۶.</ref> بنابراین طبق این بیان معنای این آیه به داخل شدن و خارج شدنِ خاصی اختصاص ندارد و معنای آن عام است و همه کارها را شامل میشود.<ref>قرشی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۸ش، ج۶، ص۱۲۸.</ref> ولی برخی مفسران [[اهل سنت و جماعت|اهلتسنن]] داخل شدن (أَدْخِلْنِي) و خارج شدن (أَخْرِجْنِی) در آیه را به معنای «داخل شدن پیامبر به [[مدینه]] و خارج شدن او برای [[فتح مکه]]» و یا «داخل شدن در [[قبر]] و خارج شدن از قبر برای محشور شدن در [[قیامت]]» [[تفسیر قرآن|تفسیر]] کردهاند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۱.</ref> به گفته طباطبایی مصداق واقعی این آیه کسی است که زبان، رفتار و اعتقاد او یک چیز را بخواهد، نه آنکه با زبان خود خدا را بخواند، ولی توجه قلبی او به دیگران باشد؛ ازاینرو وی معتقد است این آیه بر مقام [[صدیق|صدیقین]] دلالت دارد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۱۷۶.</ref> | ||
==قرآن و امام علی(ع) یاریکنندگان پیامبر== | |||
[[محمد صادقی تهرانی]] مؤلف تفسیر [[الفرقان فی تفسیر القرآن (کتاب)|الفرقان فی تفسیر القرآن]] برترین سلطان پیامبر را (سُلْطاناً نَصِیراً) [[قرآن|قرآن کریم]] و [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] را سلطان دیگر پیامبر میداند.<ref>صادقی تهرانی، الفرقان فی تفسیر القرآن، ۱۳۶۵ش، ج۱۷، ص۳۰۵.</ref> او معتقد است در [[آخرالزمان|آخر الزمان]] نیز [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|حضرت مهدی(عج)]] سلطان نصیر پیامبر خواهد بود.<ref>صادقی تهرانی، الفرقان فی تفسیر القرآن، ۱۳۶۵ش، ج۱۷، ص۳۰۵.</ref> [[عبدالله بن عباس|ابنعباس]] نیز بخش پایانی این آیه (وَ اجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصِیراً: و برايم از نزد خود نيرويى يارى دهنده قرار ده.) را بر امام علی(ع) تطبیق کرده که خداوند به وسیله او پیامبر را علیه دشمنان یاری کرد.<ref>حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۵۲.</ref> | [[محمد صادقی تهرانی]] مؤلف تفسیر [[الفرقان فی تفسیر القرآن (کتاب)|الفرقان فی تفسیر القرآن]] برترین سلطان پیامبر را (سُلْطاناً نَصِیراً) [[قرآن|قرآن کریم]] و [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] را سلطان دیگر پیامبر میداند.<ref>صادقی تهرانی، الفرقان فی تفسیر القرآن، ۱۳۶۵ش، ج۱۷، ص۳۰۵.</ref> او معتقد است در [[آخرالزمان|آخر الزمان]] نیز [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|حضرت مهدی(عج)]] سلطان نصیر پیامبر خواهد بود.<ref>صادقی تهرانی، الفرقان فی تفسیر القرآن، ۱۳۶۵ش، ج۱۷، ص۳۰۵.</ref> [[عبدالله بن عباس|ابنعباس]] نیز بخش پایانی این آیه (وَ اجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصِیراً: و برايم از نزد خود نيرويى يارى دهنده قرار ده.) را بر امام علی(ع) تطبیق کرده که خداوند به وسیله او پیامبر را علیه دشمنان یاری کرد.<ref>حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۵۲.</ref> | ||
محی الدین عربی(۵۶۰-۶۳۸ق.) «مدخل صدق» را جایگاهی نیکو و مورد رضایت که رسیدن به مقام وحدت است تفسیر کرده که در آن مقام نه چشم، التفات به غیر حق دارد و نه جانِ آدمی با دیدن غیر خدا به طغیان و سرکشی دچار گردد. وی همچنین «مخرج صدق» | ==تفسیر عرفانی از آیه== | ||
را مصون ماندن از تمایلات نفسانی و گمراهی پس از هدایت و انحراف از جاده استقامت و عدالت برشمرده است. ابن عربی «سلطاناً نصیراً»(حجت و دلیل نصرت بخش) را با تفسیر عرفانی به بقای پس از فنا تفسیر کرده که مضمون این سخن پیامبر(ص) است (لا تكلني إلى نفسي طرفة عين) و در پرتو واگذار نشدن آدمی از سوی حق به خویشتن و پایداری در این مقام با عنایات و امداد الهی دین خدا تقویت و بر تمام ادیان غالب میگردد. <ref>ابن العربی، تفسیر ابن عربی، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۴۰۸.</ref> | محی الدین عربی(۵۶۰-۶۳۸ق.) «مدخل صدق» را جایگاهی نیکو و مورد رضایت که رسیدن به مقام وحدت است تفسیر کرده که در آن مقام نه چشم، التفات به غیر حق دارد و نه جانِ آدمی با دیدن غیر خدا به طغیان و سرکشی دچار گردد. وی همچنین «مخرج صدق» را مصون ماندن از تمایلات نفسانی و گمراهی پس از هدایت و انحراف از جاده استقامت و عدالت برشمرده است. ابن عربی «سلطاناً نصیراً» (حجت و دلیل نصرت بخش) را با تفسیر عرفانی به بقای پس از فنا تفسیر کرده که مضمون این سخن پیامبر(ص) است (لا تكلني إلى نفسي طرفة عين) و در پرتو واگذار نشدن آدمی از سوی حق به خویشتن و پایداری در این مقام با عنایات و امداد الهی دین خدا تقویت و بر تمام ادیان غالب میگردد. <ref>ابن العربی، تفسیر ابن عربی، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۴۰۸.</ref> | ||
== سبب نزول == | == سبب نزول == |