پرش به محتوا

واقعه سقیفه بنی‌ساعده: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳۱: خط ۱۳۱:
به اعتقاد [[شیعیان]] تجمع در سقیفه و نتایج آن تخلف از دستورات صریح [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] درباره جانشینی [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] پس از خود است. شیعه برای ردّ مشروعیت سقیفه و اثبات حقانیت علی(ع) در جانشینی پیامبر به تفسیر برخی آیات [[قرآن]]، وقایع تاریخی و روایاتی استناد کرده‎‌اند که در منابع [[اهل‌سنت]] نیز وجود دارد و مهم‎ترین آن‎ها [[واقعه غدیر]] و روایات مربوط به آن است. به اعتقاد شیعیان در واقعه غدیر خم، پیامبر، جانشینی علی(ع) را به‌عنوان اکمال رسالت خود به [[مسلمانان]] اعلام کرد.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۴۱۵ق، ص۶۰-۶۵.</ref>
به اعتقاد [[شیعیان]] تجمع در سقیفه و نتایج آن تخلف از دستورات صریح [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] درباره جانشینی [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] پس از خود است. شیعه برای ردّ مشروعیت سقیفه و اثبات حقانیت علی(ع) در جانشینی پیامبر به تفسیر برخی آیات [[قرآن]]، وقایع تاریخی و روایاتی استناد کرده‎‌اند که در منابع [[اهل‌سنت]] نیز وجود دارد و مهم‎ترین آن‎ها [[واقعه غدیر]] و روایات مربوط به آن است. به اعتقاد شیعیان در واقعه غدیر خم، پیامبر، جانشینی علی(ع) را به‌عنوان اکمال رسالت خود به [[مسلمانان]] اعلام کرد.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۴۱۵ق، ص۶۰-۶۵.</ref>


[[محمدرضا مظفر]]، ۱۷ روایت متواتر و یا مشهور که مربوط به وقایع مختلف تاریخی است نقل می‌کند که پیامبر در ضمن آنها به جانشینی علی(ع) پس از خود با تصریح و یا کنایه اشاره کرده است. واقعه [[آیه انذار|انذار عشیره]]، [[حدیث غدیر]]، [[عقد اخوت|پیمان اخوت]]، غزوات [[غزوه خندق|خندق]] و [[غزوه خیبر|خیبر]]، [[خاصف النعلین]]، [[ماجرای سد الابواب|مسدود کردن درب خانه‌های اصحاب به مسجد النبی غیر از خانه علی(ع)]] و احادیثی مانند: «إن علیا منی و أنا من علی، و هو ولی کل مؤمن بعدی»، «لکل نبی وصی و وارث و إن وصیی و وارثی علی بن ابی طالب» و «أنا مدینة العلم و علی بابها» از آن جمله‌‎اند.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۴۱۵ق، ص۶۰-۶۶.</ref>
[[محمدرضا مظفر]]، ۱۷ روایت متواتر و یا مشهور که مربوط به وقایع مختلف تاریخی است نقل می‌کند که پیامبر در ضمن آنها به جانشینی علی(ع) پس از خود با تصریح و یا کنایه اشاره کرده است. واقعه [[آیه انذار|انذار عشیره]]، [[حدیث غدیر]]، [[عقد اخوت|پیمان اخوت]]، غزوات [[غزوه خندق|خندق]] و [[غزوه خیبر|خیبر]]، [[خاصف النعلین]]، [[ماجرای سد الابواب|مسدود کردن درب خانه‌های اصحاب به مسجد النبی غیر از خانه علی(ع)]] و احادیثی مانند: «إن علیّا منّی و أنا من علیّ، و هو ولیّ کل مؤمن بعدی»، «لکل نبیّ وصیّ و وارث و إن وصیی و وارثی علیّ بن ابی طالب» و «أنا مدینة العلم و علیّ بابها» از آن جمله‌‎اند.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۴۱۵ق، ص۶۰-۶۶.</ref>
آیه ۵۵ [[سوره مائده]] {{یاد|إِنَّمٰا وَلِیکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاٰةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکٰاةَ وَ هُمْ رٰاکِعُونَ. «ولی شما فقط خدا، پیامبر و مؤمنانی هستند که نماز را به پا داشته، در رکوع زکات می‌دهند.»}} معروف به [[آیه ولایت]]، آیه ۳۳ سوره احزاب {{یاد|إِنَّمَا یرِیدُ اللهُ لِیذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا. «بی‌گمان، خدا اراده کرده است تا آلودگی را از شما اهل بیت [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.»}} معروف به [[آیه تطهیر]]، آیه ۶۱ [[سوره آل عمران]] {{یاد|فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل‌لَّعْنَتَ اللهِ عَلَی الْکَاذِبِینَ. «هرگاه بعد از علم و دانشی که (در باره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»}} معروف به [[آیه مباهله]] نیز آیاتی از قرآن هستند که متکلمان شیعه برای اثبات جانشینی علی(ع) بعد از پیامبر به آن‎ها استناد کرده‎اند.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۴۱۵ق، ص۶۶.</ref>
آیه ۵۵ [[سوره مائده]] {{یاد|إِنَّمٰا وَلِیکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلاٰةَ وَ یؤْتُونَ الزَّکٰاةَ وَ هُمْ رٰاکِعُونَ. «ولی شما فقط خدا، پیامبر و مؤمنانی هستند که نماز را به پا داشته، در رکوع زکات می‌دهند.»}} معروف به [[آیه ولایت]]، آیه ۳۳ سوره احزاب {{یاد|إِنَّمَا یرِیدُ اللهُ لِیذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا. «بی‌گمان، خدا اراده کرده است تا آلودگی را از شما اهل بیت [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.»}} معروف به [[آیه تطهیر]]، آیه ۶۱ [[سوره آل عمران]] {{یاد|فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل‌لَّعْنَتَ اللهِ عَلَی الْکَاذِبِینَ. «هرگاه بعد از علم و دانشی که (در باره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود؛ آنگاه مباهله کنیم؛ و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»}} معروف به [[آیه مباهله]] نیز آیاتی از قرآن هستند که متکلمان شیعه برای اثبات جانشینی حضرت علیّ(ع) بعد از پیامبر (ص) به آن‎ها استناد کرده‎اند.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۴۱۵ق، ص۶۶.</ref>


===پیامدها===
===پیامدها===
برخی از محققان، بسیاری از وقایع تاریخی پس از رحلت رسول‌الله را نتیجه واقعه سقیفه می‌دانند. برخی از این وقایع عبارتند از:
برخی از محققان، بسیاری از وقایع تاریخی پس از رحلت رسول‌الله را نتیجه واقعه سقیفه می‌دانند. برخی از این وقایع عبارتند از:
*[[واقعه هجوم به خانه فاطمه(س)|هجوم به خانه فاطمه(س)]]: بنا به گزارش‌ها طرفداران خلافت ابوبکر، پس از ماجرای سقیفه و خودداری برخی از صحابه از جمله امام علی(ع) از بیعت با ابوبکر برای بیعت گرفتن از علی(ع) به خانه فاطمه هجوم بردند.<ref> نگاه کنید به ابن‌عبدربه، العقد الفرید، دارالکتب العلمیة، ج۵، ص۱۳.</ref> به باور شیعیان، حضرت فاطمه در اثر جراحاتی که بر او در این ماجرا وارد شده بود، به شهادت رسید.<ref>طبری امامی، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۴.</ref>
*[[واقعه هجوم به خانه فاطمه(س)|هجوم به خانه فاطمه(س)]]: بنا به گزارش‌ها طرفداران خلافت ابوبکر، پس از ماجرای سقیفه و خودداری برخی از صحابه از جمله امام علیّ(ع) از بیعت با ابوبکر برای بیعت گرفتن از حضرت علیّ(ع) به خانه حضرت فاطمه(س) هجوم بردند.<ref> نگاه کنید به ابن‌عبدربه، العقد الفرید، دارالکتب العلمیة، ج۵، ص۱۳.</ref> به باور شیعیان، حضرت فاطمه(س) در اثر جراحاتی که بر او در این ماجرا وارد شده بود به شهادت رسید.<ref>طبری امامی، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۴.</ref>
*[[ماجرای فدک|مصادره فدک]]: بعضی تحلیل‎گران تاریخ، معتقدند گرفتن فدک از فاطمه(س) پس از سقیفه در جهت مبارزه اقتصادی با اهل‌بیت بوده است. این اقدام، هم پایه‎‌های حکومت [[خلیفه اول]] را محکم می‌کرد و هم مانع خاندان [[رسول الله(ص)]] از مبارزه و مخالفت می‌شد.<ref>عسکری، سقیفه: بررسی نحوه شکل‌گیری حکومت پس از رحلت پیامبر، ۱۳۸۷، ص۱۱۵.</ref>
*[[ماجرای فدک|مصادره فدک]]: بعضی تحلیل‎گران تاریخ، معتقدند گرفتن فدک از فاطمه(س) پس از سقیفه در جهت مبارزه اقتصادی با اهل‌بیت(ع) بوده است. این اقدام، هم پایه‎‌های حکومت [[خلیفه اول]] را محکم می‌کرد و هم مانع خاندان [[رسول الله(ص)]] از مبارزه و مخالفت می‌شد.<ref>عسکری، سقیفه: بررسی نحوه شکل‌گیری حکومت پس از رحلت پیامبر، ۱۳۸۷، ص۱۱۵.</ref>
* جذب و همکاری [[منافق|منافقان]] با سقیفه: [[عبدالله جوادی آملی|آیت الله جوادی آملی]] اسلام پژوه و نویسنده از قول [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در تحلیل عدم حضور منافقان و جریان نفاق پس ازرحلت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] نقل کرده که تقریباً یک سوم مردم [[مدینه]] منافق بودند و اینها در کارشکنی‌های سیاسی حضور داشتند؛ در بی‌ادبی‌ها و حرمت‌شکنی‌های [[حادثه افک|قصه إفک]] حضور داشتند،  و نیز در جریان ترور کردن و فتک پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) در قصّه برگشت از [[غزوه تبوک]] و هم جمعیتشان قابل توجه وهم  دسیسه‌شان قابل انکار نیست، بدطینتی اینها، بی‌حیثیتی اینها مشخص است. اما همین که حضرت رحلت کرده است و سقیفه به پا شد، تمام کارشکنی‌های نفاق منافقان رخت بربست. یا باید بگوییم این جمعیت زیاد یک روزه از بین رفتند که بی شک نادرست است و باید بگوییم برگشتند مثل [[سلمان فارسی|سلمان]] و [[ابوذر غفاری|اباذر]] [[ایمان|مؤمن]] شدند،  که این هم نیست و تنها گزینه باقی مانده این است که اینان با سقیفه ساختند؛ به همین جهت بعد از تشکیل سقیفه ما منافقی در مدینه نداشتیم.<ref>https://javadi.esra.ir/fa/w/تفسیر-سوره-منافقون-جلسه-1-1397/01/29-</ref>
* جذب و همکاری [[منافق|منافقان]] با سقیفه: [[عبدالله جوادی آملی|آیت الله جوادی آملی]] از قول [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در تحلیل عدم حضور منافقان و جریان نفاق پس از رحلت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] نقل کرده که تقریباً یک سوم مردم [[مدینه]] منافق بودند و اینها در کارشکنی‌های سیاسی حضور داشتند؛ در بی‌ادبی‌ها و حرمت‌شکنی‌های [[حادثه افک|قصه إفک]] حضور داشتند و نیز در جریان ترور کردن و فتک پیغمبر(صلی الله علیه وآله) در قصّه برگشت از [[غزوه تبوک]] و هم جمعیتشان قابل توجه و هم دسیسه‌شان قابل انکار نیست، بدطینتی اینها، بی‌حیثیتی اینها مشخص است. اما همین که حضرت رحلت کرده است و سقیفه به پا شد، تمام کارشکنی‌های نفاق منافقان رخت بربست. یا باید بگوییم این جمعیت زیاد یک روزه از بین رفتند که بی شک نادرست است و باید بگوییم برگشتند مثل [[سلمان فارسی|سلمان]] و [[ابوذر غفاری|اباذر]] [[ایمان|مؤمن]] شدند،  که این هم نیست و تنها گزینه باقی مانده این است که اینان با سقیفه ساختند؛ به همین جهت بعد از تشکیل سقیفه ما منافقی در مدینه نداشتیم.<ref>https://javadi.esra.ir/fa/w/تفسیر-سوره-منافقون-جلسه-1-1397/01/29-</ref>
*[[واقعه کربلا]]: به اعتقاد برخی تغییرِ مسیر جانشینی پیامبر در سقیفه موجب شد انتخاب خلیفه از هیچ قانونی پیروی نکند. ازاین‌رو خلیفه مسلمانان روزی در مشاجره انصار و چند نفر از قریش، روزی با وصیت خلیفه اول، روزی با [[شورای شش‌نفره]] و روزی هم معاویه برای یزید بیعت گرفت. یزید نیز عامل واقعه کربلا گردید.<ref> داودی و رستم‌نژاد، عاشورا، ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵-۱۲۶.</ref>[[سید محمدحسین تهرانی]] عالم شیعه (۱۳۴۵-۱۴۱۶ق) پس از نقل اشعار قاضی ابی‌‎بکر بن ابی‌قریعه درباره علی(ع) در توضیح بیت «|و اَریتکم ان الحسین اصیب فی یوم السقیفة» گفته است که اگر خلافت علی(ع) را غصب نمی‌کردند تیر حرمله به گلوی علی‌اصغر نمی‌رسید.<ref>تهرانی، امام‌شناسی، ۱۴۱۶ق. ج۸، ص۶۷.</ref> همچنین [[محمدحسین غروی اصفهانی]]، (۱۲۹۶-۱۳۶۱ق)، از عالمان شیعه نیز در شعری این مضمون را بیان کرده است:
*[[واقعه کربلا]]: به اعتقاد برخی تغییرِ مسیر جانشینی پیامبر(ص) در سقیفه موجب شد انتخاب خلیفه از هیچ قانونی پیروی نکند. از این‌رو خلیفه مسلمانان روزی در مشاجره انصار و چند نفر از قریش، روزی با وصیت خلیفه اول، روزی با [[شورای شش‌نفره]] و روزی هم معاویه برای یزید بیعت گرفت. یزید نیز عامل واقعه کربلا گردید.<ref> داودی و رستم‌نژاد، عاشورا، ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۵-۱۲۶.</ref>[[سید محمدحسین تهرانی]] عالم شیعه(۱۳۴۵-۱۴۱۶ق) پس از نقل اشعار قاضی ابی‌‎بکر بن ابی‌قریعة درباره علیّ(ع) در توضیح بیت «|و اَریتکم ان الحسین اصیب فی یوم السقیفة» گفته است که اگر خلافت علی(ع) را غصب نمی‌کردند تیر حرمله به گلوی علی‌اصغر نمی‌رسید.<ref>تهرانی، امام‌شناسی، ۱۴۱۶ق. ج۸، ص۶۷.</ref> همچنین [[محمدحسین غروی اصفهانی]]، (۱۲۹۶-۱۳۶۱ق)، از عالمان شیعه نیز در شعری این مضمون را بیان کرده است:
{{شعر۲
{{شعر۲
|سبک نگارش=
|سبک نگارش=
خط ۱۵۰: خط ۱۵۰:
|شکل بندی ترجمه=
|شکل بندی ترجمه=
|خط اول=
|خط اول=
|فما رَماه اِذْ رَماهُ حَرمَله|و انَما رَماهُ مَن مَهَّدَ له
|فما رَماه اِذْ رَماهُ حَرمَلة|و انَما رَماهُ مَن مَهَّدَ له
|سَهمٌ اَتی مِن جانب السقیفه|و قَوسُه عَلی یدِ الخلیفه
|سَهمٌ اَتی مِن جانب السقیفة|و قَوسُه عَلی یدِ الخلیفة
|و ما أصاب سَهْمُهُ نَحرَ الصّبی|بَل کَبدَ الدینِ و مُهجة النَبی<ref>به نقل از: داودی و رستم‌نژاد، عاشورا، ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها، ۱۳۸۸ش، ص۱۲۶.</ref>}}
|و ما أصاب سَهْمُهُ نَحرَ الصّبی|بَل کَبدَ الدینِ و مُهجة النَبی<ref>به نقل از: داودی و رستم‌نژاد، عاشورا، ریشه‌ها، انگیزه‌ها، رویدادها، پیامدها، ۱۳۸۸ش، ص۱۲۶.</ref>}}
ترجمه:حرمله نبود که تیر انداخت، بلکه کسی تیر را رها کرد که زمینه‌ساز آن بود، تیری از سوی سقیفه آمد که کمان آن به دست خلیفه بود و تیر او نه بر گلوی کودک، بلکه بر قلب دین و جان پیامبر نشست.
ترجمه: حرمله نبود که تیر انداخت، بلکه کسی تیر را رها کرد که زمینه‌ساز آن بود، تیری از سوی سقیفه آمد که کمان آن به دست خلیفه بود و تیر او نه بر گلوی کودک، بلکه بر قلب دین و جان پیامبر نشست.


نَیِّر تبریزی هم در اشعار خود به این نکته اشاره کرده است.
نَیِّر تبریزی هم در اشعار خود به این نکته اشاره کرده است.
خط ۱۶۷: خط ۱۶۷:
یکی از منابع استنباط احکام، نزد [[اهل‌سنت]]، [[اجماع]] است، که در ماجرای سقیفه نیز به عنوان یکی از علت‌های مشروعیت انتخاب [[ابوبکر]] به آن استناد می‌شود.<ref>حسینی خراسانی، بازکاوی دلیل اجماع، ۱۳۸۵، ص۱۹-۵۷.</ref>
یکی از منابع استنباط احکام، نزد [[اهل‌سنت]]، [[اجماع]] است، که در ماجرای سقیفه نیز به عنوان یکی از علت‌های مشروعیت انتخاب [[ابوبکر]] به آن استناد می‌شود.<ref>حسینی خراسانی، بازکاوی دلیل اجماع، ۱۳۸۵، ص۱۹-۵۷.</ref>


به اعتقاد برخی محققان [[شیعه]]، اهل‌سنت برای مشروعیت بخشیدن به حاکمیت و خلافت ابوبکر به اجماع امت، تمسک و استناد کردند.<ref> حسینی خراسانی، بازکاوی دلیل اجماع، ۱۳۸۵، ص۱۹-۵۷.</ref>
به اعتقاد برخی محققان [[شیعه]]، اهل‌ سنت برای مشروعیت بخشیدن به حاکمیت و خلافت ابوبکر به اجماع امت، تمسک و استناد کردند.<ref> حسینی خراسانی، بازکاوی دلیل اجماع، ۱۳۸۵، ص۱۹-۵۷.</ref>
آنان هم در امامت عامه و هم امامت خاصه، بحث اجماع را که صحیح‌بودن توافق مردم را اثبات می‌کند، با هدف تقابل با عقیده شیعه و نفی نیاز به وجود امام معصوم، ابداع کرده‌‎اند.<ref>حسینی خراسانی، بازکاوی دلیل اجماع، ۱۳۸۵، ص۱۹-۵۷.</ref> به نظر این محققان طرح اندیشه اجماع عکس‌العملی در برابر قصه سقیفه و خلافت ابوبکر و توجیهی برای آن است و توسعه آن به سایر معارف مانند امامت عامه و مسائل و فروع فقهی، تلاش برای صحه گذاشتن بر این اعتقاد است.<ref>حسینی خراسانی، بازکاوی دلیل اجماع، ۱۳۸۵، ص۱۹-۵۷.</ref>  
آنان هم در امامت عامه و هم امامت خاصه، بحث اجماع را که صحیح‌بودن توافق مردم را اثبات می‌کند، با هدف تقابل با عقیده شیعه و نفی نیاز به وجود امام معصوم، ابداع کرده‌‎اند.<ref>حسینی خراسانی، بازکاوی دلیل اجماع، ۱۳۸۵، ص۱۹-۵۷.</ref> به نظر این محققان طرح اندیشه اجماع عکس‌العملی در برابر قصه سقیفه و خلافت ابوبکر و توجیهی برای آن است و توسعه آن به سایر معارف مانند امامت عامه و مسائل و فروع فقهی، تلاش برای صحه گذاشتن بر این اعتقاد است.<ref>حسینی خراسانی، بازکاوی دلیل اجماع، ۱۳۸۵، ص۱۹-۵۷.</ref>