Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۱۸
ویرایش
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
اهل سنت معتقدند حکم ازدواج موقت نسخ گردید و برای همیشه تحریم شد؛<ref>جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ج۴۱، ص۳۳۳-۳۳۴؛ محقق کرکی، جامع المقاصد، ج۱۳، ص۷.</ref> اما در این که این حکم چگونه، در چه زمانی و توسط چه کسی نسخ گردید، نظرات مختلفی ارائه شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به نووی، شرح النووی علی مسلم، ج۹، ص۱۸۱؛ ماوردی، الحاوی الکبیر، ج۹، ص۳۳۰؛ جصاص، احکام القرآن للجصاص، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۹۰.</ref> برخی گفتهاند ازدواج موقت از ازدواجهای [[عصر جاهلیت]] بود که در صدر اسلام [[مباح]] شمرده شد و سپس [[حرام]] گردید.<ref>جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ج۴۱، ص۳۳۳.</ref> البته در این که در [[غزوه خیبر|روز خیبر]] حرام شد یا در [[حجة الوداع]] یا روز [[فتح مکه]] یا در [[جنگ تبوک]]، اختلاف نظر وجود دارد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به ماوردی، الحاوی الکبیر، ج۹، ص۳۳۰.</ref> برخی نیز گفتهاند پیامبر در روز خیبر ازدواج موقت را نهی کرد و در روز فتح مکه آن را اجازه داد<ref>جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ج۴۱، ص۳۳۳.</ref> و نیز گفته شده که وی در حجة الوداع آن را اجازه داد و سپس برای همیشه حرام نمود.<ref>جصاص، احکام القرآن للجصاص، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۹۰.</ref> | اهل سنت معتقدند حکم ازدواج موقت نسخ گردید و برای همیشه تحریم شد؛<ref>جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ج۴۱، ص۳۳۳-۳۳۴؛ محقق کرکی، جامع المقاصد، ج۱۳، ص۷.</ref> اما در این که این حکم چگونه، در چه زمانی و توسط چه کسی نسخ گردید، نظرات مختلفی ارائه شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به نووی، شرح النووی علی مسلم، ج۹، ص۱۸۱؛ ماوردی، الحاوی الکبیر، ج۹، ص۳۳۰؛ جصاص، احکام القرآن للجصاص، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۹۰.</ref> برخی گفتهاند ازدواج موقت از ازدواجهای [[عصر جاهلیت]] بود که در صدر اسلام [[مباح]] شمرده شد و سپس [[حرام]] گردید.<ref>جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ج۴۱، ص۳۳۳.</ref> البته در این که در [[غزوه خیبر|روز خیبر]] حرام شد یا در [[حجة الوداع]] یا روز [[فتح مکه]] یا در [[جنگ تبوک]]، اختلاف نظر وجود دارد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به ماوردی، الحاوی الکبیر، ج۹، ص۳۳۰.</ref> برخی نیز گفتهاند پیامبر در روز خیبر ازدواج موقت را نهی کرد و در روز فتح مکه آن را اجازه داد<ref>جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ج۴۱، ص۳۳۳.</ref> و نیز گفته شده که وی در حجة الوداع آن را اجازه داد و سپس برای همیشه حرام نمود.<ref>جصاص، احکام القرآن للجصاص، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۹۰.</ref> | ||
گروهی | گروهی نیز معتقدند که حکم ازدواج موقت در عصر پیامبر با نزول آیاتی مانند آیات ۵ تا ۷ [[سوره مؤمنون]] نسخ شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به جصاص، احکام القرآن، ج۲، ص۱۸۷ و ج۳، ص۳۳۰؛ ماوردی، الحاوی الکبیر، ج۹، ص۳۲۹.</ref> آنان بر این باورند که مطابق این آیات، مؤمنان، افراد پاکدامنی هستند که غیر از همسران یا کنیزانشان با کسی کامجویی نمیکنند و کسانی که غیر از این طریق بهدنبال بهرهگیری جنسی باشند، از حدود الهی تجاوز کردهاند؛ ازدواج موقت هیچیک از این دو مورد (همسر و کنیز) نیست، پس تجاوز از حدود الهی است.<ref>جصاص، احکام القرآن، ج۲، ص۱۸۷ و ج۳، ص۳۳۰؛ ماوردی، الحاوی الکبیر، ج۹، ص۳۲۹.</ref> | ||
در پاسخ گفتهاند که | در پاسخ گفتهاند که آیات ۵ تا ۷ سوره مؤمنون در [[مکه]] نازل شده و [[آیه متعه]] که برای حلیت و جواز ازدواج موقت بدان استناد میکنند، پس از این آیات و در [[مدینه]] نازل شده است و نسخکننده نباید پیش از نسخشده باشد، پس آیات ۵ تا ۷ سوره مؤمنون، نمیتواند آیه متعه و حکم جواز ازدواج موقت را نسخ کند.<ref>عاملی، زواج المتعة، ج۱، ص۲۱۲.</ref> ضمن آن که در ازدواج موقت، زن در مدت معینشده توسط طرفین، همسر شرعی مرد محسوب میشود و روابط زناشویی آنان، تجاوز از حدود الهی نیست.<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۱۷۷؛ عاملی، زواج المتعة، ج۱، ص۲۱۴.</ref> | ||
عالمان اهل سنت برای اثبات این مطلب که حکم ازدواج موقت در عصر پیامبر نسخ شده، به برخی روایاتی که در منابع رواییشان نقل شده، نیز تمسک کردهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به بخاری، صحیح البخاری، ج۵، ص۱۳۵؛ نووی، شرح النووی علم مسلم، ج۹، ص۱۸۰.</ref> همچنین در برخی منابع روایی اهل سنت روایاتی از عمر بن خطاب نقل شده که اذعان میکند ازدواج موقت در عصر پیامبر مباح بوده و او خودش از آن نهی کرده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به جصاص، احکام القرآن، ج۱، ص۳۵۲؛ ماوردی، الحاوی الکبیر، ج۹، ص۳۲۸؛ سرخسی، المبسوط، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۲۷.</ref> امامیه با استناد به همین روایات، تحریم ازدواج موقت توسط پیامبر را رد کردهاند و بر این باورند که ازدواج موقت نخستین بار توسط عمر بن خطاب، تحریم و ممنوع شد<ref>برای نمونه نگاه کنید به عاملی، زواج المتعة، ج۳، ص۷۵؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۰، ص۴۴.</ref> و این عمل او را نوعی [[بدعت|بدعتگذاری]] در دین و [[اجتهاد در مقابل نص]] به شمار آوردهاند.عاملی، زواج المتعة، ج۳، ص۷۵؛ | |||