آیه ۸۶ سوره هود: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
# اشاره به پاداش و ثوابهای معنوی است که تا ابد باقی میماند؛ هرچند دنیا و آنچه در آن است، از بین میرود. آیه «وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا؛ و نیکیهای ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و از نظر امید [نیز] بهتر است»<ref>سوره کهف، آیه ۴۶.</ref> اشاره به همین است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۲۰۳.</ref> | # اشاره به پاداش و ثوابهای معنوی است که تا ابد باقی میماند؛ هرچند دنیا و آنچه در آن است، از بین میرود. آیه «وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ أَمَلًا؛ و نیکیهای ماندگار از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و از نظر امید [نیز] بهتر است»<ref>سوره کهف، آیه ۴۶.</ref> اشاره به همین است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۲۰۳.</ref> | ||
[[پرونده:خطاطی آیه 86 هود.jpg|بندانگشتی|خوشنویسی آیه ۸۶ هود به [[خط ثلث]]، اثر محمد کاشانی آزاد در ۱۳۸۹ش.]] | [[پرونده:خطاطی آیه 86 هود.jpg|بندانگشتی|خوشنویسی آیه ۸۶ هود به [[خط ثلث]]، اثر محمد کاشانی آزاد در ۱۳۸۹ش.]] | ||
مفسرانی همچون [[شیخ طوسی]] و [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] شرط «إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِين؛ اگر مؤمن باشید» را برای فهم درستی خیر بودن بقیةالله دانستهاند؛ یعنی اگر ایمان داشته باشید میفهمید که کلام خدا درست است و بقیة الله برایتان خیر است؛<ref>نگاه کنید به: طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احیاء التراث العربی، ج۶، ص۴۸ و ۴۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۲۸۶؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱۰، ص۳۶۴.</ref> اما آیتالله مکارم شیرازی شرط ایمان را برای فهم اصل کلام دانسته است: بدین معنا که خیر بودن بقیة الله را تنها مؤمنان درک میکنند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۲۰۳.</ | مفسرانی همچون [[شیخ طوسی]] و [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] شرط «إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِين؛ اگر مؤمن باشید» را برای فهم درستی خیر بودن بقیةالله دانستهاند؛ یعنی اگر ایمان داشته باشید میفهمید که کلام خدا درست است و بقیة الله برایتان خیر است؛<ref>نگاه کنید به: طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احیاء التراث العربی، ج۶، ص۴۸ و ۴۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۲۸۶؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱۰، ص۳۶۴.</ref> اما آیتالله مکارم شیرازی شرط ایمان را برای فهم اصل کلام دانسته است: بدین معنا که خیر بودن بقیة الله را تنها مؤمنان درک میکنند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۲۰۳.</ref> ابن عربی در تفسیرش می کوید منظور از آیه بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ۚ این است که اگر شما اعتقاد به بقای چیزی دارید و آن را تصدیق میکنید بدانید که آنچه در پیشگاه الهی برایتان می ماند ( از کمالات و سعادتهای اخروی و بهر ههای عقلی و رهارودهای علمی و عملی) برای شما بهتر است از درآمدهای فنا پذیر و مشقت باری که با مرگ از شما جدا میشوند و جز وبال و عذاب نتیجهای برایتان ندارد.<ref>ابن العربی، تفسیرابن عربی، ۱۴۲۲ق،</ref> | ||
در [[التبیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر التبیان]] و [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|مجمع البیان]] گفته شده که مراد از فقره «وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ» این است که من نگهبان و حافظ نعمتهای خدا نیستم تا آنها از شما نگیرد؛ تنها حافظ آنها خداوند است. پس دوام و استمرار نعمتهای خدا را از طریق اطاعت او بجوئید و اگر او را نافرمانی کردید، نعمتهایش را از شما میگیرد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۲۸۶.</ref> از نظر علامه طباطبایی، این جمله به این معناست که جان، عمل، طاعت و رزق و نعمتتان به قدرت من بستگی ندارد؛ زیرا من تنها رسولی هستم که وظیفهای جز ابلاغ ندارم. شما مختارید که روشی را انتخاب کنید که رشد و خیر شما در آن است یا روشی که منتهی به سقوط و هلاکت شما خواهد شد.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱۰، ص۳۶۵.</ref> آیتالله مکارم نیز معتقد است این فقره از زبان [[شعیب (پیامبر)|شعیب پیامبر]]، میگوید که وظیفه من همین ابلاغ و هشدار است و من مسئول اعمال شما و موظف به اجبار کردن شما بر پذیرفتن این راه نیستم.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۲۰۵.</ref> | در [[التبیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر التبیان]] و [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|مجمع البیان]] گفته شده که مراد از فقره «وَ ما أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ» این است که من نگهبان و حافظ نعمتهای خدا نیستم تا آنها از شما نگیرد؛ تنها حافظ آنها خداوند است. پس دوام و استمرار نعمتهای خدا را از طریق اطاعت او بجوئید و اگر او را نافرمانی کردید، نعمتهایش را از شما میگیرد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۲۸۶.</ref> از نظر علامه طباطبایی، این جمله به این معناست که جان، عمل، طاعت و رزق و نعمتتان به قدرت من بستگی ندارد؛ زیرا من تنها رسولی هستم که وظیفهای جز ابلاغ ندارم. شما مختارید که روشی را انتخاب کنید که رشد و خیر شما در آن است یا روشی که منتهی به سقوط و هلاکت شما خواهد شد.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱۰، ص۳۶۵.</ref> آیتالله مکارم نیز معتقد است این فقره از زبان [[شعیب (پیامبر)|شعیب پیامبر]]، میگوید که وظیفه من همین ابلاغ و هشدار است و من مسئول اعمال شما و موظف به اجبار کردن شما بر پذیرفتن این راه نیستم.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۹، ص۲۰۵.</ref> | ||