پرش به محتوا

اتمام حجت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ اوت ۲۰۲۳
خط ۱: خط ۱:
{{اعتقادات شیعه}}
{{اعتقادات شیعه}}
'''اتمام حُجِّت''' به‌معنای آوردن دلیل و قطع هر گونه عذر، از اصطلاحات رایج در متون دینی به ویژه در [[کلام اسلامی|دانش کلام]] و [[اصول فقه]] است. تعبیر اتمام حجت در [[قرآن]] نیامده ولی عالمان دینی از آیات چندی مثل [[آیه ۱۶۵ سوره نساء|۶۵ سوره نساء]] و [[آیه ۱۵ سوره اسراء|۱۵ سوره اسراء]] استفاده کرده‌اند. مهم‌ترین مصداق اتمام حجت [[نبوت|فرستادن پیامبران]] و [[ضرورت امامت|نصب امامان]] است که با وجود ایشان و پیام‌رسانی آن‌ها دیگر بندگان حجتی علیه [[خدا]] برای کوتاهی‌هایشان ندارند چنان‌که اگر پیام پیامبران به ایشان نرسد خداوند حجتی برای عذاب دنیوی و اخروی بندگان ندارد. از اتمام حجت برای اثبات اصل [[برائت شرعیه]]، لزوم [[اجتهاد]]، [[عدم تحریف قرآن]] و نیز آغاز جنگ علیه دشمنان نیز استفاده شده است.
'''اتمام حُجِّت''' به‌معنای آوردن دلیل و قطع هر گونه عذر، از اصطلاحات رایج در متون دینی به ویژه در [[کلام اسلامی|دانش کلام]] و [[اصول فقه]] است. تعبیر اتمام حجت در [[قرآن]] نیامده، ولی عالمان دینی از آیات چندی مثل [[آیه ۱۶۵ سوره نساء|۶۵ سوره نساء]] و [[آیه ۱۵ سوره اسراء|۱۵ سوره اسراء]] استفاده کرده‌اند. مهم‌ترین مصداق اتمام حجت [[نبوت|فرستادن پیامبران]] و [[ضرورت امامت|نصب امامان]] است که با وجود ایشان و پیام‌رسانی آن‌ها دیگر بندگان حجتی علیه [[خدا]] برای کوتاهی‌هایشان ندارند؛ چنان‌که اگر پیام پیامبران به ایشان نرسد خداوند حجتی برای عذاب دنیوی و اخروی بندگان ندارد. از اتمام حجت برای اثبات اصل [[برائت شرعیه]]، لزوم [[اجتهاد]]، [[عدم تحریف قرآن]] و نیز آغاز جنگ علیه دشمنان نیز استفاده شده است.
==جایگاه و اهمیت==
==جایگاه و اهمیت==
اتمام حجت به معنی آوردن دلایل و شواهدی است که راه را بر هرگونه عذر ببندد،<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۱۲.</ref> و فردی که بر او اتمام حجت شده پیامدهای تصمیم خود را بپذیرد<ref>خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۵۲.</ref> اتمام حجت هم در دانش کلام و اعتقادات<ref>خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۵۲.</ref> مورد استفاده است هم در دانش‌های [[فقه]] و [[اصول فقه]].<ref>نک:سبحانی ارشاد العقول، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۳۳۸ و ص۳۴۹؛ سبزواری، تهذیب الاصول، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۵۳-۶۳.</ref> به گفته [[سید محمدتقی مدرسی|مُدرّسی]]، [[تفسیر قرآن|مفسر]] و [[مجتهد|فقیه شیعه]]، اتمام حجت از طریق تبیین راه‌های هدایت انسان‌ها، یکی از نشانه‌ها رحمت خداوند بر مردم است<ref>مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۲۴۴.</ref> و بدون اتمام حجت کسی را عذاب نمی‌کند<ref>مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۵، ص۳۷۵.</ref>
اتمام حجت به معنی آوردن دلایل و شواهدی است که راه را بر هرگونه عذر ببندد،<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۱۲.</ref> و فردی که بر او اتمام حجت شده پیامدهای تصمیم خود را بپذیرد.<ref>خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۵۲.</ref> اتمام حجت هم در دانش کلام و اعتقادات<ref>خرازی، بدایة المعارف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۵۲.</ref> مورد استفاده است هم در دانش‌های [[فقه]] و [[اصول فقه]].<ref>نک:سبحانی ارشاد العقول، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۳۳۸ و ص۳۴۹؛ سبزواری، تهذیب الاصول، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۵۳-۶۳.</ref> به گفته [[سید محمدتقی مدرسی|مُدرّسی]]، [[تفسیر قرآن|مفسر]] و [[مجتهد|فقیه شیعه]]، اتمام حجت از طریق تبیین راه‌های هدایت انسان‌ها، یکی از نشانه‌ها رحمت خداوند بر مردم است<ref>مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۲۴۴.</ref> و بدون اتمام حجت کسی را عذاب نمی‌کند.<ref>مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۵، ص۳۷۵.</ref>


تعبیر اتمام حجت به صراحت در [[قرآن]] نیامده است،<ref>معموری، «اتمام حجت»، ص۹۲.</ref> ولی به نوشته [[دائرة‌المعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] آیات متعددی از قرآن به آن اشاره دارند.<ref>معموری، «اتمام حجت»، ص۹۲.</ref> از جمله [[آیه ۱۶۵ سوره نساء]] که هدف [[نبوت|بعثت پیامبران]] را چنین بیان می‌کند: تا مردم علیه خدا حجتی نداشته باشند. [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبائی]] مفهوم اتمام حجت را از [[آیه ۱۹ سوره مائده]] نیز استفاده کرده است <ref>طباطبائی، المیزان، ج۵، ص۲۴۳.</ref> نویسندگان [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] نیز از [[آیه ۳۰ سوره انعام]] که درباره قیامت است مفهوم اتمام حجت را استفاده کرده‌اند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۵، ص۴۴۲؛ مطهری، مجموعه آثار، ج۳، ص۶۰۷.</ref>
تعبیر اتمام حجت به صراحت در [[قرآن]] نیامده است،<ref>معموری، «اتمام حجت»، ص۹۲.</ref> ولی به نوشته [[دائرة‌المعارف قرآن کریم (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]] آیات متعددی از قرآن به آن اشاره دارند.<ref>معموری، «اتمام حجت»، ص۹۲.</ref> از جمله [[آیه ۱۶۵ سوره نساء]] که هدف [[نبوت|بعثت پیامبران]] را چنین بیان می‌کند: تا مردم علیه خدا حجتی نداشته باشند. [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبائی]] مفهوم اتمام حجت را از [[آیه ۱۹ سوره مائده]] نیز استفاده کرده است.<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۲۴۳.</ref> نویسندگان [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] نیز از [[آیه ۳۰ سوره انعام]] که درباره [[قیامت]] است مفهوم اتمام حجت را استفاده کرده‌اند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۵، ص۴۴۲؛ مطهری، مجموعه آثار، ج۳، ص۶۰۷.</ref>
=== اتمام حجت، فلسفه نبوت و امامت ===
=== اتمام حجت، فلسفه نبوت و امامت ===
به باور متکلمان چنان‌که طباطبائی تصریح کرده است وظیفه اصلی [[نبوت|پیامبران]] چیزی بیش از ابلاغ و اتمام حجت نیست<ref>طباطبائی، المیزان، ج۱۷، ص۷۴.</ref> مفسر دیگری ذیل [[آیه ۱۱ سوره انعام]] که بشری بودن انبیاء سخن می‌گوید تصریح کرده است که هدف فرستادن پیامبران اتمام حجت است.<ref>مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۲۳.</ref> چنان‌که همین نکته را بر اساس جملاتی از خطبه اول [[نهج البلاغه]] نیز تبیین کرده‌اند.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۲۱۶.</ref> [[جعفر سبحانی|سبحانی]]، متکلم و فقیه شیعه، تصریح کرده است که اگر خداوند پیامبری نفرستد، یا بفرستد ولی او نتواند همه احکام را بیان کند، یا برخی را بیان کند و برخی را بیان نکند، یا بیان کند ولی موانعی باشد که این احکام به مردم نرسد، حجت تمام نخواهد شد.<ref>سبحانی، ارشاد العقول، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۳۳۸.</ref> در همین راستا [[عبدالله جوادی آملی]]، الاهی‌دان شیعه، یکی از دلایل [[عدم تحریف قرآن]] را لزوم اتمام حجت دانسته است.<ref>جوادی آملی، نزاهت قرآن از تحریف، ۱۳۸۲ش، ص۴۲.</ref>
به باور [[متکلم|متکلمان]] چنان‌که علامه طباطبائی تصریح کرده است، وظیفه اصلی پیامبران چیزی بیش از ابلاغ و اتمام حجت نیست.<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۷۴.</ref> مفسر دیگری ذیل [[آیه ۱۱ سوره انعام]] که بشری بودن انبیاء سخن می‌گوید، تصریح کرده است که هدف فرستادن پیامبران اتمام حجت است.<ref>مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۲۳.</ref> چنان‌که همین نکته را براساس جملاتی از خطبه اول [[نهج البلاغه]] نیز تبیین کرده‌اند.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۲۱۶.</ref> [[جعفر سبحانی|سبحانی]]، متکلم و فقیه شیعه، تصریح کرده است که اگر خداوند پیامبری نفرستد، یا بفرستد ولی او نتواند همه احکام را بیان کند، یا برخی را بیان کند و برخی را بیان نکند، یا بیان کند ولی موانعی باشد که این احکام به مردم نرسد، حجت تمام نخواهد شد.<ref>سبحانی، ارشاد العقول، ۱۴۲۴ق، ج۳، ص۳۳۸.</ref> در همین راستا [[عبدالله جوادی آملی]]، الاهی‌دان شیعه، یکی از دلایل [[عدم تحریف قرآن]] را لزوم اتمام حجت دانسته است.<ref>جوادی آملی، نزاهت قرآن از تحریف، ۱۳۸۲ش، ص۴۲.</ref>


به باور شیعیان فلسفه اصلی [[امامت امامان شیعه|امامت]] نیز مثل نبوت همان اتمام حجت است.<ref>جمعی از نویسندگان،‌ امامت‌پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۱۴۶-۱۴۷.</ref> [[علی ربانی‌ گلپایگانی|ربانی‌ گلپایگانی]]، متکلم شیعه، این دلیل را با تکیه بر احادیثی از [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم(ع)]] و [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] تبیین کرده‌ است و تصریح دارد که چون قرآن تفصیلات شریعت را بیان نکرده و [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] هم از دنیا رفته است، پس اتمام حجت بدون [[ضرورت امامت|نصب امامان]] محقق نمی‌شود.<ref>ربانی گلپایگانی، امامت در بینش اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۱۴۴-۱۴۶.</ref> در کتاب حدیثی [[الکافی (کتاب)|کافی]] که یکی از [[کتب اربعه|کتاب‌های چهارگانه]] اصلی [[حدیث]] نزد [[شیعه]] است، [[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]] دو باب را به روایاتی اختصاص داده که درباره اتمام حجت هستند؛ نخست «باب البیان و التعریف و لزوم الحجة»<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۶۲.</ref> با شش حدیث است که مترجمانی مثل [[محمدباقر کمره‌ای|کمره‌ای]]<ref>کمره‌ای، ترجمه اصول کافی، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۴۶۵.</ref> و مصطفوی<ref>مصطفوی، ترجمه اصول کافی، بی‌تا، ج۱، ص۲۲۸.</ref> آن را به اتمام حجت ترجمه کرده‌اند، و دیگری «باب أن الحجة لا تقوم لله علی خلقه الا بالامام»<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۷۷.</ref> با چهار حدیث است که کمره‌ای آن را چنین ترجمه کرده است: باب در این که اتمام حجت از طرف خدا بر خلقش میسر نباشد جز به وجود امام<ref>کمره‌ای، ترجمه اصول کافی، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۴۹.</ref>.
به باور [[شیعه|شیعیان]] فلسفه اصلی [[امامت امامان شیعه|امامت]] نیز مثل نبوت همان اتمام حجت است.<ref>جمعی از نویسندگان،‌ امامت‌پژوهی، ۱۳۸۱ش، ص۱۴۶-۱۴۷.</ref> [[علی ربانی‌ گلپایگانی|ربانی‌ گلپایگانی]]، متکلم شیعه، این دلیل را با تکیه بر احادیثی از [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم(ع)]] و [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] تبیین کرده‌ است و تصریح دارد که چون قرآن تفصیلات و جزئیات شریعت را بیان نکرده و [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] هم از دنیا رفته است، پس اتمام حجت بدون [[ضرورت امامت|نصب امامان]] محقق نمی‌شود.<ref>ربانی گلپایگانی، امامت در بینش اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۱۴۴-۱۴۶.</ref> در [[الکافی (کتاب)|کتاب حدیثی کافی]] که یکی از [[کتب اربعه|کتاب‌های چهارگانه]] اصلی [[حدیث]] نزد [[شیعه]] است، [[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]] دو باب را به روایاتی اختصاص داده که درباره اتمام حجت هستند؛ نخست «باب البیان و التعریف و لزوم الحجة»<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۶۲.</ref> با شش حدیث که مترجمانی مثل [[محمدباقر کمره‌ای|کمره‌ای]]<ref>کمره‌ای، ترجمه اصول کافی، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۴۶۵.</ref> و مصطفوی<ref>مصطفوی، ترجمه اصول کافی، بی‌تا، ج۱، ص۲۲۸.</ref> آن را به «باب بیان و تعریف اتمام حجت» ترجمه کرده‌اند؛ دیگری «باب أن الحجة لا تقوم لله علی خلقه الا بالامام»<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۷۷.</ref> با چهار حدیث که کمره‌ای آن را چنین ترجمه کرده است: «باب در این که اتمام حجت از طرف خدا بر خلقش میسر نباشد جز به وجود امام».<ref>کمره‌ای، ترجمه اصول کافی، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۴۹.</ref>
===مفهوم حجت===
===مفهوم حجت===
حجت به معنای چیزی است که بتوان در تقابل با دیگری به آن تمسک و احتجاج کرد و رفتار و باورهای خود را قابل دفاع دانست.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۱۲.</ref> در باور دینی این حجت می‌تواند هم از طرف خدا باشد هم از طرف بندگان<ref>اصفهانی، بحوث فی الاصول، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۶۲.</ref> به این معنا که هم خداوند در مقام مؤاخذه علیه بندگانش از آن استفاده می‌کند<ref>طباطبائی، المیزان، ج۲۰، ص۱۴۷.</ref> و هم بندگان می‌توانند برای بیان عذر خود به حجت استناد کنند.<ref>اراکی، اصول الفقه، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۳۹.</ref>
حجت به معنای چیزی است که بتوان در تقابل با دیگری به آن تمسک و احتجاج کرد و رفتار و باورهای خود را قابل دفاع دانست.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۱۲.</ref> در باور دینی این حجت می‌تواند هم از طرف خدا باشد هم از طرف بندگان؛<ref>اصفهانی، بحوث فی الاصول، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۶۲.</ref> به این معنا که هم خداوند در مقام مؤاخذه علیه بندگانش از آن استفاده می‌کند<ref>طباطبائی، المیزان، ج۲۰، ص۱۴۷.</ref> و هم بندگان می‌توانند برای بیان عذر خود به حجت استناد کنند.<ref>اراکی، اصول الفقه، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۳۹.</ref>


=== حجت ظاهری و باطنی ===
=== حجت ظاهری و باطنی ===
عالمان شیعه بر اساس احادیثی که از [[امامان شیعه]] نقل شده است،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۶.</ref> حجت را به دو گونه [[حجت ظاهری|ظاهری]] و [[حجت باطنی|باطنی]] تقسیم کرده‌اند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج۲۱، ص۲۹۸.</ref> در این روایات عقل حجت باطنی و پیامبران و امامان حجت ظاهری دانسته‌ شده‌اند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۶.</ref>
عالمان شیعه بر اساس احادیثی که از [[امامان شیعه]] نقل شده است،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۶.</ref> حجت را به دو گونه [[حجت ظاهری|ظاهری]] و [[حجت باطنی|باطنی]] تقسیم کرده‌اند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج۲۱، ص۲۹۸.</ref> در این روایات [[عقل]]، حجت باطنی و [[پیامبران]] و امامان حجت ظاهری دانسته‌ شده‌اند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۶.</ref>


== گونه‌های اتمام حجت ==
== گونه‌های اتمام حجت ==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۱۳۸

ویرایش