Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۴۷۰
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←تجلی حق در کربلا) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←زندگی نامه) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
== زندگی نامه == | == زندگی نامه == | ||
سید هاشم فرزند | سید هاشم فرزند سید قاسم در ۱۳۱۸[[قمری]]/۱۲۷۹[[شمسی]] در [[کربلا]] به دنیا آمد. جدش، سید حسن، از [[شیعه|شیعیان]] [[هند]] بود که در نزاع میان دو طایفه در هند، بهدست گروه غالب [[اسیر]] شد. آنان وى را به خانوادهاى شیعى فروختند و آن خانواده هم در مهاجرت به کربلا، او را با خود به آنجا بردند و آزاد کردند. وى در کربلا به سقایى پرداخت و در همانجا [[ازدواج]] کرد.<ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۹۸.</ref> | ||
شغل حداد | شغل حداد نعلسازی بود و به سيّد هاشم نعلبند شهرت داشت. بعدها برخی اين شهرت را جهت احترام به او به حدّاد يعنى آهنگر تغيير دادند.<ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۳۹.</ref> وى با آنکه در فقر به سر میبرد، از کسى کمک مالى نمیخواست و آنچه را هم که داشت، در اختیار فقیران قرار میداد. | ||
حداد بر اثر بیماری مدتی در بیمارستان کربلا بستری بود. در [[۱۲ رمضان]] ۱۴۰۴ق/ [[۲۱ خرداد]] ۱۳۶۳ش، از پزشکان | حداد بر اثر بیماری مدتی در بیمارستان کربلا بستری بود. در [[۱۲ رمضان]] ۱۴۰۴ق/ [[۲۱ خرداد]] ۱۳۶۳ش، از پزشکان میخواهد که او را مرخص کنند. چون به منزل میرسد خضاب میکند و ساعتی بعد دار فانی را وداع میگوید. وی ۸۶ سال عمر کرد. پیکرش در وادی الصفا [[کربلا]] به خاک سپرده شد.<ref>حسینی تهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص ۱۰۱-۶۶۳.</ref> | ||
==تحصیل== | === تحصیل === | ||
سید هاشم حداد موسوی در ایام نوجوانی در کربلا به حوزه علمیه وارد شد و برخی دروس مقدمات را خواند، لیکن درس را رها کرد و به سیر و سلوک عرفانی روی آورد.<ref>طاهری خسروشاهی، سیری در زندگینامه شاگردان آیت الله قاضی طباطبائی، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۴۸.</ref> بیست سال داشت که به [[نجف]] رفت و در مدرسه هندى که محل اقامت سید علی قاضی طباطبائی بود، حجرهاى گرفت. | سید هاشم حداد موسوی در ایام نوجوانی در کربلا به حوزه علمیه وارد شد و برخی دروس مقدمات را خواند، لیکن درس را رها کرد و به [[سیر و سلوک]] عرفانی روی آورد.<ref>طاهری خسروشاهی، سیری در زندگینامه شاگردان آیت الله قاضی طباطبائی، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۴۸.</ref> بیست سال داشت که به [[نجف]] رفت و در [[مدرسه هندى]] که محل اقامت سید علی قاضی طباطبائی بود، حجرهاى گرفت. | ||
حداد ۲۸ سال در کربلا و نجف با سید علی قاضی طباطبایی در ارتباط بود.<ref>حسینی تهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۱۰۱</ref> قاضی در مورد وی می گفت: او [[توحید]] را چنان چشیده و ذوق کرده و لمس نموده که محال است چیزی بتواند در آن خللی ایجاد کند.<ref>حسینی تهرانی، نور مجرد، علامه طباطبایی، ج۱ بخش۱، ص۳۵۹</ref> | حداد ۲۸ سال در کربلا و نجف با سید علی قاضی طباطبایی در ارتباط بود.<ref>حسینی تهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۱۰۱</ref> قاضی در مورد وی می گفت: او [[توحید]] را چنان چشیده و ذوق کرده و لمس نموده که محال است چیزی بتواند در آن خللی ایجاد کند.<ref>حسینی تهرانی، نور مجرد، علامه طباطبایی، ج۱ بخش۱، ص۳۵۹</ref> | ||
==شاگردان== | ===خصوصیات اخلاقی=== | ||
حداد مردی بسیار متواضع بود. از مال دنیا چیزی نداشت. نسبت به آداب ظاهری دین تقید ویژهای داشت. از کسی انتظار خدمت نداشت. خود اتاق را جارو می کرد و ظرف میشست و مایحتاجش را خرید میکرد. چون در منزل [[روضه]] ای بر پا میکرد شخصا از حضار پذیرایی میکرد. جود و احسان بسیاری مینمود و بدون شمارش به فقرا پول میداد. بسیار کم میخورد و کم میخوابید حتی در [[ماه رمضان]]. از این که از وی کرامتی دیده شود بسیار خودداری میکرد. به [[نماز شب]] تقید داشت و صبرش در ایام سختی معیشت ناگفتنی بود.<ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۳۲، ۷۶، ۶۴۲ ، ۵۸۵ ، ۵۵۳.</ref> | |||
==مکتب سلوکی== | |||
سید هاشم حداد شاگرد سید علی قاضی طباطبایی و پیرو [[مکتب عرفانی نجف]] بود و در مکتب سلوکی او تربیت شده بود.<ref>جلالی، مکتبهای عرفانی حوزههای علمیه شیعه، ۱۳۹۷ش، ص۲۰۲</ref> و شاگردان خود را نیز در همین مکتب تربیت میکرد. | |||
=== شاگردان === | |||
[[سید عبدالحسین دستغیب]]، [[شیخ محمدصالح کمیلی]] و [[سید احمد فهری زنجانی]] از شاگردان او بودند، اما مشهورترین و مهمترین شاگردش، [[سید محمدحسین حسینی تهرانی]] بود که ۲۸ سال با وى مراوده داشت و بعدها یادنامهاى با عنوان [[روح مجرد (کتاب)|روح مجرد]] (<small>مشهد ۱۴۱۸ق</small>) درباره زندگى و طریق سلوک حدّاد نوشت. | [[سید عبدالحسین دستغیب]]، [[شیخ محمدصالح کمیلی]] و [[سید احمد فهری زنجانی]] از شاگردان او بودند، اما مشهورترین و مهمترین شاگردش، [[سید محمدحسین حسینی تهرانی]] بود که ۲۸ سال با وى مراوده داشت و بعدها یادنامهاى با عنوان [[روح مجرد (کتاب)|روح مجرد]] (<small>مشهد ۱۴۱۸ق</small>) درباره زندگى و طریق سلوک حدّاد نوشت. | ||
به گفته | به گفته تهرانی [[سید مصطفی خمینی]]، [[سید عبدالکریم کشمیری]]، [[سید محمدباقر صدر]] و [[مرتضی مطهری]] از جمله کسانی بودند که نزد حداد آمده و از او راهنمایی میخواستند.<ref>حسینی طهرانی، افق وحی، ۱۴۳۰ق، ص۵۳۸</ref> | ||
==سفر به ایران== | ==سفر به ایران== | ||
خط ۴۹: | خط ۵۴: | ||
==آرای حداد از زبان شاگردش== | ==آرای حداد از زبان شاگردش== | ||
سیدهاشم حدّاد کتاب یا رسالهاى از خود برجاى نگذاشته، تنها از او چند نامه کوتاه باقى مانده که مشتمل بر مطالب عرفانى و دستورهاى سلوکى است که برخى استنادات آن فارسى است. | سیدهاشم حدّاد کتاب یا رسالهاى از خود برجاى نگذاشته، تنها از او چند نامه کوتاه باقى مانده که مشتمل بر مطالب عرفانى و دستورهاى سلوکى است که برخى استنادات آن فارسى است. [[سید محمدحسین حسینی تهرانی|حسینی تهرانی]] در ''روح مجرد''، حالات و سخنان عرفانى او را نقل کرده است. | ||
[[سید | |||
===توحید=== | ===توحید=== | ||
به نوشته | به نوشته حسینی تهرانی، حدّاد در [[توحید]] بسیار تعصب داشت و کلمه [[فنا]] بیش از هر واژه دیگرى بر زبان او جارى بود. حدّاد معتقد بود که توجه به صحت یا بطلان عمل، موجب غفلت از حق و ابتلا به [[شرک|دوگانهپرستى]] میگردد. | ||
وی معتقد بود وصول به توحید بدون ولایت محال است.<ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۳۴۶.</ref> | وی معتقد بود وصول به توحید بدون ولایت محال است.<ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۳۴۶.</ref> | ||
به نظر حدّاد، [[وحدت وجود]] از معارف بسیار عالى است که کسى قادر به ادراک آن -چندان که سزاوار اوست- نیست و معناى آن نزد حدّاد این است که جز [[خدا]] چیز دیگرى وجود بالذات و مستقل ندارد؛ یعنى، وجود حقیقى، اوست و دیگر موجودات، عین وابستگى و نیاز به حق هستند. همچنین به نظر او، اینکه حاجى در اعمال و [[مناسک حج]]، بهویژه در [[ | به نظر حدّاد، [[وحدت وجود]] از معارف بسیار عالى است که کسى قادر به ادراک آن -چندان که سزاوار اوست- نیست و معناى آن نزد حدّاد این است که جز [[خدا]] چیز دیگرى وجود بالذات و مستقل ندارد؛ یعنى، وجود حقیقى، اوست و دیگر موجودات، عین وابستگى و نیاز به حق هستند. همچنین به نظر او، اینکه حاجى در اعمال و [[مناسک حج]]، بهویژه در [[رمی جمرات|رمی جمره]] اولى و وسطى، رو به قبله [[شیطان]] را رمى میکند و در رمی جمره عقبی، پشت به [[قبله]] این عمل را انجام میدهد، بدان معناست که حاجى با توجه به اصل [[توحید]]، که بدون سمت و سوى است و نیز با نفسى که توجه به آن سمت و سویى ندارد، شیطان را رمى میکند. به نظر او، رمی جمره عقبه از دو رمى دیگر زلالتر و به توحید نزدیکتر است.<ref>ثبوت، حداد سیدهاشم موسوی، ۱۳۹۳ش، ج۱۲، ص۵۸۵۸.</ref> | ||
===تجلی حق در کربلا=== | ===تجلی حق در کربلا=== | ||
سید هاشم حداد، [[شهادت امام حسین(ع)]] را عالیترین منظر عشق و زیباترین جلوه جلال و جمال و نیکوترین مظاهر [[اسماء الهی|اسماء]] رحمت و غضب الهى میدانست. به نظر او، [[روز عاشورا|عاشورا]] روز کامیابی و ظفر و قبولی ورود در حریم خدا و حرم امن و امان اوست. اگر گوشهاى از تجلیات الهى در [[واقعه کربلا|عاشورا]] را به سالکان نشان دهند تا ابد مدهوش میگردند. <ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص ۷۹.</ref> | سید هاشم حداد، [[شهادت امام حسین(ع)]] را عالیترین منظر عشق و زیباترین جلوه جلال و جمال و نیکوترین مظاهر [[اسماء الهی|اسماء]] رحمت و غضب الهى میدانست. به نظر او، [[روز عاشورا|عاشورا]] روز کامیابی و ظفر و قبولی ورود در حریم خدا و حرم امن و امان اوست. اگر گوشهاى از تجلیات الهى در [[واقعه کربلا|عاشورا]] را به سالکان نشان دهند تا ابد مدهوش میگردند. <ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص ۷۹.</ref> | ||
شیوه نگرش او به شهادت امام حسین (ع) مسبوق به توصیف عرفانى [[جلالالدین مولوى]] از عاشورا در [[مثنوى معنوی|مثنوى]]<ref>مولوی بلخی، مثنوی معنوی، ۱۳۶۳ش، ج۳، دفتر۶، ص۳۱۶ـ۳۲۰</ref> است. وی با آنکه برخی آرای [[ابن عربی]] را پذیرفته بود، اما از وى انتقاد نیز میکرد.<ref>ثبوت، حداد سیدهاشم موسوی، ۱۳۹۳ش، ج۱۲، ص۵۸۵۸.</ref> | شیوه نگرش او به شهادت امام حسین (ع) مسبوق به توصیف عرفانى [[جلالالدین مولوى]] از عاشورا در [[مثنوى معنوی|مثنوى]]<ref>مولوی بلخی، مثنوی معنوی، ۱۳۶۳ش، ج۳، دفتر۶، ص۳۱۶ـ۳۲۰</ref> است. وی با آنکه برخی آرای [[ابن عربی]] را پذیرفته بود، اما از وى انتقاد نیز میکرد.<ref>ثبوت، حداد سیدهاشم موسوی، ۱۳۹۳ش، ج۱۲، ص۵۸۵۸.</ref> | ||
===تربیت کودک=== | ===تربیت کودک=== | ||
حداد کودک را دارای حقیقتی والا | حداد کودک را دارای حقیقتی والا میدانست گرچه ما آنها را کوچک میبینیم. لذا معتقد بود باید به اطفال احترام گذاشت. وی میگفت برای احترام به نوزاد بهتر است تا چهل روز پس از ولادت از نزدیکی با همسر خودداری کرد. طفل گرچه زبان ندارد ولی ادارک میکند از این رو باید شیرخواره را به اماکن متبرکه و مجالس روضه برد چرا که او قدوسیت [[اهل بیت]] را جذب میکند.<ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۲۹۵.</ref> | ||
== مقابله با فتنه سید حسنی دروغین == | == مقابله با فتنه سید حسنی دروغین == | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
==ایرادات بر حداد== | ==ایرادات بر حداد== | ||
[[علامه تهرانی]]، حدّاد را در [[عرفان]]، کامل دانسته است، اما برخى متشرعان از او انتقاد کردهاند که مهمترین آنها مربوط به مسئله وحدت وجود و نقل سخنان [[ابنعربى]] و قرائت [[مثنوى معنوی|مثنوى]] [[جلالالدین مولوى]] و تمایلات عارفانه اوست. حدّاد به آن ایرادها پاسخ داد.<ref>ثبوت، حداد سیدهاشم موسوی، ۱۳۹۳ش، ج۱۲، ص۵۸۵۸</ref> بر کتاب روح مجرد انتقاداتی از سوی افرد مختلف وارد شده که | [[علامه تهرانی]]، حدّاد را در [[عرفان]]، کامل دانسته است، اما برخى متشرعان از او انتقاد کردهاند که مهمترین آنها مربوط به مسئله وحدت وجود و نقل سخنان [[ابنعربى]] و قرائت [[مثنوى معنوی|مثنوى]] [[جلالالدین مولوى]] و تمایلات عارفانه اوست. حدّاد به آن ایرادها پاسخ داد.<ref>ثبوت، حداد سیدهاشم موسوی، ۱۳۹۳ش، ج۱۲، ص۵۸۵۸</ref> بر کتاب روح مجرد انتقاداتی از سوی افرد مختلف وارد شده که [[سید کاظم حائری]] و [[داود الهامی]] از جمله انان هستند.{{مدرک}} | ||
==گالری تصاویر سید هاشم حداد== | ==گالری تصاویر سید هاشم حداد== | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
<references /> | <references /> | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* ثبوت، اکبر، حداد | * ثبوت، اکبر، حداد سید هاشم موسوی، در دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش. | ||
* جلالی، غلامرضا، مکتبهای عرفانی حوزه علمی شیعه در ایران و عراق، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۹۷ش | |||
* حسینى تهرانى، سید محمدحسین، روح مجرد: یادنامه موحد عظیم و عارف کبیر حاج سیدهاشم موسوى حداد، مشهد، علامه طباطبائی، ۱۴۲۵ق. | * حسینى تهرانى، سید محمدحسین، روح مجرد: یادنامه موحد عظیم و عارف کبیر حاج سیدهاشم موسوى حداد، مشهد، علامه طباطبائی، ۱۴۲۵ق. | ||
* حسینى تهرانى، سید محمدصادق، نور مجرد: یادنامه حضرت علامه | * حسینى تهرانى، سید محمدصادق، نور مجرد: یادنامه حضرت علامه آیتالله سید محمدحسین حسینی طهرانی، مشهد، علامه طباطبائی، بی تا. | ||
* حسینی طهرانی، محمدمحسن، افق وحی، تهران، مکتب وحی، ۱۴۳۰ق. | * حسینی طهرانی، سید محمدمحسن، افق وحی، تهران، مکتب وحی، ۱۴۳۰ق. | ||
* حسینی اشکوری، صادق (به کوشش)، قم، مجمع ذخائر اسلامی، ۱۳۹۴ش. | * حسینی اشکوری، صادق (به کوشش)، قم، مجمع ذخائر اسلامی، ۱۳۹۴ش. | ||
* مولوی بلخی، جلال الدین، مثنوی معنوی، تصحیح نیکلسون، تهران، چاپ پورجوادی، ۱۳۶۳ش. | * مولوی بلخی، جلال الدین، مثنوی معنوی، تصحیح نیکلسون، تهران، چاپ پورجوادی، ۱۳۶۳ش. |