کاربر ناشناس
سید هاشم حداد: تفاوت میان نسخهها
←آرای حداد از زبان شاگردش
imported>Mashg |
imported>Mashg |
||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
===توحید=== | ===توحید=== | ||
به نوشته [[سید محمد حسین حسینی تهرانی]]، حدّاد در [[توحید]] بسیار [[تعصب]] داشت و کلمه [[فنا]] بیش از هر واژه دیگرى بر زبان او جارى بود. حدّاد معتقد بود که توجه به صحت یا بطلان عمل، موجب غفلت از حق و ابتلا به [[شرک|دوگانهپرستى]] میگردد. به | به نوشته [[سید محمد حسین حسینی تهرانی]]، حدّاد در [[توحید]] بسیار [[تعصب]] داشت و کلمه [[فنا]] بیش از هر واژه دیگرى بر زبان او جارى بود. حدّاد معتقد بود که توجه به صحت یا بطلان عمل، موجب غفلت از حق و ابتلا به [[شرک|دوگانهپرستى]] میگردد. | ||
وی متقد بود وصول به توحید بدون ولایت محال است.<ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۳۴۶.</ref> | |||
به نظر حدّاد، [[وحدت وجود]] از معارف بسیار عالى است که کسى قادر به ادراک آن -چندان که سزاوار اوست- نیست و معناى آن نزد حدّاد این است که جز [[خدا]] چیز دیگرى وجود بالذات و مستقل ندارد؛ یعنى، وجود حقیقى، اوست و دیگر موجودات، عین وابستگى و نیاز به حق هستند. همچنین به نظر او، اینکه حاجى در اعمال و مناسک [[حج]]، بهویژه در [[رمى جمره]] اولى و وسطى، رو به قبله [[شیطان]] را رمى میکند و در رمی جمره عقبی، پشت به [[قبله]] این عمل را انجام میدهد، بدان معناست که حاجى با توجه به اصل [[توحید]]، که بدون سمت و سوى است و نیز با نفسى که توجه به آن سمت و سویى ندارد، شیطان را رمى میکند. به نظر او، رمی جمره عقبه از دو رمى دیگر زلالتر و به توحید نزدیکتر است.<ref>ثبوت، حداد سیدهاشم موسوی، ۱۳۹۳ش، ج۱۲، ص۵۸۵۸.</ref> | |||
===تجلی حق در کربلا=== | ===تجلی حق در کربلا=== | ||
سید هاشم حداد، [[شهادت]] [[امام حسین|امام حسین (ع)]] را عالیترین منظر عشق و زیباترین جلوه جلال و جمال و نیکوترین مظاهر [[اسماء الهی|اسماء]] رحمت و غضب الهى میدانست. به نظر او، عاشورا روز کامیابی و ظفر و قبولی ورود در حریم خدا و حرم امن و امان اوست. اگر گوشهاى از تجلیات الهى در [[عاشورا]] را به سالکان نشان دهند تا ابد مدهوش میگردند. <ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص ۷۹.</ref> | سید هاشم حداد، [[شهادت]] [[امام حسین|امام حسین (ع)]] را عالیترین منظر عشق و زیباترین جلوه جلال و جمال و نیکوترین مظاهر [[اسماء الهی|اسماء]] رحمت و غضب الهى میدانست. به نظر او، عاشورا روز کامیابی و ظفر و قبولی ورود در حریم خدا و حرم امن و امان اوست. اگر گوشهاى از تجلیات الهى در [[عاشورا]] را به سالکان نشان دهند تا ابد مدهوش میگردند. <ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص ۷۹.</ref> | ||
شیوه نگرش او به شهادت امام حسین (ع) مسبوق به توصیف عرفانى [[جلالالدین مولوى]] از عاشورا در [[مثنوى معنوی|مثنوى]]<ref>تصحیح نیکلسون، چاپ پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش، ج۳، دفتر۶، ص۳۱۶ـ۳۲۰</ref> است. وی با آنکه برخی آرای [[ابن عربی]] را پذیرفته بود، اما از وى انتقاد نیز میکرد. <ref>ثبوت، حداد سیدهاشم موسوی، ۱۳۹۳ش، ج۱۲، ص۵۸۵۸.</ref> | شیوه نگرش او به شهادت امام حسین (ع) مسبوق به توصیف عرفانى [[جلالالدین مولوى]] از عاشورا در [[مثنوى معنوی|مثنوى]]<ref>تصحیح نیکلسون، چاپ پورجوادی، تهران ۱۳۶۳ش، ج۳، دفتر۶، ص۳۱۶ـ۳۲۰</ref> است. وی با آنکه برخی آرای [[ابن عربی]] را پذیرفته بود، اما از وى انتقاد نیز میکرد. <ref>ثبوت، حداد سیدهاشم موسوی، ۱۳۹۳ش، ج۱۲، ص۵۸۵۸.</ref> | ||
===خصوصیات اخلاقی=== | |||
حداد مردی بسیار متواضع بود. از مال دنیا چیزی نداشت. نسبت به آداب ظاهری دین تقید ویژه ای داشت. از کسی انتظار خدمت نداشت. خود اتاق را جارو می کرد و ظرف می شست و مایحتاجش را خرید می کرد. چون در منزل روضه ای برپی می کرد شخصا از حضار پذیرایی می کرد. جود و احسان بسیاری می نمود و بدون شمارش به فقرا پول می داد. بسیار کم می خورد و کم می خوابید حتی در ماه رمضان. از این که از وی کرامتی دیده شود بسیار خودداری می کرد. به نماز شب تقید داشت و صبرش در ایام سختی معیشت ناگفتنی بود. <ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۳۲، ۷۶، ۶۴۲ ، ۵۸۵ ، ۵۵۳.</ref> | |||
===تربیت کودک=== | |||
حداد کودک را دارای حقیقتی والا می دانست گرچه ما آنها را کوچک می بینیم. لذا معتقد بود باید به اطفال احترام گذاشت. وی می گفت برای احترام به نوزاد باید تا چهل ورز از نزدیکی با همسر خودداری کرد. طفل گرچه زبان ندارد ولی ادارک می کند از این رو باید شیرخواره را به اماکن متبرکه و مجالس روضه برد چرا که او قدوسیت اهل بیت را جذب می کند. <ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۲۹۵.</ref> | |||
==فتنه سید حسنی== | |||
پس از رحلت شیخ انصاری مردی از اهالی مشهد ادعا کرد امام زمان مردم را کفایت می کند و نیازی به استاد نیست. وی به کربلا آمد و با ادعای کرامت اعلام کرد تا چند ماه دیگر امام زمان ظهور می کند و باید برای قیام، تجهیزات آماده کنیم. عدهای در کربلا، کاظمین و نجف اطرافش جمع شدند و مبالغی بدو دادند. حداد با اطلاع از موضوع یارانش را به شهرهای مذکور گسیل داشت و خودش با سید مذکور ملاقات کرد. مردم با نفی این ادعاها توسط حداد پراکنده شدند و اموال به صاحبانش بازگردانده شد. <ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۵۵۶.</ref> | |||
==ایرادات بر حداد== | ==ایرادات بر حداد== |