پرش به محتوا

آیه ۳۴ سوره بقره: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
| دربارهٔ =
| دربارهٔ =
| سایر =
| سایر =
| آیات مرتبط= آیه ۲۹ سوره حجر، آیه ۷۲ سوره ص. آیه ۱۱ و ۱۲ سوره اعراف، آیه ۵۰ سوره کهف، آیه ۶۱ سوره اسراء، آیه ۳۱ سوره حجر.
| آیات مرتبط= [[آیه ۲۹ سوره حجر]]، آیه ۷۲ سوره ص. آیه ۱۱ و ۱۲ سوره اعراف، آیه ۵۰ سوره کهف، آیه ۶۱ سوره اسراء، آیه ۳۱ سوره حجر.
}}
}}
'''آیه ۳۴ سوره بقره'''، بیان‌کننده بخشی از داستان ابلیس و متضمن بیان خودداری ابلیس از [[سجده بر آدم|سجده به آدم]] است. مطابق این آیه، [[خدا|خداوند]] به [[فرشتگان]] امر می‌کند که بر [[آدم]] سجده کنند و همه فرشتگان اطاعت می‌کنند جز [[ابلیس]] که نافرمانی کرد. این آیه را دلیل بر شرافت انسان و عظمت مقام او قلمداد کرده‌اند که سجده بر او نوعی تکریم و تعظیم است نه عبادت و پرستش او. برخی از مفسران گفته‌اند بر اساس این آیه ابلیس پس از سرپیچی کافر شده است ولی برخی دیگر معتقدند او از پیش کافر بود و در این ماجرا کفر او آشکار شد.  
'''آیه ۳۴ سوره بقره'''، بیان‌کننده بخشی از داستان [[ابلیس]] و متضمن بیان خودداری ابلیس از [[سجده بر آدم]] است. مطابق این آیه، [[خدا|خداوند]] به [[فرشته|فرشتگان]] امر می‌کند که بر [[آدم (پیامبر)|آدم]] سجده کنند و همه فرشتگان اطاعت می‌کنند جز [[ابلیس]] که نافرمانی کرد. این آیه را دلیل بر شرافت انسان و عظمت مقام او می‌دانند که سجده بر او نوعی تکریم و تعظیم است نه [[عبادت]] و پرستش او. برخی از مفسران گفته‌اند بر اساس این آیه ابلیس پس از سرپیچی کافر شده است ولی برخی دیگر معتقدند او از پیش کافر بود و در این ماجرا [[کفر|کُفر]] او آشکار شد.  


== جایگاه و اهمیت==
== جایگاه و اهمیت==
آیه ۳۴ [[سوره بقره]]، بخشی از داستان سجده به آدم را نقل می‌کند که بر اساس آن به [[فرشته|فرشتگان]] امر شد که بر آدم سجده کنند و همه فرشتگان فرمان خدا را پذيرفتند، جز [[ابلیس|ابليس]] كه در اين مورد نافرمانى كرد و [[تکبر|تكبر]] ورزيد.<ref>سبحانى، منشور جاويد، قم، ج۱۱، ص۶۳.</ref> در این آیه تصریح شده است که ابلیس از سجده بر آدم خودداری کرد.<ref>قرشی بنایی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۲۷.</ref> «و زمانی‌که به فرشتگان گفتیم: آدم را سجده کنید. همه سجده کردند جز ابلیس، که سرباز زد و برتری جست. و او از کافران بود» {{عربی|اندازه=۱۰۰%|«<big>وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ</big>»}}
آیه ۳۴ [[سوره بقره]]، بخشی از داستان سجده به آدم را نقل می‌کند که بر اساس آن به فرشتگان امر شد که بر آدم سجده کنند و همه فرشتگان فرمان خدا را پذيرفتند، جز [[ابلیس|ابليس]] كه در اين مورد [[تکبر|تَکَبُّر]] ورزید و نافرمانى خدا را كرد.<ref>سبحانى، منشور جاويد، قم، ج۱۱، ص۶۳.</ref> در این آیه تصریح شده است که ابلیس از سجده بر آدم خودداری کرد.<ref>قرشی بنایی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۲۷.</ref> «و زمانی‌که به فرشتگان گفتیم: آدم را سجده کنید. همه سجده کردند جز ابلیس، که سرباز زد و برتری جست. و او از کافران بود» {{عربی|اندازه=۱۰۰%|«<big>وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَىٰ وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ</big>»}}


==سجده برای خداوند یا انسان==
==سجده برای خداوند یا انسان==
{{اصلی|سجده بر آدم}}
{{اصلی|سجده بر آدم}}
مفسران گفته‌اند سجده فرشتگان به آدم، برای خداوند بود که چنین موجودی را آفرید. عده‌ای نیز گفته‌اند که سجده به آدم، برای [[پرستش]] نبود بلکه به معنای خضوع بود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج‏۱، ص۱۸۳.</ref> چرا که سجود در اصل به معنی خضوع و اظهار فروتنی است، و مراد از «اسجدوا» سجده اسلامی و گذاشتن [[اعضای سجده|هفت عضو به زمین]] در مقابل آدم نبوده‌ است، بلکه منظور اظهار خضوع بوده نسبت به آدم و اقرار به اینکه او لیاقت [[خلیفةالله|جانشینی خدا]] را دارد.<ref>قرشى بنایی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص: ۹۵.</ref> این سجود به معنای تعظیم و تحیت است نه سجود طاعت و عبادت.<ref>میبدی، کشف الاسرار و عدة الابرار، ج۱، ص: ۱۴۴.</ref> سجده فرشتگان به جهت اکرام و تعظیمِ آدم بود و نفس عبودیت و سجده برای خداوند.<ref>تهرانی، «تفسیر سوره بقره آیه ۳۴»، ص۲۶۹ و ۲۷۰.</ref>
مفسران گفته‌اند سجده فرشتگان به آدم، برای خداوند بود که چنین موجودی را آفرید. عده‌ای نیز گفته‌اند که سجده به آدم، برای [[عبادت|پرستش]] نبود بلکه به معنای خضوع بود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج‏۱، ص۱۸۳.</ref> چرا که سجود در اصل به معنی خضوع و اظهار فروتنی است، و مراد از «اسجدوا» سجده اسلامی و گذاشتن [[اعضای سجده|هفت عضو به زمین]] در مقابل آدم نبوده‌ است، بلکه منظور اظهار خضوع بوده نسبت به آدم و اقرار به اینکه او لیاقت [[خلیفةالله|جانشینی خدا]] را دارد.<ref>قرشى بنایی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص: ۹۵.</ref> این سجود به معنای تعظیم و تحیت است نه سجود طاعت و عبادت.<ref>میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۱۴۴.</ref> سجده فرشتگان به جهت اکرام و تعظیمِ آدم بود و نفس عبودیت و سجده برای خداوند.<ref>تهرانی، «تفسیر سوره بقره آیه ۳۴»، ص۲۶۹ و ۲۷۰.</ref>


===شرافت و عظمت انسان===
===شرافت و عظمت انسان===
آیه ۳۴ سوره بقره را دلالت بر شرافت انسان و عظمت مقام او دانسته‌اند که پس از تکمیل خلقتش، تمام فرشتگان مأمور می‌شوند در برابر انسان سر تعظیم فرود آورند‏.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص ۱۸۲.</ref> گفته‌اند خداوند تواضع و خضوع ملائکه در برابر آدم را اراده کرد؛ چون آدم می‌تواند به مقامی‌ بالاتر از همه ملائکه برسد و مظهر تمام [[اسماء الهی]] شود؛<ref>مصباح یزدی، «تفسیر قرآن کریم، سورة بقره، آیات ۳۰–۴۰»، ص ۷.</ref> اما ابلیس، تنها جسم خاکی آدم را دید و حقیقت جان او را نشناخت.<ref>مجتبایی، «ابلیس در ادب فارسی و عرفان»، ج۲، ذیل مدخل.</ref> [[مرتضی مطهری]] در تفسیر این آیه گفته است: «منکر مقام انسان هر که هست ابلیس است».<ref>مطهری، ولاها و ولایت‌ها، ص۶۸.</ref>  
آیه ۳۴ سوره بقره را دلالت بر شرافت انسان و عظمت مقام او دانسته‌اند که پس از تکمیل خلقتش، تمام فرشتگان مأمور می‌شوند در برابر انسان سر تعظیم فرود آورند‏.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص ۱۸۲.</ref> گفته‌اند خداوند تواضع و خضوع ملائکه در برابر آدم را اراده کرد؛ چون آدم می‌تواند به مقامی‌ بالاتر از همه ملائکه برسد و مظهر تمام [[اسما و صفات|اسماء الهی]] شود؛<ref>مصباح یزدی، «تفسیر قرآن کریم، سورة بقره، آیات ۳۰–۴۰»، ص ۷.</ref> اما ابلیس، تنها جسم خاکی آدم را دید و حقیقت جان او را نشناخت.<ref>مجتبایی، «ابلیس در ادب فارسی و عرفان»، ج۲، ذیل مدخل.</ref> [[مرتضی مطهری]] در تفسیر این آیه گفته است: «منکر مقام انسان هر که هست ابلیس است».<ref>مطهری، ولاها و ولایت‌ها، ۱۳۶۹ش، ص۶۸.</ref>  
==کفر ابلیس==
==کفر ابلیس==
[[علامه طباطبایی]] درباره عبارت «وَ كَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ: از کافران بود» در این آیه، گفته است کفر ابلیس از امور پنهان بوده، و خداوند با این صحنه آن را برملا کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص ۱۲۲.</ref> از این جهت كفر ابلیس سبب سرپيچى و سركشى او شد نه آنكه پس از سرپيچى، از كافران گرديده باشد.<ref>طاقانی، پرتوى از قرآن، ج۱، ص ۱۲۵.</ref> برخی نیز گفته‌اند اگر «کان» دلالت بر زمان داشته باشد معنایش آن است که از اول [[کافر]] بود و تصمیم داشت به آدم سجده نکند، ولی گاهی «کان» به معنی «صار» (شد) به کار می‌رود و معنای آیه این می‌شود که «از کافران گردید».<ref>قرشی بنایی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج‏۱، ص ۹۶.</ref>
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] درباره عبارت «وَ كَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ: از کافران بود» در این آیه، گفته است کفر ابلیس از امور پنهان بوده، و خداوند با این صحنه آن را برملا کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص ۱۲۲.</ref> از این جهت كفر ابلیس سبب سرپيچى و سركشى او شد نه آنكه پس از سرپيچى، از كافران گرديده باشد.<ref>طالقانی، پرتوى از قرآن، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص ۱۲۵.</ref> برخی نیز گفته‌اند اگر «کان» دلالت بر زمان داشته باشد معنایش آن است که از اول [[کفر|کافر]] بود و تصمیم داشت به آدم سجده نکند، ولی گاهی «کان» به معنی «صار» (شد) به کار می‌رود و معنای آیه این می‌شود که «از کافران گردید».<ref>قرشی بنایی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج‏۱، ص ۹۶.</ref>
==پانویس ==
==پانویس ==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}
خط ۳۴: خط ۳۴:
{{منابع}}
{{منابع}}
* تهرانی، میرزا جوادآقا، «تفسیر سوره بقره آیه ۳۴»، آفاق نور، شماره ۷، بهار و تابستان، ۱۳۸۷ش.
* تهرانی، میرزا جوادآقا، «تفسیر سوره بقره آیه ۳۴»، آفاق نور، شماره ۷، بهار و تابستان، ۱۳۸۷ش.
* سبحانى، جعفر، منشور جاويد، قم، مؤسسه امام صادق (عليه السلام)، بی‌تا.
* سبحانى، جعفر، منشور جاويد، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، بی‌تا.
* طالقانی، محمود، پرتوى از قرآن، تهران، شركت سهامى انتشار، ۱۳۶۲ش.
* طالقانی، محمود، پرتوى از قرآن، تهران، شركت سهامى انتشار، ۱۳۶۲ش.
* طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات‏، ۱۳۹۰ق.
* طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات‏، ۱۳۹۰ق.
* قرشى بنابى، سید علی‌اكبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۵ش.
* قرشى بنابى، سید علی‌اكبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، ۱۳۷۵ش.
* قرشی بنابی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الكتب الاسلامية، ۱۴۱۲ق.
* قرشی بنابی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الكتب الاسلامية، ۱۴۱۲ق.
* مجتبایی، فتح الله، «ابلیس در ادب فارسی و عرفان»، تهران، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی. بی‌تا.
* مجتبایی، فتح‌الله، «ابلیس در ادب فارسی و عرفان»، تهران، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی. بی‌تا.
* مصباح یزدی، محمدتقی، «تفسیر قرآن کریم، سوره بقره، آیات ۳۰–۴۰»، شماره دوم، سال سوم، پاییز و زمستان ۱۳۸۹ش.
* مصباح یزدی، محمدتقی، «تفسیر قرآن کریم، سوره بقره، آیات ۳۰–۴۰»، شماره دوم، سال سوم، پاییز و زمستان ۱۳۸۹ش.
* مطهری، مرتضی، ولاها و ولایت‌ها، بی‌جا، ۱۳۶۹ش،  
* مطهری، مرتضی، ولاها و ولایت‌ها، بی‌جا، ۱۳۶۹ش،  
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۳۷۱ش.
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۳۷۱ش.
* میبدی، احمد بن محمد، کشف الاسرار و عدة الابرار، به اهتمام علی اصغر حکمت، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱ش.
* میبدی، احمد بن محمد، کشف الاسرار و عدة الابرار، به اهتمام علی‌اصغر حکمت، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۱ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
{{الگو:آیات اعتقادی قرآن}}
{{الگو:آیات اعتقادی قرآن}}