پرش به محتوا

ماریه دختر شمعون: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
==قبل از ازدواج با پیامبر(ص)==
==قبل از ازدواج با پیامبر(ص)==
{{همسران پیامبر}}
{{همسران پیامبر}}
ماریه دختر شمعون در روستای «حفن» در یکی از مناطق «انصنا» در [[مصر]] به دنیا آمد. در [[سال هفتم هجری قمری]]، رسول خدا(ص) [[حاطب بن ابی بلتعه]] را به همراه نامه‌ای به سوی مقوقس حاکم [[مصر]] و اسکندریه فرستاد تا او را به [[اسلام]] دعوت کند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۱۰۷</ref> مقوقس در پاسخ به دعوت پیامبر (ص) ماریه را که از دختران ملوک مصر بود به همراه خواهرش «سیرین»<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۷۸ق، ج۱۱، ص۶۱۷.</ref> و به نقلی «شیرین»<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۴۴۹.</ref> و همچنین هدایای بسیار، برای رسول خدا(ص) فرستاد. مقوقس همراه این هدایا نامه‌ای نیز برای پیامبر نوشت که در بخشی از آن آمده است: «من فرستاده تو را اکرام کردم و به سوی تو، دو [[کنیز]] فرستادم که در سرزمین عظیم قبط، دارای منزلت هستند.»<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۲۰۰.</ref> روایت شده که حاطب بن ابی بلتعه در بین راه اسلام را بر آن دو عرضه کرد و آنان [[مسلمان]] شدند.<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۴۴۹.</ref>
ماریه دختر شمعون در روستای «حفن» در یکی از مناطق «انصنا» در [[مصر]] به دنیا آمد. در [[سال هفتم هجری قمری]]، رسول خدا(ص) [[حاطب بن ابی بلتعه]] را به همراه نامه‌ای به سوی مقوقس حاکم [[مصر]] و اسکندریه فرستاد تا او را به [[اسلام]] دعوت کند.<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۰۷</ref> مقوقس در پاسخ به دعوت پیامبر (ص) ماریه را که از دختران ملوک مصر بود به همراه خواهرش «سیرین»<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۷۸ق، ج۱۱، ص۶۱۷.</ref> و به نقلی «شیرین»<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۴۴۹.</ref> و همچنین هدایای بسیار، برای رسول خدا(ص) فرستاد. مقوقس همراه این هدایا نامه‌ای نیز برای پیامبر نوشت که در بخشی از آن آمده است: «من فرستاده تو را اکرام کردم و به سوی تو، دو [[کنیز]] فرستادم که در سرزمین عظیم قبط، دارای منزلت هستند.»<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۰۰.</ref> روایت شده که حاطب بن ابی بلتعه در بین راه اسلام را بر آن دو عرضه کرد و آنان [[مسلمان]] شدند.<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۴۴۹.</ref>


==ازدواج با پیامبر(ص)==
==ازدواج با پیامبر(ص)==
پس از ورود به [[مدینه]]، رسول خدا (ص) ماریه را برای خود برگزید و سیرین را به [[حسان بن ثابت]] بخشید.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۷۸ق، ج۱۱، ص۶۱۷</ref> نخستین منزل [[ام المؤمنین]] ماریه، خانه [[حارثة بن نعمان]] بود. او یک سال در این منزل سکونت داشت.{{مدرک}}
پس از ورود به [[مدینه]]، رسول خدا (ص) ماریه را برای خود برگزید و سیرین را به [[حسان بن ثابت]] بخشید.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۷۸ق، ج۱۱، ص۶۱۷</ref> نخستین منزل [[ام المؤمنین]] ماریه، خانه [[حارثة بن نعمان]] بود. او یک سال در این منزل سکونت داشت.{{مدرک}}


شایستگی‌های ماریه و توجه پیامبر به او، [[حسادت]] برخی از زنان پیامبر، به خصوص [[عایشه دختر ابوبکر بن ابی قحافه|عایشه]] را برانگیخت.<ref>رجوع کنید به: ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۹۰م، ج۸، ص۱۷۱.</ref>
شایستگی‌های ماریه و توجه پیامبر به او، [[حسادت]] برخی از زنان پیامبر، به خصوص [[عایشه دختر ابوبکر بن ابی قحافه|عایشه]] را برانگیخت.<ref>رجوع کنید به: ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۱۷۱.</ref>


ماریه، زنی پاک،<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۷۸ق، ج۳، ص۲۲.</ref> دیندار و از زنان صالح، نیکوکار، شایسته و مورد توجه و علاقه پیامبر (ص) بود<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۷۴.</ref> و مورخان و سیره‌نگاران او را به حسن دینش ستوده­‌اند.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۱۰۷.</ref> پیامبر (ص) در بیان علاقه خود به او فرمود: آنگاه که [[مصر]] را فتح کردید، با آنان به خوبی برخورد کنید، چون من داماد آنان هستم».<ref>حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۵، ص۱۳۸.</ref>
ماریه، زنی پاک،<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۷۸ق، ج۳، ص۲۲.</ref> دیندار و از زنان صالح، نیکوکار، شایسته و مورد توجه و علاقه پیامبر (ص) بود<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۷۴.</ref> و مورخان و سیره‌نگاران او را به حسن دینش ستوده­‌اند.<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۰۷.</ref> پیامبر (ص) در بیان علاقه خود به او فرمود: آنگاه که [[مصر]] را فتح کردید، با آنان به خوبی برخورد کنید، چون من داماد آنان هستم».<ref>حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۵، ص۱۳۸.</ref>


==نزول آیاتی از سوره تحریم==
==نزول آیاتی از سوره تحریم==
روزی [[حفصه]] در روز مخصوص خود نزد پیامبر (ص) رفت و از ایشان اجازه خواست جهت کاری نزد پدرش برود. حضرت به او اجازه داد. پس از رفتن حفصه، آن حضرت ماریه را به خود طلبیدند. وقتی حفصه پیامبر را با ماریه دید ناراحت شد و با پیامبر درشتی کرد. رسول خدا (ص) برای رضایت او، ماریه را بر خود [[حرام]] کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۹۰م، ج۸، ص۱۸۲.</ref>  
روزی [[حفصه]] در روز مخصوص خود نزد پیامبر (ص) رفت و از ایشان اجازه خواست جهت کاری نزد پدرش برود. حضرت به او اجازه داد. پس از رفتن حفصه، آن حضرت ماریه را به خود طلبیدند. وقتی حفصه پیامبر را با ماریه دید ناراحت شد و با پیامبر درشتی کرد. رسول خدا (ص) برای رضایت او، ماریه را بر خود [[حرام]] کرد.<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۱۸۲.</ref>  


در این هنگام آیات اول [[سوره تحریم]] نازل شد:
در این هنگام آیات اول [[سوره تحریم]] نازل شد:
خط ۴۵: خط ۴۵:
:::«ای پیامبر، چرا برای خشنودی همسرانت، آنچه را خدا برای تو حلال گردانیده حرام می‌کنی؟ خدا[ست که‌] آمرزنده مهربان است.»<ref>سوره تحریم، آیه ۱.</ref>{{یاد| علامه طباطبایی این شأن نزول را منطبق بر آیه نمی داند .طباطبایی، المیزان، ج۱۹، ص۳۳۸}}
:::«ای پیامبر، چرا برای خشنودی همسرانت، آنچه را خدا برای تو حلال گردانیده حرام می‌کنی؟ خدا[ست که‌] آمرزنده مهربان است.»<ref>سوره تحریم، آیه ۱.</ref>{{یاد| علامه طباطبایی این شأن نزول را منطبق بر آیه نمی داند .طباطبایی، المیزان، ج۱۹، ص۳۳۸}}


در نهایت، ماریه نزد رسول خدا(ص) ماند، اما توجه پیامبر به وی همچنان ناراحتی برخی زنان پیامبر (ص) را در پی داشت. این وضعیت با اعلان بارداری ماریه تشدید شد. از این رو پیامبر خدا (ص) ماریه را از [[مدینه]] خارج و در بخش بالای مدینه در نخلستان کوچکی به نام عالیه که در [[غزوه بنی نضیر]] به ایشان رسیده بود (و امروزه به [[مشربه‌ ام ابراهیم]] معروف است) مسکن داد و برای دیدنش به آنجا می‌رفت.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۱۰۷.</ref>
در نهایت، ماریه نزد رسول خدا(ص) ماند، اما توجه پیامبر به وی همچنان ناراحتی برخی زنان پیامبر (ص) را در پی داشت. این وضعیت با اعلان بارداری ماریه تشدید شد. از این رو پیامبر خدا (ص) ماریه را از [[مدینه]] خارج و در بخش بالای مدینه در نخلستان کوچکی به نام عالیه که در [[غزوه بنی نضیر]] به ایشان رسیده بود (و امروزه به [[مشربه‌ ام ابراهیم]] معروف است) مسکن داد و برای دیدنش به آنجا می‌رفت.<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۰۷.</ref>


اکنون این محل به صورت قبرستانی مخروبه است و قبر [[نجمه مادر امام رضا(ع)]] و جمعی از امام‌زادگان و دوستداران [[اهل بیت(ع)]] در آنجاست. از آنجا که ایرانیان گاهی برای زیارت به آنجا می‌رفتند در سال‌های اخیر دیوارهای بلندی بر گرد آن ساخته شده و اجازه بازدید از آن را نمی‌دهند.<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/3992/6527/75474 «ماریه همسر پیامبر(ص) مادر ابراهیم»]، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.</ref>
اکنون این محل به صورت قبرستانی مخروبه است و قبر [[نجمه مادر امام رضا(ع)]] و جمعی از امام‌زادگان و دوستداران [[اهل بیت(ع)]] در آنجاست. از آنجا که ایرانیان گاهی برای زیارت به آنجا می‌رفتند در سال‌های اخیر دیوارهای بلندی بر گرد آن ساخته شده و اجازه بازدید از آن را نمی‌دهند.<ref>[http://www.hawzah.net/fa/Magazine/View/3992/6527/75474 «ماریه همسر پیامبر(ص) مادر ابراهیم»]، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.</ref>
خط ۵۳: خط ۵۳:
گفته‌اند که ماریه تنها زنی جز خدیجه بود که برای پیامبر اکرم(ص) فرزند آورد.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۵۰.</ref> مدتی پس از استقرار ماریه در منزل جدید، ابراهیم فرزند رسول­ خدا (ص) در [[ذیحجه]] سال هشتم هجری به دنیا آمد و [[جبرئیل]] نازل ­شد و حضرت را با عنوان «اباابراهیم» سلام ­داد.<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۴۵۰</ref> نقل است که بعد از تولد ابراهیم، پیامبر شاد شد و او را به عایشه نشان داد و فرمود: «ببین چقدر این بچه شبیه من است!»<ref>نک: بلاذری، انساب الأشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۴۵۰.</ref>
گفته‌اند که ماریه تنها زنی جز خدیجه بود که برای پیامبر اکرم(ص) فرزند آورد.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۵۰.</ref> مدتی پس از استقرار ماریه در منزل جدید، ابراهیم فرزند رسول­ خدا (ص) در [[ذیحجه]] سال هشتم هجری به دنیا آمد و [[جبرئیل]] نازل ­شد و حضرت را با عنوان «اباابراهیم» سلام ­داد.<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۴۵۰</ref> نقل است که بعد از تولد ابراهیم، پیامبر شاد شد و او را به عایشه نشان داد و فرمود: «ببین چقدر این بچه شبیه من است!»<ref>نک: بلاذری، انساب الأشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۴۵۰.</ref>


ابراهیم در [[سال دهم هجری]]، از دنیا رفت و در [[بقیع]] دفن شد. پیامبر(ص) در غم او اندوهگین شد و فرمود: «این غم، اشک را جاری و قلب را اندوهناک می‌کند ولی من چیزی نمی‌گویم که باعث خشم پرورگار گردد.»<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۱۴-۱۱۵.</ref>
ابراهیم در [[سال دهم هجری]]، از دنیا رفت و در [[بقیع]] دفن شد. پیامبر(ص) در غم او اندوهگین شد و فرمود: «این غم، اشک را جاری و قلب را اندوهناک می‌کند ولی من چیزی نمی‌گویم که باعث خشم پرورگار گردد.»<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۱۱۴-۱۱۵.</ref>


==ماجرای افک==
==ماجرای افک==
خط ۵۹: خط ۵۹:
افک به ماجرای تهمتِ [[فحشا]] زدن گروهی از مردم به یکی از [[همسران پیامبر(ص)|همسران پیامبر]] اشاره دارد. <ref>خراسانی و دشتی، آیه‌های نامدار، ۱۳۸۸ش، ص۳۸.</ref> بر اساس روایتی که [[علی بن ابراهیم قمی]] از [[امام محمد باقر علیه السلام|امام باقر(ع)]] نقل کرده، [[عایشه]] به ماریه قبطیه تهمت زد که با فردی به نام جَریح قبطی ارتباط نامشروع برقرار کرده است.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۹۹.</ref> مطابق این گزارش هنگامی که پیامبر(ص) از مرگ فرزندش [[ابراهیم فرزند پیامبر|ابراهیم]] غمگین بود، با این سخن عایشه روبه‌رو شد که «از مرگ ابراهیم ناراحت نباش، چرا که او فرزند جریح بوده است».<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۹۹.</ref> به همین دلیل پیامبر(ص)، از امام علی(ع) خواست جریح را به قتل برساند.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۹۹.</ref> جریح که از قصد امام علی آگاه شده بود به بالای درختی فرار کرد.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۹۹.</ref> در آن هنگام لباس او کنار رفت و علی(ع) متوجه شد او آلت تناسلی ندارد.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۹۹.</ref> بدین ترتیب تهمت ارتباط نامشروع از ماریه برداشته و آیات افک نازل شد.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۹۹.</ref>  
افک به ماجرای تهمتِ [[فحشا]] زدن گروهی از مردم به یکی از [[همسران پیامبر(ص)|همسران پیامبر]] اشاره دارد. <ref>خراسانی و دشتی، آیه‌های نامدار، ۱۳۸۸ش، ص۳۸.</ref> بر اساس روایتی که [[علی بن ابراهیم قمی]] از [[امام محمد باقر علیه السلام|امام باقر(ع)]] نقل کرده، [[عایشه]] به ماریه قبطیه تهمت زد که با فردی به نام جَریح قبطی ارتباط نامشروع برقرار کرده است.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۹۹.</ref> مطابق این گزارش هنگامی که پیامبر(ص) از مرگ فرزندش [[ابراهیم فرزند پیامبر|ابراهیم]] غمگین بود، با این سخن عایشه روبه‌رو شد که «از مرگ ابراهیم ناراحت نباش، چرا که او فرزند جریح بوده است».<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۹۹.</ref> به همین دلیل پیامبر(ص)، از امام علی(ع) خواست جریح را به قتل برساند.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۹۹.</ref> جریح که از قصد امام علی آگاه شده بود به بالای درختی فرار کرد.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۹۹.</ref> در آن هنگام لباس او کنار رفت و علی(ع) متوجه شد او آلت تناسلی ندارد.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۹۹.</ref> بدین ترتیب تهمت ارتباط نامشروع از ماریه برداشته و آیات افک نازل شد.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۹۹.</ref>  


برخی مفسران مانند [[محمدحسین طباطبایی]]<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۸۹.</ref>، [[سید محمدحسین فضل‌الله]]<ref>فضل‌الله، تفسیر من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۶، ص۲۵۲-۲۵۷.</ref>، [[مکارم شیرازی]]<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۴، ص۳۹۱-۳۹۳.</ref> و [[جعفر سبحانی]] این گزارش را با اشکال‌هایی مواجه دانسته، آن را رد کرده‌اند.<ref>سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۹۰ش، ج۹، ص۱۱۸.</ref> گفته شده از علمای شیعه، تنها عالمان دوره‌های اخیر آیه افک را مربوط به ماجرای ماریه دانسته‌اند.<ref>خشن، ابحاث حول السیدة عایشة، ۱۴۳۸ق، ص۲۵۸.</ref> از جمله این عالمان می‌توان به [[سید ابوالقاسم خویی]]<ref>خویی، صراط النجاة، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۶۳.</ref>، [[سید جعفر مرتضی عاملی]]<ref>عاملی، حدیث الافک، ۱۴۳۹ق، ص۳۸۱-۳۸۲.</ref> و [[سید مرتضی عسکری]] اشاره کرد.<ref>عسکری، احادیث ام‌المؤمنین عایشة، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۸۶-۱۸۷.</ref> [[شیخ مفید]] که رساله مستقلی در موضوع حدیث ماریه، با نام [[رسالة حول خبر ماریة (کتاب)|رسالة حول خبر ماریة]]، نوشته است، این حدیث را مسلّم دانسته و معتقد است همه علما این روایت را ثابت می‌دانند<ref>شیخ مفید، رسالة حول خبر ماریة، ۱۴۱۳ق، ص۱۸.</ref>، ولی در حدیثی که او نقل کرده، به نازل شدن آیات افک اشاره نشده است؛<ref>خشن، ابحاث حول السیدة عایشة، ۱۴۳۸ق، ص۲۵۴.</ref> چنان‌که در منابع متعدد دیگری ماجرای ماریه بدون اشاره به نزول آیات افک، نقل شده است.<ref>سید مرتضی، أمالی المرتضی، ۱۹۹۸م، ج۱، ص۷۷؛ خصیبی، الهدایة الکبری، ۱۴۱۹ق، ص۲۹۷-۲۹۸؛ طبری، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۳۸۶-۳۸۷؛ ابن‌شهر آشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۲۲۵.</ref> اتهام به ماریه در منابع اهل‌تسنن نیز آمده است؛ از جمله این منابع می‌توان به [[صحیح مسلم (کتاب)|صحیح مسلم]]<ref>مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۴، ص۲۱۳۹.</ref>، الطبقات الکبری<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۱۷۲.</ref>، انساب الأشراف<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۴۵۰.</ref>، [[المستدرک علی الصحیحین]]<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق ج۴، ص۴۱.</ref> و صفوة الصفوة اشاره کرد.<ref>ابن‌جوزی، صفوة الصفوة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۳۴۵.</ref>  
برخی مفسران مانند [[محمدحسین طباطبایی]]<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۸۹.</ref>، [[سید محمدحسین فضل‌الله]]<ref>فضل‌الله، تفسیر من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۶، ص۲۵۲-۲۵۷.</ref>، [[مکارم شیرازی]]<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۴، ص۳۹۱-۳۹۳.</ref> و [[جعفر سبحانی]] این گزارش را با اشکال‌هایی مواجه دانسته، آن را رد کرده‌اند.<ref>سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۹۰ش، ج۹، ص۱۱۸.</ref> گفته شده از علمای شیعه، تنها عالمان دوره‌های اخیر آیه افک را مربوط به ماجرای ماریه دانسته‌اند.<ref>خشن، ابحاث حول السیدة عایشة، ۱۴۳۸ق، ص۲۵۸.</ref> از جمله این عالمان می‌توان به [[سید ابوالقاسم خویی]]<ref>خویی، صراط النجاة، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۶۳.</ref>، [[سید جعفر مرتضی عاملی]]<ref>عاملی، حدیث الافک، ۱۴۳۹ق، ص۳۸۱-۳۸۲.</ref> و [[سید مرتضی عسکری]] اشاره کرد.<ref>عسکری، احادیث ام‌المؤمنین عایشة، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۸۶-۱۸۷.</ref> [[شیخ مفید]] که رساله مستقلی در موضوع حدیث ماریه، با نام [[رسالة حول خبر ماریة (کتاب)|رسالة حول خبر ماریة]]، نوشته است، این حدیث را مسلّم دانسته و معتقد است همه علما این روایت را ثابت می‌دانند<ref>شیخ مفید، رسالة حول خبر ماریة، ۱۴۱۳ق، ص۱۸.</ref>، ولی در حدیثی که او نقل کرده، به نازل شدن آیات افک اشاره نشده است؛<ref>خشن، ابحاث حول السیدة عایشة، ۱۴۳۸ق، ص۲۵۴.</ref> چنان‌که در منابع متعدد دیگری ماجرای ماریه بدون اشاره به نزول آیات افک، نقل شده است.<ref>سید مرتضی، أمالی المرتضی، ۱۹۹۸م، ج۱، ص۷۷؛ خصیبی، الهدایة الکبری، ۱۴۱۹ق، ص۲۹۷-۲۹۸؛ طبری، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۳۸۶-۳۸۷؛ ابن‌شهر آشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۲۲۵.</ref> اتهام به ماریه در منابع اهل‌تسنن نیز آمده است؛ از جمله این منابع می‌توان به [[صحیح مسلم (کتاب)|صحیح مسلم]]<ref>مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۴، ص۲۱۳۹.</ref>، الطبقات الکبری<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۱۷۲.</ref>، انساب الأشراف<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۴۵۰.</ref>، [[المستدرک علی الصحیحین]]<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق ج۴، ص۴۱.</ref> و صفوة الصفوة اشاره کرد.<ref>ابن‌جوزی، صفوة الصفوة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۳۴۵.</ref>  


به گفته [[محمدجواد مغنیه]] از مفسران شیعه در قرن چهاردهم قمری، بیشتر مفسران و تاریخ‌نگاران بر این باورند که آیات افک درباره تهمت زدن منافقان به عایشه نازل شده است.<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۴۰۳.</ref> گزارش مربوط به عایشه در منابع متعددی از اهل‌سنت وجود دارد.<ref>برای نمونه ر.ک: بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۱۰۱؛ واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۲۸؛ ابن‌هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۲، ص۲۹۸؛ مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۴، ص۲۱۲۹.</ref> </ref> در برخی منابع شیعیان نیز واقعه افک مربوط به تهمت زدن منافقان به عایشه دانسته شده است.<ref>ابن‌مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۵۲۳؛ نعمانی، رسالة المحکم و المتشابه، ۱۳۸۴ش، ص۱۵۶؛ شیخ مفید، الجمل، ۱۴۱۶ق، ص۱۵۷؛ شیخ طوسی، التبیان، ج۷، ص۴۱۵.</ref> با این حال به نظر برخی از محققان شیعه، این روایت نیز اشکال‌های متعددی دارد<ref>برای نمونه ر.ک: عاملی، حدیث الافک، ۱۴۳۹ق، ص۵۵-۳۳۴؛ عسکری، احادیث ام‌المؤمنین عایشة، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۶۷-۱۸۱.</ref> و داستان تهمت به عایشه [[حدیث موضوع|جعلی]] و هدف سازندگان آن، فضیلت‌سازی برای عایشه بوده است.<ref>عاملی، الصحیح من سیره النبی الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۱۲، ص۷۷-۷۸، ۸۱، ۹۷.</ref>
به گفته [[محمدجواد مغنیه]] از مفسران شیعه در قرن چهاردهم قمری، بیشتر مفسران و تاریخ‌نگاران بر این باورند که آیات افک درباره تهمت زدن منافقان به عایشه نازل شده است.<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۴۰۳.</ref> گزارش مربوط به عایشه در منابع متعددی از اهل‌سنت وجود دارد.<ref>برای نمونه ر.ک: بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۶، ص۱۰۱؛ واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۲۸؛ ابن‌هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۲، ص۲۹۸؛ مسلم، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۴، ص۲۱۲۹.</ref> </ref> در برخی منابع شیعیان نیز واقعه افک مربوط به تهمت زدن منافقان به عایشه دانسته شده است.<ref>ابن‌مزاحم، وقعة صفین، ۱۴۰۴ق، ص۵۲۳؛ نعمانی، رسالة المحکم و المتشابه، ۱۳۸۴ش، ص۱۵۶؛ شیخ مفید، الجمل، ۱۴۱۶ق، ص۱۵۷؛ شیخ طوسی، التبیان، ج۷، ص۴۱۵.</ref> با این حال به نظر برخی از محققان شیعه، این روایت نیز اشکال‌های متعددی دارد<ref>برای نمونه ر.ک: عاملی، حدیث الافک، ۱۴۳۹ق، ص۵۵-۳۳۴؛ عسکری، احادیث ام‌المؤمنین عایشة، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۶۷-۱۸۱.</ref> و داستان تهمت به عایشه [[حدیث موضوع|جعلی]] و هدف سازندگان آن، فضیلت‌سازی برای عایشه بوده است.<ref>عاملی، الصحیح من سیره النبی الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۱۲، ص۷۷-۷۸، ۸۱، ۹۷.</ref>
خط ۷۵: خط ۷۵:
* «ماریه همسر پیامبر(ص) مادر ابراهیم»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، مجله پیام زن مرداد ۱۳۸۷، شماره ۱۹۷.
* «ماریه همسر پیامبر(ص) مادر ابراهیم»، پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه، مجله پیام زن مرداد ۱۳۸۷، شماره ۱۹۷.
* ابن‌جوزی، عبدالرحمن بن علی، صفوة الصفوة، قاهره، دار الحدیث، ۱۴۲۱ق.
* ابن‌جوزی، عبدالرحمن بن علی، صفوة الصفوة، قاهره، دار الحدیث، ۱۴۲۱ق.
* ابن‌سعد، الطبقات الکبری، تحقیق: محمد عبدالقادر عطاء، بیروت،‌ دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۹۰م.
* ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، طائف، مکتبة الصدیق، ۱۴۱۴ق.
* ابن‌سعد، الطبقات الکبری، تحقیق: محمد عبدالقادر عطاء، بیروت،‌ دارالکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۴۱۸ق.
* ابن‌شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب(ع)، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.
* ابن‌شهر آشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی‌طالب(ع)، قم، علامه، ۱۳۷۹ق.
* ابن‌عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق علی محمد بجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق.
* ابن‌عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، تحقیق علی محمد بجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق.
confirmed، movedable، protected، templateeditor
۵٬۲۹۲

ویرایش