بصره: تفاوت میان نسخهها
←تاریخ
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
(←تاریخ) |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
در [[سال ۱۵۵ هجری قمری|سال ۱۵۵ ه.ق]]، باروی شهر، با خندقی در اطراف آن، ساخته شد. تأمین آب آشامیدنی بصره پیوسته مشکلی عظیم بوده است و اهالی ناگزیر بودند برای تأمین آب، مسافتی دور طی کنند و تا [[دجله]] بروند. | در [[سال ۱۵۵ هجری قمری|سال ۱۵۵ ه.ق]]، باروی شهر، با خندقی در اطراف آن، ساخته شد. تأمین آب آشامیدنی بصره پیوسته مشکلی عظیم بوده است و اهالی ناگزیر بودند برای تأمین آب، مسافتی دور طی کنند و تا [[دجله]] بروند. | ||
این | بصریان به پنج قبیله شده بودند. اهل اعالیه (اهالی ارتفاعات حجاز)، تمیم، بکر بن وائل، عبدالقیس، و ازد. این گروههای عرب، اشراف بصره به شمار میآمدند که بومیان اندک و بسیاری از اقوام مهاجر (از جمله ایرانیان، هندیان، سندیان، مالزیاییان و زنگیان) را به صورت موالی به خدمت خود درآوردند. ایشان نیز درگیر کشمکشهای اربابانشان میشدند. امروز از شهر قدیم جز بنایی معروف به [[مسجد علی]] و قبور [[طلحه]] و [[زبیر]] و [[ابن سیرین]] و [[حسن بصری]] چیزی برجای نیست. | ||
اوج شکوفایی و آبادانی شهر در قرن دوم و آغاز قرن سوم بود. جمعیت آن را میان ۲۰۰هزار تا ۶۰۰هزار گفتهاند. اگرچه نمیتوان صحت این ارقام را اثبات کرد. در قیاس با شهرهای قرون وسطا شهری بسیار بزرگ بود و حتی «ام البلاد» به شمار میآمد. به سبب وجود یهودیان و مسیحیان و سوداگران غیرعرب، مرکز فعالیتهای اقتصادی بود. به دلیل داشتن چندین کارگاه اسلحه سازی، مرکزی صنعتی بود. | |||
اوج شکوفایی و آبادانی شهر در قرن دوم و آغاز قرن سوم بود. جمعیت آن را میان ۲۰۰هزار تا ۶۰۰هزار گفتهاند. اگرچه نمیتوان صحت این ارقام را اثبات کرد. در قیاس با شهرهای قرون وسطا شهری بسیار بزرگ بود و حتی «ام البلاد» به شمار میآمد | |||
باید توجه داشت که دستور زبان عربی در آنجا پدید آمد و بهویژه [[سیبویه]] و [[خلیل بن احمد]] آن را غنا بخشیدند. در آنجا [[واصل بن عطاء]]، عمرو بن عبید، ابوالهذیل، نظام و بسی افراد دیگر موجب تکامل اندیشههای معتزلی شدند و دانشمندانی چون ابو عمرو بن العلاء، ابوعبیده، اصمعی و ابوالحسن مدائنی اشعار و روایات تاریخی را گردآوردند که دستمایه آثار نویسندگان بعدی شد. علوم دینی درخششی تمام یافت و در کنار آن، حسن بصری و مریدانش تصوف را بنیاد نهادند. بصره جایگاه شاعران بزرگ اموی و نوپردازانی چون بشار بن برد و ابونواس و زادگاه نثرنویسان عربی چون ابن مقفع، سهل بن هارون و جاحظ بود. | باید توجه داشت که دستور زبان عربی در آنجا پدید آمد و بهویژه [[سیبویه]] و [[خلیل بن احمد]] آن را غنا بخشیدند. در آنجا [[واصل بن عطاء]]، عمرو بن عبید، ابوالهذیل، نظام و بسی افراد دیگر موجب تکامل اندیشههای معتزلی شدند و دانشمندانی چون ابو عمرو بن العلاء، ابوعبیده، اصمعی و ابوالحسن مدائنی اشعار و روایات تاریخی را گردآوردند که دستمایه آثار نویسندگان بعدی شد. علوم دینی درخششی تمام یافت و در کنار آن، حسن بصری و مریدانش تصوف را بنیاد نهادند. بصره جایگاه شاعران بزرگ اموی و نوپردازانی چون بشار بن برد و ابونواس و زادگاه نثرنویسان عربی چون ابن مقفع، سهل بن هارون و جاحظ بود. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۲: | ||
===پس از مغول=== | ===پس از مغول=== | ||
بصره که در قرنهای پنجم تا هفتم اهمیت و رونق خود را از دست داده بود، به سبب ویرانیها و هرج و مرجها و آشوبهایی که پس از حمله هلاکو به عراق (۶۵۶ ه.ق) بروز کرد و نیز به سبب استقرار دولت [[ایلخانان|ایلخانی]] در آن دیار، با سرعت بیشتری رو به تباهی نهاد | بصره که در قرنهای پنجم تا هفتم اهمیت و رونق خود را از دست داده بود، به سبب ویرانیها و هرج و مرجها و آشوبهایی که پس از حمله هلاکو به عراق (۶۵۶ ه.ق) بروز کرد و نیز به سبب استقرار دولت [[ایلخانان|ایلخانی]] در آن دیار، با سرعت بیشتری رو به تباهی نهاد. در اواسط قرن هشتم، [[ابن بطوطه]] قسمت اعظم شهر را ویران یافت و در آن هنگام با اینکه برخی از بناهای اصلی از جمله مسجد جامع هنوز برپا بود. نخلستانهای شط العرب، که شهر را در میان گرفته بود، منبع ثروت و مایه افتخار بصریها باقی ماند. هنگامی که عاقبت در [[سال ۹۱۴ هجری قمری|۹۱۴ ه.ق]] همراه بقیه عراق مدت یک نسل ۹۱۴-[[سال ۹۴۱ هجری قمری|۹۴۱]] ه.ق به دست [[شاه اسماعیل اول]] صفوی بود، اهمیت چندانی نداشت. | ||
در | تسلط [[عثمانیان|عثمانیها]] بر عراق در سال ۹۴۱ ه.ق، موجب شد که [[اهل سنت]] که در آن زمان نیز بر دیگران فزونی داشتند، بیش از پیش تقویت شوند. ولی این امر بر موقعیت یا رونق بصره تأثیر چندانی ننهاد. | ||
در لشکرکشیهای نادرشاه (حکومت:[[سال ۱۱۴۸ هجری قمری|۱۱۴۸]]-[[سال ۱۱۶۰ هجری قمری|۱۱۶۰]] ه.ق) به عراق در اواسط قرن دوازدهم، بصره تهدید و مدتی محاصره شد و به دنبال عقب نشینی وی، این شهر کوششهای معمول را در انزوای خود ادامه داد. تنها در دوره حکومت چند تن از «متسلم»ها نظیر سلیمان ابولیلی (از [[سال ۱۲۶۶ هجری قمری|۱۲۶۶ ه.ق]])و سلیمان بزرگ (از [[سال ۱۲۸۲ هجری قمری|۱۲۸۲ ه.ق]]) از حکومتی سالم و قدرتمند برخوردار شد. مراکز دائمی بازرگانی و کنسولگریها و نمایندگیهای اروپایی (انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی) بهتدریج به وجود آمد. اما ناآرامی چندان کاهش نیافت و بر خطر قبایل -به سبب پیدایش رهبری نیرومند سعدون در میان عشایر منتفق از [[سال ۱۲۵۶ هجری قمری|۱۲۵۶ ه.ق]] افزوده شد. محاصره و قرار گرفتن شهر و ناحیه بصره در [[سال ۱۱۸۹ هجری قمری|۱۱۸۹]]-[[سال ۱۱۹۴ هجری قمری|۱۱۹۴]] ه.ق در دست نیروهای ایرانی صدیق خان، برادر [[کریم خان زند]]، دورهای مستقل از تاریخ بصره به شمار میآید که بازگشت تمام اوضاع و احوال معهود را به دنبال داشت. در [[سال ۱۲۱۳ هجری قمری|سال ۱۲۱۳ ه.ق]] ناوگان امام مسقط بصره را تهدید کرد، اما به نتیجهای نرسید. | در لشکرکشیهای نادرشاه (حکومت:[[سال ۱۱۴۸ هجری قمری|۱۱۴۸]]-[[سال ۱۱۶۰ هجری قمری|۱۱۶۰]] ه.ق) به عراق در اواسط قرن دوازدهم، بصره تهدید و مدتی محاصره شد و به دنبال عقب نشینی وی، این شهر کوششهای معمول را در انزوای خود ادامه داد. تنها در دوره حکومت چند تن از «متسلم»ها نظیر سلیمان ابولیلی (از [[سال ۱۲۶۶ هجری قمری|۱۲۶۶ ه.ق]])و سلیمان بزرگ (از [[سال ۱۲۸۲ هجری قمری|۱۲۸۲ ه.ق]]) از حکومتی سالم و قدرتمند برخوردار شد. مراکز دائمی بازرگانی و کنسولگریها و نمایندگیهای اروپایی (انگلیسی، فرانسوی، ایتالیایی) بهتدریج به وجود آمد. اما ناآرامی چندان کاهش نیافت و بر خطر قبایل -به سبب پیدایش رهبری نیرومند سعدون در میان عشایر منتفق از [[سال ۱۲۵۶ هجری قمری|۱۲۵۶ ه.ق]] افزوده شد. محاصره و قرار گرفتن شهر و ناحیه بصره در [[سال ۱۱۸۹ هجری قمری|۱۱۸۹]]-[[سال ۱۱۹۴ هجری قمری|۱۱۹۴]] ه.ق در دست نیروهای ایرانی صدیق خان، برادر [[کریم خان زند]]، دورهای مستقل از تاریخ بصره به شمار میآید که بازگشت تمام اوضاع و احوال معهود را به دنبال داشت. در [[سال ۱۲۱۳ هجری قمری|سال ۱۲۱۳ ه.ق]] ناوگان امام مسقط بصره را تهدید کرد، اما به نتیجهای نرسید. . | ||
میان سالهای [[سال ۱۲۴۸ هجری قمری|۱۲۴۸]] تا [[سال ۱۳۳۲ هجری قمری|۱۳۳۲]] ه.ق، در بصره بهتدریج توسعه و عمران و امنیت ایجاد شد و علاقه به بازرگانی با اروپا و امریکا افزایش یافت. در [[سال ۱۲۶۷ هجری قمری|۱۲۶۷ ه.ق]] بصره به «ولایت» تبدیل شد و در میان خاندانها و شخصیتهای برجسته آن کانونی از ملیگرایی نوخاسته عرب به وجود آمد. | میان سالهای [[سال ۱۲۴۸ هجری قمری|۱۲۴۸]] تا [[سال ۱۳۳۲ هجری قمری|۱۳۳۲]] ه.ق، در بصره بهتدریج توسعه و عمران و امنیت ایجاد شد و علاقه به بازرگانی با اروپا و امریکا افزایش یافت. در [[سال ۱۲۶۷ هجری قمری|۱۲۶۷ ه.ق]] بصره به «ولایت» تبدیل شد و در میان خاندانها و شخصیتهای برجسته آن کانونی از ملیگرایی نوخاسته عرب به وجود آمد. |