پرش به محتوا

آیه سأل سائل: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۵۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
'''آیه سَأَلَ سائِل''' یا '''آیه عذاب واقع''' ([[سوره معارج|مَعارج]]: ۱و۲) درباره درخواست [[عذاب]] توسط شخصی [[کفر|کافر]] از جانب [[خدا]] است. به‌گفته [[مفسران]]، پس از این درخواست، سنگی از آسمان بر سر درخواست کننده عذاب فرود آمد و کشته شد.
'''آیه سَأَلَ سائِل''' یا '''آیه عذاب واقع''' ([[سوره معارج|مَعارج]]: ۱و۲) درباره درخواست [[عذاب]] توسط شخصی [[کفر|کافر]] از جانب [[خدا]] است. به‌گفته [[مفسران]]، پس از این درخواست، سنگی از آسمان بر سر درخواست کننده عذاب فرود آمد و کشته شد.


مفسران شیعه [[شأن نزول]] این [[آیه]] را ماجرای اعتراض نُعمان بن حارث فهری به اعلام [[خلافت امام علی(ع)|جانشینی امام علی(ع)]] در [[واقعه غدیر]] دانسته‌اند. [[ابن‌تیمیه]] پیشوای [[سلفیه|سَلَفیه]] در [[شأن نزول]] این آیه درباره واقعه غدیر تشکیک کرده است. ادعای مکی‌بودن سوره معارج و مشهور‌نبودن ماجرای مذکور از دلایل او است.
مفسران شیعه، [[اسباب نزول|شأن نزول]] این [[آیه]] را ماجرای اعتراض نُعمان بن حارث فهری به اعلام [[خلافت امام علی(ع)|جانشینی امام علی(ع)]] در [[واقعه غدیر]] دانسته‌اند. [[ابن‌تیمیه حرانی|ابن‌تیمیه]] پیشوای [[سلفیه|سَلَفیه]] در شأن نزول این آیه درباره واقعه غدیر تشکیک کرده است. ادعای مکی‌بودن سوره معارج و مشهور‌ نبودن ماجرای مذکور از دلایل او است.


[[علامه طباطبایی]] در جواب ابن‌تیمیه گفته است هرچند سیاق آیات مذکور با [[سوره‌های مکی]] هماهنگ است، ولی آیات دیگری از این سوره درباره [[منافق|منافقان]] و واجب‌شدن [[زکات]]، مطابق با آیات [[سوره‌های مدنی]] است؛ به همین دلیل آیه سأل سائل هم مدنی است. در [[الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب (کتاب)|کتاب الغدیر]]، برای اثبات شهرت مدنی‌بودن آن، به گفته سی تن از عالمان معروف [[اهل سنت]] استناد شده است.  
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در جواب ابن‌تیمیه گفته است هرچند سیاق آیات مذکور با [[سوره‌های مکی و مدنی|سوره‌های مکی]] هماهنگ است، ولی آیات دیگری از این سوره درباره [[منافق|منافقان]] و واجب‌شدن [[زکات]]، مطابق با آیات سوره‌های مدنی است؛ به همین دلیل آیه سأل سائل هم مدنی است. [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]] در [[الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب (کتاب)|کتاب الغدیر]]، برای اثبات شهرت مدنی‌بودن این آیه، به گفته سی تن از عالمان معروف [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] استناد کرده است.  
==متن و ترجمه آیه==
==متن و ترجمه آیه==
{{گفت و گو
{{گفت و گو
خط ۲۷: خط ۲۷:
|عنوان={{عربی|اندازه=100%|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ لِّلْكَافِرِ‌ينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ}}|پرسنده‌اى از عذاب واقع‌شونده‌اى پرسید كه اختصاص به كافران دارد [و] آن را بازدارنده‌‏اى نيست.}}
|عنوان={{عربی|اندازه=100%|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ لِّلْكَافِرِ‌ينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ}}|پرسنده‌اى از عذاب واقع‌شونده‌اى پرسید كه اختصاص به كافران دارد [و] آن را بازدارنده‌‏اى نيست.}}


به‌گفته [[علامه طباطبایی]]، آیه سأل سائل با نوعی تحکّم و تحقیر برای اجابت همراه است و از درخواست عذاب (عذابی که مخصوص کافران است و دفع‌کننده‌ای برای آن نیست)، توسط بعضی از [[کفار]] حکایت می‌کند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۶.</ref> کلمه سؤال به طلب و دعا معنا شده است.<ref>نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۶؛ آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۲؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۱۰، ص۱۱۳.</ref>
به‌گفته علامه طباطبایی، آیه سأل سائل با نوعی تحکّم و تحقیر برای اجابت همراه است و از درخواست عذاب (عذابی که مخصوص کافران است و دفع‌کننده‌ای برای آن نیست)، توسط بعضی از [[کفار]] حکایت می‌کند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۶.</ref> کلمه سؤال به طلب و دعا معنا شده است.<ref>نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۶؛ آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۲؛ طوسی، التبیان، بیروت، ج۱۰، ص۱۱۳.</ref>


==شأن نزول==
==شأن نزول==
به نظر تعدادی از مفسران شیعه، آیه نخست [[سوره معارج]] درباره نُعمان بن حارِث فِهْری یا فرد دیگری<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۸؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۱۱.</ref> است که به اعلام جانشینی امام علی(ع) در [[واقعه غدیر]] اعتراض کرد.<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۶.</ref> او وقتی خبر جانشینی حضرت علی(ع) را از [[پیامبر(ص)]] شنید، خطاب به پیامبر(ص) گفت از ما خواستی به [[توحید|یگانگی خدا]] و [[نبوت خاصه|نبوتت]] شهادت دهیم، ما هم شهادت دادیم. سپس ما را به [[جهاد]]، [[حج]]، [[روزه]]، [[نماز]] و [[زکات]] امر کردی، ماهم پذیرفتیم؛ اما به این‌ها راضى نشدى تا اینکه این جوان(علی(ع)) را به جانشینى خود منصوب کردى.<ref>آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۲؛ مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۶؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۱۱؛ شريف لاهيجى، تفسير شريف لاهيجى، ۱۳۷۳ش، ج۴، ص۵۷۴؛ کاشانی، منهج‌الصادقین، ۱۳۳۰ش، ج۱۰، ص۴؛ طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۵۲۹.</ref> آیا این تصمیم خودت است یا [[خدا]]؟ پیامبر سوگند یاد کرد که این سخن از جانب خداوند است. نعمان گفت: «خداوندا، اگر این سخن حق است و از ناحیه توست، سنگى از آسمان بر ما بباران.»<ref>سوره انفال، آیه ۳۲.</ref>» براساس روایات، پس از درخواست وی، سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و کشته شد. سپس این آیه نازل شد.<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۱۱.</ref>
به نظر تعدادی از مفسران شیعه، آیه نخست [[سوره معارج]] درباره نُعمان بن حارِث فِهْری یا فرد دیگری<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۸؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۱۱.</ref> است که به اعلام جانشینی امام علی(ع) در [[واقعه غدیر]] اعتراض کرد.<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۶.</ref> او وقتی خبر جانشینی حضرت علی(ع) را از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] شنید، خطاب به پیامبر(ص) گفت از ما خواستی به [[توحید|یگانگی خدا]] و [[نبوت خاصه|نبوتت]] شهادت دهیم، ما هم شهادت دادیم. سپس ما را به [[جهاد]]، [[حج]]، [[روزه]]، [[نماز]] و [[زکات]] امر کردی، ماهم پذیرفتیم؛ اما به این‌ها راضى نشدى تا اینکه این جوان(علی(ع)) را به جانشینى خود منصوب کردى.<ref>آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۲؛ مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۶؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۱۱؛ شريف لاهيجى، تفسير شريف لاهيجى، ۱۳۷۳ش، ج۴، ص۵۷۴؛ کاشانی، منهج‌الصادقین، ۱۳۳۰ش، ج۱۰، ص۴؛ طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۵۲۹.</ref> آیا این تصمیم خودت است یا [[خدا]]؟ پیامبر سوگند یاد کرد که این سخن از جانب خداوند است. نعمان گفت: «خداوندا، اگر این سخن حق است و از ناحیه توست، سنگى از آسمان بر ما بباران.»<ref>سوره انفال، آیه ۳۲.</ref> براساس روایات، پس از درخواست وی، سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و کشته شد. سپس این آیه نازل شد.<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۱۱.</ref>


برخی از [[مفسران]] [[شأن نزول]] این آیه را مربوط به [[نضر بن حارث]] دانسته‌اند<ref> آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۳.</ref> او در [[مسجدالحرام]] با حالتی تمسخرآمیز خطاب به پیامبر(ص) گفت: «خدایا اگر محمّد بر حق است و آنچه می‌گوید، از توست، سنگى بر ما ببار یا ما را به عذاب الیم گرفتار کن.»<ref>سوره انفال، آیه۳۲.</ref> پس از سخن او، این آیه بر پیامبر(ص) نازل شد.<ref>ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۸، ص۲۳۵؛ قمی کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۰ش، ج۱۰، ص۳؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۹، ص۲۷۸.</ref> البته این گروه از مفسران در ذیل آیه به ماجرای نعمان بن حارث هم اشاره کرده‌اند، هرچند قول دیگر را ترجیح داده‌اند.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۹، ص۲۷۸؛ آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۲.</ref> همچنین گفته شده این آیه درباره [[ابوجهل]] نازل شده و آیه «فَأَسْقِطْ عَلَيْنا كِسَفاً مِنَ السَّماءِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ»<ref> سوره شعراء، آیه۱۸۷.</ref> نقل قول از زبان او است.<ref>آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۲.</ref>
برخی از [[مفسران|مفسران،]] [[اسباب نزول|شأن نزول]] این آیه را مربوط به [[نضر بن حارث]] دانسته‌اند.<ref> آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۳.</ref> او در [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]] با حالتی تمسخرآمیز خطاب به پیامبر(ص) گفت: «خدایا اگر محمّد بر حق است و آنچه می‌گوید از توست، سنگى بر ما ببار یا ما را به عذاب الیم گرفتار کن.»<ref>سوره انفال، آیه۳۲.</ref> پس از سخن او، این آیه بر پیامبر(ص) نازل شد.<ref>ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ۱۴۱۹ق، ج۸، ص۲۳۵؛ قمی کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۰ش، ج۱۰، ص۳؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۹، ص۲۷۸.</ref> البته این گروه از مفسران در ذیل آیه به ماجرای نعمان بن حارث نیز اشاره کرده‌اند، هرچند قول دیگر را ترجیح داده‌اند.<ref>قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱۹، ص۲۷۸؛ آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۲.</ref> همچنین گفته شده این آیه درباره [[ابوجهل]] نازل شده و آیه «فَأَسْقِطْ عَلَيْنا كِسَفاً مِنَ السَّماءِ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ»<ref> سوره شعراء، آیه۱۸۷.</ref> نقل قول از زبان او است.<ref>آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۲.</ref> به گفته [[ناصر مکارم شیرازی]] درباره نام اين شخص میان نعمان بن حارث فهرى، حارث بن نعمان یا جابر بن نذر اختلاف وجود دارد، ولی اين مطلب تاثيرى در اصل ماجرای شان نزول ندارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۸.</ref> برخی نویسندگان مانند مکارم شیرازی نعمان را فردی [[منافق]]<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۱۵۳.</ref> و برخی وی را یهودی<ref>محمدی ری‌شهری، دانش‌نامه اميرالمؤمنين(ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ، دار‌الحدیث، ج۲، ص۳۱۱.</ref> معرفی کرده‌اند.
به گفته [[ناصر مکارم شیرازی]] درباره نام اين شخص میان نعمان بن حارث فهرى، حارث بن نعمان یا جابر بن نذر اختلاف وجود دارد، ولی اين مطلب تاثيرى در اصل ماجرای شان نزول ندارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۸.</ref>
برخی نویسندگان مانند مکارم شیرازی نعمان را فردی [[منافق]]<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۷، ص۱۵۳.</ref> و برخی وی را یهودی<ref>محمدی ری‌شهری، دانش‌نامه اميرالمؤمنين(ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ، دار‌الحدیث، ج۲، ص۳۱۱.</ref> معرفی کرده‌اند.


== دیدگاه ابن‌تیمیه==
== ارتباط با واقعه غدیر==
[[آلوسی]] و [[ابن‌تیمیه]] از مفسران اهل سنت معتقدند این آیه با [[واقعه غدیر]] ارتباط ندارد؛ چراکه [[سوره معارج]] مکی است و قبل از [[هجرت به مدینه|هجرت پیامبر(ص) به مدینه]] نازل شده است، در حالی که [[واقعه غدیر]] در سال دهم قمری و پس از بازگشت [[پیامبر(ص)]] از [[حجة الوداع]] رخ داده است.<ref>آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۳؛ ابن‌تیمیه، منهاج‌السنة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۴۵.</ref> در مقابل، [[علامه طباطبایی]] گفته است هرچند سیاق آیات نخست این سوره، همانند [[سوره‌های مکی]] و درباره عذاب [[کفار]] در [[روز قیامت]] است‌، در این سوره، آیاتی وجود دارد که ثابت می‌کند آیات نخستین آن مدنی‌اند؛ ازجمله آیه ۲۴ که در آن سخن از [[زکات]] است و زکات در [[مدینه]] تشریع شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۵-۶.</ref> همچنین به‌گفته علامه طباطبایی آیات مذکور درباره [[منافقان]] است و این با مدنی‌بودن آن بیشتر تطبیق دارد؛ زیرا پیدایش نفاق در [[مدینه]] بوده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۶.</ref>
[[ابن‌تیمیه حرانی|ابن‌تیمیه]] و [[آلوسی]] از عالمان و مفسران اهل‌سنت، معتقدند این آیه با [[واقعه غدیر]] ارتباط ندارد؛ چراکه [[سوره معارج]] در [[مکه]] و قبل از [[هجرت به مدینه|هجرت پیامبر(ص) به مدینه]] نازل شده است، در حالی که [[واقعه غدیر]] در [[سال ۱۰ هجری قمری|سال دهم قمری]] و پس از بازگشت پیامبر(ص) از [[حجة الوداع]] رخ داده است.<ref>آلوسی، روح‌المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۵، ص۶۳؛ ابن‌تیمیه، منهاج‌السنة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۴۵.</ref> در مقابل، [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] گفته است هرچند سیاق آیات نخست این سوره، همانند [[سوره‌های مکی و مدنی|سوره‌های مکی]] و درباره عذاب [[کفار]] در [[روز قیامت]] است‌، اما در این سوره، آیاتی وجود دارد که ثابت می‌کند آیات نخستین آن مدنی‌اند؛ از جمله آیه ۲۴ که در آن سخن از [[زکات]] است و زکات در [[مدینه]] تشریع شده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۵-۶.</ref> به‌گفته وی آیات مذکور درباره [[منافقان]] است و این با مدنی‌بودن آن بیشتر تطبیق دارد؛ زیرا پیدایش نفاق در [[مدینه]] بوده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۶.</ref>


ابن‌تیمیه همچنین معتقد است در صورتی که ماجرای نعمان بن حارث{{یاد|البته ابن‌تیمیه نام این شخص را حارث بن نعمان ذکر کرده است (ابن‌تیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۴۴).}} درست باشد، میان محتوای آيه ۳۳ سوره انفال و نزول عذاب بر نعمان در زمان حضور [[پیامبر(ص)]]، ناسازگاری وجود دارد؛<ref>ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۴۶.</ref> به‌جهت آنکه از [[روایات]] به دست می‌آید که «حارث بن نعمان» با اینکه مبانى [[اسلام]] را قبول داشته، در زمان حضور پیامبر(ص) عذاب شده است، اما براساس آیه ۳۳ سوره انفال، تا زمانی که پیامبر(ص) در میان امتش باشد، خدا آنان را عذاب نمی‌کند.<ref>ابن‌تیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۴۶.</ref> در پاسخ گفته‌اند آیه ۳۳ سوره انفال در خصوص عذاب دسته‌جمعی است و عذاب‌هاى شخصى را شامل نمی‌شود؛<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۲.</ref> چنان‌که در تاریخ اسلام، نام ابوزمعه، مالک بن طلاله و [[حکم بن ابی‌العاص]] به‌عنوان کسانی که در زمان پیامبر(ص) دچار [[عذاب الهی]] شده‌اند، ثبت شده است.<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۲-۱۳.</ref> همچنین اعتراض نعمان به امر [[خدا]] خود شدیدترین مرتبه [[کفر]] است و به‌نوعی [[ارتداد]] به حساب می‌آید.<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۳.</ref>
ابن‌تیمیه همچنین معتقد است در صورتی که ماجرای نعمان بن حارث{{یاد|البته ابن‌تیمیه نام این شخص را حارث بن نعمان ذکر کرده است (ابن‌تیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۴۴).}} درست باشد، میان محتوای [[آيه ۳۳ سوره انفال]] و نزول عذاب بر نعمان در زمان حضور [[پیامبر(ص)]]، ناسازگاری وجود دارد؛<ref>ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۴۶.</ref> به‌جهت آنکه از [[روایات]] به دست می‌آید که «حارث بن نعمان» با اینکه مبانى [[اسلام]] را قبول داشته، در زمان حضور پیامبر(ص) عذاب شده است، اما براساس آیه ۳۳ سوره انفال، تا زمانی که پیامبر(ص) در میان امتش باشد، خدا آنان را عذاب نمی‌کند.<ref>ابن‌تیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۴۶.</ref> در پاسخ گفته‌اند آیه ۳۳ سوره انفال در خصوص عذاب دسته‌جمعی است و عذاب‌هاى شخصى را شامل نمی‌شود؛<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۲.</ref> چنان‌که در تاریخ اسلام، نام ابوزمعه، مالک بن طلاله و [[حکم بن ابی‌العاص]] به‌عنوان کسانی که در زمان پیامبر(ص) دچار [[عذاب الهی]] شده‌اند، ثبت شده است.<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۲-۱۳.</ref> همچنین اعتراض نعمان به امر [[خدا]] خود شدیدترین مرتبه [[کفر]] است و به‌نوعی [[ارتداد]] به حساب می‌آید.<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۳.</ref>


ذکرنشدن نام نعمان در برخی از منابع صحابه‌نگاری، همچون الاستیعاب و مشهور نبودن ماجرای او مانند [[اصحاب فیل|داستان اصحاب فیل]] از دیگر اشکالات ابن‌تیمیه است.<ref>ابن‌تیمیه، منهاج‌السنة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۴۷-۴۶.</ref> در پاسخ او آمده که در منابع صحابه‌نگاری، نام تمام [[صحابه]] ذکر نمی‌شود. برای نمونه در کتاب «اُسْدالغابة» که درباره اصحاب پیامبر(ص) نوشته شده، تنها نام ۷۵۰۴ نفر ذکر شده است، در حالى که در [[حجةالوداع]] ۱۰۰ هزار نفر یا بیشتر همراه پیامبر(ص) بودند.<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۴.</ref> همچنین گفته‌اند ماجرای نعمان بن حارث شأن‌نزول مشهور آیه است و در کتاب [[الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب (کتاب)|الغدیر]]، این ماجرا از سی تن از علمای معروف [[اهل سنت]] نقل‌ شده است.<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۷-۸.</ref>
ذکرنشدن نام نعمان در برخی از منابع صحابه‌نگاری، همچون الاستیعاب و مشهور نبودن ماجرای او مانند [[اصحاب فیل|داستان اصحاب فیل]] از دیگر اشکالات ابن‌تیمیه است.<ref>ابن‌تیمیه، منهاج‌السنة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۴۷-۴۶.</ref> در پاسخ او آمده که در منابع صحابه‌نگاری، نام تمام [[صحابه]] ذکر نمی‌شود. برای نمونه در کتاب «اُسْدالغابة» که درباره اصحاب پیامبر(ص) نوشته شده، تنها نام ۷۵۰۴ نفر ذکر شده است، در حالى که در [[حجةالوداع]] ۱۰۰ هزار نفر یا بیشتر همراه پیامبر(ص) بودند.<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۱۴.</ref> همچنین گفته‌اند ماجرای نعمان بن حارث شأن‌نزول مشهور آیه است و در کتاب [[الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب (کتاب)|الغدیر]] اثر [[عبدالحسین امینی|علامه امینی]] این ماجرا از سی تن از علمای معروف [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] نقل‌ شده است.<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۴ش، ج۲۵، ص۷-۸.</ref>


== جستارهای وابسته==
== جستارهای وابسته==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۲۱۱

ویرایش