پرش به محتوا

آیه جاء الحق: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۷۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۳
خط ۳۴: خط ۳۴:


== شأن نزول ==
== شأن نزول ==
[[تفسیر قرآن|مفسران]] درباره [[اسباب نزول|سبب نزول]] آیه جاء الحق چند [[حدیث|روایت]] نقل کرده‌اند که بیشتر ناظر به [[فتح مکه|ماجرای فتح مکه]] و شکستن بت‌ها و پاکسازی فضای [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]] و [[کعبه]] از وجود بت‌ها است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۱–۶۷۲؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۲، ص۲۷۶؛ صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۳۶۵ش، ج۱۷، ص۳۰۶–۳۰۷.</ref> [[حسن بن فضل طبرسی|طبرسی]] در [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر مجمع البیان]] از [[عبدالله بن مسعود|ابن مسعود]] روایت کرده است که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا (ص)]] در روز فتح مکه داخل [[مکه]] شد، در حالی که در اطراف بیت‌الله سیصد و شصت بت بود؛ پس آن حضرت با چوبی که در دست داشت آنها را به زمین می‌انداخت و آیه جاء الحق را می‌خواند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۱–۶۷۲.</ref>
[[تفسیر قرآن|مفسران]] درباره [[اسباب نزول|سبب نزول]] آیه جاء الحق چند [[حدیث|روایت]] نقل کرده‌اند که بیشتر ناظر به [[فتح مکه|ماجرای فتح مکه]] و شکستن بت‌ها و پاکسازی فضای [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]] و [[کعبه]] از وجود بت‌ها است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۱–۶۷۲؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۲، ص۲۷۶؛ صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۳۶۵ش، ج۱۷، ص۳۰۶–۳۰۷.</ref> [[حسن بن فضل طبرسی|طبرسی]] در [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر مجمع البیان]] از [[عبدالله بن مسعود|ابن مسعود]] روایت کرده است که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا(ص)]] در روز فتح مکه داخل [[مکه]] شد، در حالی که در اطراف بیت‌الله سیصد و شصت بت بود؛ پس آن حضرت با چوبی که در دست داشت آنها را به زمین می‌انداخت و آیه جاء الحق را می‌خواند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۱–۶۷۲.</ref>


از [[جابر بن عبدالله انصاری|جابر بن عبدالله]] نیز درباره شأن نزول این آیه نقل شده، هنگامی‌که پیامبر اسلام (ص) وارد مکه شد، ۳۶۰ بت در خانه خدا بود که همه را به دستور او شکستند و یک بت بسیار بزرگ به نام [[هبل]] در آن بود که پیامبر به [[امام علی علیه‌السلام|علی (ع)]] فرمود بر شانه من بالا برو تا آن را از پشت خانه کعبه به پایین اندازی. علی (ع) به پیامبر (ص) گفت شما پای خود را بر پشت من بگذار و آن را بشکنید. جابر از علی (ع) نقل می‌کند وقتی پیامبر پای خود را بر شانه من گذاشت دیدم یارای تحمل سنگینی رسالت پیامبر را ندارم؛ به همین دلیل گفتم یا رسول الله اجازه دهید من پای خود را بر شانه شما گذارم و بر شانه او رفتم و بت بزرگ را شکستم که پس از آن آیه جاء الحق نازل شد.<ref>حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۵۳–۴۵۴؛ محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات، ۱۳۶۱ش، ص۵۰۹–۵۱۰.</ref> همچنین روایات شده، هنگامی که پیامبر (ص) وارد مسجدالحرام شد، همین‌که آیه جاء الحق را می‌خواند، بت‌ها به روی زمین می‌افتادند و اهالی مکه می‌گفتند که ما مردی ساحرتر از او ندیده‌ایم.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۲.</ref>
از [[جابر بن عبدالله انصاری|جابر بن عبدالله]] نیز درباره شأن نزول این آیه نقل شده، هنگامی‌که پیامبر اسلام (ص) وارد مکه شد، ۳۶۰ بت در خانه خدا بود که همه را به دستور او شکستند و یک بت بسیار بزرگ به نام [[هبل|هُبَل]] در آن بود که پیامبر به [[امام علی علیه‌السلام|علی(ع)]] فرمود بر شانه من بالا برو تا آن را از پشت‌بام خانه کعبه به پایین اندازی. علی(ع) به پیامبر(ص) گفت شما پای خود را بر پشت من بگذار و آن را بشکنید. جابر از علی(ع) نقل می‌کند وقتی پیامبر پای خود را بر شانه من گذاشت دیدم یارای تحمل سنگینی رسالت پیامبر را ندارم؛ به همین دلیل گفتم یا رسول الله اجازه دهید من پای خود را بر شانه شما گذارم و بر شانه او رفتم و بت بزرگ را شکستم که پس از آن آیه جاء الحق نازل شد.<ref>حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۵۳–۴۵۴؛ محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات، ۱۳۶۱ش، ص۵۰۹–۵۱۰.</ref> همچنین نقل شده هنگامی که پیامبر(ص) وارد مسجدالحرام شد، همین‌که آیه جاء الحق را می‌خواند، بت‌ها به روی زمین می‌افتادند و اهالی مکه می‌گفتند که ما مردی ساحرتر از او ندیده‌ایم.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۲.</ref>


== محتوا ==
== محتوا ==
[[تفسیر قرآن|مفسران]] در تفسیر آیه جاءالحق به چند نکته تفسیری از جمله اینکه منظور از حق و باطل در این آیه، پیامدهای اعلام علنی [[آیه]] و شبهات مطرح شده درباره آن اشاره کرده‌اند.
[[تفسیر قرآن|مفسران]] در تفسیر آیه جاءالحق به نکات تفسیری از جمله اینکه منظور از حق و باطل در این آیه، پیامدهای اعلام علنی [[آیه]] و شبهات مطرح شده درباره آن اشاره کرده‌اند.


=== منظور از حق و باطل ===
=== منظور از حق و باطل ===
خط ۴۵: خط ۴۵:
* '''اسلام و کفر''': در چندین تفسیر، مراد از حق را [[اسلام]] و مراد از باطل را [[کفر]] دانسته‌اند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۲؛ سبزواری، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۲۹۵؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۸، ص۲۹۷–۲۹۸.</ref>
* '''اسلام و کفر''': در چندین تفسیر، مراد از حق را [[اسلام]] و مراد از باطل را [[کفر]] دانسته‌اند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۲؛ سبزواری، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۲۹۵؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۸، ص۲۹۷–۲۹۸.</ref>
* '''توحید و شرک''': [[شیخ طوسی]] در [[التبیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر التبیان]] منظور از حق در آیه جاء الحق را [[توحید]] و منظور از باطل را [[شرک]] دانسته است.<ref>طوسی، التبیان، بیروت، ج‏۶، ص۵۱۳.</ref>
* '''توحید و شرک''': [[شیخ طوسی]] در [[التبیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر التبیان]] منظور از حق در آیه جاء الحق را [[توحید]] و منظور از باطل را [[شرک]] دانسته است.<ref>طوسی، التبیان، بیروت، ج‏۶، ص۵۱۳.</ref>
* '''رسالت پیامبر اسلام''': برخی از مفسران همچون [[محمدجواد مغنیه]] در [[التفسیر الکاشف (کتاب)|تفسیر الکاشف]]، مراد از حق را [[نبوت |نبوت و رسالت پیامبر اسلام (ص)]] دانسته‌اند و اینکه هرچه در مقابل آن باشد، باطل و رفتنی است.<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۷۷؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۸، ص۲۹۷–۲۹۸.</ref>
* '''رسالت پیامبر اسلام''': برخی از مفسران همچون [[محمدجواد مغنیه]] در [[التفسیر الکاشف (کتاب)|تفسیر الکاشف]]، مراد از حق را [[نبوت خاصه|نبوت و رسالت پیامبر اسلام(ص)]] دانسته‌اند و اینکه هرچه در مقابل آن باشد، باطل و رفتنی است.<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۷۷؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۸، ص۲۹۷–۲۹۸.</ref>
* '''قرآن، ولایت ائمه اطهار و احکام شرعی''': در [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر اطیب البیان]] به مواردی چون [[قرآن]]، [[ولایت|ولایت اهل بیت (ع)]] و [[احکام شرعی|احکام شرع]] به‌عنوان مصادیق حق و در مقابل آن، از ادیان باطله، قوانین ظالمانه و عادات قبیحه به عنوان مصادیق باطل نام می‌برد.<ref>طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۸، ص۲۹۷–۲۹۸.</ref>
* '''قرآن، ولایت ائمه اطهار و احکام شرعی''': در [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر اطیب البیان]] به مواردی چون [[قرآن]]، [[ولایت|ولایت اهل بیت(ع)]] و [[احکام شرعی|احکام شرع]] به‌عنوان مصادیق حق و در مقابل آن، از ادیان باطله، قوانین ظالمانه و عادات قبیحه به عنوان مصادیق باطل نام می‌برد.<ref>طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۸، ص۲۹۷–۲۹۸.</ref>


=== دلسردی مشرکان از آینده ===
=== دلسردی مشرکان از آینده ===
[[علامه طباطبایی]] معتقد است که آیه جاء الحق در سیاق آیات قبلی (از آیه «وَ إِنْ کادُوا لَیَفْتِنُونَکَ» تا آخر سه آیه) آمده و به پیامبر (ص) می‌گوید که آن را به همه اعلام کند تا مشرکان دلسرد شوند و بدانند دیگر توانایی غلبه بر [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام (ص)]] را نخواهند داشت و اینکه باطل هیچ وقت دوام نمی‌آورد، کما اینکه در آیه ۲۶ [[سوره ابراهیم]] «مَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ» به آن اشاره کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۱۷۷.</ref> شیخ طوسی نیز نزول این آیه را نشانه این می‌داند که باطل حتماً نابود می‌شود و بازگشتی نخواهد داشت.<ref>طوسی، التبیان، بیروت، ج‏۶، ص۵۱۳.</ref> در [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] نیز آمده است آیه جاء الحق به یک سنت جاودان الهی اشاره کرده که سرانجام حق پیروز خواهد شد و باطل به‌طور قطع نابود می‌شود؛ مانند کف روی آب که پس از مدتی محو خواهد شد و در آیه ۱۸ [[سوره رعد]] «فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ» به آن اشاره شده است. به گفته نویسندگان تفسیر نمونه، حق، چون عین واقعیت و توأم با راستی و درستی و هماهنگ با قوانین خلقت است، در نهایت پیروز خواهد شد، در مقابل باطل چون با عالم آفرینش هماهنگ نیست، طولانی مدت باقی نخواهد ماند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۳۳–۲۳۴.</ref>
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] معتقد است که آیه جاء الحق در سیاق آیات قبلی (از آیه «وَ إِنْ کادُوا لَیَفْتِنُونَکَ» تا آخر سه آیه) آمده و به پیامبر(ص) می‌گوید که آن را به همه اعلام کند تا [[شرک|مشرکان]] دلسرد شوند و بدانند دیگر توانایی غلبه بر [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] را نخواهند داشت و اینکه باطل هیچ وقت دوام نمی‌آورد، کما اینکه در [[آیه ۲۶ سوره ابراهیم]] «مَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ» به آن اشاره کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۱۷۷.</ref> شیخ طوسی نیز نزول این آیه را نشانه این می‌داند که باطل حتماً نابود می‌شود و بازگشتی نخواهد داشت.<ref>طوسی، التبیان، بیروت، ج‏۶، ص۵۱۳.</ref> در [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] نیز آمده است آیه جاء الحق به یک سنت جاودان الهی اشاره کرده که سرانجام حق پیروز خواهد شد و باطل به‌طور قطع نابود می‌شود؛ مانند کف روی آب که پس از مدتی محو خواهد شد و در [[آیه ۱۸ سوره رعد]] «فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ» به آن اشاره شده است. به گفته نویسندگان تفسیر نمونه، حق، چون عین واقعیت و توأم با راستی و درستی و هماهنگ با قوانین خلقت است، در نهایت پیروز خواهد شد. در مقابل باطل چون با عالم آفرینش هماهنگ نیست، طولانی مدت باقی نخواهد ماند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۳۳–۲۳۴.</ref>


=== قوت حق یا باطل ===
=== قوت حق یا باطل ===
خط ۵۵: خط ۵۵:


== تطبیق آیه بر ظهور امام زمان (عج) ==
== تطبیق آیه بر ظهور امام زمان (عج) ==
[[ظهور امام زمان|ظهور امام زمان (عج)]] و قیام آن حضرت را از مصادیق آیه جاء الحق دانسته‌اند. به گفته [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] از [[مراجع تقلید شیعه]]، این آیه به یک قانون کلی الهی اشاره دارد که تخلف‌ناپذیر است و در هر عصر و زمانی مصداقی دارد که از جمله آن می‌توان به پیروزی پیامبر (ص) بر [[شرک]] و بت‌پرستی و همچنین [[قیام امام مهدی(عج)]] اشاره کرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۶۱.</ref> در [[تفسیر نورالثقلین]] نیز به روایاتی اشاره شده که این آیه را بر قیام امام مهدی (عج) تطبیق داده‌اند. به عنوان مثال از [[امام باقر(ع)]] روایت کرده که مفهوم جاء الحق و زهق الباطل درباره زمانی است که حضرت قائم قیام می‌کند و دولت‌های باطل از بین می‌روند یا در [[حدیث|روایت]] دیگری نیز آمده است هنگام تولد حضرت مهدی (عج) این آیه بر بازوی او نقش بسته بود.<ref>حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۱۲–۲۱۳.</ref>
[[ظهور امام زمان|ظهور امام زمان(عج)]] و [[قیام امام مهدی(عج)|قیام آن حضرت]] را از مصادیق آیه جاء الحق دانسته‌اند. به گفته [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] از [[فهرست مراجع تقلید شیعه|مراجع تقلید شیعه]]، این آیه به یک قانون کلی الهی اشاره دارد که تخلف‌ناپذیر است و در هر عصر و زمانی مصداقی دارد که از جمله آن می‌توان به پیروزی پیامبر(ص) بر [[شرک]] و بت‌پرستی و همچنین قیام امام مهدی(عج) اشاره کرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۶۱.</ref> در [[تفسیر نور الثقلین (کتاب)|تفسیر نورالثقلین]] نیز به روایاتی اشاره شده که این آیه را بر قیام امام مهدی (عج) تطبیق داده‌اند. به عنوان مثال از [[امام محمد باقر علیه‌السلام|امام باقر(ع)]] نقل کرده که مفهوم جاء الحق و زهق الباطل درباره زمانی است که [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|حضرت قائم]] قیام می‌کند و دولت‌های باطل از بین می‌روند. همچنین در [[حدیث|روایت]] دیگری آمده است هنگام تولد حضرت مهدی(عج) این آیه بر بازوی او نقش بسته بود.<ref>حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۱۲–۲۱۳.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۳۰۳

ویرایش