Image-reviewer، abusefilter، autopatrolled، botadmin، دیوانسالاران، eliminator، import، مدیران رابط کاربری، ipblock-exempt، movedable، oversight، patroller، reviewer، rollbacker، مدیران، translationadmin
۹٬۴۳۸
ویرایش
جز (←پیوند به بیرون) |
جز (جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|') |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==تعریف== | ==تعریف== | ||
اخلاق به صفات درونی انسان گفته میشود که در درون نهادینه شده است. این واژه، هم خویهای نیکو و پسندیده مانند جوانمردی و دلیری را شامل میشود و هم خویهای زشت و ناپسند همچون فرومایگی و بزدلی را؛<ref>مصباح یزدی، فلسفه اخلاق، ۱۳۹۴ش، ص۱۹، ۲۰؛ معلمی، فلسفه اخلاق، ص۱۳و۱۴.</ref> همچنین اخلاق فردی چون [[صبر]] و [[شجاعت]] و اخلاق اجتماعی مثل [[تواضع]] و [[ایثار]] را دربرمیگیرد.<ref>مکارم شیرازی،اخلاق در قرآن، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۷۶.</ref> | اخلاق به صفات درونی انسان گفته میشود که در درون نهادینه شده است. این واژه، هم خویهای نیکو و پسندیده مانند جوانمردی و دلیری را شامل میشود و هم خویهای زشت و ناپسند همچون فرومایگی و بزدلی را؛<ref>مصباح یزدی، فلسفه اخلاق، ۱۳۹۴ش، ص۱۹، ۲۰؛ معلمی، فلسفه اخلاق، ص۱۳و۱۴.</ref> همچنین اخلاق فردی چون [[صبر]] و [[شجاعت]] و اخلاق اجتماعی مثل [[تواضع]] و [[ایثار]] را دربرمیگیرد.<ref>مکارم شیرازی،اخلاق در قرآن، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۷۶.</ref> | ||
اخلاق اسلامی به بخشی از آموزههای دین [[اسلام]] گفته میشود که از فضایل و رذایل اعمال انسان سخن میگوید.<ref>موسوی بجنوردی، «بررسی نقش اخلاق در فقه و حقوق(۱)و(۲)»، ص۱۲۸۵.</ref>{{ | اخلاق اسلامی به بخشی از آموزههای دین [[اسلام]] گفته میشود که از فضایل و رذایل اعمال انسان سخن میگوید.<ref>موسوی بجنوردی، «بررسی نقش اخلاق در فقه و حقوق(۱)و(۲)»، ص۱۲۸۵.</ref>{{یاد|[[مطهری]] به نقل از دانشمندان اسلامی مجموعه تعالیم اسلام را سه بخش میداند:۱- '''بخش عقاید''' ، یعنی مسائل و معارفی که باید آنها را شناخت و بدانها معتقد بود و ایمان آورد ، مانند مسأله توحید ، صفات ذات خداوند متعال ، نبوت عامه و خاصه ، و برخی مسائل دیگر .۲- '''بخش اخلاق''' ، یعنی مسائل و دستورهایی که درباره چگونه بودن " انسان از نظر صفات روحی و خصلتهای معنوی است . از قبیل : عدالت ، تقوا ، شجاعت ، عفت و... ۳- '''بخش احکام''' ، یعنی مسائل مربوط به کار و عمل که چه کارهایی و چگونه باید انجام شود ، از قبیل نماز ، روزه ، حج ، جهاد ، امر به معروف و...علمی که متصدی بخش اول است علم کلام است ، و علمی که عهده دار بخش دوم است علم اخلاق نامیده میشود ، و علمی که بخش سوم را بر عهده دارد علم فقه نام گرفته است. مطهری، آشنایی با علوم اسلامی۲، ج۱، ص۱۶. }} | ||
==اهمیت== | ==اهمیت== | ||
دین [[اسلام]] برای اخلاق، اهمیت فراوان قائل شده است. [[قرآن]] به مفاهیم اخلاقی چون خیر و شرّ، [[عدل (کلام)|عدل]] و ظلم، صبر و احسان توجه فراوان داشته<ref>غرویان، فلسفه اخلاق، ۱۳۷۹ش، ص۲۰.</ref> و هدف مهم [[نبوت|رسالت]] پیامبر(ص) را اصلاح اخلاق انسانها بیان کرده است.<ref>بقره، ۱۵۱؛ آل عمران، ۱۶۴؛ جمعه، ۲. </ref>{{ | دین [[اسلام]] برای اخلاق، اهمیت فراوان قائل شده است. [[قرآن]] به مفاهیم اخلاقی چون خیر و شرّ، [[عدل (کلام)|عدل]] و ظلم، صبر و احسان توجه فراوان داشته<ref>غرویان، فلسفه اخلاق، ۱۳۷۹ش، ص۲۰.</ref> و هدف مهم [[نبوت|رسالت]] پیامبر(ص) را اصلاح اخلاق انسانها بیان کرده است.<ref>بقره، ۱۵۱؛ آل عمران، ۱۶۴؛ جمعه، ۲. </ref>{{یاد| تزکیه در کنار تعلیم و تلاوت آیات خدا یکی از مأموریتهای [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] در قرآن برشمرده شده است. تزکیه همان تهذیب و پاک ساختن مردمان از عقائد و اندیشههای منحرف و اخلاق و صفات پست نفسانی و رفتارها و عادتهای زشت است تا برای دریافت معارف و حقایق الهی آماده شوند. (مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ۱۳۶۸ش، ج ۴، ص۱۳۳) واژگان هم ریشه با تزکیه در [[قرآن]] بیش از پنجاه بار آمده است در پنج آیه به عنوان یکی از کارهای پیامبر(ص) معرفی شده است. در چهار مورد تلاوت آیات و تزکیه و تعلیم در کنار هم قرار گرفتهاند.(عبدالباقی، المعجم المفهرس، ۱۴۱۴ق، ص۴۲۰-۴۲۱.) ۱و۲- يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ([[سوره آلعمران|سوره آل عمران]] آیه۱۶۴ و[[سوره جمعه]] آیه۲) ۳- يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ(سوره بقره آیه ۱۵۱ آيات ما را بر شما مىخواند، و شما را پاک مىگرداند، و به شما کتاب و حکمت مىآموزد، و آنچه را نمىدانستید به شما یاد مىدهد ) تعلیم در این آیه دو بار ذکر شده است که شاید اشاره به تعالیم دینی وغیر آن باشد.(قرائتی، تفسیر نور،۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۳۳.) | ||
۴-رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ([[سوره بقره]] آیه ۱۲۹ پروردگارا، در ميان آنان، فرستادهاى از خودشان برانگيز، تا آيات تو را بر آنان بخواند، و كتاب و حكمت به آنان بياموزد و پاكيزهشان كند، زيرا كه تو خود، شكستناپذير حكيمى.»)تزکیه در این آیه پس از تعلیم قرار گرفته است. این دعا از زبان [[ابراهیم]] است اما در دیگر آیات قرآن تزکیه بر تعلیم مقدم شده است.۵- خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ([[سوره توبه]] آیه ۱۰۳از اموال آنان صدقهاى بگير تا به وسيله آن پاك و پاكيزهشان سازى، و برايشان دعا كن) این آیه فقط به تزکیه مردم توسط رسول خدا با گرفتن زکات از اموالشان اشاره دارد و تلاوت آیات و تعلیم مطرح نشده است. }}و پیامبر را به برخورداری از اخلاقی والا و برجسته و عظیم ستوده است. {{ | ۴-رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ([[سوره بقره]] آیه ۱۲۹ پروردگارا، در ميان آنان، فرستادهاى از خودشان برانگيز، تا آيات تو را بر آنان بخواند، و كتاب و حكمت به آنان بياموزد و پاكيزهشان كند، زيرا كه تو خود، شكستناپذير حكيمى.»)تزکیه در این آیه پس از تعلیم قرار گرفته است. این دعا از زبان [[ابراهیم]] است اما در دیگر آیات قرآن تزکیه بر تعلیم مقدم شده است.۵- خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ([[سوره توبه]] آیه ۱۰۳از اموال آنان صدقهاى بگير تا به وسيله آن پاك و پاكيزهشان سازى، و برايشان دعا كن) این آیه فقط به تزکیه مردم توسط رسول خدا با گرفتن زکات از اموالشان اشاره دارد و تلاوت آیات و تعلیم مطرح نشده است. }}و پیامبر را به برخورداری از اخلاقی والا و برجسته و عظیم ستوده است. {{یاد|وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ و راستى كه تو را خويى والاست.}}<ref>سوره قلم آیه ۴</ref> | ||
[[حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم|پیامبر اسلام(ص)]] در [[روایتی]]، هدف از [[نبوت|نبوتش]] را تکمیل فضایل اخلاقی معرفی کرده است.<ref>علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۹، ص۳۷۵؛ نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق ج۱۱، ص۱۸۷.</ref>دعای بیستم [[صحیفه سجادیه]] که به [[دعای مکارم الاخلاق]] معروف است از دعاهای معروف و مفصل است که امام سجاد(ع) دهها فضیلت اخلاقی را در زمینه های مختلف و با تعابیر متنوع بیان کرده است.<ref>[https://makarem.ir/main.aspx?reader=1&lid=0&mid=11850&catid=0&pid=61829 ترجمه دعای مکارم الاخلاق] پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله مکارم شیرازی.</ref> | [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم|پیامبر اسلام(ص)]] در [[روایتی]]، هدف از [[نبوت|نبوتش]] را تکمیل فضایل اخلاقی معرفی کرده است.<ref>علامه مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۹، ص۳۷۵؛ نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق ج۱۱، ص۱۸۷.</ref>دعای بیستم [[صحیفه سجادیه]] که به [[دعای مکارم الاخلاق]] معروف است از دعاهای معروف و مفصل است که امام سجاد(ع) دهها فضیلت اخلاقی را در زمینه های مختلف و با تعابیر متنوع بیان کرده است.<ref>[https://makarem.ir/main.aspx?reader=1&lid=0&mid=11850&catid=0&pid=61829 ترجمه دعای مکارم الاخلاق] پایگاه اطلاعرسانی دفتر آیتالله مکارم شیرازی.</ref> | ||
[[محمدتقی مصباح یزدی]] نوشته است: اداره زندگی فردی و اجتماعی انسان که از اهداف دین است، تنها در پرتو مجموعهٔ خاصی از دستورهای اخلاقی، تأمین میشود. به همین دلیل میتوان گفت: دین، بدون اخلاق، نمیتواند به اهداف خود برسد و سعادت دنیا و [[آخرت]] انسان را تأمین کند.<ref>مصباح یزدی، فلسفه اخلاق، ۱۳۹۴ش، ص۲۲۳.</ref> | [[محمدتقی مصباح یزدی]] نوشته است: اداره زندگی فردی و اجتماعی انسان که از اهداف دین است، تنها در پرتو مجموعهٔ خاصی از دستورهای اخلاقی، تأمین میشود. به همین دلیل میتوان گفت: دین، بدون اخلاق، نمیتواند به اهداف خود برسد و سعادت دنیا و [[آخرت]] انسان را تأمین کند.<ref>مصباح یزدی، فلسفه اخلاق، ۱۳۹۴ش، ص۲۲۳.</ref> | ||
خط ۸۶: | خط ۸۶: | ||
پیامبر(ص) در احادیثی، خود را مأمور به مکارم اخلاق، معرفی کرده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۱، ص۹۸.</ref> و در روایات اهل بیت(ع) نیز از مکارم الأخلاق، سخن به میان آمده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۰۴۷ق، ج۲، ص۵۵.</ref> از این رو این مفهوم در مباحث اخلاقی، اهمیت یافته و کتابهایی با این نام نوشته شده است. برخی معتقدند که منظور از مکارم اخلاق، ارزشمندترین صفات اخلاقی است.<ref>هادی، «مکارم الاخلاق»، ص۲۴۱.</ref> | پیامبر(ص) در احادیثی، خود را مأمور به مکارم اخلاق، معرفی کرده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۱، ص۹۸.</ref> و در روایات اهل بیت(ع) نیز از مکارم الأخلاق، سخن به میان آمده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۰۴۷ق، ج۲، ص۵۵.</ref> از این رو این مفهوم در مباحث اخلاقی، اهمیت یافته و کتابهایی با این نام نوشته شده است. برخی معتقدند که منظور از مکارم اخلاق، ارزشمندترین صفات اخلاقی است.<ref>هادی، «مکارم الاخلاق»، ص۲۴۱.</ref> | ||
[[امام صادق(ع)]] در پاسخ به پرسشی، نمونههایی از مکارم اخلاق را اینگونه برشمرده است: گذشت از کسی که به تو ظلم کرده، رابطه با کسی که با تو قطع رابطه کرده، عطا به آن کس که از تو دریغ داشته است و گفتن حق، اگر چه بر ضد خودت باشد.<ref>شیخ صدوق، امالی، ۱۳۷۶ش، ص۲۸۰،۲۸۱.</ref> در حدیث دیگری از [[امام صادق(ع)]]، استقامت در سختیها،{{ | [[امام صادق(ع)]] در پاسخ به پرسشی، نمونههایی از مکارم اخلاق را اینگونه برشمرده است: گذشت از کسی که به تو ظلم کرده، رابطه با کسی که با تو قطع رابطه کرده، عطا به آن کس که از تو دریغ داشته است و گفتن حق، اگر چه بر ضد خودت باشد.<ref>شیخ صدوق، امالی، ۱۳۷۶ش، ص۲۸۰،۲۸۱.</ref> در حدیث دیگری از [[امام صادق(ع)]]، استقامت در سختیها،{{یاد| در گزارش خصال «صِدْقُ الْبَأْسِ» است که یا به معنای شجاعت، سرسختی و ایستادگی در میدان جنگ و غیر آن است مانند شجاعت در اظهار حق و نهی از منکر و یا بأس به معنای بؤس(فقر و سختی و تنگی) است که در این صورت «صِدْقُ الْبَأْسِ» به معنای موافقت میان خشوع ظاهر با خشوع باطن است یعنی خشوع ظاهری بیشتر از خشوع باطنی نباشد. اگر «صِدْقُ الْیأْسِ» باشد به معنای قطع امید از آنچه در دست مردم و فقط توجه داشتن به فضل و لطف الهی است.کلینی، الكافي، ۱۴۰۷ق، پاورقی ج۲، ص۵۵. }} [[صداقت|راستگویی]]، امانتداری، [[صله رحم|صلهٔ رحم]]، میهماننوازی، اطعام نیازمند، جبرانکردن نیکیها، رعایت حق و حُرمت همسایه، مراعات حق و حُرمت رفیق را مصداقهای مکارم اخلاق به شمار آورده و [[حیا]] را مهمترینِ آنها معرفی کرده است.<ref>شیخ صدوق، الخصال، ۱۴۱۰ق، ص۴۳۱.</ref> [[امام علی(ع)]] دوریکردن از [[محرمات|محرّمات]] را راه رسیدن به مکارم اخلاق دانسته است.<ref>تمیمی آمدی، تصنیف غررالحکم و درالکلم، ۱۳۶۶ش، ص۳۱۷، ح۷۳۱۷.</ref> در روایت دیگری امیرالمؤمنین(ع) بر طرف نساختن نیاز برادر مسلمان را محرومیت از مکارم اخلاق برشمرده و از بی رغبتی برخی نسبت به مکارم اخلاق اظهار شگفتی کرده است.<ref>تمیمی آمدی، غررالحکم و درالکلم، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۶۱.</ref> {{یاد| فراز پایانی حدیث این است: «فهب أنّه لا ثواب يرجى و لا عقاب يتّقى أفتزهدون فى مكارم الأخلاق.» [[آقا جمال خوانساری]] در شرح این حدیث گفته که دلالت بر حکم عقل به خوبی و زیبایی برخی از کارها دارد هر چند ثواب و عقابی در کار نباشد. خوانساری، شرح غرر، ۱۳۶۶ش، ج۴، ص۳۴۴.}} | ||
==شاخههای مرتبط با اخلاق== | ==شاخههای مرتبط با اخلاق== | ||
خط ۱۰۰: | خط ۱۰۰: | ||
از دیرباز تاکنون، درباره رابطه دین و اخلاق، دیدگاههای متنوعی ارائه شده است؛ از جمله: | از دیرباز تاکنون، درباره رابطه دین و اخلاق، دیدگاههای متنوعی ارائه شده است؛ از جمله: | ||
*برخی از متکلمان مسیحی و مسلمان همچون [[اشاعره]]، بایدها و نبایدهای اخلاقی را بر [[اراده تشریعی|اراده تشریعی خدا]] که در [[وحی|ادیان وحیانی]] منعکس شده، مبتنی میسازند؛<ref>عالمی، رابطه دین و اخلاق، ۱۳۸۹ش، ص۶۳-۶۶.</ref> | *برخی از متکلمان مسیحی و مسلمان همچون [[اشاعره]]، بایدها و نبایدهای اخلاقی را بر [[اراده تشریعی|اراده تشریعی خدا]] که در [[وحی|ادیان وحیانی]] منعکس شده، مبتنی میسازند؛<ref>عالمی، رابطه دین و اخلاق، ۱۳۸۹ش، ص۶۳-۶۶.</ref> | ||
*برخی از فیلسوفان غربی همچون کانت،{{ | *برخی از فیلسوفان غربی همچون کانت،{{یاد|به آلمانی:Immanuel Kant فیلسوف سرشناس آلمانی ۱۷۲۴-۱۸۰۴م.}} باور به مفاهیم کلیدی دین همچون باور به خدا و اختیار انسان را بر اخلاقیات مبتنی میسازند به استنتاج دین از اخلاق معتقدند؛<ref>عالمی، رابطه دین و اخلاق، ۱۳۸۹ش، ص۱۱۲-۱۲۰.</ref> | ||
* و گروهی از محققان نیز اخلاقیات ([[حسن و قبح|حُسن و قُبح]]) را مستقل از اراده تشریعی خدا دانسته و خوبی و بدی کارها را ذاتی آنها به حساب میآورند و معتقدند که عقل قادر است بسیاری از آنها را مستقل از دین کشف نماید. از این منظر، دین در کنار عقل، هم نقش تاییدی نسبت به دریافتهای عقلی دارد و هم نواقص عقل در کشف سایر اخلاقیات را جبران میسازد و هم ما را نسبت به اخلاقی بودن، تشویق مینماید.<ref>عالمی، رابطه دین و اخلاق، ۱۳۸۹ش، ص۲۰۱-۲۰۹.</ref> | * و گروهی از محققان نیز اخلاقیات ([[حسن و قبح|حُسن و قُبح]]) را مستقل از اراده تشریعی خدا دانسته و خوبی و بدی کارها را ذاتی آنها به حساب میآورند و معتقدند که عقل قادر است بسیاری از آنها را مستقل از دین کشف نماید. از این منظر، دین در کنار عقل، هم نقش تاییدی نسبت به دریافتهای عقلی دارد و هم نواقص عقل در کشف سایر اخلاقیات را جبران میسازد و هم ما را نسبت به اخلاقی بودن، تشویق مینماید.<ref>عالمی، رابطه دین و اخلاق، ۱۳۸۹ش، ص۲۰۱-۲۰۹.</ref> | ||
ویرایش