Image-reviewer، abusefilter، autopatrolled، botadmin، دیوانسالاران، eliminator، import، مدیران رابط کاربری، ipblock-exempt، movedable، oversight، patroller، reviewer، rollbacker، مدیران، translationadmin
۹٬۴۳۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
===کودکی تا ازدواج=== | ===کودکی تا ازدواج=== | ||
پروین در کودکی همراه با پدر به [[تهران]] آمد و در این شهر ساکن شد.<ref>ابوالفتح اعتصامی، «تاریخچه زندگانی پروین اعتصامی»، ص۶</ref> خانه پدر پروین به سبب شخصیت ادبی و علمی اعتصام الملک محل آمدوشد و محفل دوستانه اشخاصی همچون [[سیدنصرالله تقوی|حاج سیدنصرالله تقوی]] {{ | پروین در کودکی همراه با پدر به [[تهران]] آمد و در این شهر ساکن شد.<ref>ابوالفتح اعتصامی، «تاریخچه زندگانی پروین اعتصامی»، ص۶</ref> خانه پدر پروین به سبب شخصیت ادبی و علمی اعتصام الملک محل آمدوشد و محفل دوستانه اشخاصی همچون [[سیدنصرالله تقوی|حاج سیدنصرالله تقوی]] {{یاد| [[سیدنصرالله تقوی]] ۱۲۸۸ -۱۳۶۷ق) از خاندان سادات اخوی تهران، دانش آموخته حوزه های تهران و نجف و سامرا و دارای درجه اجتهاد و فعال سیاسی دوره مشروطه و از بنیانگذاران کتابخانه ملی و بانی مسجد سادات اخوی در خیابان عین الدوله (ایران) تهران است.شیخ آقابزرگ تهرانی، نقباءالبشر فی القرن الرابع عشر، ج۵، ص ۵۰۴ وریحانة الادب، محمد علی مدرس تبریزی، ج ۱، ص۲۱۶. }} و [[علیاکبر دهخدا|دهخدا]] و [[ملکالشعرای بهار|بهار]] بود و اعتصام الملک با تسلط بر زبانهای عربی و فرانسه، به کتب و مجلاتی که در آن زمان از [[قاهره]]، [[دمشق]]، [[بغداد]]، [[قفقاز]] و اروپا به ایران میرسید، دسترسی داشت.<ref>رجوع کنید به بهار، مجله</ref> پروین زیر نظر پدر و در محیطی علمی و ادبی تربیت شد و با افکار نخبگان ادب عصر خود آشنا شد. مقدمات فارسی و عربی را نزد پدر آموخت و در «[[مدرسه اناثیه آمریکایی|مدرسه اناثیه امریکائی]]» تهران ( مدرسه دخترانه آمریکایی تهران،تاسیس ۱۲۵۳ش) به تحصیل پرداخت و در ۱۳۰۳ش در هجده سالگی از آن مدرسه فارغالتحصیل شد و مدتی نیز در همانجا تدریس کرد.<ref>ابوالفتح اعتصامی، «تاریخچه زندگانی پروین اعتصامی»، ص۶</ref> ده سال پس از این تاریخ، یعنی در تیر ۱۳۱۳ در ۲۸ سالگی ازدواج کرد. شوهرش که پسرعموی پدر او و افسر شهربانی بود، وی را چهار ماه پس از عقد ازدواج به [[کرمانشاه]] ــ که محل خدمت وی بود ــ برد، اما پروین پس از دو ماه و نیم اقامت در خانه همسر به منزل پدر بازگشت و در مرداد ۱۳۱۴ رسماً از او جدا شد. به گفته [[ابوالفتح اعتصامی]]، برادر پروین که منبع اصلی اطلاعات مربوط به زندگی خصوصی پروین است، «این ازدواج متناسب نبود» و «اخلاق نظامی» همسر پروین «با روح لطیف و آزاد» او مغایرت داشت ؛ علاوه بر این، پروین از محیط منزه خانه پدری، پس از ازدواج «ناگهان به خانهای وارد شد که یک دم از مشروب و دود و دم تریاک خالی نبود».<ref>ابوالفتح اعتصامی، «تاریخچه زندگانی پروین اعتصامی»، ص۷؛ ابوالفتح اعتصامی، «پاسخ به مقالات مجله روشنفکر...»، ص۶۵</ref> | ||
===چاپ دیوان تا درگذشت=== | ===چاپ دیوان تا درگذشت=== | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
</ref> | </ref> | ||
====پس از وفات==== | ====پس از وفات==== | ||
پس از درگذشت پروین، مراسم رسمی دولتی به مناسبت وفات و در بزرگداشت وی برپا نشد و مدیر کانون بانوان نیز، به سبب برخی ملاحظات، برای برگزاری مجلس یادبود پروین در آن کانون اقدامی نکرد.<ref>دولت آبادی، ص۶۱</ref> از پاسخ محرمانه فرمانداری [[قم]] در [[۱۸ فروردین]] ۱۳۲۰ به تلگراف رمز وزارت کشور در باب «موضوع حمل جنازه دختر اعتصام الملک» تلویحاً میتوان دانست که دستگاه امنیتی رضاشاه نسبت به او حساسیت داشته است.<ref>رجوع کنید به چاوش اکبری، ص ۴۲۴</ref> دوستان و علاقهمندان پروین به مناسبت نخستین سالگرد درگذشت او در فروردین ۱۳۲۱ (<small>پس از خروج رضاشاه از ایران و پایان یافتن دوره سلطنت وی</small>) مجلس یادبودی برای وی برپا کردند، و با سرودن اشعار نسبت به سکوت دوران پهلوی در حق پروین واکنش نشان دادند. از جمله اشعاری که در نخستین سالگرد درگذشت پروین سروده شد، شعری بود به زبان عربی از [[سیدمحمدجمال هاشمی]] (<small>متوفی ۱۳۹۷ق</small>)، فرزند [[سید جمالالدین گلپایگانی]] که آن را در [[مجله الثقافه]] [[مصر]] منتشر کرد. این شعر در شعراءالغَرِیّ {{ | پس از درگذشت پروین، مراسم رسمی دولتی به مناسبت وفات و در بزرگداشت وی برپا نشد و مدیر کانون بانوان نیز، به سبب برخی ملاحظات، برای برگزاری مجلس یادبود پروین در آن کانون اقدامی نکرد.<ref>دولت آبادی، ص۶۱</ref> از پاسخ محرمانه فرمانداری [[قم]] در [[۱۸ فروردین]] ۱۳۲۰ به تلگراف رمز وزارت کشور در باب «موضوع حمل جنازه دختر اعتصام الملک» تلویحاً میتوان دانست که دستگاه امنیتی رضاشاه نسبت به او حساسیت داشته است.<ref>رجوع کنید به چاوش اکبری، ص ۴۲۴</ref> دوستان و علاقهمندان پروین به مناسبت نخستین سالگرد درگذشت او در فروردین ۱۳۲۱ (<small>پس از خروج رضاشاه از ایران و پایان یافتن دوره سلطنت وی</small>) مجلس یادبودی برای وی برپا کردند، و با سرودن اشعار نسبت به سکوت دوران پهلوی در حق پروین واکنش نشان دادند. از جمله اشعاری که در نخستین سالگرد درگذشت پروین سروده شد، شعری بود به زبان عربی از [[سیدمحمدجمال هاشمی]] (<small>متوفی ۱۳۹۷ق</small>)، فرزند [[سید جمالالدین گلپایگانی]] که آن را در [[مجله الثقافه]] [[مصر]] منتشر کرد. این شعر در شعراءالغَرِیّ {{یاد|شعراءالغَرِیّ او النجفیات در شرح احوال شاعران نجف از ابتدای تأسیس این شهر، نوشته علی خاقانی(۱۳۳۰-۱۳۹۸ق)، نوه دختری شیخ علی خاقانی، از ادیبان معروف خاندان [[آل خاقانی]]. او که با ادیبان و شاعران مؤانست و مجالست داشت، در ۱۳۶۵ق مجله ادبی ـ اجتماعی البیان را در نجف پایهگذاری کرد. <ref>آل محبوبه، ماضی النجف، ج ۱، ص۱۸۲؛ آقابزرگ طهرانی، طبقات، قسم ۴، ص۱۴۰۸؛ امینی، معجم رجال، ج ۲، ص۴۷۲</ref>}} و نیز در مجموعه مقالات ادبی، دینی و اجتماعی همراه با ترجمه آمده. | ||
====از نگاه دیگران==== | ====از نگاه دیگران==== | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
==شعر پروین== | ==شعر پروین== | ||
{{شعر۲|روزی گذشت پادشهی از گذرگهی|فرياد شوق بر سر هر کوی و بام خاست|پرسيد زان ميانه يکی کودک يتيم|کاين تابناک چيست که بر تاج پادشاست|آن يک جواب داد چه دانيم ما که چيست|پيداست آنقدر که متاعی گرانبهاست|نزديک رفت پيرزنی کوژپشت و گفت|اين اشک ديدهی من و خون دل شماست|ما را به رخت و چوب شبانی فريفته است|اين گرگ سالهاست که با گله آشناست|آن پارسا که ده خرد و ملک، رهزن است|آن پادشا که مال رعيت خورد گداست|بر قطرهی سرشک يتيمان نظاره کن|تا بنگری که روشنی گوهر از کجاست|پروين! به کجروان سخن از راستی چه سود؟|کو آنچنان کسی که نرنجد ز حرف راست؟}} | {{شعر۲|روزی گذشت پادشهی از گذرگهی|فرياد شوق بر سر هر کوی و بام خاست|پرسيد زان ميانه يکی کودک يتيم|کاين تابناک چيست که بر تاج پادشاست|آن يک جواب داد چه دانيم ما که چيست|پيداست آنقدر که متاعی گرانبهاست|نزديک رفت پيرزنی کوژپشت و گفت|اين اشک ديدهی من و خون دل شماست|ما را به رخت و چوب شبانی فريفته است|اين گرگ سالهاست که با گله آشناست|آن پارسا که ده خرد و ملک، رهزن است|آن پادشا که مال رعيت خورد گداست|بر قطرهی سرشک يتيمان نظاره کن|تا بنگری که روشنی گوهر از کجاست|پروين! به کجروان سخن از راستی چه سود؟|کو آنچنان کسی که نرنجد ز حرف راست؟}} | ||
شعر پروین «تعلیمی» و اخلاقی است، نه غنایی و [[غزل|تغزلی]]. در تقسیمبندی شعر به نو و کهن، پروین را باید در ردیف کهنسرایان قرارداد، هرچند در بعضی از اشعار او، بهندرت ابتکاراتی برای دستیافتن به قالبهای تازه مشاهده میشود.<ref>رجوع کنید به آرین پور، ج ۳، ص۵۴۴</ref> [[ملک الشعرای بهار|ملک الشعراء بهار]]<ref>بهار و ادب فارسی، ج ۱، ص۲۱۰ ـ ۲۱۱</ref> سبک شعری پروین را سبکی مستقل میداند مرکب از دو [[سبک خراسانی]] در [[قصیده|قصاید]] و [[سبک عراقی|عراقی]] در [[قطعه (شعر)|قطعات]] و [[مناظره (ادبیات)|مناظرات]]. واژگان شعر پروین فاخر و فخیم است و در آن از لغات و اصطلاحات عربی مهجور و یا بعضی لغات فرنگی که بر اثر تحولات اجتماعی ناشی از ترقی و تجدد در دوران او معمول بوده است، خبری نیست. پروین گاهی از اوزان و بحور نامطبوع استفاده کرده<ref>رجوع کنید به پروین اعتصامی، قصاید ۱، ۵، ۶، ۱۰، ۱۱</ref> و از حیث طرز بیان مفاهیم و معانی، مخصوصاً به «مناظره» {{ | شعر پروین «تعلیمی» و اخلاقی است، نه غنایی و [[غزل|تغزلی]]. در تقسیمبندی شعر به نو و کهن، پروین را باید در ردیف کهنسرایان قرارداد، هرچند در بعضی از اشعار او، بهندرت ابتکاراتی برای دستیافتن به قالبهای تازه مشاهده میشود.<ref>رجوع کنید به آرین پور، ج ۳، ص۵۴۴</ref> [[ملک الشعرای بهار|ملک الشعراء بهار]]<ref>بهار و ادب فارسی، ج ۱، ص۲۱۰ ـ ۲۱۱</ref> سبک شعری پروین را سبکی مستقل میداند مرکب از دو [[سبک خراسانی]] در [[قصیده|قصاید]] و [[سبک عراقی|عراقی]] در [[قطعه (شعر)|قطعات]] و [[مناظره (ادبیات)|مناظرات]]. واژگان شعر پروین فاخر و فخیم است و در آن از لغات و اصطلاحات عربی مهجور و یا بعضی لغات فرنگی که بر اثر تحولات اجتماعی ناشی از ترقی و تجدد در دوران او معمول بوده است، خبری نیست. پروین گاهی از اوزان و بحور نامطبوع استفاده کرده<ref>رجوع کنید به پروین اعتصامی، قصاید ۱، ۵، ۶، ۱۰، ۱۱</ref> و از حیث طرز بیان مفاهیم و معانی، مخصوصاً به «مناظره» {{یاد|شعری است که به شیوه گفتگو و سؤالوجواب طرح شده باشد؛ گفتگو به قصد غلبه بر حریف، ارزش تمثیلی، ارزش نمایشی و جاندارنمایی از ویژگیهای مهم این نوع شعری به شمار میرود.}} و «سؤال و جواب» توجه داشته است. در دیوان او بیش از هفتاد نمونه مناظره آمده که وی را از این حیث در میان همه شاعران فارسی زبان ممتاز ساخته است ؛ این مناظرات نه فقط میان آدمیان و جانوران و گیاهان، بلکه میان انواع اشیا از قبیل سوزن و نخ نیز اتفاق میافتد. شعر پروین، روان و آسان فهم است و به قول پدرش [[یوسف اعتصامی|اعتصام الملک]] برای مبدّل کردن آن به نثر، جابهجا کردن کلمات کافی است و نیازی به افزودن و کاستن چیزی نیست<ref>یوسف اعتصامی، ص۱۵</ref>. میتوان گفت که شعر پروین از نمونههای شعر سهلِ ممتنع است. خصوصیت دیگر شعر او یکدستی و یکنواختی همهجانبهای است که در کل دیوان او دیده میشود و «احساسات متضاد و احوال و حوادثی که شاعر را برانگیخته، هیچ وقت طرز و سبک خاص او را از اختیارش» بیرون نیاورده است.<ref>رجوع کنید به بهار، ج ۱، ص۲۱۲</ref> | ||
بعضی از منتقدان، شعر او را شعر «سیاست و اخلاق» نامیده و گفتهاند که «سلاست کلام شاعرانه و صلابت پیام سیاسی و مهابت خلل ناپذیر اخلاق» در شعر او جمع شده است<ref>رجوع کنید به دباشی، ص۲۴۰ـ۲۶۳</ref>؛ پروین در شعر «'''صاعقه ما ستم اغنیاست'''» به تقبیح ظلم میپردازد، در «'''ای رنجبر'''» زحمتکشان را به انقلاب در برابر ظالمان فرا میخواند، در «'''تیره بخت'''» فقر را به تصویر میکشد و در «'''شکایت پیرزن'''» مشروعیت سیاسی دولت را مورد شک و تردید قرار میدهد. | بعضی از منتقدان، شعر او را شعر «سیاست و اخلاق» نامیده و گفتهاند که «سلاست کلام شاعرانه و صلابت پیام سیاسی و مهابت خلل ناپذیر اخلاق» در شعر او جمع شده است<ref>رجوع کنید به دباشی، ص۲۴۰ـ۲۶۳</ref>؛ پروین در شعر «'''صاعقه ما ستم اغنیاست'''» به تقبیح ظلم میپردازد، در «'''ای رنجبر'''» زحمتکشان را به انقلاب در برابر ظالمان فرا میخواند، در «'''تیره بخت'''» فقر را به تصویر میکشد و در «'''شکایت پیرزن'''» مشروعیت سیاسی دولت را مورد شک و تردید قرار میدهد. | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
دیوان پروین مجموعاً مشتمل بر ۵۶۰۶ بیت در قالب ۲۰۹ قصیده و قطعه و غزل و مثنوی و ۵ قطعه کوتاه دو سه بیتی و یازده تکبیتی است<ref>مؤید، ص۲۱۶</ref> و در آن جز پنج شش غزل دیده نمیشود؛ البته چنانکه در [[لغتنامه دهخدا]] (ذیل ماده) آمده است، این دیوان مشتمل بر همه اشعار او نیست؛ وی چند سال پیش از مرگ خود، یک قسمت از اشعارش را که مطلوب طبعش نبوده سوزانده است. | دیوان پروین مجموعاً مشتمل بر ۵۶۰۶ بیت در قالب ۲۰۹ قصیده و قطعه و غزل و مثنوی و ۵ قطعه کوتاه دو سه بیتی و یازده تکبیتی است<ref>مؤید، ص۲۱۶</ref> و در آن جز پنج شش غزل دیده نمیشود؛ البته چنانکه در [[لغتنامه دهخدا]] (ذیل ماده) آمده است، این دیوان مشتمل بر همه اشعار او نیست؛ وی چند سال پیش از مرگ خود، یک قسمت از اشعارش را که مطلوب طبعش نبوده سوزانده است. | ||
این شاعر به تشویق ملک الشعرای بهار در سال ۱۳۱۵ش دیوان خود را منتشر کرد.<ref>[http://www.ketabnews.com/detail-6966-fa-1.html کتاب نیوز]</ref> اشعار او مورد استقبال کشورهای مختلفی قرار گرفته و در ابتدای سال ۲۰۰۸ میلادی در کشورهای عربزبان با ترجمه «سمیر ارشدی»{{ | این شاعر به تشویق ملک الشعرای بهار در سال ۱۳۱۵ش دیوان خود را منتشر کرد.<ref>[http://www.ketabnews.com/detail-6966-fa-1.html کتاب نیوز]</ref> اشعار او مورد استقبال کشورهای مختلفی قرار گرفته و در ابتدای سال ۲۰۰۸ میلادی در کشورهای عربزبان با ترجمه «سمیر ارشدی»{{یاد| استاد عراقی زبان فارسی دانشگاه کویت، متولد ۱۹۷۵م}} به چاپ دوم رسید.<ref>[http://www.ketabnews.com/detail-6235-fa-1.html کتاب نیوز]</ref> | ||
===میزان گرایش به شعر او=== | ===میزان گرایش به شعر او=== |
ویرایش