Image-reviewer، abusefilter، autopatrolled، botadmin، دیوانسالاران، eliminator، import، مدیران رابط کاربری، ipblock-exempt، movedable، oversight، patroller، reviewer، rollbacker، مدیران، translationadmin
۹٬۴۳۸
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{پانویس|۲}}' به '{{پانوشت}} == یادداشت == {{یادداشتها}}') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
=== مفهومشناسی === | === مفهومشناسی === | ||
لواط در اصطلاح [[فقه|فقهی]]، چنین تعریف شده است که مردی آلت جنسیاش را داخل مقعد مردی دیگر کند.<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه، ۱۳۸۱ش، ص۴۵۷.</ref> به گفته [[علیاکبر فیض مشکینی|علی مشکینی]] از عالمان شیعه برخی [[مجتهد|فقیهان]] دخول کمتر از ختنهگاه را هم لواط نامیدند<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه، ۱۳۸۱ش، ص۴۵۷.</ref> و برخی نیز مطلق [[آمیزش]] مرد با مرد، گرچه آلت داخل مقعد نشود و فقط [[تفخیذ]]{{ | لواط در اصطلاح [[فقه|فقهی]]، چنین تعریف شده است که مردی آلت جنسیاش را داخل مقعد مردی دیگر کند.<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه، ۱۳۸۱ش، ص۴۵۷.</ref> به گفته [[علیاکبر فیض مشکینی|علی مشکینی]] از عالمان شیعه برخی [[مجتهد|فقیهان]] دخول کمتر از ختنهگاه را هم لواط نامیدند<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه، ۱۳۸۱ش، ص۴۵۷.</ref> و برخی نیز مطلق [[آمیزش]] مرد با مرد، گرچه آلت داخل مقعد نشود و فقط [[تفخیذ]]{{یاد|استمتاع جنسی از ران دیگری، مانند مالیدن آلت به آن را تفخیذ گویند.(جمعی از پژوهشگران، فرهنگ فقه، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۵۵۷)}} صورت گیرد را لواط گفتهاند.<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه، ۱۳۸۱ش، ص۴۵۷.</ref> البته [[شهید ثانی]] و [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]] استعمال واژه لواط در جایی که دخولی صورت نگیرد را استعمال مجازی{{یاد|استعمال لفظ در غیر محل خودش.(مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۱۷.)}} دانستهاند.<ref>شهید ثانی، مسالک الأفهام، ۱۴۱۳ق، ج۱۴، ص۴۰۱.</ref> <ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۳۷۶.</ref><br> | ||
ابن فارس از دانشمندان لغتشناس واژه «لواط» را از ماده «لوط» به معنی اتصال و چسبیدن میداند.<ref>ابن فارس، معجم مقائیس اللغة، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۲۲۱.</ref> | ابن فارس از دانشمندان لغتشناس واژه «لواط» را از ماده «لوط» به معنی اتصال و چسبیدن میداند.<ref>ابن فارس، معجم مقائیس اللغة، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۲۲۱.</ref> | ||
بر اساس حدیثی به نقل از [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]]، از این جهت که قوم لوط اولین کسانی بودند که به گناه بزرگ همجنسبازی روی آوردند، نام این گناه کبیره از نام این قوم گرفته و به آن، لفظ «لواط» اطلاق شد.<ref>علی بن موسی، الفقه المنسوب للإمام الرضا(ع)، ۱۴۰۶ق، ص۲۷۶.</ref> | بر اساس حدیثی به نقل از [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]]، از این جهت که قوم لوط اولین کسانی بودند که به گناه بزرگ همجنسبازی روی آوردند، نام این گناه کبیره از نام این قوم گرفته و به آن، لفظ «لواط» اطلاق شد.<ref>علی بن موسی، الفقه المنسوب للإمام الرضا(ع)، ۱۴۰۶ق، ص۲۷۶.</ref> | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
=== مجازات === | === مجازات === | ||
فقیهان شیعه از جمله [[علامه حلی]]، [[محقق حلی]]، [[شهید ثانی]] درباره مجازات لواط معتقدند، چنانچه این عمل با چهار بار [[اقرار]] یا گواهی چهار [[بینه شرعی|شاهد]] در دادگاه ثابت شود و لواطکننده و لواطدهنده بالغ باشند، مجازات آنها [[اعدام]] است<ref>برای نمونه رجوع کنید: محقق حلّی، شرائع الإسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۴۷؛ علامه حلّی، تحریر الأحکام الشرعیة، مؤسسه آل البیت(ع)، ج۲، ص۲۲۴؛ شهید ثانی، مسالک الأفهام، ۱۴۱۳ق، ج۱۴، ص۴۰۲؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۳۷۹-۳۸۰؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، مؤسسه دار العلم، ج۲، ص۴۶۹، م۴.</ref> و هر کدام از آنها که غیربالغ باشد، تأدیب{{ | فقیهان شیعه از جمله [[علامه حلی]]، [[محقق حلی]]، [[شهید ثانی]] درباره مجازات لواط معتقدند، چنانچه این عمل با چهار بار [[اقرار]] یا گواهی چهار [[بینه شرعی|شاهد]] در دادگاه ثابت شود و لواطکننده و لواطدهنده بالغ باشند، مجازات آنها [[اعدام]] است<ref>برای نمونه رجوع کنید: محقق حلّی، شرائع الإسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۴۷؛ علامه حلّی، تحریر الأحکام الشرعیة، مؤسسه آل البیت(ع)، ج۲، ص۲۲۴؛ شهید ثانی، مسالک الأفهام، ۱۴۱۳ق، ج۱۴، ص۴۰۲؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۳۷۹-۳۸۰؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، مؤسسه دار العلم، ج۲، ص۴۶۹، م۴.</ref> و هر کدام از آنها که غیربالغ باشد، تأدیب{{یاد|تنبیه و کیفری که حاکم شرع نسبت به مجرم غیر بالغ اجرا نموده و مقدار آن از حد شرعی کمتر است.(ترحینی عاملی، الزبدة الفقهیة، ۱۴۲۷ق، ج۹، ص۳۰۵.).}} میشود.<ref>برای نمونه رجوع کنید: علامه حلّی، تحریر الأحکام الشرعیة، مؤسسه آل البیت(ع)، ج۲، ص۲۲۴؛ شهید ثانی، مسالک الأفهام، ۱۴۱۳ق، ج۱۴، ص۴۰۳؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، مؤسسه دار العلم، ج۲، ص۴۶۹، م۴.</ref> البته برخی فقیهان همچون [[سید ابوالقاسم خویی|ابوالقاسم خویی]] نظری غیر مشهور داشته و حکم [[اعدام]] لواطگر را در صورتی دانستهاند که وی [[محصن|مُحصِن]] (کسی که دارای همسر است و میتواند با او رابطه داشته باشد) باشد و الا مجازاتش را صد ضربه شلاق دانستهاند.<ref>برای نمونه رجوع کنید: محقق حلّی، شرائع الإسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۴۷؛ شهید ثانی، مسالک الأفهام، ۱۴۱۳ق، ج۱۴، ص۴۰۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۳۸۰؛ خویی، سید ابو القاسم، تکملة المنهاج، نشر مدینة العلم، قم، چاپ بیست وهشتم، ۱۴۱۰ق.</ref> همانطور که ماده ۲۳۴ قانون مجازات اسلامی ایران نیز، به این مجازات اشاره دارد.<ref>[https://dotic.ir/news/5271 «قانون مجازات اسلامی»]، ماده ۲۳۴، پایگاه ملی اطلاعرسانی قوانین و مقررات کشور.</ref><br> | ||
همچنین به گفته فقیهان اگر در جریان این عمل دخولی صورت نگیرد، [[حد شرعی|حدّ]] آن صد ضربه شلاق است.<ref>برای نمونه ر.ک: محقق حلّی، شرائع الإسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۴۷؛ علامه حلّی، تحریر الأحکام الشرعیة، مؤسسه آل البیت(ع)، ج۲، ص۲۲۴.</ref> و در هر صورت، اگر مرتکب لواط، قبل از اثبات جُرمش، [[توبه]] کند حدّ از او ساقط میشود.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، مؤسسه دار العلم، ج۲، ص۴۷۰، م۸.</ref> | همچنین به گفته فقیهان اگر در جریان این عمل دخولی صورت نگیرد، [[حد شرعی|حدّ]] آن صد ضربه شلاق است.<ref>برای نمونه ر.ک: محقق حلّی، شرائع الإسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۴۷؛ علامه حلّی، تحریر الأحکام الشرعیة، مؤسسه آل البیت(ع)، ج۲، ص۲۲۴.</ref> و در هر صورت، اگر مرتکب لواط، قبل از اثبات جُرمش، [[توبه]] کند حدّ از او ساقط میشود.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیله، مؤسسه دار العلم، ج۲، ص۴۷۰، م۸.</ref> | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
==فلسفه تحریم== | ==فلسفه تحریم== | ||
درباره حکمت حرمت لواط، در حدیثی به نقل از [[امام رضا(ع)]] آمده است: خداوند در آفرینش زنان و مردان آنها را با یکدیگر مرکب قرار داده و زنان را برای مردان و مطابق با طبع آنها آفریده است. جهت دیگر، آنکه این کار سبب انقطاع نسل و مفسده در تدبیر و نظم عالم میشود.<ref>ابن بابویه، عیون أخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۹۷؛ علل الشرایع، منشورات المكتبة الحيدرية، ج۲، ص۵۴۷</ref><br>[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] مفسر بزرگ شیعی در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان]] در تفسیر آیه «أَئِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبِيلَ» ترجمه :آيا شما با مردها درمىآميزيد و راه [توالد و تناسل] را قطع مىكنيد. سوره عنکبوت آیه ۲۹ منظور از قطع سبیل را مُهمل و بی اثر ساختن راه تولید نسل و کنایه از رویگردانی از زنان و روی آوردن به مردان دانسته است. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۶، ص۱۲۳.</ref> این در حالی است که قرآن از زنا و رابطه نامشروع مرد با زن تعبیر به راه بد و زشت کرده است «وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا ۖ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِيلًا »و به زنا نزديك مشويد، چرا كه آن همواره زشت و بد راهى است. سوره اسراء آیه ۳۲. در نتیجه لواط از نظر منطق قرآن آثار وضعی اش شدیدتر است زیرا بریدن راه تناسل و فرزندآوری است هر چند هر دو (لواط و زنا) از نظر قرآن فاحشه و معصیتی زشت و شنیع هستند.{{ | درباره حکمت حرمت لواط، در حدیثی به نقل از [[امام رضا(ع)]] آمده است: خداوند در آفرینش زنان و مردان آنها را با یکدیگر مرکب قرار داده و زنان را برای مردان و مطابق با طبع آنها آفریده است. جهت دیگر، آنکه این کار سبب انقطاع نسل و مفسده در تدبیر و نظم عالم میشود.<ref>ابن بابویه، عیون أخبار الرضا(ع)، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۹۷؛ علل الشرایع، منشورات المكتبة الحيدرية، ج۲، ص۵۴۷</ref><br>[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] مفسر بزرگ شیعی در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان]] در تفسیر آیه «أَئِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ وَتَقْطَعُونَ السَّبِيلَ» ترجمه :آيا شما با مردها درمىآميزيد و راه [توالد و تناسل] را قطع مىكنيد. سوره عنکبوت آیه ۲۹ منظور از قطع سبیل را مُهمل و بی اثر ساختن راه تولید نسل و کنایه از رویگردانی از زنان و روی آوردن به مردان دانسته است. <ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۶، ص۱۲۳.</ref> این در حالی است که قرآن از زنا و رابطه نامشروع مرد با زن تعبیر به راه بد و زشت کرده است «وَلَا تَقْرَبُوا الزِّنَا ۖ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِيلًا »و به زنا نزديك مشويد، چرا كه آن همواره زشت و بد راهى است. سوره اسراء آیه ۳۲. در نتیجه لواط از نظر منطق قرآن آثار وضعی اش شدیدتر است زیرا بریدن راه تناسل و فرزندآوری است هر چند هر دو (لواط و زنا) از نظر قرآن فاحشه و معصیتی زشت و شنیع هستند.{{یاد| سوره اسراء آیه ۳۲ وسوره نمل آیه ۵۴}}<ref>طباطبایی، المیزان، ج۱۸، ص۶۳، ج۱۳، ص۸۸.</ref> | ||
در [[تفسیر نمونه]] این مسأله چنین تبیین شده است: با توجه به این که احساسات جنسی مرد و زن، هم در اُرگانیسم بدن آنها مؤثر است و هم در روحیات و اخلاق ویژه آنان، روشن میشود از دست دادن احساسات طبیعی تا چه حد ضربه بر جسم و روح انسان وارد میسازد. حتی ممکن است افرادی که گرفتار چنین انحرافی هستند، چنان گرفتار ضعف جنسی و سردمزاجی شوند که دیگر قدرت بر تولید فرزند پیدا نکنند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۷ش، ج۹، ص۲۳۷.</ref> | در [[تفسیر نمونه]] این مسأله چنین تبیین شده است: با توجه به این که احساسات جنسی مرد و زن، هم در اُرگانیسم بدن آنها مؤثر است و هم در روحیات و اخلاق ویژه آنان، روشن میشود از دست دادن احساسات طبیعی تا چه حد ضربه بر جسم و روح انسان وارد میسازد. حتی ممکن است افرادی که گرفتار چنین انحرافی هستند، چنان گرفتار ضعف جنسی و سردمزاجی شوند که دیگر قدرت بر تولید فرزند پیدا نکنند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۷ش، ج۹، ص۲۳۷.</ref> | ||
ویرایش