Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۲۳۳
ویرایش
جز (←منابع) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{اعتقادات شیعه}} | {{اعتقادات شیعه}} | ||
'''صفات ذات و صفات فعل''' از تقسیمبندیهای [[صفات خدا]] در [[ | '''صفات ذات و صفات فعل''' از تقسیمبندیهای [[صفات خدا]] در [[کلام اسلامی]] است. در اصطلاح رایج، هرگاه برای انتزاع و فهم یک صفت از [[خداوند]] تنها لحاظ ذات او کافی باشد، آن صفت، صفت ذات خواهد بود و هرگاه برای این انتزاع لحاظ دو طرف -ذات پروردگار و مخلوق او- لازم باشد، آن صفت صفت فعل خواهد بود. برای نمونه، حیات، قدرت و علم از صفات ذات و خلق و رزق از صفات فعل هستند. | ||
== تعریف == | == تعریف == | ||
[[صفات خداوند]] از جهتی به صفات ذاتی و صفات فعلی تقسیم شدهاند. در تبیین چیستی صفات ذاتی و فعلی دو اصطلاح وجود دارد: | [[صفات خداوند]] از جهتی به صفات ذاتی و صفات فعلی تقسیم شدهاند. در تبیین چیستی صفات ذاتی و فعلی دو اصطلاح وجود دارد: | ||
===اصطلاح رایج=== | ===اصطلاح رایج=== | ||
صفات ذاتیه، صفاتی هستند که در توصیف ذات الهی به آنها، تنها تصور ذات کافی بوده و هر یک از آن صفات با توجه به نوعی از کمال، از [[ذات الهی]] انتزاع میشوند مانند حیات، | صفات ذاتیه، صفاتی هستند که در توصیف ذات الهی به آنها، تنها تصور ذات کافی بوده و هر یک از آن صفات با توجه به نوعی از کمال، از [[ذات الهی]] انتزاع میشوند مانند حیات، علم، قدرت و اراده. صفات فعلیه، صفاتی هستند که از رابطه [[خدا]] با مخلوقات انتزاع میشوند همچون خالقیت و رازقیت.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۷۴؛ ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی(۱)، نشرهاجر، ص۱۰۵.</ref> صفات ذاتی عین ذات و همچون ذات، قدیم و نامحدودند.{{مدرک}} این اصطلاح در کتب [[فلسفه]] و [[کلام]] رایجتر است.<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی(۱)، نشرهاجر، ص۱۰۶.</ref> | ||
===اصطلاح قدیمی=== | ===اصطلاح قدیمی=== | ||
هر صفتی که بتوان خداوند را به مقابل و ضد آن وصف کرد، صفت فعل است، و هر صفتی را که نتوان خداوند را به مقابل و ضد آن وصف کرد، صفت ذات است. بنابراین قدرت، علم و حیات از صفات ذاتی الهیاند، چون خداوند به مقابل و ضد آنها وصف نمیشود، زیرا مقابل آنها نقص وجودی است، ولی اراده از صفات ذات نخواهد بود، زیرا وصف خداوند به مقابل آن محال نیست، مثلاً گفته میشود خداوند ظلم به بندگان خود را اراده نکرده است. بر این اساس، عدل از صفات ذات الهی خواهد بود، ولی بنابر اصطلاح نخست از صفات فعل است. این اصطلاح محدث [[کلینی]] در کتاب [[اصول کافی]] بوده و بر این اساس [[حدیث|روایاتی]] که «[[اراده الهی|اراده]]» را از صفات فعل دانستهاند، تبیین کرده است.<ref> | هر صفتی که بتوان خداوند را به مقابل و ضد آن وصف کرد، صفت فعل است، و هر صفتی را که نتوان خداوند را به مقابل و ضد آن وصف کرد، صفت ذات است. بنابراین قدرت، علم و حیات از صفات ذاتی الهیاند، چون خداوند به مقابل و ضد آنها وصف نمیشود، زیرا مقابل آنها نقص وجودی است، ولی اراده از صفات ذات نخواهد بود، زیرا وصف خداوند به مقابل آن محال نیست، مثلاً گفته میشود خداوند ظلم به بندگان خود را اراده نکرده است. بر این اساس، عدل از صفات ذات الهی خواهد بود، ولی بنابر اصطلاح نخست از صفات فعل است.<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی(۱)، نشرهاجر، ص۱۰۵.</ref> این اصطلاح محدث [[کلینی]] در کتاب [[اصول کافی]] بوده<ref> کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، باب اراده، ص۸۶.</ref> و او بر این اساس [[حدیث|روایاتی]] که «[[اراده الهی|اراده]]» را از صفات فعل دانستهاند، تبیین کرده است.<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی(۱)، نشرهاجر، ص۱۰۶.</ref>[[سید شریف گرگانی]] نیز در کتاب تعریفات همین اصطلاح را آورده است. <ref> جرجانی، التعریفات، ۱۴۱۲ق، ص۹۵.</ref> | ||
==صفات ذاتی حقیقی و اضافی== | ==صفات ذاتی حقیقی و اضافی== | ||
صفات ذات را به دو گونهٔ حقیقی و اضافی تقسیم کردهاند. صفات ذاتی حقیقی آن است که حقیقتاً ذات به آن وصف میگردد مانند علم و قدرت، و صفت اضافی آن است که از صفات حقیقی انتزاع | صفات ذات را به دو گونهٔ حقیقی و اضافی تقسیم کردهاند. صفات ذاتی حقیقی آن است که حقیقتاً ذات به آن وصف میگردد مانند علم و قدرت، و صفت اضافی آن است که از صفات حقیقی انتزاع میشود؛ ولی خود حقیقتاً از صفات ذات نیست، مانند صفت عالمیت و قادریت، که از در نظر گرفتن نسبت علم و قدرت با ذات انتزاع شدهاند و ورای ذات و صفت علم و قدرت، حقیقتی ندارند.<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی(۱)، نشرهاجر، ص۱۰۵.</ref> | ||
صفت ذاتی حقیقی را به حقیقی محض و حقیقی ذات الاضافه تقسیم نمودهاند. حقیقی محض آن است که به چیزی جز ذات خداوند تعلق ندارد، مانند صفت حیات، و حقیقی ذات الاضافه آن است که به غیر ذات متعلق میشود مانند علم و قدرت. | صفت ذاتی حقیقی را به حقیقی محض و حقیقی ذات الاضافه تقسیم نمودهاند. حقیقی محض آن است که به چیزی جز ذات خداوند تعلق ندارد، مانند صفت حیات، و حقیقی ذات الاضافه آن است که به غیر ذات متعلق میشود مانند علم و قدرت.<ref>ربانی گلپایگانی، عقاید استدلالی(۱)، نشرهاجر، ص۱۰۶.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس2}} | {{پانویس2}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* جرجانی، میر سید شریف، التعریفات، تهران، انتشارات ناصرخسرو، ۱۴۱۲ق. | * جرجانی، میر سید شریف، التعریفات، تهران، انتشارات ناصرخسرو، ۱۴۱۲ق. | ||
* ربانی گلپایگانی، علی، عقاید استدلالی(۱)، قم، نشرهاجر. | |||
* کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق. | * کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق. | ||
* مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، تهران، شرکت چاپ و نشر بین الملل سازمان تبلیغات اسلامى، چاپ هفدهم، ۱۳۸۴ش. | * مصباح یزدی، محمدتقی، آموزش عقاید، تهران، شرکت چاپ و نشر بین الملل سازمان تبلیغات اسلامى، چاپ هفدهم، ۱۳۸۴ش. |