محمد بن عثمان عمری: تفاوت میان نسخهها
جز
←شیوه فعالیت
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Ahmadnazem (بحث | مشارکتها) جز (←شیوه فعالیت) |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
فرقه قرامطه به عنوان شاخهای از فرقه [[اسماعیلیه]]، نیز به شیعه ارتباط داشت و این ارتباط میتوانست مشکلاتی را برای [[امامیه]] ایجاد کند. به گفته جاسم حسین، تبلیغات قرامطه در رابطه با قیام [[قائم]]، حكومت را تحریک میكرد تا فعالیتهاى آنها را با [[غیبت امام دوازدهم]] مرتبط بداند و آن را به عنوان مرحله آمادگى براى قیام مهدی تلقى كند. وی معتقد است [[توقیعات امام زمان|توقیعی]] که از سوی امام زمان در لعن [[ابوالخطاب]] برای محمد بن عثمان صادر شد، ناظر به خطر قرامطه و برای نهی شیعیان از هر گونه ارتباط با آنان بوده است.<ref>جاسم حسین، تاریخ سیاسی امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۱۷۷و۱۷۸.</ref> | فرقه قرامطه به عنوان شاخهای از فرقه [[اسماعیلیه]]، نیز به شیعه ارتباط داشت و این ارتباط میتوانست مشکلاتی را برای [[امامیه]] ایجاد کند. به گفته جاسم حسین، تبلیغات قرامطه در رابطه با قیام [[قائم]]، حكومت را تحریک میكرد تا فعالیتهاى آنها را با [[غیبت امام دوازدهم]] مرتبط بداند و آن را به عنوان مرحله آمادگى براى قیام مهدی تلقى كند. وی معتقد است [[توقیعات امام زمان|توقیعی]] که از سوی امام زمان در لعن [[ابوالخطاب]] برای محمد بن عثمان صادر شد، ناظر به خطر قرامطه و برای نهی شیعیان از هر گونه ارتباط با آنان بوده است.<ref>جاسم حسین، تاریخ سیاسی امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۱۷۷و۱۷۸.</ref> | ||
==شیوه فعالیت == | ===شیوه فعالیت === | ||
محمد بن عثمان برای آنکه بتواند وظایف سفارت را به دور از هرگونه حساسیتزایی برای مخالفان انجام دهد، [[تقیه]] میکرد. او چنین وانمود میکرد که تصور حکومت عباسی درباره جانشین نداشتن امام عسکری درست است و به وکلای خود سفارش میکرد که فعالیتهای خود را با رعایت تقیه انجام دهند و مبادا اسم امام دوازدهم به میان آید، تا بدین وسیله ذهنیت حکومت به حال خود باقی بماند. این موضعگیری محمد بن عثمان برای آن بود تا حکومت آسودهخاطر باشد که شیعیان رهبر ندارند و قیام نمیکنند.<ref>جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۱۶۹.</ref> <ref>غفار زاده، زندگانی نواب خاص امام زمان، ۱۳۷۹ش، ص۲۲۷.</ref> | محمد بن عثمان برای آنکه بتواند وظایف سفارت را به دور از هرگونه حساسیتزایی برای مخالفان انجام دهد، [[تقیه]] میکرد. او چنین وانمود میکرد که تصور حکومت عباسی درباره جانشین نداشتن امام عسکری درست است و به وکلای خود سفارش میکرد که فعالیتهای خود را با رعایت تقیه انجام دهند و مبادا اسم امام دوازدهم به میان آید، تا بدین وسیله ذهنیت حکومت به حال خود باقی بماند. این موضعگیری محمد بن عثمان برای آن بود تا حکومت آسودهخاطر باشد که شیعیان رهبر ندارند و قیام نمیکنند.<ref>جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ۱۳۸۵ش، ص۱۶۹.</ref> <ref>غفار زاده، زندگانی نواب خاص امام زمان، ۱۳۷۹ش، ص۲۲۷.</ref> | ||