پرش به محتوا

حوقله: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۰۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۹ آوریل ۲۰۱۴
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mahboobi
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
==حوقله در روایات==
==حوقله در روایات==
===معنی===
===معنی===
[[علی (ع)]]، درباره معنای اين عبارت، گفته‌اند: ما چیزی از خود نداریم، جز قدرت و [[اختیار|اختیاری]] که خدا به ما ارزانی داشته (قدرت و اختيار ما ذاتی نيست)؛ پس چون قدرت به ما دهد، مکلف می‌شويم و اگر قدرت را از ما بگيرد [[تکليف]] را برمیدارد<ref>نهج‌البلاغة، حکمت 404</ref>.
[[علی (ع)]]، درباره معنای اين عبارت، گفته‌اند: ما چیزی از خود نداریم، جز قدرت و [[اختیار|اختیاری]] که خدا به ما ارزانی داشته (قدرت و اختيار ما ذاتی نيست)؛ پس چون قدرت به ما دهد، مکلف می‌شويم و اگر قدرت را از ما بگيرد [[تکليف]] را برمیدارد.<ref>نهج‌البلاغة، حکمت 404</ref>


احاديث ديگر، اين ذکر را اين‌گونه معنا کرده‌اند؛  ما هيچ نيرویی برای ترک [[معصيت]] یا انجام [[طاعت]]، جز با کمک خدا نداريم<ref>رک. به ابن‌بابويه، 1361ش، ص 21</ref>بنابراين، هرکس اين عبارت را بگويد کار خود را به خدا سپرده است<ref>همو، 1362ش، ج 1، ص 299</ref>.
احاديث ديگر، اين ذکر را اين‌گونه معنا کرده‌اند؛  ما هيچ نيرویی برای ترک [[معصيت]] یا انجام [[طاعت]]، جز با کمک خدا نداريم<ref>رک. به ابن‌بابويه، 1361ش، ص 21</ref>بنابراين، هرکس اين عبارت را بگويد کار خود را به خدا سپرده است.<ref>همو، 1362ش، ج 1، ص 299</ref>
===فضیلت===
===فضیلت===
احاديث بسياری در فضيلت اين ذکر نقل شده است و [[مسلمان|مسلمانان]] به بسيار گفتن آن توصيه شده‌اند<ref>رک. برقی، ج 1، ص 9، 11؛ متقی، ج 1، ص 453ـ459</ref>.
احاديث بسياری در فضيلت اين ذکر نقل شده است و [[مسلمان|مسلمانان]] به بسيار گفتن آن توصيه شده‌اند.<ref>رک. برقی، ج 1، ص 9، 11؛ متقی، ج 1، ص 453ـ459</ref>


اين ذکر از مصاديق [[باقیات صالحات|باقيات صالحات]] دانسته شده است<ref> سيوطی، الدرّالمنثور، ج 5، ص 348ـ351</ref>بنابر حديثی از [[محمد(ص)|پيامبر اکرم (ص)]] اين جمله گنجی از گنجهای بهشت است<ref>ابن‌حنبل، ج 2، ص 333؛ بخاری، ج 5، ص 75</ref>و نيز از ذکرهایی است که [[موسی کلیم الله|موسای نبی]]، هنگام شکافته شدن دريا بر زبان جاری کرد<ref>سيوطی، الدرّالمنثور، ج 6، ص270</ref>. همچنين [[امام حسین(ع)|امام حسين (ع)]] در روز [[عاشورا]] پيوسته اين ذکر را بر لب داشت<ref>رک. ابن‌شهرآشوب، ج 3، ص 258؛ ابن‌طاووس، ص70</ref>.
اين ذکر از مصاديق [[باقیات صالحات|باقيات صالحات]] دانسته شده است<ref> سيوطی، الدرّالمنثور، ج 5، ص 348ـ351</ref> بنابر حديثی از [[محمد(ص)|پيامبر اکرم (ص)]] اين جمله گنجی از گنجهای بهشت است<ref>ابن‌حنبل، ج 2، ص 333؛ بخاری، ج 5، ص 75</ref>و نيز از ذکرهایی است که [[موسی کلیم الله|موسای نبی]]، هنگام شکافته شدن دريا بر زبان جاری کرد.<ref>سيوطی، الدرّالمنثور، ج 6، ص270</ref> همچنين [[امام حسین(ع)|امام حسين (ع)]] در روز [[عاشورا]] پيوسته اين ذکر را بر لب داشت.<ref>رک. ابن‌شهرآشوب، ج 3، ص 258؛ ابن‌طاووس، ص70</ref>
===آثار===
===آثار===
در احاديث [[محمد(ص)|پيامبر]] و [[امامان]]، گفتن اين ذکر برای رفع وسوسه و حزن<ref>رک. الفقه المنسوب للامام الرضا (ع) ، ص 385</ref> و برطرف شدن بيماری و فقر<ref>کلينی، ج 2، ص 551، ج 8، ص 93</ref> سفارش شده.
در احاديث [[محمد(ص)|پيامبر]] و [[امامان]]، گفتن اين ذکر برای رفع وسوسه و حزن<ref>رک. الفقه المنسوب للامام الرضا (ع) ، ص 385</ref> و برطرف شدن بيماری و فقر<ref>کلينی، ج 2، ص 551، ج 8، ص 93</ref> سفارش شده.
===مواضع ذکر===
===مواضع ذکر===
در [[روایات]] به گفتن حوقله، پس از دعا و نمازهای [[نماز ظهر|ظهر]] و [[نماز مغرب|مغرب]]<ref>همان، ج 2، ص 521، 528؛ ابن‏بابويه، 1368ش، ص 9</ref>، هنگام خروج از منزل (کلينی، ج 2، ص 542) و پس از گفتن يا شنيدن حَی عَلی الصَّلوةِ، حَی عَلی الْفَلاحِ و حَی عَلی خَيرِ الْعَمَل در [[اذان]] سفارش شده‏است<ref>ابن‏حنبل، ج 4، ص 91ـ92؛ بخاری، ج 1، ص 152؛ طوسی، ج 1، ص 97</ref>.
در [[روایات]] به گفتن حوقله، پس از دعا و نمازهای [[نماز ظهر|ظهر]] و [[نماز مغرب|مغرب]]،<ref>همان، ج 2، ص 521، 528؛ ابن‏بابويه، 1368ش، ص 9</ref> هنگام خروج از منزل (کلينی، ج 2، ص 542) و پس از گفتن يا شنيدن حَی عَلی الصَّلوةِ، حَی عَلی الْفَلاحِ و حَی عَلی خَيرِ الْعَمَل در [[اذان]] سفارش شده‏است.<ref>ابن‏حنبل، ج 4، ص 91ـ92؛ بخاری، ج 1، ص 152؛ طوسی، ج 1، ص 97</ref>
==کاربرد در فارسی==
==کاربرد در فارسی==
واژه حوقله در فارسی نيز به‌کار رفته است<ref>برای نمونه، رک. وقار شيرازی، ص 137</ref>. در نظم و نثر فارسی، تعابير لاحول گويان و لاحول کنان و گفتن لاحول ولا قوّةالّا باللّه، برای راندن [[شیطان|شيطان]]، اظهار تعجب، اعتراض و نشان دادن ناخرسندی کاربرد دارد<ref>برای نمونه، رک. منوچهری، ص 196، 203؛ مولوی، ج 1، دفتر2، ص 258ـ261، بيت 206ـ250؛ سعدی، ص 154، بيت 2910، ص 157، بيت 2975؛ دهخدا، ذيل همين تعابير)</ref>.
واژه حوقله در فارسی نيز به‌کار رفته است.<ref>برای نمونه، رک. وقار شيرازی، ص 137</ref> در نظم و نثر فارسی، تعابير لاحول گويان و لاحول کنان و گفتن لاحول ولا قوّةالّا باللّه، برای راندن [[شیطان|شيطان]]، اظهار تعجب، اعتراض و نشان دادن ناخرسندی کاربرد دارد.<ref>برای نمونه، رک. منوچهری، ص 196، 203؛ مولوی، ج 1، دفتر2، ص 258ـ261، بيت 206ـ250؛ سعدی، ص 154، بيت 2910، ص 157، بيت 2975؛ دهخدا، ذيل همين تعابير)</ref>


==شرح حوقله==
==شرح حوقله==
جلال‌الدين سيوطی در کتاب شرح الحوقلة و الحيعلة به توضيح درباره اين ذکر و فضيلت آن پرداخته است<ref>رک. به حاجی‌خليفه، ج 2، ستون1040</ref>.
جلال‌الدين سيوطی در کتاب شرح الحوقلة و الحيعلة به توضيح درباره اين ذکر و فضيلت آن پرداخته است.<ref>رک. به حاجی‌خليفه، ج 2، ستون1040</ref>
==پانویس==
== منابع ==
<references />
==منابع==
#ابن‌بابويه، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، قم 1368ش.
#همو، کتاب‌الخصال، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم 1362ش.
#همو، معانی‌الاخبار، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم 1361ش.
#ابن‌حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل، بيروت: دارصادر، (بیتا.).
#ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، نجف 1956.
#ابن‌طاووس، مقتل‌الحسين عليه‌السلام، المسمی باللهوف فی قتلی‌الطفوف، قم ( 1417).
#محمدبن اسماعيل بخاری، صحيح‌البخاری، (چاپ محمد ذهنی‌افندی)، استانبول 1401/1981.
#احمدبن محمد برقی، کتاب‌المحاسن، چاپ جلال‌الدين محدث ارموی، تهران 1330ش.
#حاجی‌خليفه.
#دهخدا.
#مصلح‌بن عبداللّه سعدی، بوستان سعدی: سعدی‌نامه، چاپ غلامحسين يوسفی، تهران 1363ش.
#عبدالرحمان‌بن ابی‌بکر سيوطی، الدرّ المنثور فی التفسير بالمأثور، چاپ نجدت نجيب، بيروت 1421/2001.
#محمدبن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الامامية، ج 1، چاپ محمدتقی کشفی، تهران 1387.
#علی‌بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهج‌البلاغة، چاپ صبحی صالح، قاهره 1411/1991.
#الفقه‌المنسوب للامام الرضا عليه‌السلام، و المشتهر ب فقه الرضا، مشهد : مؤسسة آل‌البيت، 1406.
#کلينی.
#علی‌بن حسام الدين متقی، کنز العُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، چاپ بکری حيّانی و صفوة سقا، بيروت 1409/1989.
#احمدبن قوص منوچهری، ديوان، چاپ محمد دبير سياقی، تهران 1375ش.
#جلال الدين محمدبن محمد مولوی، مثنوی معنوی، تصحيح رينولدآلن نيکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران 1363ش.
#احمدبن محمد شفيع وقار شيرازی، محاکمه انسان و حيوان «مرغزار»، چاپ محمد فاضلی، مشهد 1372ش.


{{ستون-شروع}}
{{col-begin}}
{{راست‌چین}}
* ابن‌بابويه، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، قم 1368ش.
* ابن‌بابويه، کتاب‌الخصال، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم 1362ش.
* ابن‌بابويه، معانی‌الاخبار، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم 1361ش.
* ابن‌حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل، بيروت: دارصادر، بی تا.
* ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، نجف 1956.
* ابن‌طاووس، مقتل‌الحسين عليه‌السلام، المسمی باللهوف فی قتلی‌الطفوف، قم ( 1417).
* محمدبن اسماعيل بخاری، صحيح‌البخاری، (چاپ محمد ذهنی‌افندی)، استانبول 1401/1981.
* احمدبن محمد برقی، کتاب‌المحاسن، چاپ جلال‌الدين محدث ارموی، تهران 1330ش.
* حاجی‌خليفه.
* دهخدا.
* مصلح‌بن عبداللّه سعدی، بوستان سعدی: سعدی‌نامه، چاپ غلامحسين يوسفی، تهران 1363ش.
* عبدالرحمان‌بن ابی‌بکر سيوطی، الدرّ المنثور فی التفسير بالمأثور، چاپ نجدت نجيب، بيروت 1421/2001.
* محمدبن حسن طوسی، المبسوط فی فقه الامامية، ج 1، چاپ محمدتقی کشفی، تهران 1387.
* علی‌بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهج‌البلاغة، چاپ صبحی صالح، قاهره 1411/1991.
* الفقه‌المنسوب للامام الرضا عليه‌السلام، و المشتهر ب فقه الرضا، مشهد : مؤسسة آل‌البيت، 1406.
* کلينی.
* علی‌بن حسام الدين متقی، کنز العُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، چاپ بکری حيّانی و صفوة سقا، بيروت 1409/1989.
* احمدبن قوص منوچهری، ديوان، چاپ محمد دبير سياقی، تهران 1375ش.
* جلال الدين محمدبن محمد مولوی، مثنوی معنوی، تصحيح رينولدآلن نيکلسون، چاپ نصراللّه پورجوادی، تهران 1363ش.
* احمدبن محمد شفيع وقار شيرازی، محاکمه انسان و حيوان «مرغزار»، چاپ محمد فاضلی، مشهد 1372ش.
{{col-end}}
{{پایان}}
==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
*منبع مقاله [http://lib.eshia.ir/23019/14/6653 دانشنامه جهان اسلام]
*منبع مقاله [http://lib.eshia.ir/23019/14/6653 دانشنامه جهان اسلام]
کاربر ناشناس