Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۵۲
ویرایش
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
عقل اول، به معنای اولین مخلوق خداوند بوده و مبتنی بر دیدگاه حکمت مشاء، از چگونگی صدور کثرات از ذات خداوند است.<ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ ش، ج۱، ص۳۴۰.</ref> | عقل اول، به معنای اولین مخلوق خداوند بوده و مبتنی بر دیدگاه حکمت مشاء، از چگونگی صدور کثرات از ذات خداوند است.<ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۷۳ ش، ج۱، ص۳۴۰.</ref> | ||
از منظر فیلسوفان مشاء، معلول خاص، فقط از علت خاص، سر میزند و علت خاص، تنها معلولی خاص را به وجود میآورد که از آن با عنوان اصل سنخیت میان علت و معلول یاد میکنند.<ref>طباطبائی، | از منظر فیلسوفان مشاء، معلول خاص، فقط از علت خاص، سر میزند و علت خاص، تنها معلولی خاص را به وجود میآورد که از آن با عنوان اصل سنخیت میان علت و معلول یاد میکنند.<ref>طباطبائی، اصول فلسفه و روش رئالیسم، ۱۳۶۸ش، ص۵۱۰.</ref> ازاینرو، اگر علت فاعلی واحد بسیط باشد و هیچ گونه جزء و ابعادی نداشته باشد، صدور کثرت به صورت مستقیم از آن محال است.<ref>«[http://www.eshia.ir/feqh/archive/text/rabani/kalam/91/911107/ درس کلام استاد ربانی]»، سایت مدرسه فقاهت.</ref> | ||
در حکمت مشاء، اثبات وجود عقل اول بر [[قاعده الواحد]] استوار است<ref>خاتمی، فرهنگ علم کلام، ۱۳۷۰ش، ص۱۴۴.</ref> و گویای این حقیقت است که از علت واحد بسیط جز یک معلول به نحو بلاواسطه صادر نمیشود که از این معلول بی واسطه با عناوینی چون «عقل اول» و «صادر اول» یاد میکنند.<ref>خاتمی، فرهنگ علم کلام، ۱۳۷۰ش، ص۱۴۴.</ref> | در حکمت مشاء، اثبات وجود عقل اول بر [[قاعده الواحد]] استوار است<ref>خاتمی، فرهنگ علم کلام، ۱۳۷۰ش، ص۱۴۴.</ref> و گویای این حقیقت است که از علت واحد بسیط جز یک معلول به نحو بلاواسطه صادر نمیشود که از این معلول بی واسطه با عناوینی چون «عقل اول» و «صادر اول» یاد میکنند.<ref>خاتمی، فرهنگ علم کلام، ۱۳۷۰ش، ص۱۴۴.</ref> |