پرش به محتوا

بیع الخیار: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:
به تصریح فقیهان امامیه، مدت‌زمان تعیین‌شده برای برگرداندن کالا و مبلغ آن، می‌تواند هر مقداری باشد.<ref>علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۵۹</ref> [[علامه حلی]] تصریح می‌کند در صورتی که مدت‌زمان شرط به پایان برسد و فروشنده مبلغ را برنگرداند، معامله قطعی می‌شود و دیگر امکان [[فسخ معامله|فسخ]] وجود ندارد.<ref>علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۶۰.</ref> [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] و دیگر فقیهان، بیع الخیار را یکی از مصادیق [[خیار شرط]] (داشتن حق فسخ معامله، از طریق شرط کردن) دانسته‌اند.<ref>شیخ انصاری، المکاسب، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۵۴؛ سبحانی، دراسات موجزه فی الخیارات والشروط، ۱۴۲۳ق، ص۲۸.</ref>
به تصریح فقیهان امامیه، مدت‌زمان تعیین‌شده برای برگرداندن کالا و مبلغ آن، می‌تواند هر مقداری باشد.<ref>علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۵۹</ref> [[علامه حلی]] تصریح می‌کند در صورتی که مدت‌زمان شرط به پایان برسد و فروشنده مبلغ را برنگرداند، معامله قطعی می‌شود و دیگر امکان [[فسخ معامله|فسخ]] وجود ندارد.<ref>علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۶۰.</ref> [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] و دیگر فقیهان، بیع الخیار را یکی از مصادیق [[خیار شرط]] (داشتن حق فسخ معامله، از طریق شرط کردن) دانسته‌اند.<ref>شیخ انصاری، المکاسب، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۵۴؛ سبحانی، دراسات موجزه فی الخیارات والشروط، ۱۴۲۳ق، ص۲۸.</ref>


=== دیدگاه اهل سنت ===
==مستندات حکم==
[[مجتهد|فقهای امامیه]] برای ثبوت بیع الخیار ادله مختلفی ارائه کرده‌اند. از جمله:
* [[اجماع|اجماع فقیهان]].<ref>مروارید، الینابیع الفقهیه، ۱۴۱۰ق، ج۳۵، ص۵.</ref>
* دلائل عامی که بر وفای به شرط تأکید دارند. مانند: المؤمنون عند شروطهم؛ مؤمنان به شروط خود وفا می‌کنند.<ref>فاضل لنکرانی، [http://fazellankarani.com/persian/lesson/2518/ «مکاسب/خیارات»]، وبگاه محمدجواد فاضل لنکرانی.</ref>
* روایات خاص و [[خبر مستفیض|مُستَفیضی]] همچون مُوَثَّقه اسحاق بن عمار<ref>شیخ انصاری، المکاسب، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۵۴.</ref> و روایت منقول از [[امام محمد باقر علیه‌السلام|امام باقر(ع)]] که می‌گوید: اگر کالایی را به صورت مشروط به کسی فروختی و سپس آن را برگرداند، مالش را به او برگردان. اما اگر آن را برنگرداند، معامله قطعی می‌شود.<ref>علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۵۹؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۱۸، ص۱۹.</ref>
 
== دیدگاه اهل سنت ==
[[ابوحنیفه|ابوحَنیفه]] و [[مالک بن انس|مالک بن اَنَس]] معتقدند به هر نوع بیعی که در آن شرطِ خیار شده باشد، به آن بیع الخیار گفته می‌شود؛<ref>شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۹.</ref> با این تفاوت که [[ابوحنیفه]] مدت آن را حداکثر سه روز و مالک، بسته به نوع کالا و زمان لازم برای پی‌بردن به عیوب آن، از یک روز تا یک هفته دانسته است.<ref>ابن حزم اندلسی، المحلی بالآثار، بیروت، ج۷، ص۲۶۰.</ref> طبق نظر [[محمد بن ادریس شافعی|شافعی]]، هر بیعی که در آن [[خیار مجلس]] اسقاط شده باشد، بیع الخیار نامیده می‌شود.<ref>شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۹؛ ماوردی، الحاوی الکبیر، ۱۴۱۹ق، ج۱۵، ص۴۰۶.</ref>
[[ابوحنیفه|ابوحَنیفه]] و [[مالک بن انس|مالک بن اَنَس]] معتقدند به هر نوع بیعی که در آن شرطِ خیار شده باشد، به آن بیع الخیار گفته می‌شود؛<ref>شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۹.</ref> با این تفاوت که [[ابوحنیفه]] مدت آن را حداکثر سه روز و مالک، بسته به نوع کالا و زمان لازم برای پی‌بردن به عیوب آن، از یک روز تا یک هفته دانسته است.<ref>ابن حزم اندلسی، المحلی بالآثار، بیروت، ج۷، ص۲۶۰.</ref> طبق نظر [[محمد بن ادریس شافعی|شافعی]]، هر بیعی که در آن [[خیار مجلس]] اسقاط شده باشد، بیع الخیار نامیده می‌شود.<ref>شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۹؛ ماوردی، الحاوی الکبیر، ۱۴۱۹ق، ج۱۵، ص۴۰۶.</ref>


خط ۱۹: خط ۲۵:


محل استناد اهل‌سنت، [[حدیث نبوی|روایتی نبوی]] است که [[مالک بن انس]] آن را در [[موطأ|کتاب مُوَطَّأ]] خود نقل کرده است. در این روایت آمده است که خریدار و فروشنده تا زمانی که متفرق نشده‌اند، می‌توانند معامله را فسخ کنند؛ مگر در بیع الخیار.<ref>ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۳۳.</ref> شارحان حدیث و فقهای اهل سنت درباره منظور [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] از عبارت «الا بیع الخیار» معانی متفاوتی ارائه کرده‌اند.<ref>ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۳۳.</ref>
محل استناد اهل‌سنت، [[حدیث نبوی|روایتی نبوی]] است که [[مالک بن انس]] آن را در [[موطأ|کتاب مُوَطَّأ]] خود نقل کرده است. در این روایت آمده است که خریدار و فروشنده تا زمانی که متفرق نشده‌اند، می‌توانند معامله را فسخ کنند؛ مگر در بیع الخیار.<ref>ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۳۳.</ref> شارحان حدیث و فقهای اهل سنت درباره منظور [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] از عبارت «الا بیع الخیار» معانی متفاوتی ارائه کرده‌اند.<ref>ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۳۳۳.</ref>
==مستندات حکم==
[[مجتهد|فقهای امامیه]] برای ثبوت بیع الخیار ادله مختلفی ارائه کرده‌اند. از جمله:
* [[اجماع|اجماع فقیهان]].<ref>مروارید، الینابیع الفقهیه، ۱۴۱۰ق، ج۳۵، ص۵.</ref>
* دلائل عامی که بر وفای به شرط تأکید دارند. مانند: المؤمنون عند شروطهم؛ مؤمنان به شروط خود وفا می‌کنند.<ref>فاضل لنکرانی، [http://fazellankarani.com/persian/lesson/2518/ «مکاسب/خیارات»]، وبگاه محمدجواد فاضل لنکرانی.</ref>
* روایات خاص و [[خبر مستفیض|مُستَفیضی]] همچون مُوَثَّقه اسحاق بن عمار<ref>شیخ انصاری، المکاسب، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۵۴.</ref> و روایت منقول از [[امام محمد باقر علیه‌السلام|امام باقر(ع)]] که می‌گوید: اگر کالایی را به صورت مشروط به کسی فروختی و سپس آن را برگرداند، مالش را به او برگردان. اما اگر آن را برنگرداند، معامله قطعی می‌شود.<ref>علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۵۹؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۱۸، ص۱۹.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
confirmed، protected، templateeditor
۷٬۷۱۳

ویرایش