قاعده جب: تفاوت میان نسخهها
←جایگاه و اهمیت
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
E.keshavarzi (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==جایگاه و اهمیت== | ==جایگاه و اهمیت== | ||
قاعده جَبّ، [[قواعد فقهی|قاعدهای فقهی]] است درباره کافرانی که مسلمان میشوند.<ref>مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۱۷۱.</ref> بر اساس این قاعده گذشته کافران تأثیری در آینده آنان ندارد؛ چرا که اسلام گذشته را از آینده قطع میکند.<ref>بجنوردی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۵۰.</ref> بنا به تصریح [[سید محمدکاظم یزدی]]، این قاعده فقط [[کفر|کافر اصلی]] را شامل میشود؛ یعنی کسی که برای اولین بار مسلمان شده، نه کسی که مسلمان بوده، [[مرتد]] شده و دوباره توبه کرده است.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۶۵.</ref> | قاعده جَبّ، [[قواعد فقهی|قاعدهای فقهی]] است درباره کافرانی که مسلمان میشوند.<ref>مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۱۷۱.</ref> بر اساس این قاعده گذشته کافران تأثیری در آینده آنان ندارد؛ چرا که اسلام گذشته را از آینده قطع میکند.<ref>بجنوردی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۵۰.</ref> بنا به تصریح [[سید محمدکاظم یزدی]]، این قاعده فقط [[کفر|کافر اصلی]] را شامل میشود؛ یعنی کسی که برای اولین بار مسلمان شده، نه کسی که مسلمان بوده، [[مرتد]] شده و دوباره توبه کرده است.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۶۵.</ref> | ||
بر اساس دیدگاه [[سید ابوالقاسم خویی]]، فقیه و مرجع تقلید شیعه، مشهورِ [[فقهای شیعه|فقیهان]] معتقدند که غیرمسلمانان مانند مسلمانان همچنان که به [[اصول عقاید]] تکلیف دارند، به [[فروع دین|فروع]] (احکام شرعی) نیز مکلَّف هستند؛<ref>خویی، موسوعة الإمام الخویی، ۱۴۱۸ق، ج۲۳، ص۱۲۸.</ref> لذا وی و گروه دیگری از فقیهان، دیدگاه مشهور را نپذیرفتهاند.<ref>خویی، موسوعة الإمام الخویی، ۱۴۱۸ق، ج۲۳، ص۱۲۸؛ سیفی، مبانی الفقه الفعال فی القواعد الفقهیه، ۱۴۲۵ق، ج۳، ص۷۷.</ref> | |||
همچنین بنابر گفته فقیهان شیعه، قاعده جبّ فقط آن دسته از تکالیف عبادی را در برمیگیرد که مربوط به [[حقوق الهی]] است و اگر عملی مانند [[سرقت]] هر دو جنبه حق الهی و [[حق الناس|حق مردم]] را داشته باشد، اجرای [[حد شرعی|حدّ]] که حقالله است برداشته میشود، ولی جنبه حقالناس آن، مشمول این قاعده نیست؛<ref>مرعشی نجفی، القصاص علی ضوء القرآن و السنة، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۰۲؛ فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیه، ۱۴۱۶ق، ص۲۶۶-۲۶۷.</ref> [[جعفرسبحانی]]، فقیه شیعه در قرن پانزدهم هجری توضیح میدهد که این قاعده امتنانی است که با هدف [[نفی حرج|برداشتن سختی شدید]] و بر اساس [[قاعده لاضرر|قاعده نفی ضرر]] تشریع شده است<ref>سبحانی تبریزی، الإیضاحات السنیة، ۱۴۳۶ق، ج۳، ص۷۴.</ref>، و برداشته شدن حقالناس از عهده افراد، باعث ضایع شدن حقوق دیگران شده و دیگر امتنانی در بین نخواهد بود.<ref>سبحانی تبریزی، الإیضاحات السنیة، ۱۴۳۶ق، ج۳، ص۷۴؛ مجدخوانی، فخلعی و دیگران، «مفهومشناسی امتنان و سنجش با واژگان مشابه»، ص۶۰۱.</ref> | همچنین بنابر گفته فقیهان شیعه، قاعده جبّ فقط آن دسته از تکالیف عبادی را در برمیگیرد که مربوط به [[حقوق الهی]] است و اگر عملی مانند [[سرقت]] هر دو جنبه حق الهی و [[حق الناس|حق مردم]] را داشته باشد، اجرای [[حد شرعی|حدّ]] که حقالله است برداشته میشود، ولی جنبه حقالناس آن، مشمول این قاعده نیست؛<ref>مرعشی نجفی، القصاص علی ضوء القرآن و السنة، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۰۲؛ فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیه، ۱۴۱۶ق، ص۲۶۶-۲۶۷.</ref> [[جعفرسبحانی]]، فقیه شیعه در قرن پانزدهم هجری توضیح میدهد که این قاعده امتنانی است که با هدف [[نفی حرج|برداشتن سختی شدید]] و بر اساس [[قاعده لاضرر|قاعده نفی ضرر]] تشریع شده است<ref>سبحانی تبریزی، الإیضاحات السنیة، ۱۴۳۶ق، ج۳، ص۷۴.</ref>، و برداشته شدن حقالناس از عهده افراد، باعث ضایع شدن حقوق دیگران شده و دیگر امتنانی در بین نخواهد بود.<ref>سبحانی تبریزی، الإیضاحات السنیة، ۱۴۳۶ق، ج۳، ص۷۴؛ مجدخوانی، فخلعی و دیگران، «مفهومشناسی امتنان و سنجش با واژگان مشابه»، ص۶۰۱.</ref> | ||
خط ۱۱: | خط ۱۳: | ||
===مفهومشناسی=== | ===مفهومشناسی=== | ||
قاعده جَبّ در فقه شیعه اصلی است که بر پایه آن، اگر کافر یا مشرک پیش از مسلمانشدن کاری انجام داده یا سخن ناروایی گفته و یا اعتقاد باطلی داشته که در [[دین اسلام]] [[عقاب|مجازات]] دارد، با مسلمان شدن بخشیده شده و نیازی به جبران ندارد.<ref>بجنوردی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۵۰.</ref> این واژه در لغت بهمعنای قطعکردن، بریدن و نادیدهگرفتن به کار رفته است.<ref>ابناثیر، النهایة، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۲۳۳و۲۳۴ | قاعده جَبّ در فقه شیعه اصلی است که بر پایه آن، اگر کافر یا مشرک پیش از مسلمانشدن کاری انجام داده یا سخن ناروایی گفته و یا اعتقاد باطلی داشته که در [[دین اسلام]] [[عقاب|مجازات]] دارد، با مسلمان شدن بخشیده شده و نیازی به جبران ندارد.<ref>بجنوردی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۵۰.</ref> | ||
این واژه در لغت بهمعنای قطعکردن، بریدن و نادیدهگرفتن به کار رفته است.<ref>ابناثیر، النهایة، ۱۳۶۷ش، ج۱، ص۲۳۳و۲۳۴.</ref> | |||
==ادله و مستندات== | ==ادله و مستندات== | ||
برای توجیه شرعی این قاعده، به دلایلی از آیات قرآن، احادیث، سیره نبوی و | برای توجیه شرعی این قاعده، به دلایلی از آیات قرآن، احادیث، سیره نبوی و بناء عقلا استناد شده است. | ||
===آیات=== | ===آیات=== | ||
معروفترین آیهای که فقها برای اثبات قاعده جب به آن استناد نمودهاند، [[آیه]] ۳۸ [[سوره انفال]] است: «قُلْ لِلَّذِینَ کفَرُوا إِنْ ینْتَهُوا یغْفَرْ لَهُمْ مٰا قَدْ سَلَفَ وَ إِنْ یعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِینَ.»<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۲۵۹؛ آقاضیاء عراقی، شرح تبصرة المتعلمین، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۳۶۱؛ منتظری، کتاب الزکاة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۳۷.</ref>{{یادداشت|به آنها که کافر شدند بگو: چنانچه از مخالفت باز ایستند، (و ایمان آورند،) گذشته آنها بخشوده خواهد شد؛ و اگر به اعمال سابق بازگردند، سنّت خداوند در گذشتگان، درباره آنها جاری میشود؛ و حکم نابودی آنان صادر میگردد (مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۱۸۱.)}} [[مقدس اردبیلی]] در کتاب [[مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان (کتاب)|مجمع الفائدة و البرهان]] گفته است که این آیه فقط شامل بخشش [[گناهان|گناهانی]] میشود که فرد در حال [[کفر]] انجام داده است؛ و [[واجب]] نبودنِ قضای عباداتِ انجامنشده پس از مسلمانشدن، از این آیه فهمیده نمیشود.<ref>مقدس اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۲۳۶.</ref> آیه ۲۲ [[سوره نساء]] و آیه ۹۵ [[سوره مائده]] از دیگر مستندات این قاعده هستند.<ref>مصطفوی، مائة قاعدة فقهیة، ۱۴۲۱ق، ص۴۱.</ref> | معروفترین آیهای که فقها برای اثبات قاعده جب به آن استناد نمودهاند، [[آیه]] ۳۸ [[سوره انفال]] است: «قُلْ لِلَّذِینَ کفَرُوا إِنْ ینْتَهُوا یغْفَرْ لَهُمْ مٰا قَدْ سَلَفَ وَ إِنْ یعُودُوا فَقَدْ مَضَتْ سُنَّتُ الْأَوَّلِینَ.»<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۲۵۹؛ آقاضیاء عراقی، شرح تبصرة المتعلمین، ۱۴۱۴ق، ج۴، ص۳۶۱؛ منتظری، کتاب الزکاة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۳۷.</ref>{{یادداشت|به آنها که کافر شدند بگو: چنانچه از مخالفت باز ایستند، (و ایمان آورند،) گذشته آنها بخشوده خواهد شد؛ و اگر به اعمال سابق بازگردند، سنّت خداوند در گذشتگان، درباره آنها جاری میشود؛ و حکم نابودی آنان صادر میگردد (مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۱۸۱.)}} [[مقدس اردبیلی]] در کتاب [[مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان (کتاب)|مجمع الفائدة و البرهان]] گفته است که این آیه فقط شامل بخشش [[گناهان|گناهانی]] میشود که فرد در حال [[کفر]] انجام داده است؛ و [[واجب]] نبودنِ قضای عباداتِ انجامنشده پس از مسلمانشدن، از این آیه فهمیده نمیشود.<ref>مقدس اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۲۳۶.</ref> آیه ۲۲ [[سوره نساء]] و آیه ۹۵ [[سوره مائده]] از دیگر مستندات این قاعده هستند.<ref>مصطفوی، مائة قاعدة فقهیة، ۱۴۲۱ق، ص۴۱.</ref> | ||
===روایات=== | ===روایات و سیره نبوی=== | ||
حدیث «الإسلامُ یجُبُّ ما قَبلَهُ» مشهورترین حدیثی است که برای توجیه شرعی این قاعده استفاده شده است.<ref>فقیه، قواعد الفقیه، ۱۴۰۷ق، ص۱۶۶؛ علامه حلّی، نهایة الإحکام، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۰۸؛ شیخ انصاری، کتاب الصوم، ۱۴۱۳ق، ص۱۹۵.</ref> بهگفته [[محمدرضا مبلغی|محمدرضا مُبلّغی]]، از مدرسان حوزه علمیه قم، [[فقها]] این [[حدیث]] را از لحاظ سندی ضعیف و مورد خدشه میدانند<ref>مبلّغی، «بررسی قاعدۀ جَبّ با نگاهی تاریخی و تطبیقی»، ص۱۱۴.</ref> اما [[صاحب جواهر]] بر این باور است که عملنمودن به این حدیث، [[ضعف سند]] و دلالتِ آن را جبران کرده، و از سوی دیگر مضمون آن نیز با [[آیه]] ۳۸ [[سوره انفال]] موافق است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۶۲.</ref> زارعی سبزواری، پژوهشگر [[فقه]]، در توجیه شرعی این قاعده، به روایتی از [[امام علی(ع)]] که «مسلمان شدنْ گذشته را منهدم میکند»،<ref>ابنحیون، شرح الأخبار، ۱۴۰۹ق، ج۲،ص۳۱۷.</ref> استناد نموده است.<ref>زارعی سبزواری، القواعد الفقهیة، ۱۴۳۰ق، ج۹، ص۳۳۰.</ref> [[علیاکبر فیض مشکینی|علی مشکینی]] فقیه قرن چهاردهم نیز ضمن شمردن دلایلی که برای این قاعده استفاده شده، به حدیثی از پیامبر(ص) در [[صحیح مسلم (کتاب)|صحیح مسلم]] و همچنین حدیثی از [[امام محمد باقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]] اشاره کرده است.<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه، ۱۳۹۲ش، ص۱۹۱.</ref> | حدیث «الإسلامُ یجُبُّ ما قَبلَهُ» مشهورترین حدیثی است که برای توجیه شرعی این قاعده استفاده شده است.<ref>فقیه، قواعد الفقیه، ۱۴۰۷ق، ص۱۶۶؛ علامه حلّی، نهایة الإحکام، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۰۸؛ شیخ انصاری، کتاب الصوم، ۱۴۱۳ق، ص۱۹۵.</ref> بهگفته [[محمدرضا مبلغی|محمدرضا مُبلّغی]]، از مدرسان حوزه علمیه قم، [[فقها]] این [[حدیث]] را از لحاظ سندی ضعیف و مورد خدشه میدانند<ref>مبلّغی، «بررسی قاعدۀ جَبّ با نگاهی تاریخی و تطبیقی»، ص۱۱۴.</ref> اما [[صاحب جواهر]] بر این باور است که عملنمودن به این حدیث، [[ضعف سند]] و دلالتِ آن را جبران کرده، و از سوی دیگر مضمون آن نیز با [[آیه]] ۳۸ [[سوره انفال]] موافق است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۶۲.</ref> زارعی سبزواری، پژوهشگر [[فقه]]، در توجیه شرعی این قاعده، به روایتی از [[امام علی(ع)]] که «مسلمان شدنْ گذشته را منهدم میکند»،<ref>ابنحیون، شرح الأخبار، ۱۴۰۹ق، ج۲،ص۳۱۷.</ref> استناد نموده است.<ref>زارعی سبزواری، القواعد الفقهیة، ۱۴۳۰ق، ج۹، ص۳۳۰.</ref> [[علیاکبر فیض مشکینی|علی مشکینی]] فقیه قرن چهاردهم نیز ضمن شمردن دلایلی که برای این قاعده استفاده شده، به حدیثی از پیامبر(ص) در [[صحیح مسلم (کتاب)|صحیح مسلم]] و همچنین حدیثی از [[امام محمد باقر علیهالسلام|امام باقر(ع)]] اشاره کرده است.<ref>مشکینی، مصطلحات الفقه، ۱۳۹۲ش، ص۱۹۱.</ref> | ||
مطابق نظر [[محمدحسین کاشفالغطاء]]، از مراجع تقلید [[نجف]]، افراد تازهمسلمان در [[سیره نبوی|سیره پیامبر اکرم(ص)]] به [[قضاء]] و جبرانِ عبادتها و واجباتِ مالی که در دوران کفر از آنان فوت شده بود مُلزَم نمیشدند.<ref>کاشف الغطاء، تحریر المجلة، ۱۳۵۹ق، ج۱، ص۹۳.</ref> [[محمد فاضل لنکرانی]] از مراجع تقلید شیعه معتقد است هدف رسول خدا(ص) از این رفتار آسانگرفتن و تشویق کُفّار به پذیرفتن [[اسلام]] بوده است، مانند ماجرای مسلمان شدن [[مغیرة بن شعبه]] و [[عمرو بن عاص]] که از گذشته آنها چشمپوشی شد.<ref>فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیه، ۱۴۱۶ق، ص۲۶۱-۲۶۲.</ref> | مطابق نظر [[محمدحسین کاشفالغطاء]]، از مراجع تقلید [[نجف]]، افراد تازهمسلمان در [[سیره نبوی|سیره پیامبر اکرم(ص)]] به [[قضاء]] و جبرانِ عبادتها و واجباتِ مالی که در دوران کفر از آنان فوت شده بود مُلزَم نمیشدند.<ref>کاشف الغطاء، تحریر المجلة، ۱۳۵۹ق، ج۱، ص۹۳.</ref> [[محمد فاضل لنکرانی]] از مراجع تقلید شیعه معتقد است هدف رسول خدا(ص) از این رفتار آسانگرفتن و تشویق کُفّار به پذیرفتن [[اسلام]] بوده است، مانند ماجرای مسلمان شدن [[مغیرة بن شعبه]] و [[عمرو بن عاص]] که از گذشته آنها چشمپوشی شد.<ref>فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیه، ۱۴۱۶ق، ص۲۶۱-۲۶۲.</ref> | ||
=== بناء عقلا === | |||
[[ناصر مکارم شیرازی]] بر این باور است که [[سیره عقلاء|بنای عقلا]] که مورد تأیید [[شارع]] نیز بوده، قوانین را عطف بما سَبَق (قوانین وضعشده توسط عقلا شامل موارد گذشته نمیشود) نمیکنند.<ref>مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۱۸۸.</ref> | [[ناصر مکارم شیرازی]] بر این باور است که [[سیره عقلاء|بنای عقلا]] که مورد تأیید [[شارع]] نیز بوده، قوانین را عطف بما سَبَق (قوانین وضعشده توسط عقلا شامل موارد گذشته نمیشود) نمیکنند.<ref>مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۱۸۸.</ref> | ||
خط ۳۱: | خط ۳۵: | ||
# '''آثار شرک''': بر اساس دیدگاه [[سید محمدهادی میلانی]] از [[مراجع تقلید شیعه]] بعد از مسلمان شدن کافر، آثار خود [[شرک]] و کفر، مانند [[نجاست]] و گناهانی که به او نسبت داده شده، برداشته میشود.<ref>میلانی، محاضرات فی فقه الإمامیة، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۸۰.</ref> | # '''آثار شرک''': بر اساس دیدگاه [[سید محمدهادی میلانی]] از [[مراجع تقلید شیعه]] بعد از مسلمان شدن کافر، آثار خود [[شرک]] و کفر، مانند [[نجاست]] و گناهانی که به او نسبت داده شده، برداشته میشود.<ref>میلانی، محاضرات فی فقه الإمامیة، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۸۰.</ref> | ||
# '''قضای عبادات''': [[نماز]]، [[روزه]] و [[حج]] از عبادتهایی هستند که پس از مسلمان شدن کافر از عهده وی برداشته شده و نیاز به قضا و جبران ندارد.<ref> نجفی، جواهر الکلام، ج۱۷، ص۳۰۱؛ سبحانی تبریزی، الإیضاحات السنیة، ۱۴۳۶ق، ج۳، ص۷۶.</ref> | # '''قضای عبادات''': [[نماز]]، [[روزه]] و [[حج]] از عبادتهایی هستند که پس از مسلمان شدن کافر از عهده وی برداشته شده و نیاز به قضا و جبران ندارد.<ref> نجفی، جواهر الکلام، ج۱۷، ص۳۰۱؛ سبحانی تبریزی، الإیضاحات السنیة، ۱۴۳۶ق، ج۳، ص۷۶.</ref> | ||
# '''واجبات مالی''': بنا به دیدگاه مشهور فقهای شیعه، واجبات مالی مانند [[خمس]] و [[زکات]] نیز مورد بخشش قرار گرفته و پرداخت آن بعد از مسلمانشدن واجب نیست.<ref>سبزواری، کفایة الاحکام، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۱۷۰.</ref> با این حال [[سید محمدرضا گلپایگانی]] معتقد است کافر بعد از مسلمان شدن باید زکات مال خود را بپردازد.<ref>گلپایگانی، الدر المنضود، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۲۶۴ | # '''واجبات مالی''': بنا به دیدگاه مشهور فقهای شیعه، واجبات مالی مانند [[خمس]] و [[زکات]] نیز مورد بخشش قرار گرفته و پرداخت آن بعد از مسلمانشدن واجب نیست.<ref>سبزواری، کفایة الاحکام، ۱۳۸۱ش، ج۱، ص۱۷۰.</ref> با این حال [[سید محمدرضا گلپایگانی]] معتقد است کافر بعد از مسلمان شدن باید زکات مال خود را بپردازد.<ref>گلپایگانی، الدر المنضود، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۲۶۴.</ref> | ||
# '''عقود و ایقاعات''': [[عقود اسلامی|عقود]] و [[ایقاعات|ایقاعاتی]] که کافر در دوران کُفر انجام داده است، مانند فروش خانه، [[ازدواج]]، [[طلاق]] (هر چند برخی از شرایط در آن رعایت نشده باشد) صحیح دانسته شده،<ref>فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیه، ۱۴۱۶ق، ص۲۶۹؛ مؤسسة دائرة المعارف الفقه الإسلامی، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۱۳، ص۶۱.</ref> ولی ازدواجهای [[حرام]] از نظر اسلام، مانند ازدواج با دو خواهر یا ازدواج با مادر یا خواهر، باطل و غیرصحیح هستند.<ref>غیور باغبانی، «بررسی تطبیقی دو قاعده جب و عفو عمومی از منظر فقه و حقوق»، ص۱۱۲.</ref> | # '''عقود و ایقاعات''': [[عقود اسلامی|عقود]] و [[ایقاعات|ایقاعاتی]] که کافر در دوران کُفر انجام داده است، مانند فروش خانه، [[ازدواج]]، [[طلاق]] (هر چند برخی از شرایط در آن رعایت نشده باشد) صحیح دانسته شده،<ref>فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیه، ۱۴۱۶ق، ص۲۶۹؛ مؤسسة دائرة المعارف الفقه الإسلامی، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۱۳، ص۶۱.</ref> ولی ازدواجهای [[حرام]] از نظر اسلام، مانند ازدواج با دو خواهر یا ازدواج با مادر یا خواهر، باطل و غیرصحیح هستند.<ref>غیور باغبانی، «بررسی تطبیقی دو قاعده جب و عفو عمومی از منظر فقه و حقوق»، ص۱۱۲.</ref> | ||
# '''حدود''': [[جعفر سبحانی]] از [[مراجع تقلید شیعه]]، معتقد است [[حدود]] الهی که بهدلیل گناهانی از جمله [[سرقت]]، [[شرب خمر|شُرب خَمر]] و [[زنا|زِنا]] در زمان کُفر انجام داده شده، از عهده کافر برداشته میشود.<ref>سبحانی تبریزی، الإیضاحات السنیة، ۱۴۳۶ق، ج۳، ص۷۸.</ref> | # '''حدود''': [[جعفر سبحانی]] از [[مراجع تقلید شیعه]]، معتقد است [[حدود]] الهی که بهدلیل گناهانی از جمله [[سرقت]]، [[شرب خمر|شُرب خَمر]] و [[زنا|زِنا]] در زمان کُفر انجام داده شده، از عهده کافر برداشته میشود.<ref>سبحانی تبریزی، الإیضاحات السنیة، ۱۴۳۶ق، ج۳، ص۷۸.</ref> |