کاربر:Shaker/صفحه تمرین
آیه ۷ سوره محمد مؤمنان را
محتوای کلی آیه
این آیه در ادمه آیات قبلی مؤمنان را تشویق به جهاد میکند. این آیه به مؤمنان میگوید که اگر خدا را یاری کنید، خدا شما را یاری خواهد کرد و گامهایتان را استوار خواهد ساخت.[۱]
حضرت علی در روایتی این آیه را درباره جهاد نظامی به کار برده است.[۲]
نقل شده است که مخاطب این آیه امام علی(ع) بوده است.[۳]
خدا همراه اهل حق و عدالت است و آنها را یاری میکند و دستشان را میگیرد[۴]
این آیه مؤمنان را تشویق به جهاد میکند و به آنها وعده پیروزی میدهد.[۵]
مشابه آیه ۴۰حج
یاری رساندن به خدا
جهاد باید به خاطر خدا و برای تأیید دین و اعلای کلمه حق باشد نه برای سلطه بر سرزمینها و به دست آوردن غنیت یا نشان دادن قدرت و شجاعت.[۶]
یاری دادن به خدا به معنای یاری کردن دین و پیامبر[۷] و اولیاء الهی[۸] و به افراد مؤمن[۹] و حفظ شعائر الهی[۱۰]
کمک کردن به عقل برای درک خدا، کمک کردن به قلب برای پذیرفتن آیات قرآن و ایمان به خدا، کمک کردن به اندیشه برای شناخت عمیق نسبت به خدا،[۱۱]
امام علی(ع): خدا به کمک کسی نیاز ندارد؛ بلکه میخواهد شما را آزمایش کند تا ببیند چه کسی اعمالش نیکوتر است.[۱۲]
یاری رساندن خدا به بندگان
یاری خدا به مؤمنان از راههای مختلفی همچون افزایش ایمان و تقوا، تقویت اراده، دادن سکینه و آرامش، فرستادن فرشتگان برای یاری آنان در جنگ، تغییر مسیر دادن حوادث به نفع مؤمنان، متمایل ساختن قلب مردم به سمت آنان، نافذ ساختن سخنان و پر ثمر ساختن فعالیتها [۱۳]
یاری کردن خدا اعم از یاری بر کافران در جنگ، عذاب کردن آنها از طریق بلایای طبیعی، پیروزی با حجت و برهان در مناظره، علو شأن و خلود ذکر در دنیا، یاری رساندن در آخرت در روزی که چهرهها سفید یا سیاه میشود. یاری رساندن خدا به بندگان نیز مطلق بوده[۱۴]
یاری رساندن به پیامبر به مثابه یاری کردن خدا است.[۱۵]
یاری کردن دین از طریق دعوت دیگران به آن. قیل دفاع از پیامبر که در مقابل از شما در مقابل دشمنانتان در دنیا و عذاب آتش در آخرت حمایت خواهد کرد.[۱۶] شما را در جنگ و قیل روز حساب ثابتقدم نگه خواهد داشت.[۱۷]
به معنای توفیق دادن در غلبه بر دشمن از طریق القای رعب در قلب کفار، پیش بردن امور به نفع مؤمنان، تشجیع و قوت قلب دادن.[۱۸]
نصرت دین و پیامبر از طریق جنگ و جهاد ، شما را در برابر دشمنتان یاری می کند ، تثبیت= شما را شجاع می کند و قوت قلب می دهد. قیل: در آخرت ثابت قدم می سازد و عند الحساب و بر صراط ثابت قدم می گرداند. قیل:در دنیا و آخرت ثابت قدم می گرداند[۱۹]
اگر دین و پیامبر را با جهاد یاری کنید، خدا شما را بر آنان پیروز میگرداند. شما را دلیر و قلب را قوت می دهد تا ثابتقدم شوید. یا این که شما را در قیام به حقوق اسلام و عبور از صراط ثابتقدم می سازد.[۲۰]
ابونصر: کمک کار خدا برای مقابله با نفس، خدا تو را بر نفس یاری می دهد تا بر آن غلبه کنی[۲۱]
فیض کاشانی یاری وصی پیامبر، بردشمنان یاری میرساند، در رعایت حقوق اسلام و جهاد با کفار ثابتقدم میسازد[۲۲]
به همان مقدار که خدا را یاری کنی، خدا تو را یاری خواهد کرد. بنابراین، این آیه اختصاص به جهاد ندارد هرچند که بارزترین مصداق آن است[۲۳]
ثابتقدم نگه داشت
ثابتقدم نگه داشتن بر دین با پذیرفتن ولایت امام علی[۲۴]
از باب عطف خاص بر عام است که کنایه از تشجیع و قوت قلب دادن است که روشن ترین مصداق نصرت و یاری به شمار می رود.[۲۵]
تا در مقابل رعبی که دشمن ایجاد میکند نلرزد.[۲۶]
نکات و اشارات
مخاطب قرار دادن مؤمنان در امر جهاد، به این نکته اشاره دارد که جهاد با دشمنان یکی از نشانههای ایمان راستین است.[۲۷]
تعبیر از جهاد با عنوان یاری رساندن به خدا با این که وی از همه بینیاز است، اشاره به اهمیت مسئله جهاد و دفاع از دین دارد.[۲۸]
تأکید بر ثبات قدم در بین انواع یاری کردنها، به دلیل این است که مهمترین رمز پیروزی، ایستادگی در برابر دشمن است.[۲۹]
مؤمن باید دائما آماده دفاع از حق دربرابر هر شخص و یا هر قدرتی باشد.[۳۰]
پاداش و کیفر الهی، متناسب با عمل خود انسان است؛ اگر خدا را یاری کند، خدا نیز او را یاری میکند.[۳۱]
پانویس
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۱، ص۴۲۵.
- ↑ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۵۷.
- ↑ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۳۰۲.
- ↑ مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۷، ص۶۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۲۲۹.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۲۲۹.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۱، ص۴۲۵.
- ↑ فضلالله، من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲۱، ص۵۶.
- ↑ امین، مخزنالعرفان، ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
- ↑ صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۴۰۶ق، ج۲۷، ص۹۱.
- ↑ صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۴۰۶ق، ج۲۷، ص۹۱.
- ↑ نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۸۳، ص ۲۶۸.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۱، ص۴۲۶.
- ↑ مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۷، ص۶۳-۶۴.
- ↑ ابن ابیزمنین، تفسیر ابن ابیزمنین، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۲۰.
- ↑ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، داراحیاء التراث العربی، ج۹، ص۲۹۳.
- ↑ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، داراحیاء التراث العربی، ج۹، ص۲۹۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۲۲۹.
- ↑ طبری، مجمعالبیان، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۱۴۹.
- ↑ کاشانی، منهجالصادقین، کتابفروشی اسلامیه، ج۸، ص۳۴۰.
- ↑ سلمی، حقائقالتفسیر، ۱۳۶۹ش، ج۱، ص۱۸۵.
- ↑ فیض کاشانی، تفسیر صافی، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۲۲.
- ↑ مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۳، ص۲۱۷.
- ↑ سلطان علیشاه، بیانالسعاده، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۸۳.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۸، ص۲۲۹.
- ↑ فضلالله، من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲۱، ص۵۶.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۱، ص۴۲۵.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۱، ص۴۲۵.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۲۱، ص۴۲۶.
- ↑ مدرسی، من هدی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۳، ص۲۱۷.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۹، ص۶۷.
منابع
- ابن ابیزمنین، تفسیر ابن ابیزمنین، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
- بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، تحقیق: بنیاد بعثت، قم، مؤسسه بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
- سلطان علیشاه، سلطان محمد بن حیدر، بیان السعاده فی مقامات العباده، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
- سلمی، محمد بن حسین، حقائق التفسیر، تحقیق: نصرالله پورجوادی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ اول، ۱۳۶۹ش.
- صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه، قم، فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.
- طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق.
- طبرسی، فضل بن محمد، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تصحیح: فضلالله یزدی و هاشم رسولی، تهران، ناصرخسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
- طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، بیتا.
- فضلالله، محمدحسین، من وحی القرآن، بیروت، دارالملاک، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
- فیض کاشانی، محمد بن شاهمرتضی، تفسیر الصافی، تهران، مکتبةالصدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.
- قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۳۶۳ش.
- کاشانی، فتحالله بن شکرالله، منهج الصادقین فی الزام المخالفین، تهران، کتابفروشی اسلامیه، چاپ اول، بیتا.
- مدرسی، محمدتقی، من هدی القرآن، تهران، دار محبی الحسین، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
- مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، قم، دارالکتاب الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش.
- نهجالبلاغه، تصحیح صبحی صالح، تحقیق: فیضالاسلام، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.