کاربر:H.ahmadi/صفحه تمرین

از ویکی شیعه

کثرت‌گرایی دینی یا پلورالیسم دینی نظریه‌ای است که بر پایه آن، همه ادیان صرف نظر از اختلافات‌شان، برحق‌ بوده و پیروان‌شان اهل نجات و رستگاری‌اند. کثرت‌گرایی دینی از دیدگاه‌های نوظهور در کلام جدید است که برای تبیین تعدد و اختلاف ادیان ارائه گردیده است. بحث از کثرت‌گرایی دینی نخستین‌بار در جهان مسیحیت، در قرن بیستم میلادی از سوی جان هیک، فیلسوف انگلیسی، مطرح شد. گفته می‌شود در ایران نیز این مباحث پس از ترجمه کتاب «فلسفه دین» تألیف جان هیک و مقالاتی از عبدالکریم سروش در باب کثرت‌گرایی دینی، در میان متفکران رواج یافت.

کثرت‌گرایی در رفتار، کثرت‌گرایی در رستگاری و کثرت‌گرایی در حقانیت را از اقسام کثرت‌گرایی دینی دانسته‌اند. منظور از کثرت‌گرایی در رفتار، همزیستی مسالمت‌آمیز پیروان ادیان مختلف با هم است. برخی محققان مسلمان با توجه به برخی آیات قرآن این نوع کثرت‌گرایی را مشروع دانسته اند. کثرت‌گرایی در رستگاری، نجات از عذاب و رستگاری را برای پیروان همه ادیان ممکن می‌داند. رستگاری و نجات مستضعفان فکری یا کسانی که قادر به شناسایی حق از باطل و شناخت معارف دین نیستند، حتی اگر از پیروان ادیان دیگری غیر از اسلام باشند، را مصداقی از همین نوع کثرت‌گرایی در اسلام دانسته‌اند.

کثرت‌گرایی در حقانیت نیز حقانیت و صدق را به همه ادیان نسبت می‌دهد. برخی کثرت‌گرایان مسلمان برای اثبات مشروعیت این نوع کثرت‌گرایی به آیاتی نظیر ۴۴ و ۴۶ سوره مائده استناد کرده‌اند که البته از سوی انحصارگرایان مسلمان مورد نقد واقع شده است. انحصارگرایی دیدگاهی در مقابل کثرت‌گرایی دینی است که حقانیت و رستگاری را فقط به یک دین خاص منحصر می‌داند. در کنار این دو دیدگاه، دیدگاه دیگری با عنوان شمول‌گرایی دینی مطرح شده است که برپایه آن اگرچه حقانیت منحصر در یک دین خاص است؛ اما پیروان سایر ادیان می‌توانند اهل نجات و رستگاری باشند.

مفهوم‌شناسی

کثرت‌گرایی یا پلورالیسم دینی نظریه‌ای است که برپایه آن همه ادیان صرف نظر از اختلافات ریشه‌ای که با هم دارند، در اعتقادات، اعمال و مناسک‌شان، اصیل و معتبرند و از ارزش یکسانی برخوردار بوده و هیچ‌یک بر دیگری برتری ندارند.[۱] همچنین برپایه این نظریه همه ادیان بهره‌ای از حقیقت دارند و در حقانیت یکسان بوده و همه دینداران مُحِق هستند.[۲]

واژه پلورالیسم (Pluralism) از واژه «Plural» به معنای «جمع» و «کثرت» و پسوند «ism» به‌معنای «رویه» و «گرایش»، تشکیل یافته و خود به معنای کثرت‌گرایی است.[۳]

تاریخچه و جایگاه

پلورالیسم یا کثرت‌گرایی دینی از مباحث نوظهور کلامی[۴] و نظریه‌ای معرفت‌شناسانه و دین‌شناسانه،[۵] در جهت تبیین مسئله «تعدد و تنوع ادیان» است[۶] که با عناوین مختلف دیگری نظیر «دعاوی متعارض ادیان مختلف در باب حقیقت»،[۷] «رستگاری پیروان ادیان دیگر»،[۸] «حقانیت سایر ادیان»[۹] مرتبط است. بحث درباره پلورالیسم و کثرت‌گرایی دینی از نیمه اول قرن بیستم میلادی به بعد، به یکی از موضوعات بحث‌برانگیز[۱۰] در فلسفه دین مبدل شد[۱۱] و با پرسش‌هایی از این دست سر و کار دارد که آیا همه ادیان یکی هستند؟ آیا راه رستگاری و کمال و سعادت تنها در پیروی از یک دین خاص نهفته است؟ آیا اختلاف میان ادیان مختلف، نشانه صدق و حقانیت یکی و باطل بودن سایر ادیان است؟ آیا همه ادیان حق هستند یا حقانیت منحصر در فقط یک دین است؟[۱۲]

گفته می‌شود کثرت‌گرایی دینی به عنوان یک نگرش کلامی در باب تعدد ادیان، نخستین‌بار در جهان مسیحیت و از سوی جان هیک (۱۹۲۲-۲۰۱۲م)، فیلسوف انگلیسی، مطرح شد.[۱۳] پلورالیسم یا کثرت‌گرایی سپس به جهان عرب وارد شد و در میان اندیشمندان عرب با عنوان «علمانیت»، موافقان و مخالفانی پیدا کرد.[۱۴] گروهی از کثرت‌گرایان با استناد به سخنانی از برخی متفکران مسلمان نظیر ابن‌عربی و مولوی اندیشه کثرت‌گرایی را به آنان نسبت داده‌اند[۱۵] که با نقدهایی نیز مواجه گشته‌اند.[۱۶]

البته در برخی علوم اسلامی مانند تفسیر[۱۷] و علم اصول فقه[۱۸] مسئله‌ای با عنوان نسخ شرایع گذشته (باطل بودن شریعت‌های پیش از شریعت اسلام) مطرح شده است که بی‌ارتباط با مسئله پلورالیسم و کثرت دینی نیست.[۱۹] همچنین بحث درباره مسئله فرقه ناجیه و دیدگاه‌های مختلف پیرامون آن با موضوع و مسئله رستگاری و پلورالیسم درون‌دینی مرتبط است.[۲۰] علاوه بر آن مفسران ذیل آیاتی همچون آیه ۶۲ سوره بقره و آیه ۶۹ سوره مائده به بیان مسائلی پرداخته‌اند که با مسئله پلورالیسم دینی ارتباط دارد.[۲۱]

به‌گزارش جعفر سبحانی در کتاب مدخل مسائل جدید در علم کلام فردی به نام میمندی‌نژاد نخستین کسی بود که موضوع کثرت‌گرایی دینی را در نیمه دوم قرن بیستم، در ایران مطرح نمود.[۲۲] سبحانی همچنین ترجمه «کتاب فلسفه دین» از جان هیک و سلسله مقالاتی از عبدالکریم سروش در موضوع کثرت‌گرایی دینی که در کتابی با عنوان صراط‌های مستقیم، تألیف شده را موجب گسترش بحث از کثرت‌گرایی دینی در ایران دانسته است.[۲۳] به‌گفته محمدحسن قدردان قراملکی بحث از کثرت‌گرایی دینی پیش از انقلاب اسلامی ایران در مذاکرات هانری کربن با سید محمدحسین طباطبایی نیز مطرح بوده است.[۲۴]

اهمیت

جان هیک نظریه پلورالیسم دینی را معادل انقلاب کپرنیکی در الهیات و کلام دانسته است.[۲۵] بدین معنا که هر دینی خود را از جهت حقانیت و رستگاری، به‌منزله زمین، در مرکز عالم اعتقادی خود قرار می‌داد و سایر ادیان را از حقانیت و رستگاری و نجات تهی می‌دانست و همان‌طور که کپرنیک جایگاه زمین و خورشید و ستارگان را عوض کرد و خورشید را در مرکز عالم قرار داد، نظریه پلورالیسم دینی نیز ایمان به خدا و میل خالصانه برای انجام به دستورات او را در مرکز عالم اعتقادی قرار داد و عقاید خاص اادیان مختلف که براساس شرایط تاریخی شکل گرفته‌اند را به منزله کراتی در نظر گرفت که بر محور ایمان به خدا گردش می‌کنند.[۲۶]

انواع کثرت‌گرایی دینی

برای کثرت‌گرایی دینی انواعی بر شمرده‌اند[۲۷] که برخی از آن‌ها به بیان زیر است:

کثرت‌گرایی در رفتار

نوعی کثرت‌گرایی دینی که براساس آن پیروان ادیان و مذاهب گوناگون، فارغ از تعصبات مذهبی، می‌توانند همزیستی مسالمت‌آمیز داشته باشند.[۲۸] برخی محققان برای اثبات مشروعیت این نوع کثرت‌گرایی از نظر دین اسلام به آیاتی از قرآن استناد کرده‌اند.[۲۹] عبدالله جوادی آملی، جعفر سبحانی و برخی دیگر با استناد به آیه قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَیٰ کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا...بگو: ای اهل کتاب، بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است؛ که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم،[۳۰] بر این باورند که قرآن، مسلمانان را به همزیستی مسالمت‌آمیز با اهل کتاب زیر لوای توحید دعوت کرده است.[۳۱] سبحانی همچنین توصیه امام علی(ع) به مالک اشتر،[یادداشت ۱] در زمانی که استاندار مصر بود، به خوش‌رفتاری با همه مردم از هر دین و مذهبی که رعیت او بودند را نمونه‌ای از کثرت‌گرایی رفتاری در اسلام بر شمرده است.[۳۲]

کثرت‌گرایی در رستگاری

این نوع کثرت‌گرایی، فلاح و رستگاری را که پایین‌ترین مرتبه آن، رهایی از عذاب جاودانی است، را به دین خاصی منحصر نمی‌کند و پیروان ادیان گوناگون را با توجه به شرایط خاصی، اهل نجات می‌داند.[۳۳] برخی طرفداران این نظریه برای اثبات آن به آیه ۶۲ سوره بقره[یادداشت ۲] چنین استدلال کرده‌اند که قرآن گروه‌های مختلف مسلمان، یهودی، نصرانی و صابئی را که به خداوند و روز قیامت ایمان داشته و عمل صالح انجام دهند را در رستگاری و نجات یکسان دانسته است، پس برای نجات و رستگاری، ایمان و عمل صالح کافی است و این دو شرط در همه ادیان قابل تحقق است.[۳۴] البته برخی نیز محتوای آیه را با کثرت‌گرایی بی‌ارتباط دانسته و بر این نظرند که با توجه به آیه ۱۸ سوره مائده، یهود و نصاری خود را فرزندان و حبیبان خدا معرفی می‌کردند[۳۵] و مطابق آیه ۱۳۵ سوره بقره، صرف یهودی و نصرانی بودن را موجب هدایت و رستگاری می‌دانستند[۳۶] و آیه ۶۲ سوره بقره در مقام ابطال این پندارها است و رستگاری را صرفاً در گرو ایمان به خدا و عمل صالح دانسته است.[۳۷]

برخی محققان، نجات و رستگاری مستضعفان فکری، حتی اگر از پیروان ادیان دیگری غیر از اسلام باشند را نمونه‌ای از این نوع کثرت‌گرایی در فرهنگ اسلامی دانسته‌اند.[۳۸] مستضعفان فکری کسانی‌اند که از نظر فکری یا بدنی به‌گونه‌ای‌اند که قادر به شناسایی حق از باطل و شناخت معارف دین نیستند و از طرفی دشمنی با حق ندارند، به‌طوری که اگر به آن‌ها عرضه شود از پذیرش آن سر باز نمی‌زنند.[۳۹] برخی مفسران و متکلمان، با توجه به آیات ۹۸ و ۹۹ سوره نساء و برخی روایات از امامان معصوم(ع)،[۴۰] مستضعفان فکری را اهل نجات دانسته‌اند.[۴۱] البته برخی نیز گفته‌اند خداوند مستضعفان فکری را عذاب نمی‌کند، ولی به آنان نیز پاداش و ثواب نمی‌دهد؛ چرا که پاداش و ثواب در ازای عمل به تکالیف داده می‌شود و حکم این گروه در گرو لطف و فضل الهی است.[۴۲]

کثرت‌گرایی در حقانیت

گفته می‌شود منظور از کثرت‌گرایی دینی، وقتی که به صورت مطلق به‌کار می‌رود، همین کثرت‌گرایی در حقانیت است[۴۳] و بدین معنا است که همه ادیان می‌توانند بر حق باشند.[۴۴] براساس این نظریه همه ادیان چهره‌های مختلف یک حقیقت‌اند که اختلافشان صرفاً ناشی از اختلاف در فهم و برداشت از آن حقیقت واحد است.[۴۵] عبدالکریم سروش، از طرفدران نظریه کثرت‌گرایی دینی،[۴۶] گفته است: برپایه این نظریه، اختلاف ادیان، اختلاف بر سر حق و باطل نیست، بلکه اختلاف در نظرگاه است؛ بدین معنا که حقیقت یکی است و سه پیامبر ادیان یهودیت، مسیحیت و اسلام از سه زاویه مختلف و در شرایط زمانی، زبانی و قومی متفاوت، به آن نظر نموده‌اند و لذا سه دین عرضه کرده‌اند.[۴۷] پذیرش کثرت‌گرایی در حقانیت، پذیرش دو نوع دیگر کثرت‌گرایی؛ یعنی کثرت‌گرایی در رفتار و کثرت‌گرایی در رستگاری را نیز به همراه دارد.[۴۸]

گروهی از طرفداران مسلمان این نوع کثرت‌گرایی به آیاتی از قرآن تمسک کرده‌اند که برخی از آن‌ها به شرح زیر است:

  • آیاتی که قرآن، تورات و انجیل را نور و مایه هدایت قرار داده است.[۴۹] مانند آیات ۴۴ و ۴۶ سوره مائده.[۵۰] البته جعفر سبحانی بر این نظر است این آیات و آیات مشابه آن، مربوط به آن بخش از آیات تورات و انجیل است که تحریف نشده و شریعت اسلام نیز محتوای آن‌ها را به رسمیت شناخته است و لذا ستایش این بخش از آیات، از سوی قرآن به‌ معنای رسمیت دادن به ادیان گذشته نیست.[۵۱]
  • با توجه به آیه رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً، حضرت ابراهیم از خداوند برای خودش و ذریه‌اش درخواست اسلام کرده است[۵۲] و در آیه ۸۴ سوره یونس، حضرت موسی قوم خویش را «مسلمین» خوانده است.[۵۳] اسلام در این آیات و آیاتی مانند آن، به معنای «تسلیم شدن» و «سر تعظیم فرود آوردن» است و به آنچه در تاریخ به عنوان دین اسلام ظهور کرده، اختصاص ندارد و همه ادیان، به‌ویژه ادیان ابراهیمی را نیز در بر می‌گیرد و قرآن دین خاصی را به عنوان دین حق معرفی نکرده است.[۵۴] محمدحسن قدردان قراملکی در مقاله‌ای با عنوان «نقد مدعیات قرآنی پلورالیسم دینی» گفته است: واژه «اسلام» و هم‌خانواده‌های آن ۳۱۸ بار در قرآن به‌کار رفته و چنین نیست در همه این موارد و همه جا به معنای «تسلیم شدن» باشد؛ بلکه در برخی آیات مانند آیه ۳ سوره مائده و آیه ۲۰ سوره آل عمران، به معنای اسلام به عنوان دین و آیینی خاص یا همان شریعت پیامبر خاتم(ص) است.[۵۵] محمد لگنهاوزن، پژوهشگر فلسفه و دین‌پژوه، نیز گفته است اسلام به‌معنای عام که همان تسلیم شدن است بر همه ادیان الهی قابل اطلاق است، ولی معنای خاص اسلام فقط ناظر به همین دین خاصی است که پیامبر خاتم ابلاغ کرده و در موقعیت فعلی بشر تنها دین الهی محسوب می‌شود.[۵۶]
  • با توجه به آیاتی نظیر آیه ۴۸ سوره مائده، آیه ۴۲ سوره شوری و آیات ۱۱۸ و ۱۱۹ سوره هود، خداوند اگر می‌خواست، مردم را امت واحد و بر محور دین واحد قرار می‌داد، اما این کار را نکرد،[۵۷] پس معلوم می‌شود کثرت ادیان به خواست و اراده وی بوده است.[۵۸] به این استدلال چنین پاسخ داده‌اند که منظور قرآن از این آیات این است که اگر خداوند می‌خواست این قدرت را داشت که با قدرت مطلق خود، همه انسان‌ها را بر دین حق ملزم کند؛ اما اراده و مشیت الهی بر این قرار گرفته است تا انسان‌ها با اراده و به اختیار خود دین حق را برگزینند و اساساً این آیات ارتباطی به رسمیت دادن به ادیان مختلف ندارند.[۵۹]

مبانی کلامی و فلسفی کثرت‌گرایی

برخی مبانی کلامی و فلسفی کثرت‌گرایی به شرح زیر است:

  • گوهر یگانه ادیان، از مهم‌ترین مبانی کثرت‌گرایی دینی به شمار می‌رود[۶۰] که مطابق آن همه ادیان صرف نظر از شرایع، مناسک و یا آموزه‌های گوناگون‌شان که تابع فرهنگ‌ها است، گوهر مشترک و یگانه‌ای دارند که با توجه به آن همه ادیان حق‌اند.[۶۱] برای نمونه جان هیک، از نظریه‌پردازان کثرت‌گرایی دینی، متحول کردن شخصیت انسان‌ها را گوهر و وجه مشترک همه ادیان بر شمرده و معتقد است آموزه‌ها و مناسک متفاوت ادیان مختلف، واکنش‌های متفاوت انسان‌ها در فرهنگ‌های گوناگون، به واقعیتی است که با آن مواجهه می‌شوند و تنها در صورتی از درست‌بودن آن‌ها سخن گفته می‌شود که الگوی انسان‌ها برای زیستن را متحول کنند.[۶۲]
  • تنگناهای ادراک بشری از دیگر ادله‌ای است که کثرت گرایان بر آن تکیه می‌زنند که براساس آن گویا هر کدام از پیامبران، به دلیل محدودیت‌های معرفت بشری، از منظری خاص به حقیقت واحد نگریسته و تصویری متناسب با زمان، موقعیت و پیش‌دانسته‌های خود ارائه کرده‌اند.[۶۳]
  • همسان بودن ادله‌ای که ادیان مختلف برای حقانیت خود ارائه می‌دهند، از دیگر پیش‌فرض‌های کثرت‌گرایی دینی است.[۶۴] برای نمونه محمد مجتهد شبستری، نواندیش دینی و از طرفدران کثرت‌گرایی دینی، کثرت فلسفی ادیان را نه یک عقیده دینی و کلامی، بلکه واقعیتی دانسته است که خود را بر ما تحمیل می‌کند و معتقد است ما با ادیان متعدد و مختلفی مواجه‌ایم که هر کدام دلایلی برای حقانیت خود ارائه می‌کنند که به‌آسانی و به‌روشنی قابل نقض و ابرام نهایی نیستند.[۶۵]
  • گستردگی رحمت و هدایت الهی از دیگر مبانی اندیشه کثرت‌گرایی است [۶۶] که براساس آن گستردگی رحمت و هدایت‌گری خداوند اقتضا می‌کند که همه یا بیشتر انسان‌ها را از هز دینی که باشند، هدایت کرده و به رستگاری رهنمون سازد.[۶۷]

انحصارگرایی دینی

دیدگاهی در مقابل کثرت‌گرایی دینی است که حقانیت و رستگاری را فقط در یک دین خاص منحصر می‌داند.[۶۸] عبدالله جوادی آملی از طرفداران این دیدگاه،[۶۹] با استناد به آیه «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ؛ دین نزد خداوند، اسلام است.»[۷۰] و همچنین آیه «وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ؛ هر کس غیر از اسلام دینی اختیار کند هرگز از وی پذیرفته نیست.»[۷۱] گفته است: همه پیامبران در طول تاریخ یک دین واحد را به مردم ابلاغ می‌کردند که این دین واحد که جریانی پیوسته دارد و نام آن اسلام است، در زمان‌های مختلف و برحسب استعدادهای انسانی، به تدریج به جامعه انسانی عرضه شد تا بدانجا که به صورت کامل و جامع از سوی پیامبر خاتم(ص) به بشریت عرضه و ابلاغ گردید.[۷۲] بنابراین انسان‌ها باید فقط از دین اسلام محمدی که جامع و کامل است پیروی کنند و نجات تنها در پیروی از این دین است.[۷۳]

انحصارگرایان در جهان مسیحیت نیز با تمسک به آیاتی از انجیل همچون آیه‌ای که در آن مسیح، خود را راه راستی و حیات و تنها طریق به‌سوی خداوند معرفی نموده،[۷۴] در پی اثبات دیدگاه خود برآمده‌‌اند.[۷۵]

شمول‌گرایی

دیدگاهی که براساس آن حقانیت و صدق منحصر در یک دین خاص است؛ اما پیروان سایر ادیان می‌توانند اهل نجات باشند و به رستگاری نایل آیند.[۷۶] مرتضی مطهری با تفکیک بین مسلمان فطری و مسلمان جغرافیایی بر این باور است که اگر کسی دارای صفت تسلیم باشد و به هر عللی حقیقت اسلام بر او پوشیده مانده باشد و او در این راه بی‌تقصیر باشد، با توجه به آیه مَا كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّىٰ نَبْعَثَ رَسُولًا،[۷۷] خداوند او را عذاب نمی‌کند و چنانچه در جستجوی حقیقت باشد و در برابر آن سر تسلیم فرود آورد، حتی اگر دین دیگری داشته باشد، مسلمان فطری به حساب می‌آید و اهل نجات است.[۷۸] برخی محققان با توجه به این سخنان، مطهری را از طرفدران مسلمان شمول‌گرایی دینی به شمار آورده‌اند.[۷۹]

شمول‌گرایی مسیحی را غالباً با نام کارل رانر، الهی‌دان و دین‌پژوه کاتولیک قرن بیستم میلادی، پیوند می‌زنند.[۸۰] او کسانی که صادقانه خداجو هستند و اهل ادیان دیگرند را «مسیحیان بی‌نام»، لقب داده و آن‌ها را اهل نجات و رستگاری دانسته است.[۸۱]

پانوشت

  1. Asadu and others, Religious pluralism and its implications for church development, p2
  2. سروش، «صراط‌های مستقیم»، ص۳.
  3. حییم، فرهنگ لغت حییم، ذیل واژه «Pluralism».
  4. سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۲۸۹.
  5. سروش، «صراط‌های مستقیم»، ص۳.
  6. پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۳ش، ص۳۹۸.
  7. هیک، فلسفه دین، ۱۳۹۰ش، ص۲۴۳.
  8. Hick, God and Univers of faiths, 1973, p120- Coward, Sin and Salvation in the World Religions: a short introduction, 2003, P2-4
  9. Hick, Problems of religiuos pluralism, 1985, p28
  10. Hick, Disputed Questions in Theology and the Philosophy of Religion, 1997, P139
  11. سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۲۸۹؛ ابراهیمی، پلورالیسم دینی و قرآن، ۱۳۹۰ش، ص۲۳.
  12. ولی‌خواه، پلورالیسم دینی از منظر قرآن و سنت، انتشارات راه ابریشم، ص۳۷-۳۹.
  13. خسروپناه، کلام جدید با رویکرد اسلامی، ۱۳۹۰ش، ص۱۹۳.
  14. هاشمی، «قرآن و کثرت‌گرایی دینی (پلورالیسم)؛ مبانی، زمینه‌ها و انگیزه‌ها»، ص۳.
  15. برای نمونه نگاه کنید به هیک، «تعدد ادیان»، ص۳۴؛ سروش، «صراط‌های مستقیم»، ص۶؛ Hick, God and the Univers of Faiths, 1993, P14.
  16. ربانی گلپایگانی، تحلیل و نقد پلورالیسم دینی، ۱۳۷۹ش، ص۷۲؛ یوسفیان، کلام جدید، ۱۴۰۱ش، ص۲۹۵-۲۹۶.
  17. برای نمونه نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۴، ص۴۰۶.
  18. برای نمونه نگاه کنید به سید مرتضی، الذریعه الی اصول الشریعه، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۴۲۵؛ محقق حلی، معارج الاصول، ۱۴۲۳ق، ص۱۶۲.
  19. قدردان قراملکی، کلام فلسفی، ۱۳۸۳ش، ص۱۱۱.
  20. برای نمونه نگاه کنید به غزالی، فیصل التفرقة بین الاسلام و الزندقة، ۱۴۱۷ق، ص۱۰۶-۱۰۷؛ سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۲۹۲.
  21. برای نمونه نگاه کنید به فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۵۳۵-۵۳۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۹۳؛ سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۸ش، ج۱۴، ص۲۶۶.
  22. سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۲۹۴.
  23. سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۲۹۵.
  24. قدردان قراملکی، کلام فلسفی، ۱۳۸۳ش، ص۱۰۲-۱۰۳.
  25. Hick, God and Univers of Faiths, 1973, p120
  26. Hick, God and Univers of Faiths, 1973, p123-124
  27. برای نمونه نگاه کنید به لگنهاوزن، اسلام و کثرت‌گرایی دینی، ۱۳۷۹ش، ص۳۴-۳۵ و ۷۶ و ۹۷.
  28. سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۳۰۰.
  29. برای نمونه نگاه کنید به سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۳۰۶-۳۰۷؛ یوسفیان، کلام جدید، ۱۴۰۱ش، ص۲۸۸.
  30. سوره آل عمران، آیه ۶۴.
  31. جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۶، ص۲۱۱-۲۱۲؛ سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۳۰۷؛ یوسفیان، کلام جدید، ۱۴۰۱ش، ص۲۸۸.
  32. سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۳۰۸.
  33. یوسفیان، کلام جدید، ۱۴۰۱ش، ص۲۹۰.
  34. سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۳۱۴-۳۱۵؛ قدردان قراملکی، «نقد مدعیات قرآنی پلورالیسم دینی»، ص۱۴۷.
  35. سوره مائده، آیه ۱۸.
  36. سوره بقره، آیه ۱۳۵.
  37. برای نمونه نگاه کنید به سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ۱۳۸۲ش، ج۲، ۳۱۵؛ ربانی گلپایگانی، تحلیل و نقد پلورالیسم دینی، ۱۳۷۹ش، ص۴۹.
  38. یوسفیان، کلام جدید، ۱۴۰۱ش، ص۲۹۰-۲۹۱.
  39. طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۵۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۱۱۹؛ سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۳۲۰.
  40. برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۴۰۴-۴۰۷.
  41. برای نمونه نگاه کنید به علامه مجلسی، مرآة العقول، ۱۳۶۳ش، ج۱۱، ص۲۰۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۵۰-۵۱؛ مطهری، عدل الهی، ۱۳۹۱ش، ص۲۸۹.
  42. شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، احیاء التراث العربی، ج۳، ص۳۰۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۵۲؛ جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۲۰، ص۲۴۱.
  43. یوسفیان، کلام جدید، ۱۴۰۱ش، ص۲۹۲.
  44. هیک، فلسفه دین، ۱۳۹۰ش، ص۲۴۴-۲۴۵.
  45. ابراهیمی، پلورالیسم دینی و قرآن، ۱۳۹۰ش، ص۳۸.
  46. یوسفیان، کلام جدید، ۱۴۰۱ش، ص۲۹۲.
  47. سروش، «صراط‌های مستقیم»، ص۶.
  48. برای نمونه نگاه کنید به پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۳ش، ص۴۰۶.
  49. مدبر، پلورالیسم دینی از منظر قرآن کریم، ۱۳۸۸ش، ص۴۸؛ سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۳۱۶.
  50. سوره مائده، آیات ۴۴ و ۴۶.
  51. سبحانی، مدخل مسائل جدید در علم کلام، ۱۳۸۲ش، ج۲، ص۳۱۸.
  52. سوره بقره، آیه ۱۲۸.
  53. سوره یونس، آیه ۸۴.
  54. «گفتگو با بهاء الدین خرمشاهی: قرآن پلورالیسم دینی را می‌پذیرد.»، سایت زیتون.
  55. قدردان قراملکی، «نقد مدعیات قرآنی پلورالیسم دینی»، ص۱۳۹.
  56. لگنهاوزن، اسلام و کثرت‌گرایی دینی، ۱۳۷۹ش، ص۹۸-۹۹.
  57. سوره مائده، آیه ۴۸؛ سوره شوری، آیه ۴۲؛ سوره هود، آیات ۱۱۸ و ۱۱۹.
  58. سروش، «صراط‌های مستقیم»، ص۷؛ بینا، «حکمت متعالی ادیان: گفتگو با محمود بینا»، ص۷-۸.
  59. قدردان قراملکی، «نقد مدعیات قرآنی پلورالیسم دینی»، ص۱۴۱.
  60. حسینی، «قرآن و کثرت‌گرایی دینی (پلورالیسم)؛ مبانی، زمینه‌ها و انگیزه‌ها»، ص۷.
  61. لگنهاوزن، اسلام و کثرت‌گرایی دینی، ۱۳۷۹ش، ص۱۲۰؛ پیترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۳ش، ص۴۰۸-۴۰۹.
  62. پیترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۳ش، ص۴۰۸-۴۰۹.
  63. سروش، «صراط‌های مستقیم»، ص۶؛ یوسفیان، کلام جدید، ۱۴۰۱ش، ص۲۹۸-۲۹۹.
  64. حسینی، «قرآن و کثرت‌گرایی دینی (پلورالیسم)؛ مبانی، زمینه‌ها و انگیزه‌ها»، ص۸.
  65. مجتهد شبستری، نقدی بر قرائت رسمی از دین (بحران‌ها، چالش‌ها، راه‌حل‌ها)، ۱۳۷۹ش، ص۸۳.
  66. یوسفیان، کلام جدید، ۱۴۰۱ش، ص۳۰۱؛ حسینی، «قرآن و کثرت‌گرایی دینی (پلورالیسم)؛ مبانی، زمینه‌ها و انگیزه‌ها»، ص۱۲.
  67. سروش، «صراط‌های مستقیم»، ص۱۱؛ Hick, God and the Univers of Faith, 1973, P122.
  68. پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۳ش، ص۴۰۲-۴۰۴؛ یوسفیان، کلام جدید، ۱۴۰۱ش، ص۲۸۱.
  69. یوسفی و دیگران، «از انحصارگرایی در حقانیت تا شمول گرایی در نجات و تعامل انسان ها: بررسی دیدگاه جوادی آملی»، ص۱۶۵.
  70. سوره آل عمران، آیه ۱۹.
  71. سوره آل عمران، آیه ۸۵.
  72. جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۶، ص۲۱۶-۲۱۹.
  73. جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ۱۳۸۹ش، ج۶، ص۲۲۰.
  74. انجیل یوحنا؛ آیه ۱۴: ۶.
  75. Hedges and Race, Christian Approaches to other Faiths, 2008, P38.
  76. پترسون و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ۱۳۹۳ش، ص۴۱۴-۴۱۵؛ یوسفیان، کلام جدید، ۱۴۰۱ش، ص۲۸۲-۲۸۳.
  77. سوره اسراء، آیه ۱۵.
  78. مطهری، عدل الهی، ۱۳۹۱ش، ص۲۶۹-۲۷۰.
  79. برای نمونه نگاه کنید به قدردان قراملکی، کلام فلسفی، ۱۳۸۳ش، ص۱۰۷-۱۰۸؛ مروی‌نام، «شمول‌گرایی نجات از دیدگاه کارل رانر و استاد مطهری و نقش آن در گفتگوی مسیحیت و اسلام»، ص۱۴.
  80. یوسفیان، کلام جدید، ۱۴۰۱ش، ۲۸۳.
  81. هیک، «تعدد ادیان»، ص۳۳.

منابع

  • «گفتگو با بهاء الدین خرمشاهی: قرآن پلورالیسم دینی را می‌پذیرد.»، سایت زیتون.
  • ابراهیمی، موسی، پلورالیسم دینی و قرآن، قم، مرکز بين‌المللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، ۱۳۹۰ش.
  • بینا، محمود، «حکمت متعالی ادیان در گفتگو با محمود بینا»، هفت آسمان، شماره ۱، سال ۱۳۸۸ش.
  • پترسون، مایکل و دیگران، عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، طرح نو، چاپ هشتم، ۱۳۹۳ش.
  • جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، مؤسسه اسراء، ۱۳۸۹ش.
  • حییم، فرهنگ لغت حییم، تهران، انتشارات فرهنگ معاصر، ۱۳۹۹ش.
  • خسروپناه، عبدالحسین، کلام جدید با رویکرد اسلامی، قم، دفتر نشر معارف، چاپ دوم، ۱۳۹۰ش.
  • ربانی گلپایگانی، علی، تحلیل و نقد پلورالیسم دینی، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و انديشه معاصر، ۱۳۷۹ش.
  • سبحانی، جعفر، مدخل مسائل جدید در علم کلام، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۸۲ش.
  • سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۸۸ش.
  • سروش، عبدالکریم، «صراط‌های مستقیم: سخنی در پلورالیسم دینی؛ مثبت و منفی»، کیان، شماره ۳۶، سال ۱۳۷۶ش.
  • سید مرتضی، علی بن الحسین، الذریعه الی اصول الشریعه، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۶ش.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی التفسیر القرآن، قم، انتشارات اسماعیلیان، ۱۳۶۳ش.
  • علامه مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۶۳ش.
  • غزالی، محمد بن محمد، فیصل التفرقة بین الاسلام و الزندقة، بی‌جا، دارالبیضا، ۱۴۱۷ق.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
  • قدردان قراملکی، محمدحسن، «نقد مدعیات قرآنی پلورالیسم دینی»، قبسات، شماره ۳۷، پاییز ۱۳۸۴ش.
  • قدردان قراملکی، محمدحسن، کلام فلسفی، قم، انتشارات وثوق، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.
  • لگنهاوزن، محمد، اسلام و کثرت‌گرایی دینی، ترجمه نرگس جواندل، قم، انتشارات مؤسسه فرهنگی طه، ۱۳۷۹ش.
  • مجتهد شبستری، محمد، نقدی بر قرائت رسمی از دین (بحران‌ها، چالش‌ها، راه‌حل‌ها)، تهران، طرح نو، ۱۳۷۹ش.
  • محقق حلی، محمد بن حسن، معارج الاصول، لندن، مؤسسة الامام علی، ۱۴۲۳ق.
  • مدبر، علی، پلورالیسم دینی از منظر قرآن کریم، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۸ش.
  • مروی‌نام، محسن، «شمول‌گرایی نجات از دیدگاه کارل رانر و استاد مطهری و نقش آن در گفتگوی مسیحیت و اسلام»، جستارهای فلسفه دین، دوره ۹، شماره ۱، سال ۱۳۹۹ش.
  • مطهری، مرتضی، عدل الهی، قم، انتشارات صدرا، چاپ سی و هشتم، ۱۳۹۱ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۴ش.
  • ولی‌خواه، محمد، پلورالیسم دینی از منظر قرآن و سنت، تهران، انتشارات راه ابریشم، بی‌تا.
  • هاشمی، سیدحسین، «قرآن و کثرت‌گرایی دینی (پلورالیسم)؛ مبانی، زمینه‌ها و انگیزه‌ها»، قبسات، شماره ۳۱، آذر ۱۳۸۱ش.
  • هیک، جان، «تعدد ادیان»، ترجمه بهاء‌الدین خرمشاهی، کیان، شماره ۱۶، سال ۱۳۷۲ش.
  • هیک، جان، فلسفه دین، ترجمه بهزاد سالکی، تهران، انتشارات بین المللی الهدی، چاپ چهارم، ۱۳۹۰ش.
  • یوسفی، زینب و دیگران، «از انحصارگرایی در حقانیت تا شمول گرایی در نجات و تعامل انسان ها: بررسی دیدگاه جوادی آملی»، جستارهای فلسفه دین، شماره ۱، بهار و تابستان، ۱۴۰۰ش.
  • یوسفیان، حسن، کلام جدید، قم، انتشارات سمت، چاپ نهم، ۱۴۰۱ش.
  • Asadu, George and others, «Religious pluralism and its implications for church development», HTS Teologiese Study, N:76, Julay 2020.
  • Coward, Harold, Sin and Salvation in The World Religions: a short introduction, One World Publications, 2003.
  • Hedges, Paul and Alan Race, Christian Approaches to onather Faiths, SCM Press, 2008.
  • Hick, John, Disputed Qustions in Theology and Philosophy of Religion, Yale University Press, 1997.
  • Hick, John, God and The Uniserv of Faiths, Macmillan Press, 1973.
  • Hick, John, Problems of Religiuos Pluralism, Unaited Kingdom, Macmillan Press, 1985.


خطای یادکرد: برچسب <ref> برای گروهی به نام «یادداشت» وجود دارد، اما برچسب متناظر با <references group="یادداشت"/> یافت نشد.