کاربر:A.nikan/صفحه تمرین
جِدال اَحسَن یکی از روشهای مجادله است که هدف از آن آشکار شدن حق و اقناع شخص مقابل، با استفاده از مقدمات پسندیده و نیکوست. از نگاه قرآن جدال احسن بحث و مناظرهای است که میان دو نفر برای رد و اثبات عقیدهای، به صورت علمی و با رعایت مسائل اخلاقی انجام میشود.
تعریف جدال احسن
ابن سینا (درگذشته ۴۲۸ق) فیلسوف و پزشک شیعه در تعریف جدال احسن اینگونه مینویسد: «جدال احسن» گفتگویی است برای آشکار شدن حق و اقناع شخص مقابل، و مقدمات آن عقاید مشهوری است که از لحاظ مصلحت عموم، پسندیده و نیکوست.[۱]
ملاصدرا (درگذشته ۱۰۵۰ق) فیلسوف شیعه در تعریف جدل میگوید: منظور از جدل تحصیل یقین نیست بلکه الزام است، بنابراین ممکن است جدل بهصورت استقراء یا تمثیل باشد و جدل بر دو قسم است: جدل احسن، از آن برای الزام مردم فاسد العقیده و منکر حقیقت استفاده میشود؛ و جدل مذموم، از آن برای پابرجا نمودن باطل و پایمال کردن حقیقتی استفاده میگردد.[۲]
به باور برخی جدال احسن، گفتگو و تبادل نظر درباره مسائل مختلف علمی و غیر علمی، به صورت معین و بر اساس قواعد و قوانین مشهور، مسلّم و مورد قبول طرف مقابل بوده که با شیوههای علمی و برهانی، به صورت قدم به قدم برای اثبات مطلوب و کشف حقیقت، به کار گرفته شده است؛ بهطوریکه با اقامه دلیل، توان نقض آن از طرف مقابل سلب گردد.[۳]
اهداف و اهمیت موضوع
از نگاه دانشمندان اسلامی، جدال و مناظره از دو جنبه اهمیت دارد: نخست: دعوت انسانهای غیرمسلمان به اسلام و آگاه ساختن مسلمانان ناآگاه؛ دوم: حل کردن مسائل اجتهادی ـ اختلافی؛ به این معنا که از جدال احسن میتوان برای رسیدن به دیدگاه مشترک در مسائل اختلافی میان مجتهدان استفاده کرد.[۴]
پیشینه جدال احسن از نگاه قرآن
به گفته برخی قرآنپژوهان، مشتقات جدل ۲۹ بار در قرآن بیان شده است.[۵] از منظر قرآن جدال احسن بحث و مناظره است که بین دو نفر برای رد و اثبات عقیدهای انجام میشود؛ و باید به بهترین شکل «بِٱلَّتِی هِیَ أَحۡسَنُ» انجام شود.[۶] محمدحسن مظفر (درگذشته ۱۳۷۵ق) از اندیشمندان شیعی با توجه به این آیه مینویسد: این عبارت به معنای بهتر بودن و نزدیکتر است برای نتیجه و نفع، و این تفسیر صحیحی است که با تعبیر به کار گرفته شده (بِٱلَّتِی هِیَ أَحۡسَنُ) تناسب دارد چناچه خداوند میفرماید: «وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْیَتِیمِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ»[۷] یعنی و به مال یتیم جز به روشی که نیکوتر است، نزدیک نشوید.[۸] جدال احسن یکی از روشهای مورد قبول قرآن است: «وَجَٰدِلۡهُم بِٱلَّتِی هِیَ أَحۡسَنُ».[۹] (با آنان به بهترین روش جدال کن)
نهی از جدال در قرآن
محمدرضا مظفر (درگذشته ۱۳۸۳ق) در اینباره میگوید: در اسلام برخی مجادلهها ممنوع است؛ زیرا باعث خروج از عدل و انصاف، حقکشی و بگومگوهای بیخود است. به عنوان نمونه، اسلام در مسألۀ اعتکاف باب حج از جدل منع کرده و فرموده: «اَلْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومٰاتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَّ فَلاٰ رَفَثَ وَ لاٰ فُسُوقَ وَ لاٰ جِدٰالَ فِی الْحَجِّ»[۱۰] (حج در ماههای معیّنی است. هر کس در آن ماهها این فریضه را ادا کند باید در اثنای آن جماع نکند و فسقی از او سر نزند و مجادله نکند). اگر مجادله منصفانه باشد و مقولههای اخلاقی، انسانی، عقلی و شرعی مراعات شود، نهتنها از آن نهی نشده بلکه خداوند به چنین جدالی امر فرموده: «اُدْعُ إِلیٰ سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جٰادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ»[۱۱] (با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن). باتوجه به این آیه، به جدال احسن دعوت شدهایم.[۱۲]
نمونههایی از جدال احسن در قرآن
به گفته مفسران، در قرآن موارد متعددی از جدال احسن در احتجاجات خداوند و مناظرات پیامبران بیان شده است:
مجادله پیامبر(ص) با مشرکان در نفی شرک و بتپرستی؛[۱۳]
مجادله حضرت ابراهیم(ع) با آزر و قومش درباره پرستش بتها؛[۱۴]
مناظره حضرت ابراهیم(ع) با ستاره پرستان؛[۱۵]
مناظره حضرت ابراهیم(ع) با نمرود درباره توحید و خدای حقیقی؛[۱۶]
مجادله حضرت ابراهیم(ع) و آزر.[۱۷]
ویژگیهای جدال احسن از منظر مفسران
برخی مفسران «انگیزه» را محور اصلی تعریف خود قرار داده و جدال احسن را به جدالی که در آن طغیان نفس و وسوسههای شیطانی نباشد و تنها برای خداوند باشد تفسیر کردهاند.[۱۸]
برخی دیگر مانند مغنیه به هدف توجه کرده و جدال احسن را به جدالی تفسیر کردهاند که غرض از آن اظهار حق و اقناع شخص است.[۱۹]
مفسرانی همچون طبرسی به محتوای مقدمات توجه کردهاند و جدال احسن را به مناظره با قرآن و حجتهای قطعی تعریف کردهاند بر این اساس وی تقدیر آیه را «بالکلمه آلتی هی احسن» میداند.[۲۰]
فخر رازی اندیشمند و مفسر اهل سنت، مسلّم بودن مقدمات را ملاک جدال احسن دانستهاند.[۲۱]
طریحی در تفسیر خود جدال احسن را به مجادلهای تفسیر کرده است که برای تبیین حق در مورد فرائض باشد.[۲۲]
برخی مفسران، اتخاذ روش متناسب با فهم مخاطب را مدنظر قرار دادهاند و جدال احسن را به جدلی تفسیر کردهاند که در خور فهم مخاطب باشد و روایت پیامبر(ص) که فرمودهاند: «أمرنا معاشر الأنبیاء ان نکلم الناس علی قدر عقولهم» را شاهد بر این تفسیر آرودهاند.[۲۳]
نویسنده کتاب روح البیان با تأکید بر رعایت مخاطب میگوید: معنای «وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ» یعنی با هر طایفهای، با روش متناسب با آن مجادله کن؛ پس با اهل نفاق مجادله کن و با آنها شدت به خرج بده و با موافقان با لطف و رحمت مجادله کن و نسبت به مومنان متواضع باش و از آنها درگذر و برایشان طلب مغفرت نما.[۲۴]
شیخ طوسی در تعریف جدال احسن میگوید: روشی همراه با نرمی و وقار و سکینه و همراه با نصرت حق با حجت است.[۲۵]
علامه طباطبایی تعریفی جامع از جدال احسن ارائه داده است؛ بهطوریکه هم به رعایت معیارهای اخلاقی، هدف، روش مجادله و هم به صحت مقدمات توجه میکند و حُسن مجادله را در این میداند که با درشتخویی و طعنه و اهانت همراه نباشد و خصم را اذیت نکند. وی میگوید: درصورتی که هر دو علاقهمند به روشن شدن حق باشند و لجاجت و عناد به خرج ندهند، جدال احسن است و از این رو جدال کنند باید از هر سخنی که خصم را به عناد و لجبازی وامیدارد، بپرهیزد و مقدمات کاذب را به کار نبندد؛ مگر اینکه جنبه مناقضه داشته باشد و نیز باید از بیعفتی در کلام و از سوء تعبیر اجتناب کند.[۲۶]
مهمترین عوامل در جدال احسن از منظر ائمه معصوم(ع)
مهمترین عوامل در جدال احسن، استفاده از منابع علمی معتبر (قرآن و سنت) و منابع عقلی (دانش کافی در مورد موضوع مورد مناظره) است.
عوامل علمی
از نگاه اندیشمندان شیعه، بهترین منابع علمی برای جدال احسن از نگاه امامان معصوم(ع) شعیه، قرآن و سنت (روایات) است. شیخ صدوق (درگذشته ۳۸۱ق) از عالمان شیعه روایتی از امام رضا(ع) در اهمیت قرآن و معارف آن در جدال احسن بیان کرده است: امام رضا(ع) در شأن قرآن میفرماید: آن ریسمان محکم الهی است، چنگ آویز استوار و پابرجای اوست و راه برجسته و برتر و کامل اوست که، سالک و رهسپار، خود را به بهشت میرساند و از آتش دوزخ نجات میبخشد، در طول زمان و گذشت روزگاران کهنه نگردد، و بر زبانهای مختلف سست و بیارزش و ناچیز نیاید، چرا که آن برای زمانی خاصّ نیامده، و در هر زمان مانند زمان پیش تازه و نو و جدید است، بلکه حجّت است و برهان برای همه انسانها در هر زمان و مکان، «لا یَأْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ»[۲۷] (از هیچ سو باطل بر آن راه ندارد، از جانب حکیم و حمیدی فرود آمده که تمامی مخلوقات او را حمد میکنند).[۲۸]
حویزی (درگذشته ۱۱۱۲ق) در تفسیر نورالثقلین مینویسد: بخش بسیاری از گفتار و سیره امامان(ع) در جدلهایشان بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم به تبیین و آگاهیبخشی معارف قرآن اختصاص داشته است.[۲۹] بهگونهای که امام صادق(ع) در تفسیر جدال احسن میفرماید: «منظور جدال با کتاب الله و قرآن است».[۳۰]
به باور برخی، موارد دیگری که در جدال احسن از عوامل علمی شناخته میشوند عبارتند از:
- دانش کافی در موضوع مورد مناظره
- استفاده از مبانی مشترک
- منطقی بودن دلایل مناظره کننده[۳۱]
عوامل اخلاقی
به نظر برخی در بررسی مناظرات امامان شیعه، توجه به مباحث اخلاقی یکی از عوامل مؤثر در جدال احسن شمرده شده است؛ عواملی همچون:
- رعایت ادب و اخلاق نیکو
- زمینهسازی برای طرح نظرات علمی مخالف
- گفتار فصیح و کلام رسا
- پرهیز از تعصب و پیروی از حق
- قابل فهم بودن سخنان مناظره کننده[۳۲]
پانویس
- ↑ ابن سینا، منطق الشفاء، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۵ - ۱۶.
- ↑ ملاصدرا، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه، ۱۳۶۲ق، ص۶۷۶.
- ↑ اسدعلیزاده، «اصول و روشهای مناظره (جدال احسن)»، ص۱۸۹.
- ↑ جلائی نوبری، «جدال احسن از دیدگاه امام رضا(ع)»، ص۱۳۴.
- ↑ جلائی نوبری، «جدال احسن از دیدگاه امام رضا(ع)»، ص۱۳۳.
- ↑ عباسی مقدم، «معناشناسی و ملاکشناسی جدال احسن قرآنی»، ص۴۹.
- ↑ سوره انعام، آیه۱۵۲.
- ↑ مظفر، دلائل الصدق لنهج الحق، ۱۴۲۲ق، مقدمه، ص۱۱.
- ↑ سوره نحل، آیه۱۲۵.
- ↑ سوره بقره، آیه۱۹۷.
- ↑ سوره نحل، آیه۱۲۵.
- ↑ مظفر، شرح منطق مظفر، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۳۲۸.
- ↑ سوره سباء، آیات ۲۴ و ۲۵.
- ↑ سوره انبیاء، آیات ۵۲ تا ۶۷.
- ↑ سوره انعام، آیات ۷۶ تا ۷۹.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۵۸.
- ↑ سوره مریم، آیات ۴۲ تا ۴۸.
- ↑ مظهری، التفسیر مظهری، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۳۹۰.
- ↑ مغنیه، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۵۶۵.
- ↑ طبرسی، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۰۵.
- ↑ فخر رازی، ۱۴۲۰ق، ج۲۰، ص۲۸۷.
- ↑ طریحی، ۱۳۷۵ش، ج۵، ص۳۳۶.
- ↑ شبر، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۴۵۷.
- ↑ حقی بروسوی، بیتا، ج۵، ص۹۷.
- ↑ طوسی، بیتا، ج۶، ص۴۴۰.
- ↑ طباطبایی، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۱۳۸ و همان ج۱۲، ص ۳۷۱ - ۳۷۲.
- ↑ سروه فصلت، آیه۴۲.
- ↑ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۳۰.
- ↑ جلائی نوبری، «جدال احسن از دیدگاه امام رضا»، ص۱۳۵.
- ↑ حویزی، تفسیر نورالثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۹۵.
- ↑ جلائی نوبری، «جدال احسن از دیدگاه امام رضا»، ص۱۳۷.
- ↑ جلائی نوبری، «جدال احسن از دیدگاه امام رضا»، ص۱۳۸ تا ۱۴۲.