پرش به محتوا

سید علی‌محمد باب: تفاوت میان نسخه‌ها

اصلاح متن تا ماجرای دفن باب
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح متن تا ماجرای دفن باب)
خط ۱: خط ۱:
{{ جعبه اطلاعات زندگینامه
{{ جعبه اطلاعات زندگینامه
  | عنوان       = سید علی‌محمد باب
  | عنوان = سید علی‌محمد باب
  | تصویر       = بابیت.jpg
  | تصویر = بابیت.jpg
  | اندازه تصویر =  
  | اندازه تصویر =  
  | توضیح تصویر =  
  | توضیح تصویر =  
  |سرشناسی       ='''بنیانگذار آیین بابیت'''
  |سرشناسی ='''بنیانگذار آیین بابیت'''
  |نام           = سید علی‌محمد شیرازی
  |نام = سید علی‌محمد شیرازی
  |نام کامل     =  
  |نام کامل =  
  |نام مستعار   =  
  |نام مستعار =  
  |لقب/کنیه     = باب، نقطه اُولی
  |لقب/کنیه = باب، نقطه اُولی
  |مذهب         =  
  |مذهب =  
  |شهرت         =  
  |شهرت =  
  |نسب           =  
  |نسب =  
  |خویشاوندان سرشناس=  
  |خویشاوندان سرشناس=  
  |زادروز       = [[۱ محرم]] [[سال ۱۲۳۵ هجری قمری|۱۲۳۵ق]]
  |زادروز = [[۱ محرم]] [[سال ۱۲۳۵ هجری قمری|۱۲۳۵ق]]
  |زادگاه       = [[شیراز]]
  |زادگاه = [[شیراز]]
  |محل زندگی     = شیراز • [[بوشهر]] • [[کربلا]]
  |محل زندگی = شیراز • [[بوشهر]] • [[کربلا]]
  |وفات         = [[۲۸ شعبان]] [[سال ۱۲۶۶ هجری قمری|۱۲۶۶ق]]
  |وفات = [[۲۸ شعبان]] [[سال ۱۲۶۶ هجری قمری|۱۲۶۶ق]]
  |شهادت         =  
  |شهادت =  
  |محل دفن       = حیفا • [[فلسطین]]
  |محل دفن = حیفا • [[فلسطین]]
  |تحصیلات       = [[حوزه علمیه|حوزوی]]
  |تحصیلات = [[حوزه علمیه|حوزوی]]
  |محل تحصیل     = شیراز • کربلا
  |محل تحصیل = شیراز • کربلا
  |استادان       = محمد عابد • [[سید کاظم رشتی]]
  |استادان = محمد عابد • [[سید کاظم رشتی]]
  |شاگردان       =  
  |شاگردان =  
  |آثار         = کتاب بیان فارسی • کتاب بیان عربی • لوح هیکل
  |آثار = کتاب بیان فارسی • کتاب بیان عربی • لوح هیکل
  |تخصص         =  
  |تخصص =  
  |مهارت         =  
  |مهارت =  
  |پیشه         = تجارت
  |پیشه = تجارت
  |زمینه فعالیت =  
  |زمینه فعالیت =  
  |فعالیت‌ها     = مؤسس [[بابیه|فرقه بابیت]]
  |فعالیت‌ها = مؤسس [[بابیه|فرقه بابیت]]
  |منصب         =  
  |منصب =  
  |جوایز         =  
  |جوایز =  
  |وبگاه         =  
  |وبگاه =  
  |مرتبط         =  
  |مرتبط =  
}}
}}
'''سید علی‌محمد شیرازی ([[سال ۱۲۳۵ هجری قمری|۱۲۳۵ق]]-[[سال ۱۲۶۶ هجری قمری|۱۲۶۶ق]])''' مشهور به '''باب''' و نقطه اُولی، مؤسس [[بابیه|آیین بابی]] است. او از شاگردان [[سید کاظم رشتی]] در [[کربلا]] بود. پس از فوت او در سال [[سال ۱۲۵۹ هجری قمری|۱۲۵۹ق]]، مدعی شد که [[رکن رابع|رُکنِ رابع]] و باب (نماینده خاص) [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام زمان(عج)]] است. پس از آن، هجده نفر از پیروان [[شیخیه|فرقه شیخیه]] (معروف به حروف حی) به وی ایمان آوردند. به دلیل اقدامات یارانش، به دستور حاکم فارس دستگیر و از [[بوشهر]] به [[شیراز]] آورده شد و پس از آن به [[اصفهان]] و سپس به دستور میرزا آقاسی، صدراعظم محمدشاه قاجار، به [[تبریز]] و زندان چهریق منتقل شد.
'''سید علی‌محمد شیرازی ([[سال ۱۲۳۵ هجری قمری|۱۲۳۵ق]]-[[سال ۱۲۶۶ هجری قمری|۱۲۶۶ق]])''' مؤسس [[بابیه|آیین بابی]] که در میان پیروانش مشهور به '''باب''' و نقطه اُولی است. او از شاگردان [[سید کاظم رشتی]] در [[کربلا]] بود و پس از فوت او در سال [[سال ۱۲۵۹ هجری قمری|۱۲۵۹ق]]، مدعی شد که [[رکن رابع|رُکنِ رابع]] و باب (نماینده خاص) [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام زمان(عج)]] است. پس از آن، هجده نفر از پیروان [[شیخیه|فرقه شیخیه]] (معروف به حروف حی) به وی ایمان آوردند. به دلیل اقدامات یارانش، به دستور حاکم فارس دستگیر و از [[بوشهر]] به [[شیراز]] برده شد و پس از آن به [[اصفهان]] و سپس به دستور میرزا آقاسی، صدراعظم محمدشاه قاجار، به [[تبریز]] و زندان چهریق منتقل شد.


باب در مدت هفت سال از شروع دعوی بابیّت، ادعاهایی از قبیل [[مهدویت]]، [[نبوت]] و [[ربوبیت]] را مطرح کرد؛ ولی گفته شده در مناظره با علمای شیراز، اصفهان و تبریز، از پاسخ آنها درماند و جهالتش روشن شد. پس از آخرین مناظره‌اش با علمای تبریز در حضور ناصرالدین میرزا، ولیعهد [[قاجاریه|قاجار]]، با نوشتن [[توبه|توبه‌نامه‌ای]] دوباره به زندان چِهریق برده شد تا اینکه [[ناصرالدین شاه قاجار|ناصرالدین شاه]] بر تخت نشست و [[امیرکبیر]] صدراعظم شد. علی‌محمد در [[شعبان]] [[سال ۱۲۶۶ هجری قمری|۱۲۶۶ق]] با نظر ناصرالدین شاه و امیرکبیر و به فتوای علمای تبریز [[اعدام]] و به چاه انداخته شد. به ادعای [[بهائیت|بهائیان]] جسد باب پس از چندبار دفن شدن در جاهای مختلف، در سال ۱۳۱۷ق از [[ایران]] به [[فلسطین]] برده شد و در کوه کَرمِل در حیفا دفن شد.
علی‌محمد باب در مدت هفت سال از شروع ماجرای بابیّت، ادعاهایی از قبیل [[مهدویت]]، [[نبوت]] و [[ربوبیت]] را مطرح کرد، ولی گفته شده در مناظره با علمای شیراز، اصفهان و تبریز، از پاسخگویی به آنها درماند. پس از آخرین مناظره‌اش با علمای تبریز در حضور ناصرالدین میرزا، ولیعهد [[قاجاریه|قاجار]]، با نوشتن [[توبه|توبه‌نامه‌ای]] دوباره به زندان چِهریق برده شد تا اینکه [[ناصرالدین شاه قاجار|ناصرالدین شاه]] بر تخت نشست و [[امیرکبیر]] صدراعظم شد و  علی‌محمد در [[شعبان]] [[سال ۱۲۶۶ هجری قمری|۱۲۶۶ق]] با نظر ناصرالدین شاه و امیرکبیر، و به فتوای علمای تبریز، [[اعدام]] و به چاه انداخته شد. به ادعای [[بهائیت|بهائیان]]، جسد باب پس از چند بار دفن شدن در جاهای مختلف، در سال ۱۳۱۷ق از [[ایران]] به [[فلسطین]] برده شد و در کوه کَرمِل در حیفا دفن شد.


علی‌محمد باب، خود را از همه [[پیامبران]] حتی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبراسلام(ص)]] برتر و مظهر نفس [[خدا]] می‌دانست. او معتقد بود با ظهور دینش، [[اسلام]]، نسخ شد و خود را مُبشّر ظهور بعدی یعنی مَنْ یُظْهِرُهُ الله ذکر می‌کرد. باب تدریس غیر کتاب بیان را جائز نمی‌دانست و به فرمانروای آینده [[بابیه|بابی]] توصیه کرد که هیچ کس غیر از بابیان را روی زمین باقی نگذارد. بیان فارسی و عربی و تفسیر سوره یوسف از جمله آثار او است.
علی‌محمد باب، خود را از همه [[پیامبران]] حتی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبراسلام(ص)]] برتر و مظهر نفس [[خدا]] می‌دانست. او معتقد بود با ظهور دینش، [[اسلام]] نسخ شد و خود را مُبشّر ظهور بعدی یعنی مَنْ یُظْهِرُهُ الله ذکر می‌کرد. وی تدریس کتابی جز کتاب «بیان» را جائز نمی‌دانست و به فرمانروای آینده [[بابیه|بابی]] توصیه کرد که هیچ کس غیر از بابیان را روی زمین باقی نگذارد. کتاب بیان به زبان فارسی و عربی، و همچنین تفسیر سوره یوسف از جمله آثار او است.


==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
سید علی‌محمد شیرازی معروف به باب، نقطه اُولی،<ref>آیتی، الکواکب الدریة، بی‌تا، ج۲، ص۲۱۹.</ref> سید امکان<ref>جانی کاشانی، نقطة الکاف، ۱۳۲۸ق، ص۱۱۱.</ref> و حضرت اعلی، در روز [[۱ محرم|اول محرم]] [[سال ۱۲۳۵ هجری قمری|۱۲۳۵ق]] از پدری به نام سید محمدرضا و مادری به نام فاطمه بیگم در [[شیراز]] به دنیا آمد.<ref>اشراق خاوری، مطالع الانوار تلخیص تاریخ نبیل زرندی، بی‌تا، ص۵ و ۵۸-۵۹.</ref> به گفته [[عبدالحسین آیتی بافقی یزدی|عبدالحسین آیتی]]، وی تحصیلات اولیه را در شیراز نزد شیخ عابد(محمد) معلم آغاز کرد.<ref>آیتی، کشف الحیل، ۱۳۲۶ش، ج۲، ص۶۳.</ref> اشراق خاوری، از مبلغان [[بهائیت]]، مدعی است که شیخ عابد از پیروان [[شیخیه|فرقه شیخیه]] و شاگرد [[احمد احسائی|شیخ احمد احسائی]] و [[سید کاظم رشتی]] بود.<ref>اشراق خاوری، مطالع الانوار تلخیص تاریخ نبیل زرندی، بی‌تا، ص۵۹.</ref>  
سید علی‌محمد شیرازی که از سوی پیروانش باب، نقطه اُولی،<ref>آیتی، الکواکب الدریة، بی‌تا، ج۲، ص۲۱۹.</ref> سید امکان<ref>جانی کاشانی، نقطة الکاف، ۱۳۲۸ق، ص۱۱۱.</ref> و حضرت اعلی خوانده می‌شود، در روز [[۱ محرم|اول محرم]] [[سال ۱۲۳۵ هجری قمری|۱۲۳۵ق]] در [[شیراز]] متولد شد.<ref>اشراق خاوری، مطالع الانوار تلخیص تاریخ نبیل زرندی، بی‌تا، ص۵ و ۵۸-۵۹.</ref> به گفته [[عبدالحسین آیتی بافقی یزدی|عبدالحسین آیتی]]، وی تحصیلات اولیه را در شیراز آغاز کرد.<ref>آیتی، کشف الحیل، ۱۳۲۶ش، ج۲، ص۶۳.</ref> به گفته اشراق خاوری، از مبلغان [[بهائیت]]، شیخ عابد، معلم وی از پیروان [[شیخیه|فرقه شیخیه]] و شاگرد [[احمد احسائی|شیخ احمد احسائی]] و [[سید کاظم رشتی]] بوده است.<ref>اشراق خاوری، مطالع الانوار تلخیص تاریخ نبیل زرندی، بی‌تا، ص۵۹.</ref>  


علی‌محمد باب پس از مدتی تحصیل، مدتی به تجارت در [[بوشهر]] مشغول شد و سپس به [[کربلا]] رفت و در درس سید کاظم رشتی شرکت کرد؛<ref>آیتی، کشف الحیل، ۱۳۲۶ش، ج۲، ص۶۳.</ref> البته مؤلف کتاب نقطة الکاف، علی‌محمد را شخصی اُمّی که سواد عربی نداشت، معرفی می‌کند<ref>جانی کاشانی، نقطة الکاف، ۱۳۲۸ق، ص۱۰۹.</ref> و حضور او در درس سید کاظم رشتی را صرفاً جهت استفاده از درس موعظه‌اش می‌داند.<ref>جانی کاشانی، نقطة الکاف، ۱۳۲۸ق، ص۱۱۰.</ref> فاضل مازندرانی، از مبلغان بهائی، نیز علی‌محمد را دارای تحصیل ساده مکتبی که سواد عربی ندارد، معرفی می‌کند؛<ref>فاضل مازندرانی، ظهور الحق، بی‌تا، ج۲، ص۲۳.</ref> ولی مولف [[بهائی‌گری (کتاب)|کتاب بهائی‌گری]] انکار شاگردی باب از سید کاظم رشتی را صحیح نمی‌داند.<ref>کسروی، بهائی‌گری، ۱۳۲۳ش، ص۲۵.</ref> به گفته محمدعلی خادمی، مؤلف کتاب بی‌بهائیِ باب و بهاء، در کلام بابیان و [[بهائیت|بهائیان]] تناقض وجود دارد؛ زیرا از یک طرف ادعا می‌کنند که باب درس نخواند و از طرف دیگر می‌گویند که معلم او در راه [[بابیه|بابیت]] کشته شده‌است.<ref>خادمی، بی‌بهائی باب و بهاء، ۱۳۹۰ش، ص۵۷.</ref>
علی‌محمد باب پس از مدتی تحصیل، به تجارت در [[بوشهر]] مشغول شد و سپس به [[کربلا]] رفت و در درس سید کاظم رشتی شرکت کرد.<ref>آیتی، کشف الحیل، ۱۳۲۶ش، ج۲، ص۶۳.</ref> مؤلف کتاب نقطة الکاف، از اولین گروندگان علی‌محمد باب، وی را شخصی اُمّی معرفی می‌کند که سواد عربی نداشته<ref>جانی کاشانی، نقطة الکاف، ۱۳۲۸ق، ص۱۰۹.</ref> و حضور او در درس سید کاظم رشتی را صرفاً جهت استفاده از موعظه‌های اخلاقی وی دانسته است.<ref>جانی کاشانی، نقطة الکاف، ۱۳۲۸ق، ص۱۱۰.</ref> فاضل مازندرانی، از مبلغان بهائی، نیز علی‌محمد را دارای تحصیل ساده مکتبی که سواد عربی ندارد، معرفی می‌کند؛<ref>فاضل مازندرانی، ظهور الحق، بی‌تا، ج۲، ص۲۳.</ref> ولی مولف [[بهائی‌گری (کتاب)|کتاب بهائی‌گری]] انکار شاگردی باب از سید کاظم رشتی را صحیح نمی‌داند.<ref>کسروی، بهائی‌گری، ۱۳۲۳ش، ص۲۵.</ref> به گفته محمدعلی خادمی، مؤلف کتاب «بی‌بهائیِ باب و بهاء»، در کلام بابیان و [[بهائیت|بهائیان]] تناقض وجود دارد؛ زیرا از یک طرف ادعا می‌کنند که باب درس نخواند و از طرف دیگر می‌گویند که معلم او در راه [[بابیه|بابیت]] کشته شده است.<ref>خادمی، بی‌بهائی باب و بهاء، ۱۳۹۰ش، ص۵۷.</ref>


===مرگ===
===مرگ===
[[پرونده:آرامگاه باب و باغ‌های بهائی.jpg|بندانگشتی|مقبره باب (مقام اعلی) و باغ‌های بهائی در کوه کرمل، در شهر حیفا.]]
[[پرونده:آرامگاه باب و باغ‌های بهائی.jpg|بندانگشتی|مقبره باب (مقام اعلی) و باغ‌های بهائی در کوه کرمل، در شهر حیفا.]]
علی‌محمد باب پس از نوشتن توبه‌نامه، دوباره به زندان چهریق منتقل شد و چند سال در زندان ماند؛<ref>کسروی، بهائی‌گری، ۱۳۲۳ش، ص۲۹-۳۲.</ref> تا این‌که ناصرالدین شاه بر تخت نشست و [[امیرکبیر]] به صدراعظمی رسید.<ref>آیتی، الکواکب الدریة، بی‌تا، ج۲، ص۴۰۵.</ref> امیر کبیر در مدت ۳سال صدارت،<ref>ابوالحسنی(منذر)، «امیر کبیر در مقابله با باب و بهاء»، ص۲۵۳.</ref> با اقداماتش پس از دستگیری باب، توانست شورش‌های مسلحانه بابی‌ها را کنترل و سرکوب کند.<ref>رجبی، «حضور در انجمن‌های ماسونی و شبه‌ماسونی»، ص۱۷۳.</ref> اما شورش‌های بابیان در [[مازندران]]، [[زنجان]]، تبریز و دیگر شهرهای [[ایران]] زیاد شد و به کشتار خونین انجامید.<ref>کسروی، بهائی‌گری، ۱۳۲۳ش، ص۳۳.</ref>  
علی‌محمد باب پس از نوشتن توبه‌نامه، دوباره به زندان چهریق منتقل شد و چند سال در زندان ماند،<ref>کسروی، بهائی‌گری، ۱۳۲۳ش، ص۲۹-۳۲.</ref> تا این‌که ناصرالدین شاه بر تخت نشست و [[امیرکبیر]] به صدراعظمی رسید.<ref>آیتی، الکواکب الدریة، بی‌تا، ج۲، ص۴۰۵.</ref> امیر کبیر در مدت سه سال صدارت،<ref>ابوالحسنی(منذر)، «امیر کبیر در مقابله با باب و بهاء»، ص۲۵۳.</ref> با اقداماتش پس از دستگیری باب، توانست شورش‌های مسلحانه بابی‌ها را سرکوب کند،<ref>رجبی، «حضور در انجمن‌های ماسونی و شبه‌ماسونی»، ص۱۷۳.</ref> اما شورش‌های بابیان در [[مازندران]]، [[زنجان]]، تبریز و دیگر شهرهای [[ایران]] زیاد شد و به کشتار خونین انجامید.<ref>کسروی، بهائی‌گری، ۱۳۲۳ش، ص۳۳.</ref>  


لذا باب با نظر ناصرالدین شاه و امیر کبیر به فتوای فقهای شیعه در [[۲۸ شعبان]] [[سال ۱۲۶۶ هجری قمری|سال ۱۲۶۶ق]] در تبریز اعدام (تیرباران) شد.<ref>فاضل مازندرانی، ظهور الحق، بی‌تا، ج۲، ص۴۸۵-۵۰۱؛ اشراق خاوری، مطالع الانوار تلخیص تاریخ نبیل زرندی، بی‌تا، ص۴۶۹-۴۸۱؛ کسروی، بهائی‌گری، ۱۳۲۳ش، ص۳۴.</ref>  
سرانجام باب با نظر ناصرالدین شاه و امیر کبیر، و بنابر فتوای فقهای شیعه در [[۲۸ شعبان]] [[سال ۱۲۶۶ هجری قمری|سال ۱۲۶۶ق]] در تبریز اعدام (تیرباران) شد.<ref>فاضل مازندرانی، ظهور الحق، بی‌تا، ج۲، ص۴۸۵-۵۰۱؛ اشراق خاوری، مطالع الانوار تلخیص تاریخ نبیل زرندی، بی‌تا، ص۴۶۹-۴۸۱؛ کسروی، بهائی‌گری، ۱۳۲۳ش، ص۳۴.</ref>  


====ماجرای دفن باب====
====ماجرای دفن باب====
بنا به نقل اشراق خاوری، جسد باب پس از چند روز توسط سلیمان‌خان برداشته و به دستور [[میرزا حسینعلی نوری]] ملقب به بهاءالله مؤسس [[بهائیت|فرقه بهائیت]]، به تهران حرم عبدالعظیم حسنی(ع) و یا امامزاده حسن نقل داده شده و از آن‌جا به مکان نامعلوم دیگری برده شد.<ref>اشراق خاوری، مطالع الانوار تلخیص تاریخ نبیل زرندی، بی‌تا، ص۴۸۲-۴۸۴.</ref> گرچه آیتی در کتاب الکواکب الدریة، معتقد است که جسد باب از [[تهران]] به امامزاده حسن(ع) و پس از مدتی از آن‌جا به امامزاده معصوم(ع) منتقل و دفن شد.<ref>آیتی، الکواکب الدریة، بی‌تا، ج۱، ص۲۱۹.</ref> فاضل مازندرانی ذکر می‌کند که جسد باب از امامزاده حسن(ع) به [[قبرستان ابن‌بابویه|بقعه ابن‌بابویه]] کنار [[حرم عبدالعظیم حسنی|حرم عبدالعظیم حسنی(ع)]] در [[ری]] برده و دفن گردید. تا این‌که در سال ۱۳۱۷ق از ایران به [[فلسطین]] برده شد و در کوه کَرمِل واقع در حیفا دفن شد.<ref>فاضل مازندرانی، ظهور الحق، بی‌تا، ج۲، ص۵۰۱-۵۰۴.</ref>
بنا به نقل اشراق خاوری، جسد باب پس از چند روز توسط سلیمان‌خان برداشته و به دستور [[میرزا حسینعلی نوری]] ملقب به بهاءالله مؤسس [[بهائیت|فرقه بهائیت]]، به تهران حرم عبدالعظیم حسنی(ع) و یا امامزاده حسن نقل داده شده و از آن‌جا به مکان نامعلوم دیگری برده شد.<ref>اشراق خاوری، مطالع الانوار تلخیص تاریخ نبیل زرندی، بی‌تا، ص۴۸۲-۴۸۴.</ref> گرچه آیتی در کتاب الکواکب الدریة، معتقد است که جسد باب از [[تهران]] به امامزاده حسن(ع) و پس از مدتی از آن‌جا به امامزاده معصوم(ع) منتقل و دفن شد.<ref>آیتی، الکواکب الدریة، بی‌تا، ج۱، ص۲۱۹.</ref> فاضل مازندرانی ذکر می‌کند که جسد باب از امامزاده حسن(ع) به [[قبرستان ابن‌بابویه|بقعه ابن‌بابویه]] کنار [[حرم عبدالعظیم حسنی|حرم عبدالعظیم حسنی(ع)]] در [[ری]] برده و دفن گردید. تا این‌که در سال ۱۳۱۷ق از ایران به [[فلسطین]] برده شد و در کوه کَرمِل واقع در حیفا دفن شد.<ref>فاضل مازندرانی، ظهور الحق، بی‌تا، ج۲، ص۵۰۱-۵۰۴.</ref>


۳۸۳

ویرایش