پرش به محتوا

فقیه جامع‌الشرائط: تفاوت میان نسخه‌ها

ویکی‌سازی تا افتا
(ویکی‌سازی تا افتا)
خط ۱: خط ۱:
'''فقیه جامع‌الشرائط''' فقیهی است که شرایط علمی، عملی، اعتقادی و اخلاقی لازم برای [[مرجع تقلید|مرجعیت]] را داراست. مشروعیت بسیاری از اعمال فقهی و همچنین تصرفات در امور مالی، قضایی و سیاسی به حضور و دستور او منوط شده است. در کتاب‌های فقهی ویژگی‌های مانند [[عدالت (فقه)|عدالت]]، آگاهی به موازین و مقررات اسلام ([[فقه|فقاهت]]) و حسن تدبیر در امور از شرایط فقیه جامع‌الشرائط دانسته شده که بدون آن شرایط امکان تصدی مناصب و وظایف مختص به چنین فقیهی وجود نخواهد داشت.
'''فقیه جامع‌الشرائط''' فقیهی است که شرایط علمی، عملی، اعتقادی و اخلاقی لازم برای [[مرجع تقلید|مرجعیت]] را داراست. مشروعیت بسیاری از اعمال فقهی و همچنین تصرفات در امور مالی، قضایی و سیاسی به حضور و دستور او منوط شده است. در کتاب‌های فقهی ویژگی‌هایی مانند [[عدالت (فقه)|عدالت]]، آگاهی به موازین و مقررات اسلام ([[فقه|فقاهت]]) و حسن تدبیر در امور از شرایط فقیه جامع‌الشرائط دانسته شده که بدون آن، امکان تصدی مناصب و وظایف مختص به چنین فقیهی وجود نخواهد داشت.


وظایف فقیه جامع‌الشرائط در سه حوزه [[فتوا|افتا]]، [[قضاوت|قضا]] و [[ولایت]] ترسیم شده است؛ البته فقهایی چون [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] و [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]] ولایت سیاسی بر مردم را از حوزه اختیارات فقیه خارج می‌دانند. در مقابل، عده‌ای از فقها مانند [[ملا احمد نراقی]] و [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] با استناد به [[آیه|آیات]]، [[حدیث|روایات]] و [[دلیل عقلی|دلائل عقلی]] معتقد به [[ولایت فقیه]] هستند و تمام اختیارات و مناصب [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و [[امامان شیعه|امامان(ع)]] را برای فقیه جامع‌الشرائط نیز ثابت می‌دانند. به گفته آنها امور مرتبط با دین و دنیای مردم از جمله [[اقامه حدود|اجرای حدود الهی]]، حفظ اموال یتیمان و مجانین و غائبین، تصرف در اموال امام معصوم(ع)، تشکیل حکومت اسلامی و ... در حیطه وظایف فقیه جامع‌الشرائط است.
وظایف فقیه جامع‌الشرائط در سه حوزه [[فتوا|افتا]]، [[قضاوت|قضا]] و [[ولایت]] است. با این حال فقیهانی چون [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] و [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]] ولایت سیاسی بر مردم را از حوزه اختیارات فقیه خارج می‌دانند. در مقابل، عده‌ای از فقها مانند [[ملا احمد نراقی]] و [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] با استناد به [[آیه|آیات]]، [[حدیث|روایات]] و [[دلیل عقلی|دلائل عقلی]] معتقد به [[ولایت فقیه]] هستند و تمام اختیارات و مناصب [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و [[امامان شیعه|امامان(ع)]] را برای فقیه جامع‌الشرائط نیز ثابت می‌دانند. به گفته آنها امور مرتبط با دین و دنیای مردم، از جمله [[اقامه حدود|اجرای حدود الهی]]، حفظ اموال یتیمان و مجانین و غائبین، تصرف در اموال امام معصوم(ع)، تشکیل حکومت اسلامی و... در حیطه وظایف فقیه جامع‌الشرائط است.


==جایگاه و تعریف==
==جایگاه و تعریف==
فقیه یا مجتهد جامع‌الشرائط از عناوین پرتکرار در [[ابواب فقه|ابواب مختلف فقه]] است و [[مجتهد|فقها]] به مناسبت سخن از مسائل متعددی چون [[امر به معروف و نهی از منکر]]،<ref>علامه حلی، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۵۲-۳۵۳؛ شهید اول، غایة المراد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۵۰۵-۵۱۱.</ref> [[قضاوت]]،<ref>شهید اول، الدورس الشرعیه، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۶۶-۶۷؛ فیض کاشانی، مفاتیح الشرائع، کتابخانه مرعشی نجفی، ج۳، ص۲۴۸.</ref> [[فتوا|افتاء]]، [[اجتهاد]] و [[تقلید (فقه)|تقلید]]،<ref>حر عاملی، الفوائد الطوسیة، ۱۴۰۳ق، ص۴۲۱-۴۲۲.</ref> [[نماز جمعه]]،<ref>محقق کرکی، رسائل محقق الکرکی (رسالة الصلاة الجمعة)، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۳۷-۱۷۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۱۸۸.</ref> [[رؤیت هلال]]،<ref>خویی، موسوعة الإمام الخوئی، ۱۴۱۸ق، ج‌۱، ص۳۵۷.</ref> برعهده گرفتن [[حسبه|امور حسبه]]،<ref>بحرانی، أجوبة المسائل البهبهانیة‌، ۱۴۰۶ق، ص۶۶-۷۷؛ خویی، موسوعة الإمام الخوئی، ۱۴۱۸ق، ج‌۱، ص۳۶۰</ref> [[جهاد]]،<ref>خویی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۶۶.</ref> ولایت در امور سیاسی<ref>منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الإسلامیة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۲۵؛ موسوی خلخالی، الحاکمیة فی الاسلام، ۱۴۲۵ق، ص۵۴۵-۵۵۲.</ref> و ...، در متون فقهی خود از این واژه استفاده کرده‌اند.  
فقیه یا مجتهد جامع‌الشرائط از عناوین پرتکرار در [[ابواب فقه|ابواب مختلف فقه]] است و [[مجتهد|فقها]] به مناسبت سخن از مسائل متعددی چون [[امر به معروف و نهی از منکر]]،<ref>علامه حلی، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۵۲-۳۵۳؛ شهید اول، غایة المراد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۵۰۵-۵۱۱.</ref> [[قضاوت]]،<ref>شهید اول، الدورس الشرعیه، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۶۶-۶۷؛ فیض کاشانی، مفاتیح الشرائع، کتابخانه مرعشی نجفی، ج۳، ص۲۴۸.</ref> [[فتوا|افتاء]]، [[اجتهاد]] و [[تقلید (فقه)|تقلید]]،<ref>حر عاملی، الفوائد الطوسیة، ۱۴۰۳ق، ص۴۲۱-۴۲۲.</ref> [[نماز جمعه]]،<ref>محقق کرکی، رسائل محقق الکرکی (رسالة الصلاة الجمعة)، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۳۷-۱۷۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۱۸۸.</ref> [[رؤیت هلال]]،<ref>خویی، موسوعة الإمام الخوئی، ۱۴۱۸ق، ج‌۱، ص۳۵۷.</ref> برعهده گرفتن [[حسبه|امور حسبه]]،<ref>بحرانی، أجوبة المسائل البهبهانیة‌، ۱۴۰۶ق، ص۶۶-۷۷؛ خویی، موسوعة الإمام الخوئی، ۱۴۱۸ق، ج‌۱، ص۳۶۰</ref> [[جهاد]]،<ref>خویی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۶۶.</ref> ولایت در امور سیاسی<ref>منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه و فقه الدولة الإسلامیة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۲۵؛ موسوی خلخالی، الحاکمیة فی الاسلام، ۱۴۲۵ق، ص۵۴۵-۵۵۲.</ref> و ...، در متون فقهی خود از این واژه استفاده کرده‌اند.  


بر اساس آرای فقهای شیعه، مشروعیت و صحت بسیاری از اعمال فقهی و همچنین تصرفات در امور مالی، قضایی، سیاسی و اجتماعی به حضور فقیه جامع‌الشرائط وابسته است؛ به عنوان مثال مراتب غیر لسانی امر به معروف و نهی از منکر<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۱، ص۴۷۶-۴۸۲.</ref> و یا جهاد در [[غیبت امام مهدی(عج)|عصر غیبت]] با اذن او امکان‌پذیر خواهد بود.<ref>خویی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۶۶.</ref>
بر اساس آرای فقهای شیعه، مشروعیت و صحت بسیاری از اعمال فقهی و همچنین تصرفات در امور مالی، قضایی، سیاسی و اجتماعی به حضور فقیه جامع‌الشرائط وابسته است؛ به‌عنوان مثال مراتب غیرلسانی امر به معروف و نهی از منکر<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۱، ص۴۷۶-۴۸۲.</ref> و یا جهاد در [[غیبت امام مهدی(عج)|عصر غیبت]] با اذن او امکانپذیر خواهد بود.<ref>خویی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۳۶۶.</ref>


در تعریف فقیه جامع‌الشرائط گفته شده؛ او کسی است که شرایط علمی، عملی، اعتقادی و اخلاقی لازم برای [[مرجع تقلید|مرجعیت]] را دارا باشد.<ref>محامد، [https://hawzah.net/fa/Article/View/87451 «فقیه جامع‌الشرائط و منصب افتاء»]، مندرج در پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.</ref> به باور [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]] و [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]]، فقیهی که داراى ملکه استنباط احکام از [[ادله اربعه|ادله شرعیه]] است و شرایط لازم، همچون [[ایمان]]، [[عدالت (فقه)|عدالت]]، [[زهد]] و [[تقوا]] را براى تصدى منصب مرجعیت داشته باشد، فقیه جامع‌الشرائط است<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۳۹۹؛ شیخ انصاری، القضاء و الشهادات، ۱۴۱۵ق، ص۲۲۹-۲۳۱.</ref> و به گفته [[عبدالله جوادی آملی]] از مراجع تقلید معاصر، کسی که صرفا [[فقه]] خوانده و حتی دارای ملکه استنباط احکام باشد، او را فقیه جامع‌الشرائط نمی‌نامند.<ref>جوادی آملی، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۶.</ref>
درباره فقیه جامع‌الشرائط گفته شده که باید شرایط علمی، عملی، اعتقادی و اخلاقی لازم برای [[مرجع تقلید|مرجعیت]] را دارا باشد.<ref>محامد، [https://hawzah.net/fa/Article/View/87451 «فقیه جامع‌الشرائط و منصب افتاء»]، مندرج در پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه.</ref> به باور [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]] و [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]]، فقیهی که داراى ملکه استنباط احکام از [[ادله اربعه|ادله شرعیه]] است و شرایط لازم، همچون [[ایمان]]، [[عدالت (فقه)|عدالت]]، [[زهد]] و [[تقوا]] را براى تصدى منصب مرجعیت داشته باشد، فقیه جامع‌الشرائط است<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۱، ص۳۹۹؛ شیخ انصاری، القضاء و الشهادات، ۱۴۱۵ق، ص۲۲۹-۲۳۱.</ref> و به‌گفته [[عبدالله جوادی آملی]] از مراجع تقلید معاصر، کسی که صرفاً [[فقه]] خوانده، حتی اگر دارای ملکه استنباط احکام باشد، او را فقیه جامع‌الشرائط نمی‌نامند.<ref>جوادی آملی، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۶.</ref>


===تفاوت با مجتهد متجزی===
===تفاوت با مجتهد متجزی===
فقیه جامع‌الشرائط بر اساس ویژگی‌هایی که برای او برشمرده‌اند با فقیه یا مجتهد مُتَجَزّی تفاوت دارد. مجتهد متجزی کسی است که توانایی استنباط احکام شرعی را در برخی از بخش‌های فقه دارد؛<ref>شیخ انصاری، القضاء و الشهادات، ۱۴۱۵ق، ۲۳۱-۲۳۲.</ref> درحالی‌که مجتهد جامع‌الشرائط توانایی اجتهاد مطلق یعنی استنباط در همه ابواب فقه را داراست<ref>مشکینی، اصطلاحات الأصول، ۱۴۱۶ق، ص۱۹.</ref> و علاوه بر دارا بودن قوه اجتهاد در تمامی ابواب فقه، در عمل نیز بسیاری از احکام را استنباط کرده<ref>مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگ‌نامه اصول فقه، ۱۳۸۹ش، ص۷۵.</ref> و شرایط لازم برای مرجعیت را دارد.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۱۳.</ref>
فقیه جامع‌الشرائط بر اساس ویژگی‌هایی که برای او برشمرده‌اند، با فقیه یا مجتهد مُتَجَزّی تفاوت دارد. مجتهد متجزی کسی است که توانایی استنباط احکام شرعی را در برخی از بخش‌های فقه دارد؛<ref>شیخ انصاری، القضاء و الشهادات، ۱۴۱۵ق، ۲۳۱-۲۳۲.</ref> در حالی که مجتهد جامع‌الشرائط توانایی اجتهاد مطلق یعنی استنباط در همه ابواب فقه را داراست<ref>مشکینی، اصطلاحات الأصول، ۱۴۱۶ق، ص۱۹.</ref> و علاوه بر دارا بودن قوه اجتهاد در تمامی ابواب فقه، در عمل نیز بسیاری از احکام را استنباط کرده<ref>مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگ‌نامه اصول فقه، ۱۳۸۹ش، ص۷۵.</ref> و شرایط لازم برای مرجعیت را دارد.<ref>امام خمینی، توضیح المسائل، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۱۳.</ref>


==شرایط==
==شرایط==
در متون فقهی، صفات و ویژگی‌هایی برای فقیه جامع‌الشرائط ذکر شده که بدون وجود آن ویژگی‌ها، امکان در اختیار گرفتن مناصب و وظایف ترسیم شده برای فقیه جامع‌الشرائط وجود نخواهد داشت. [[حسینعلی منتظری]] از مراجع تقلید معاصر در [[کتاب دراسات فی ولایة الفقیه]]، برای حاکم جامعه اسلامی به هشت شرط اشاره می‌کند و از کسی که این شرایط را داشته باشد، با عنوان فقیه جامع‌الشرائط تعبیر کرده است. این شرایط طبق آنچه او گفته چنین است: [[عقل|عقل کافی]]، [[اسلام]] و [[ایمان]]، عدالت، آگاهی به موازین و مقررات اسلام (فقاهت)، توانایی و حسن تدبیر امور، ذکوریت، پاک‌زادی (حلال‌زاده) و اجتناب از خصلت‌های ناپسند مانند [[بخل]] و [[حرص]].<ref>منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۰۷.</ref>
در متون فقهی، صفات و ویژگی‌هایی برای فقیه جامع‌الشرائط ذکر شده که بدون وجود آن ویژگی‌ها، امکان در اختیار گرفتن مناصب و وظایف ترسیم شده برای فقیه جامع‌الشرائط وجود نخواهد داشت. [[حسینعلی منتظری]] از مراجع تقلید معاصر در [[کتاب دراسات فی ولایة الفقیه]]، برای حاکم جامعه اسلامی به هشت شرط اشاره می‌کند و از کسی که این شرایط را داشته باشد، با عنوان فقیه جامع‌الشرائط تعبیر کرده است. این شرایط طبق آنچه او گفته چنین است: [[عقل|عقل کافی]]، [[اسلام]] و [[ایمان]]، عدالت، آگاهی به موازین و مقررات اسلام (فقاهت)، توانایی و حسن تدبیر امور، ذکوریت، پاک‌زادی (حلال‌زاده) و اجتناب از خصلت‌های ناپسند مانند [[بخل]] و [[حرص]].<ref>منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۰۷.</ref>


جوادی آملی نیز معتقد است فقیه جامع‌الشرائط باید سه ویژگی داشته باشد: اجتهاد مطلق، عدالت مطلق و قدرت مدیریت و استعداد رهبری.<ref>جوادی آملی، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۶.</ref> اجتهاد مطلق به نظر او آگاهی مجتهد از همه اصول و فروع در [[عبادت|عبادات]]، [[عقود اسلامی|عقود]]، [[احکام شرعی|احکام]]، [[ایقاعات]] و سیاست اسلامی است.<ref>جوادی آملی، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۷.</ref> او درباره عدالت مطلق نیز می‌گوید، مجتهد جامع شرایط علاوه بر عقل نظری باید در عقل عملی نیز به مقدار ممکن کامل باشد؛ یعنی هم علم دین را بفهمد و هم در محدوده حیات خودش و در جامعه اسلامی به درستی اجرا نماید و مطیع [[نفس اماره|هوای نفس]] نشود.<ref>جوادی آملی، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۸.</ref> داشتن بینش صحیح از امور سیاسی داخلی و خارجی و هنر مدیریت آن شرط دیگر فقیه جامع‌الشرائط است که جوادی به آن اشاره کرده است.<ref>جوادی آملی، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۹.</ref>
جوادی آملی نیز معتقد است فقیه جامع‌الشرائط باید سه ویژگی داشته باشد: اجتهاد مطلق، عدالت مطلق و قدرت مدیریت و استعداد رهبری.<ref>جوادی آملی، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۶.</ref> اجتهاد مطلق به نظر او آگاهی مجتهد از همه اصول و فروع در [[عبادت|عبادات]]، [[عقود اسلامی|عقود]]، [[احکام شرعی|احکام]]، [[ایقاعات]] و سیاست اسلامی است.<ref>جوادی آملی، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۷.</ref> او درباره عدالت مطلق نیز می‌گوید که مجتهد جامع‌الشرایط علاوه بر عقل نظری باید در عقل عملی نیز به مقدار ممکن کامل باشد؛ یعنی هم علم دین را بفهمد و هم در محدوده حیات خودش و در جامعه اسلامی به‌درستی اجرا نماید و مطیع [[نفس اماره|هوای نفس]] نشود.<ref>جوادی آملی، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۸.</ref> داشتن بینش صحیح از امور سیاسی داخلی و خارجی و هنر مدیریت آن، شرط دیگر فقیه جامع‌الشرائط است که جوادی به آن اشاره کرده است.<ref>جوادی آملی، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۹.</ref>


==وظایف و مناصب==
==وظایف و مناصب==
فقهایی چون [[ملا احمد نراقی]] و [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] درباره وظایف و اختیارات فقیه جامع‌الشرائط به صورت کلی معتقدند؛ همه اختیارات و وظایفِ [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و [[امامان شیعه|امامان(ع)]]، برای فقیه جامع‌الشرائط نیز ثابت است و امور مرتبط با دین و دنیای مردم از جمله [[اقامه حدود|اجرای حدود الهی]]، حفظ اموال یتیمان و مجانین و غائبین، تصرف در اموال امام معصوم(ع)، تشکیل حکومت اسلامی و ... در حیطه وظایف او خواهد بود.<ref>نراقی، عوائد الایام، ۱۴۱۷ق، ص۵۳۶؛ امام خمینی، ولایت فقیه، ۱۴۲۳ق، ص۵۰-۵۱.</ref> در مقابل، برخی فقها مانند [[شیخ مرتضی انصاری]]، حوزه اختیارات فقیه جامع‌الشرائط را محدودتر ترسیم می‌کنند و اموری چون ولایت بر اموال و انفس را از دائره وظایف و اختیارات فقیه خارج می‌کند.<ref>انصاری، کتاب المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۴۴-۵۶۰.</ref>{{یادداشت| علامه طهرانی دو وظیفه کلی برای ولی فقیه قائل است. أوّل‌: بيان‌ أحکامی که‌ از طرف‌ شرع‌ به‌ او رسيده‌ است‌، و فتوی دادن‌ در آنچه‌ که‌ اجتهاد می‌کند؛دوّم‌: إعمال‌ ولايت‌؛ در بعضی از اُمور (خصوص‌ موارد جزئيّه‌) وصادر کردن حکم. و صدور حکم از سوی او را در اينگونه‌ موارد إنشایی دانسته  يعنی  چون او بر حسب‌ قدرت‌ نفسانی و طهارت‌ باطنی که‌ پيدا کرده‌، بر مدارج‌ نفس‌ عروج‌ نموده‌ و به‌ عالمی از تجرّد و اطلاق‌ دست‌ پيدا کرده‌ است‌ حق انشاء حکم را دارد. طهرانی، ولایت فقیه درحکومت اسلام، ج۳، ص۷۴}}
فقهایی چون [[ملا احمد نراقی]] و [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] درباره وظایف و اختیارات فقیه جامع‌الشرائط به‌صورت کلی معتقدند که همه اختیارات و وظایفِ [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و [[امامان شیعه|امامان(ع)]]، برای فقیه جامع‌الشرائط نیز ثابت است و امور مرتبط با دین و دنیای مردم از جمله [[اقامه حدود|اجرای حدود الهی]]، حفظ اموال یتیمان و مجانین و غائبین، تصرف در اموال امام معصوم(ع)، تشکیل حکومت اسلامی و ... در حیطه وظایف او خواهد بود.<ref>نراقی، عوائد الایام، ۱۴۱۷ق، ص۵۳۶؛ امام خمینی، ولایت فقیه، ۱۴۲۳ق، ص۵۰-۵۱.</ref>  
 
در مقابل، برخی فقها مانند [[شیخ مرتضی انصاری]]، حوزه اختیارات فقیه جامع‌الشرائط را محدودتر ترسیم می‌کنند و اموری چون ولایت بر اموال و انفس را از دائره وظایف و اختیارات فقیه خارج می‌کند.<ref>انصاری، کتاب المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۴۴-۵۶۰.</ref>{{یادداشت|علامه طهرانی دو وظیفه کلی برای ولی فقیه قائل است: اول‌: بيان‌ احکامی که‌ از طرف‌ شرع‌ به‌ او رسيده‌ است‌، و فتوی دادن‌ در آنچه‌ که‌ اجتهاد می‌کند، دوم‌: إعمال‌ ولايت‌ در بعضی از امور (خصوص‌ موارد جزئيّه‌) و صادر کردن حکم. وی صدور حکم از سوی او را در اينگونه‌ موارد انشایی دانسته، چون او بر حسب‌ قدرت‌ نفسانی و طهارت‌ باطنی که‌ پيدا کرده‌، بر مدارج‌ نفس‌ عروج‌ نموده‌ و به‌ عالمی از تجرّد و اطلاق‌ دست‌ پيدا کرده‌ و حق انشاء حکم دارد. (طهرانی، ولایت فقیه درحکومت اسلام، ج۳، ص۷۴)}}
 
در کتاب‌های فقهی وظایف فقیه جامع‌الشرائط در سه حوزه [[فتوا|افتا]]، [[قضاوت|قضا]] و [[ولایت]] ترسیم شده است.<ref>انصاری، کتاب المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۴۴؛ سبزواری، مهذب الاحکام، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۸؛ منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۰۶-۱۰۷.</ref> با این حال به‌اعتقاد جوادی آملی، علاوه بر سه وظیفه فوق، مهمترین وظیفه فقیه جامع‌الشرائط به‌عنوان سرپرست جامعه اسلامی و به‌تبع از امام معصوم(ع)، حفظ [[قرآن]] و [[سنت|سنت معصومین]] از گزند انحرافات است.<ref>جوادی آملی، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، ۱۳۷۸ش، ص۲۴۲-۲۴۳.</ref>


در کتاب‌های فقهی وظایف فقیه جامع‌الشرائط در سه حوزه [[فتوا|افتا]]، [[قضاوت|قضا]] و [[ولایت]] ترسیم شده است؛<ref>انصاری، کتاب المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۴۴؛ سبزواری، مهذب الاحکام، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۸؛ منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۰۶-۱۰۷.</ref> البته به اعتقاد جوادی آملی، علاوه بر سه وظیفه فوق، مهم‌ترین وظیفه فقیه جامع‌الشرائط به عنوان سرپرست جامعه اسلامی و به تبع از امام معصوم(ع)، حفظ [[قرآن]] و [[سنت|سنت معصومین]] از گزند انحرافات است.<ref>جوادی آملی، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، ۱۳۷۸ش، ص۲۴۲-۲۴۳.</ref>
===افتا===
===افتا===
اجتهاد مستمر با استفاده از [[ادله اربعه|منابع معتبر]] برای استخراج احکام شرعی بدون دخل و تصرف در آن، جهت ارائه به مقلدین، از وظائف اولیه یک فقیه جامع‌الشرائط دانسته شده است.<ref>نراقی، عوائد الایام، ۱۴۱۷ق، ص۵۴۲؛ جوادی آملی، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، ۱۳۷۸ش، ص۲۴۳.</ref> البته به باور برخی از فقها، فتوا دادن فقیه غیر جامع‌الشرائط جایز نیست و مردم نیز نمی‌توانند از او [[تقلید]] کنند.<ref>شفتی گیلانی، تحفة الأبرار، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۰۳.</ref>همچنین گفته شده [[اعلمیت|اعلمیت مجتهد جامع‌الشرائط]] در حوزه افتا ضروری است.<ref>منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ۱۴۰۹ق، ج۸، ص۲۸۶.</ref>
اجتهاد مستمر با استفاده از [[ادله اربعه|منابع معتبر]] برای استخراج احکام شرعی بدون دخل و تصرف در آن، جهت ارائه به مقلدین، از وظائف اولیه یک فقیه جامع‌الشرائط دانسته شده است.<ref>نراقی، عوائد الایام، ۱۴۱۷ق، ص۵۴۲؛ جوادی آملی، ولایت فقیه ولایت فقاهت و عدالت، ۱۳۷۸ش، ص۲۴۳.</ref> البته به باور برخی از فقها، فتوا دادن فقیه غیر جامع‌الشرائط جایز نیست و مردم نیز نمی‌توانند از او [[تقلید]] کنند.<ref>شفتی گیلانی، تحفة الأبرار، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۰۳.</ref>همچنین گفته شده [[اعلمیت|اعلمیت مجتهد جامع‌الشرائط]] در حوزه افتا ضروری است.<ref>منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ۱۴۰۹ق، ج۸، ص۲۸۶.</ref>
۲۵۶

ویرایش