Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۰۱
ویرایش
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
=== احضار ارواح از طریق مدیوم=== | === احضار ارواح از طریق مدیوم=== | ||
یکی از راههای احضار اروح بوسیله میز گرد است که افراد اطراف میز گردی که در آن میخ بکار نرفته و صفحه آن مدور است، نشسته و یک یا چند نفر کف دستها را روی صفحه مدور میگذارند و بهتر است [[سوره حمد]] و سورهای از [[قرآن]] را بخوانند، سپس افکار خود را متمرکز کرده و بدون نیاز به مقدمه دیگر با روح ارتباط برقرار میکنند.<ref>مکارم شیرازی، ارتباط با ارواح، ۱۳۸۰، ص۷۳ و ۷۴.</ref> به واسطه ارتباط با | یکی از راههای احضار اروح بوسیله میز گرد است که افراد اطراف میز گردی که در آن میخ بکار نرفته و صفحه آن مدور است، نشسته و یک یا چند نفر کف دستها را روی صفحه مدور میگذارند و بهتر است [[سوره حمد]] و سورهای از [[قرآن]] را بخوانند، سپس افکار خود را متمرکز کرده و بدون نیاز به مقدمه دیگر با روح ارتباط برقرار میکنند.<ref>مکارم شیرازی، ارتباط با ارواح، ۱۳۸۰، ص۷۳ و ۷۴.</ref> به واسطه ارتباط با ارواح، مدیوم گفته میشود.<ref>مکارم شیرازی، ارتباط با ارواح، ۱۳۸۰، ص۸۹.</ref> | ||
بیشتر اداره کنندگان این جلسات، به مدوّر بودن و میخ نداشتن میز اعتقادی ندارند.<ref>مکارم شیرازی، ارتباط با ارواح، ۱۳۸۰، ص۷۳ و ۷۴.</ref> از منظر مکارم شیرازی امروزه کار میز گرد به ابتذال کشیده و تا سرحد یک وسیله خطرناک برای تصفیه حسابهای شخصی یا اثبات عقاید خصوصی و مسلکی پیش رفته است.<ref>مکارم شیرازی، ارتباط با ارواح، ۱۳۸۰، ص۱۰۰.</ref> بنابر تحقیق تجربی که مکارم شیرازی انجام | بیشتر اداره کنندگان این جلسات، به مدوّر بودن و میخ نداشتن میز اعتقادی ندارند.<ref>مکارم شیرازی، ارتباط با ارواح، ۱۳۸۰، ص۷۳ و ۷۴.</ref> از منظر [[ناصر مکارم شیرازی]]، امروزه کار میز گرد به ابتذال کشیده و تا سرحد یک وسیله خطرناک برای تصفیه حسابهای شخصی یا اثبات عقاید خصوصی و مسلکی پیش رفته است.<ref>مکارم شیرازی، ارتباط با ارواح، ۱۳۸۰، ص۱۰۰.</ref> بنابر تحقیق تجربی که مکارم شیرازی انجام داده، در نهایت به این نتیجه رسیده است که مساله ارتباط با ارواح از طریق میز گرد، اساس و پایهای ندارد.<ref>مکارم شیرازی، ارتباط با ارواح، ۱۳۸۰، ص۱۱۵.</ref> | ||
=== احضار روح یا ارتباط با روح؟=== | === احضار روح یا ارتباط با روح؟=== | ||
[[سید محمدحسین طباطبائی|طباطبائی]]، فیلسوف شیعه، حضور روح در مکانی خاص را باطل میداند و توضیح میدهد که روح وقتی احضار میشود اینگونه نیست که واقعا در خارج از ذهن چیزی تحقق یافته باشد، بلکه روح شخص مورد نظر در مَشاعر احضار کننده حاضر شده و آن شخص، روح را از راه تلقین پیش روی خود احساس کرده و سخنانی از او میشنود، نه آنکه روح از جایی به جایی حرکت کند. او تأکید میکند که قائلان به احضار ارواح هیچ دلیلی برای حضور روح ندارند، مگر آنکه روح در خیال احضار کننده حاضر شود، زیرا روح [[مجردات|مجرد]] است و انتساب آن به زمان یا مکان معنا ندارد. از منظر طباطبائی احضار روح عملی خارقالعاده و تابع علم و ایمان قلبی است و هر چه ایمان آدمی به تأثیر اراده بیشتر باشد، اراده هم مؤثرتر است. <ref>طباطبائی، تفسیر المیزان، النشر الاسلامی، ج۱، ص۲۴۳.</ref> | [[سید محمدحسین طباطبائی|طباطبائی]]، فیلسوف شیعه، حضور روح در مکانی خاص را باطل میداند و توضیح میدهد که روح وقتی احضار میشود اینگونه نیست که واقعا در خارج از ذهن چیزی تحقق یافته باشد، بلکه روح شخص مورد نظر در مَشاعر احضار کننده حاضر شده و آن شخص، روح را از راه تلقین پیش روی خود احساس کرده و سخنانی از او میشنود، نه آنکه روح از جایی به جایی حرکت کند. او تأکید میکند که قائلان به احضار ارواح هیچ دلیلی برای حضور روح ندارند، مگر آنکه روح در خیال احضار کننده حاضر شود، زیرا روح [[مجردات|مجرد]] است و انتساب آن به زمان یا مکان معنا ندارد. از منظر طباطبائی احضار روح عملی خارقالعاده و تابع علم و ایمان قلبی است و هر چه ایمان آدمی به تأثیر اراده بیشتر باشد، اراده هم مؤثرتر است. <ref>طباطبائی، تفسیر المیزان، النشر الاسلامی، ج۱، ص۲۴۳.</ref> |