Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۴۷۰
ویرایش
(ویرایش شکلی) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
[[علامه طباطبائی]]، از [[مفسران شیعه]]، ضمن رد کردن حضور روح در خارج، بیان میکند: قائلین به احضار ارواح هیچ دلیلی برای حضور روح ندارند مگر آنکه روح در خیال احضار کننده حاضر شود، زیرا روح مجرد است و انتساب آن به زمان یا مکان معنا ندارد. از منظر طباطبائی احضار روح عملی خارق العاده و تابع علم و ایمان قلبی است و هر چه ایمان آدمی با تأثیر اراده بیشتر باشد، اراده هم مؤثرتر است. روح وقتی احضار میشود اینگونه نیست که واقعا در خارج از ذهن چیزی تحقق یافته باشد، بلکه روح شخص مورد نظر در مَشاعر احضار کننده حاضر شده و آن شخص، روح را از راه تلقین پیش روی خود احساس کرده و سخنانی از او میشنود، نه آنکه روح از جایی به جایی حرکت کند.<ref>طباطبائی، تفسیر المیزان، النشر الاسلامی، ج۱، ص۲۴۳.</ref> | [[علامه طباطبائی]]، از [[مفسران شیعه]]، ضمن رد کردن حضور روح در خارج، بیان میکند: قائلین به احضار ارواح هیچ دلیلی برای حضور روح ندارند مگر آنکه روح در خیال احضار کننده حاضر شود، زیرا روح مجرد است و انتساب آن به زمان یا مکان معنا ندارد. از منظر طباطبائی احضار روح عملی خارق العاده و تابع علم و ایمان قلبی است و هر چه ایمان آدمی با تأثیر اراده بیشتر باشد، اراده هم مؤثرتر است. روح وقتی احضار میشود اینگونه نیست که واقعا در خارج از ذهن چیزی تحقق یافته باشد، بلکه روح شخص مورد نظر در مَشاعر احضار کننده حاضر شده و آن شخص، روح را از راه تلقین پیش روی خود احساس کرده و سخنانی از او میشنود، نه آنکه روح از جایی به جایی حرکت کند.<ref>طباطبائی، تفسیر المیزان، النشر الاسلامی، ج۱، ص۲۴۳.</ref> | ||
==چند مورد نقلشده برای احضار روح== | ===چند مورد نقلشده برای احضار روح=== | ||
[[آقابزرگ طهرانی]] ذیل شرح کتاب «شرح رباعیات الخیام»، داستانی از عباس کیوان، نویسنده این کتاب را اینگونه بیان میکند: عباس برای صحت انتساب دو رساله و رباعیات به خیام، روح وی را احضار کرد و خیام تایید کرد این دو رساله و رباعیات بجز چهار رباعی برای اوست و به او اجازه طبع را داد.<ref>آقا بزرگ طهرانی، الذریعه، دار الاضواء، ج۱۳، ص۲۸۰.</ref> [[سید محمدحسین طهرانی|طهرانی]] نویسنده کتاب [[معادشناسی (کتاب)|معادشناسی]] نیز ماجرای احضار روح ارسطو، افلاطون، ملاصدرا، و پدر [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبائی]] توسط فردی در تبریز را نقل کرده است. بر اساس این داستان پدر طباطبائی از این که در ثواب نوشتن کتاب تفسیر [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان]] توسط فرزندش شریک نشده گلایه داشته است. <ref>طهرانی، معادشناسی، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۸.</ref> [[حسن حسنزاده آملی|حسنزاده آملی]] نیز داستان احضار روح [[سید علی قاضی طباطبائی|قاضی طباطبائی]] توسط [[سید محمدحسن الهی|محمدحسن الهی]] را نقل کرده است. <ref>[http://shohadayeiran.com/fa/news/130618/ سایت شهدای ایران. مرور خبر ۲۸ خرداد ۱۴۰۱ش.]</ref> | [[آقابزرگ طهرانی]] ذیل شرح کتاب «شرح رباعیات الخیام»، داستانی از عباس کیوان، نویسنده این کتاب را اینگونه بیان میکند: عباس برای صحت انتساب دو رساله و رباعیات به خیام، روح وی را احضار کرد و خیام تایید کرد این دو رساله و رباعیات بجز چهار رباعی برای اوست و به او اجازه طبع را داد.<ref>آقا بزرگ طهرانی، الذریعه، دار الاضواء، ج۱۳، ص۲۸۰.</ref> [[سید محمدحسین طهرانی|طهرانی]] نویسنده کتاب [[معادشناسی (کتاب)|معادشناسی]] نیز ماجرای احضار روح ارسطو، افلاطون، ملاصدرا، و پدر [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبائی]] توسط فردی در تبریز را نقل کرده است. بر اساس این داستان پدر طباطبائی از این که در ثواب نوشتن کتاب تفسیر [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|المیزان]] توسط فرزندش شریک نشده گلایه داشته است. <ref>طهرانی، معادشناسی، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۸.</ref> [[حسن حسنزاده آملی|حسنزاده آملی]] نیز داستان احضار روح [[سید علی قاضی طباطبائی|قاضی طباطبائی]] توسط [[سید محمدحسن الهی|محمدحسن الهی]] را نقل کرده است. <ref>[http://shohadayeiran.com/fa/news/130618/ سایت شهدای ایران. مرور خبر ۲۸ خرداد ۱۴۰۱ش.]</ref> | ||