Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۰۰
ویرایش
جز (←تاریخچه، وجه تسمیه: حذف مطلب به جهت تکراری بودن) |
جز (←چیستی و جایگاه) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
| مخالفان = ابوحامد غزالی، ابن تیمیه | | مخالفان = ابوحامد غزالی، ابن تیمیه | ||
}} | }} | ||
'''فلسفه مَشّاء''' از | '''فلسفه مَشّاء''' از مکتبهای فلسفه اسلامی که برخلاف مکاتب دیگر مانند [[فلسفه اشراق]] و [[حکمت متعالیه]]، فقط بر [[عقل]] و استدلال عقلی مبتنی است. فلسفه مشاء، پیش از [[اسلام]] توسط ارسطو پایهگذاری شد و بعدها از طریق نهضت ترجمه وارد فرهنگ و محیط مسلمانان شد و توسط فیلسوفانی همچون [[ابونصر فارابی|ابُونَصْر فارابی]] و [[ابن سینا]]، نخستین فیلسوفان مسلمان مشائی، تکمیل و گسترده شد. ابن سینا را نماینده و رئیس فیلسوفان مسلمان مشائی و [[خواجه نصیرالدین طوسی]] را احیاگر فلسفه مشاء خواندهاند. | ||
فلسفه مشاء را به دلیل اینکه در فرهنگ اسلامی رشد کرده و از معارف [[قرآن]] و سنت اسلامی بهره برده است، اسلامی دانستهاند. گفته شده فلسفه مشاء پس از اسلام با فلسفه مشاء پیش از اسلام، به لحاظ حجم و کیفیت مسائل متفاوت است؛ زیرا با ورود فلسفه مشاء به محیط اسلامی، فیلسوفان مسلمان، تلاش کردند آن را با اصول اسلامی سازگار کنند و از اصول اسلامی برای گسترش آن بهره ببرند. | فلسفه مشاء را به دلیل اینکه در فرهنگ اسلامی رشد کرده و از معارف [[قرآن]] و سنت اسلامی بهره برده است، اسلامی دانستهاند. گفته شده فلسفه مشاء پس از اسلام با فلسفه مشاء پیش از اسلام، به لحاظ حجم و کیفیت مسائل متفاوت است؛ زیرا با ورود فلسفه مشاء به محیط اسلامی، فیلسوفان مسلمان، تلاش کردند آن را با اصول اسلامی سازگار کنند و از اصول اسلامی برای گسترش آن بهره ببرند. | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
فلسفه مشاء با منتقدانی از فلاسفه و متکلمانی همچون [[ابوحامد غزالی]]، محمد بن عبدالکریم شهرستانی، ابوالبرکات بغدادی، [[فخر رازی]]، [[شیخ اشراق]] روبرو بوده است. غزالی کتاب ''تَهافُت الفَلاسَفة'' را در نقد حکمت مشاء نوشت و در آن فلاسفه مشاء همچون فارابی و ابن سینا را در سه مسئله قدم عالم، انکار علم خدا به جزئیات و انکار [[معاد جسمانی]]، [[تکفیر]] کرد. | فلسفه مشاء با منتقدانی از فلاسفه و متکلمانی همچون [[ابوحامد غزالی]]، محمد بن عبدالکریم شهرستانی، ابوالبرکات بغدادی، [[فخر رازی]]، [[شیخ اشراق]] روبرو بوده است. غزالی کتاب ''تَهافُت الفَلاسَفة'' را در نقد حکمت مشاء نوشت و در آن فلاسفه مشاء همچون فارابی و ابن سینا را در سه مسئله قدم عالم، انکار علم خدا به جزئیات و انکار [[معاد جسمانی]]، [[تکفیر]] کرد. | ||
==چیستی و جایگاه== | ==چیستی و جایگاه== | ||
فلسفه مَشّاء را به معنای پیروی از فلسفه ارسطو دانستهاند.<ref>«[http://mehrnews.com/xnSGw فلسفه مشاء رهاورد مطالعات ارسطو است/ابن سینا فیلسوفی مشایی نیست]»، خبرگزاری مهر؛ [http://mehrnews.com/xMDkc «فلسفه یونانی با فارابی اسلامی شد/شاخصههای معرفتشناسی فارابی»]، خبرگزاری مهر.</ref> | فلسفه مَشّاء را یکی از سه مکتب مهم و مشهور [[فلسفه اسلامی]]<ref>«میزگرد فلسفهشناسی (ع): مکاتب فلسفه اسلامی»، ص۱۱ و ۱۲.</ref> و به معنای پیروی از فلسفه ارسطو دانستهاند.<ref>«[http://mehrnews.com/xnSGw فلسفه مشاء رهاورد مطالعات ارسطو است/ابن سینا فیلسوفی مشایی نیست]»، خبرگزاری مهر؛ [http://mehrnews.com/xMDkc «فلسفه یونانی با فارابی اسلامی شد/شاخصههای معرفتشناسی فارابی»]، خبرگزاری مهر.</ref> گفته شده در قرون وسطی، فلسفههایی که در اروپا مطرح میشد، صبغه مشائی داشتند و متأثر از کتابهای ابنسینا بودند همچون فلسفه توماس آکوئیناس، فیلسوف و متکلم مسیحی قرن سیزدهم میلادی.<ref>«میزگرد فلسفهشناسی (ع): مکاتب فلسفه اسلامی»، ص۱۱.</ref> | ||
از نظر برخی، مشائی به پیروان ارسطو که کل فلسفهشان بر مبنای فلسفه ارسطو تدوین شده، گفته میشود.<ref>[http://mehrnews.com/xMDkc «فلسفه یونانی با فارابی اسلامی شد/شاخصههای معرفتشناسی فارابی»]، خبرگزاری مهر.</ref> به گفته برخی از | |||
از نظر برخی، مشائی به پیروان ارسطو که کل فلسفهشان بر مبنای فلسفه ارسطو تدوین شده، گفته میشود.<ref>[http://mehrnews.com/xMDkc «فلسفه یونانی با فارابی اسلامی شد/شاخصههای معرفتشناسی فارابی»]، خبرگزاری مهر.</ref> به گفته برخی از فلسفهپژوهان، مشاء یا مشائیان در ادبیات فلسفی [[ایران]] و [[جهان اسلام]] به ارسطو، پیروان یونانی او، [[ابنسینا]] و پیروان ابنسینا گفته میشود و کم و بیش درباره [[فارابی]] و [[یعقوب بن اسحاق کندی|کِنْدی]] نیز به کار میرود.<ref>دیباجی، «نسبت ابن سینا و فلسفه مشاء»، ص۱۲.</ref> بعضی از فلسفهپژوهان معتقدند در جهان اسلام، مشائی به معنای عقلگرای محض وجود ندارد؛ زیرا آثار پیروان مشائی همچون فارابی و ابنسینا خالی از اشراق و استناد به [[قرآن|کتاب]] و [[سنت]] نیست. ازاینرو، مشائی در عالم اسلام را به معنای کسی که در تفکر اسلامی بیشترین اتکایش به [[عقل]] و تفکر نظری است، معنا کردهاند.<ref>جمعی از نویسندگان، درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۷۵.</ref> | |||
== وجه نامگذاری == | == وجه نامگذاری == |