بحث:فلسفه مشاء
پیشنهاد
@Bazeli: با سلام و تشکر از زحمات.
- مقاله قابل فهم بود، این نشانه خوب نوشته شدن آن است. تشکر.
- ضبط کلمه مشاء در شناسه وارد نشده است.
- دو جمله اول شناسه با هم تعارض دارند. در عبارت اول گفته شده از مکاتب فلسفه اسلامی است و در عبارت دوم گفته شده پیش از اسلام توسط ارسوط پایهگذاری شد. در پاراگراف دوم نیز فلسفه مشاء به دو نوع پس از اسلام و پیش از اسلام تقسیم شده است.
- بخش چیستی از آشفتگی محتوایی رنج میبرد.
- در بخش چیستی و جایگاه فقط از منابع معاصر استفاده شده.
- در بخش جایگاه، جایگاه فلسفه مشاء در مذهب شیعه تبیین نمیشود بلکه به آن اشاره نیز نمیشود.
- از واژه شیعه فقط یک بار در کل مقاله بهره برده شده است.
- در بخش فیلسوفان برجسته تلویحا گفته شده کلا فلسفه مشائی اسلامی نداریم. این باید در بخش چیستی میآمد.
- این مقاله پر از «برخی»، «گفته شده» و «دانستهاند» است.
- رفرنس عبارت «وی (غزالی)، در تهافت الفلاسفة، بیست اشکال به فلسفه مشاء وارد کرده ...» باید تهافت الفلاسفه باشد، نه «نگاه کنید به جمعی از نویسندگان، درآمدی بر تاریخ فلسفه اسلامی، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۴۱۷-۴۴۱.» اگر او به نام «فلسفه مشاء» تصریح نکرده، باید راه دیگری برای جملهبندی یافت.
- رفرنس عبارت «وی (ابن رشد) در کتاب تهافت التهافت،...» باید تهافت التهافت باشد، نه «کرد فیروزجایی، حکمت مشاء، ۱۳۹۳ش، ص۳۰.» مثل بالایی.
- از هشت تکنگاری که در بخش تکنگاری معرفی شده، تنها به دو تنکنگاری برای نوشتن مقاله مراجعه شده است!
- کردفیروزجایی در بخش منابع نیامده است.
- در بخش تکنگاری به کتابهای فلسفی متعددی از ابن سینا و ... اشاره شده ولی حتی به یکی از آنها برای بررسی فلسفه مشاء مراجعه نشده است.--عباس احمدی (بحث) ۲۸ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۲۵ (UTC)
@Bazeli: با تشکر از زحمات شما
- مدخل بسیار روان و خوب نوشته شد.
- فعل «شد» در تاریخچه زیاد به کار رفته است.
- بین بخش تاریخچه و چیستی موارد تکراری هست.
- خط آخر بخش تاریخچه و خط اول بخش فیلسوفان برجسته تکرار شد.
- برخی کلمات اعرابگذاری شود مانند مشاء، تهافت، کندی.
- در اصول فلسفی، مدخل عقول عشره را داریم و نوشتار اصلی بخورد.
- پاراگراف آخر اصول فلسفی درباره ابتکارات فلسفه مشاء به صورت ریز عنوان «ابتکارات فلسفه مشاء» میآمد بهتر بود.
- بخش تفاوت فلسفه مشاء و.. به صورت گلولهای و بُلد کردن کلمات اول آن میآمد زیباتر بود. مانند:
- فلسفه مشاء و اشراق: ....
--Salar (بحث) ۳۰ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۶:۳۰ (UTC)
@Bazeli: باعرض سلام و خسته نباشید
- بهتر است متن«گفته شده نامیده شدن فلسفه ارسطو به مشاء ، به این سبب است که ارسطو تعالیم خود را در حال راه رفتن به شاگردانش میآموخت. ازاینرو، پیروان او را مشائی میگفتند.[به گفته غلامحسین ابراهیمی دینانی، فیلسوف مسلمان معاصر ایرانی، چون ارسطو در باغ راه میرفت و با خودش حرف میزد، فلسفه ارسطو را فلسفه مشاء میگویند. ازاینرو، گفته شده که مشاء نامیدن فلسفه ارسطو و ارسطوئیان مربوط به روش آنها نیست؛بلکه به شیوه ارائه درس ارسطو یا محل تدریس او بازمیگردد. البته از نظر بعضی از محققان، اصطلاح مشائی نزد متفکران مسلمان بیشتر به معنای استدلالی و اهل بحث (در مقابل شهود و اشراق) به کار رفته است. مشائی به معنای روش و دیدگاه اصحاب بیت الحکمة نیز گفته شده است. از نظر مرتضی مطهری، کلمه «استدلالی» میتواند روش فیلسوفان مشاء را بیان کند. ازاینرو، باید فلسفه مشاء را فلسفه استدلالی و پیروان آن را استدلالیون (در مقابل اشراقیون) نامید. » در وجه تسمیه بیاید و از جایگاه حذف شود.
- در قسمت روش خیلی مختصر است و جای تفصیل بیشتر دارد.
E.keshavarzi (بحث) ۳۰ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۱۷ (UTC)
- @E.keshavarzi: با سلام و عرض ادب