پرش به محتوا

تبرک: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ ژوئن ۲۰۱۴
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Hrezaei
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
گذشته از مستندبودن این عمل به شواهد [[قرآن|قرآنی]] و [[احادیث]] و [[سنت نبوی|سنّت نبوی]] و نیز [[سیره]] [[ائمه]] علیهم السلام، اعتقاد بدان بر اساس مبانی [[کلام امامیه|کلامی]] و روان شناختی قابل تبیین است. در بیشتر ادیان آسمانی نیز اینگونه اعمال رایج بوده است، برای نمونه می توان به برکت جستن از پیراهن [[حضرت یوسف]] توسط [[حضرت یعقوب]] و تابوت [[حضرت موسی]] اشاره کرد که [[قرآن|قرآن کریم]] به آن اشاره دارد.
گذشته از مستندبودن این عمل به شواهد [[قرآن|قرآنی]] و [[احادیث]] و [[سنت نبوی|سنّت نبوی]] و نیز [[سیره]] [[ائمه]] علیهم السلام، اعتقاد بدان بر اساس مبانی [[کلام امامیه|کلامی]] و روان شناختی قابل تبیین است. در بیشتر ادیان آسمانی نیز اینگونه اعمال رایج بوده است، برای نمونه می توان به برکت جستن از پیراهن [[حضرت یوسف]] توسط [[حضرت یعقوب]] و تابوت [[حضرت موسی]] اشاره کرد که [[قرآن|قرآن کریم]] به آن اشاره دارد.


مشروعیت و جواز تبرک مورد قبول تمامی مذاهب اسلامی است و تنها [[وهابیت|وهابیون]] در سده اخیر به تبیعیت از نظرها و آراء [[ابن تیمیه]]، مشروعیت آنرا انکار کرده اند و آنرا مصداقی برای [[شرک]] معرفی می کنند. به جهت همین طرز تفکر، وهابیون تمامی مسلمانانی که به برکت جستن از [[پیامبر(ص)]] و بزرگان دین می پردازند را مشرک می دانند و برای جلوگیری از آن، به تخریب و اهانت به قبور بزرگان و پیشوایان و [[صحابه]] اقدام می کنند. در حالیکه هیچ یک از مذاهب اسلامی، این عمل را ممنوع نمی دانسته و نمی دانند و خود پیشوایان مذاهب فقهی اسلامی نسبت به این عمل مبادرت می ورزیدند.
مشروعیت و جواز تبرک مورد قبول تمامی مذاهب اسلامی است و تنها [[وهابیت|وهابیون]] در سده اخیر به تبعیت از نظرها و آراء [[ابن تیمیه]]، مشروعیت آنرا انکار کرده‌اند و آنرا مصداقی برای [[شرک]] معرفی می‌کنند. به جهت همین طرز تفکر، آنان، تمامی کسانی‌که به برکت جستن از [[پیامبر(ص)]] و بزرگان دین می‌پردازند را مشرک می دانند و برای جلوگیری از این عمل، به تخریب مرقد بزرگان دین و پیشوایان و [[صحابه]] اقدام می‌کنند. در حالیکه هیچ یک از مذاهب اسلامی، این عمل را ممنوع نمی‌دانسته و نمی‌دانند و خود پیشوایان مذاهب فقهی اسلامی در برخی موارد، حتی از اشیای متعلق به غیر معصومین برکت می‌جستند.


[[پرونده:استسلام حجر الاسود توسط حاجیان.jpg|بندانگشتی|استلام حجر الاسود توسط حاجیان خانه خدا]]
[[پرونده:استسلام حجر الاسود توسط حاجیان.jpg|بندانگشتی|استلام حجر الاسود توسط حاجیان خانه خدا]]
خط ۱۶: خط ۱۶:
تبرک، مصدر باب تفعّل از ريشه (ب ر ک ) است. برای این ماده معانی خير کثير و فزونی، سينه شتر، سعادت و ثبات بیان شده است. <ref>ابن منظور، ج10، ص 395«برک»؛ راغب، ص 44، «برك»؛ ابن فارس، ج1، ص227، جوهری، ص‌1574، «برك»</ref> گفته شده این واژه در اصل، از زبان سامی و به معنای نزدیکی و قرابت بوده و از واژه هایی است که در زبان عربی داخل شده است.<ref>واژه‌هاى دخيل، ص‌126</ref>
تبرک، مصدر باب تفعّل از ريشه (ب ر ک ) است. برای این ماده معانی خير کثير و فزونی، سينه شتر، سعادت و ثبات بیان شده است. <ref>ابن منظور، ج10، ص 395«برک»؛ راغب، ص 44، «برك»؛ ابن فارس، ج1، ص227، جوهری، ص‌1574، «برك»</ref> گفته شده این واژه در اصل، از زبان سامی و به معنای نزدیکی و قرابت بوده و از واژه هایی است که در زبان عربی داخل شده است.<ref>واژه‌هاى دخيل، ص‌126</ref>


می توان گفت، معنای جامع این واژه، فایده ثابت است و مابقی معانی به این معنا باز میگردد و با آن قابل جمع است.<ref>قرشی ، ج1، ص 190 «برکت»</ref> تبرک نیز در لغت عبارت است از تیمن و مبارک شمردن چيزی. <ref>ابن منظور، ج10، ص 396 ؛ دهخدا، ج5، ص 302</ref>
می توان گفت، معنای جامع این واژه، فایده ثابت است و مابقی معانی به این معنا باز میگردد و با آن قابل جمع است.<ref>قرشی، ج1، ص190«برکت»</ref> تبرک نیز در لغت عبارت است از تیمن و مبارک شمردن چيزی. <ref>ابن منظور، ج10، ص 396 دهخدا، ج5، ص302</ref>


===معنای اصطلاحی===
===معنای اصطلاحی===
کاربر ناشناس