Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۷۷
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
P.motahari (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حُسن و قُبح'''، مسئلهای کلامی است درباره اینکه خوبی یا بدی افعال، ذاتی است یا هرچه خدا به آن امر کند نیکو و هرچه از آن نهی کند ناپسند است. عالمان مسلمان به مسئله حسن و قبح، توجه بسیار کرده و بحثهای پردامنهای ذیل آن مطرح کردهاند. | '''حُسن و قُبح'''، مسئلهای [[کلام اسلامی|کلامی]] است درباره اینکه خوبی یا بدی افعال، ذاتی است یا هرچه خدا به آن امر کند نیکو و هرچه از آن نهی کند ناپسند است. عالمان مسلمان به مسئله حسن و قبح، توجه بسیار کرده و بحثهای پردامنهای ذیل آن مطرح کردهاند. | ||
در زمینه حسن و قبح، میان اندیشمندان مسلمان اختلافنظر هست: معتزله | در زمینه حسن و قبح، میان اندیشمندان مسلمان اختلافنظر هست: [[شیعه|شیعیان]] و [[معتزله|مُعتزله]] به حسن و قبح عقلی باور دارند؛ یعنی ارزش افعال را ذاتی میدانند و میگویند عقل توان درک حسن و قبح برخی افعال را دارد. در مقابل، [[اشاعره|اَشاعِره]] بر آناند که حسن و قبح، شرعی است؛ یعنی افعال بهخودیخود، نه خوباند، نه بد؛ بلکه آنچه خدا به آن دستور دهد، حَسَن و آنچه از آن باز دارد، قبیح است. | ||
بحث از | بحث از حُسن و قُبح، به دانش [[اصول فقه]] نیز راه یافته است تا در صورت اثبات حسن و قبح عقل، عقل هم از منابع چهارگانه شناخت [[احکام شرعی]] باشد؛ چنانکه اصولیان شیعه به آن اعتقاد دارند. | ||
==جایگاه حُسن و قُبح== | ==جایگاه حُسن و قُبح== | ||
مسئله حسن و قبح را از مباحث مهم دانش کلام و مبنای بسیاری از مسائل آن میدانند.<ref>سبحانی، حسن و قبح عقلی یا پایههای اخلاق جاودان، ۱۳۸۱ش، ص۷-۸.</ref> عالمان مسلمان به آن اهمیت بسیار داده و در خصوص آن، بسیار بحث کردهاند.<ref>هاشمی، «حسن و قبح»، ص۳۶۴.</ref> در نوشتههای کلامی، این مسئله در بحث از افعال خداوند و برای اثبات عدل الهی بررسی میشود.<ref>برای نمونه، نگاه کنید به حلی، کشفالمراد، ص۲۷۹-۲۸۰.</ref> | مسئله حسن و قبح را از مباحث مهم دانش [[کلام اسلامی|کلام]] و مبنای بسیاری از مسائل آن میدانند.<ref>سبحانی، حسن و قبح عقلی یا پایههای اخلاق جاودان، ۱۳۸۱ش، ص۷-۸.</ref> عالمان مسلمان به آن اهمیت بسیار داده و در خصوص آن، بسیار بحث کردهاند.<ref>هاشمی، «حسن و قبح»، ص۳۶۴.</ref> در نوشتههای کلامی، این مسئله در بحث از افعال خداوند و برای اثبات [[عدل الهی]] بررسی میشود.<ref>برای نمونه، نگاه کنید به حلی، کشفالمراد، ص۲۷۹-۲۸۰.</ref> | ||
بهگفته جعفر | بهگفته [[جعفر سبحانی]]، حسن و قبح در دانشهای دیگری چون [[اخلاق اسلامي|اخلاق]] و [[اصول فقه]] هم کاربرد مهم دارد:<ref>سبحانی، حسن و قبح عقلی یا پایههای اخلاق جاودان، ۱۳۸۱ش، ص۷-۸.</ref> | ||
در | در علم اخلاق، پذیرش حسن و قبح عقلی بهمعنای اثبات مطلق بودن ارزشهای اخلاقی و نپذیرفتن آن بهمعنای قبول نسبی بودن آنها است.<ref>سبحانی، حسن و قبح عقلی یا پایههای اخلاق جاودان، ۱۳۸۱ش، ص۷-۸.</ref> | ||
در اصول فقه هم در باب | در اصول فقه هم در باب «مُلازمات عقلیه» از آن بحث میشود و تنها درصورت اثبات حسن و قبح عقلی، عقل از منابع شناخت [[احکام شرعی]] میشود.<ref>سبحانی، حسن و قبح عقلی یا پایههای اخلاق جاودان، ۱۳۸۱ش، ص۷-۸.</ref> | ||
در کتابهای کلامی<ref>برای نمونه، نگاه کنید به حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ۱۹۸۲م، ص۸۲-۸۵؛ فخرالدین رازی، الاربعین، ۱۹۸۶م، ج۱، ص۳۴۸.</ref> و اصولی شیعه و اهلسنت،<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۲۷۱؛ فخرالدین رازی، المحصول، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۲۳-۱۴۰.</ref> بهتفصیل، از حسن و قبح بحث شده است. | در کتابهای کلامی<ref>برای نمونه، نگاه کنید به حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ۱۹۸۲م، ص۸۲-۸۵؛ فخرالدین رازی، الاربعین، ۱۹۸۶م، ج۱، ص۳۴۸.</ref> و اصولی شیعه و اهلسنت،<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۲۷۱؛ فخرالدین رازی، المحصول، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۲۳-۱۴۰.</ref> بهتفصیل، از حسن و قبح بحث شده است. | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
==اختلافنظر درباره حسن و قبح== | ==اختلافنظر درباره حسن و قبح== | ||
علمای مسلمان درباره اینکه حسن و قبح عقلی است یا شرعی، اختلافنظر دارند. از این میان، شیعه<ref>حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ۱۹۸۲م، ص۸۲.</ref> و معتزله<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۸.</ref> به حسن و قبح عقلی اعتقاد دارند و اشاعره<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۱۵.</ref> حسن و قبح را شرعی میدانند. | علمای مسلمان درباره اینکه حسن و قبح عقلی است یا شرعی، اختلافنظر دارند. از این میان، [[شیعه|شیعیان]]<ref>حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ۱۹۸۲م، ص۸۲.</ref> و [[معتزله|مُعتزله]]<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۸.</ref> به حسن و قبح عقلی اعتقاد دارند و [[اشاعره|اَشاعِره]]<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۱۵.</ref> حسن و قبح را شرعی میدانند. | ||
متکلمان شیعه و معتزله میگویند اَعمال با قطعنظر از اینکه خدا به حُسن یا قُبحشان حکم کند، بهلحاظ عقلی، به حَسَن و قبیح تقسیم میشوند؛ یعنی عقل به نیکویی و زشتی برخی امور حکم میکند.<ref>حلی، کشفالمراد، ص۲۸۰-۲۸۱.</ref> | [[متکلم|متکلمان]] شیعه و معتزله میگویند اَعمال با قطعنظر از اینکه خدا به حُسن یا قُبحشان حکم کند، بهلحاظ عقلی، به حَسَن و قبیح تقسیم میشوند؛ یعنی عقل به نیکویی و زشتی برخی امور حکم میکند.<ref>حلی، کشفالمراد، ص۲۸۰-۲۸۱.</ref> | ||
اما اشاعره معتقدند حُسن و قُبح فقط از شرع فهمیده میشود.<ref>فخرالدین رازی، الاربعین، ۱۹۸۶م، ج۱، ص۳۴۸.</ref> اگر شارع به چیزی امر کند حَسَن است و اگر از چیزی نهی کند، قبیح است. بدون توجه به شرع، هیچچیزی نه حَسَن است، نه قبیح.<ref>حلی، کشفالمراد، ص۲۸۱.</ref> | اما اشاعره معتقدند حُسن و قُبح فقط از شرع فهمیده میشود.<ref>فخرالدین رازی، الاربعین، ۱۹۸۶م، ج۱، ص۳۴۸.</ref> اگر شارع به چیزی امر کند حَسَن است و اگر از چیزی نهی کند، قبیح است. بدون توجه به شرع، هیچچیزی نه حَسَن است، نه قبیح.<ref>حلی، کشفالمراد، ص۲۸۱.</ref> | ||
==خاستگاه مسئله== | ==خاستگاه مسئله== | ||
بحث درباره حسن و قبح افعال، پیش از اسلام، در ادیان دیگر<ref>پاکتچی، «حسن و قبح»، ص۶۴۴-۶۴۵.</ref> و نیز اندیشه برخی فیلسوفان یونان<ref>هاشمی، «حسن و قبح»، ص۳۶۴.</ref> مطرح بوده است؛ اما مسلمانان به آن اهتمام ویژه داشتهاند.<ref>هاشمی، «حسن و قبح»، ص۳۶۴.</ref> حسن و قبح از قرن دوم قمری، بهدست معتزله، بهصورت مسئله درآمد.<ref>پاکتچی، «حسن و قبح»، ص۶۴۶.</ref> پس از آن، اشاعره که مخالف حسن و قبح عقلی بودند، وارد نزاع شدند و حسن و قبح شرعی را مطرح کردند.<ref>ربانی گلپایگانی، «تاریخ و تطور قاعده حسن و قبح عقلی در کلام اسلامی»، ص۲۲-۲۳.</ref> | می گویند بحث درباره حسن و قبح افعال، پیش از اسلام، در ادیان دیگر<ref>پاکتچی، «حسن و قبح»، ص۶۴۴-۶۴۵.</ref> و نیز اندیشه برخی فیلسوفان یونان<ref>هاشمی، «حسن و قبح»، ص۳۶۴.</ref> مطرح بوده است؛ اما مسلمانان به آن اهتمام ویژه داشتهاند.<ref>هاشمی، «حسن و قبح»، ص۳۶۴.</ref> حسن و قبح از قرن دوم قمری، بهدست معتزله، بهصورت مسئله درآمد.<ref>پاکتچی، «حسن و قبح»، ص۶۴۶.</ref> پس از آن، اشاعره که مخالف حسن و قبح عقلی بودند، وارد نزاع شدند و حسن و قبح شرعی را مطرح کردند.<ref>ربانی گلپایگانی، «تاریخ و تطور قاعده حسن و قبح عقلی در کلام اسلامی»، ص۲۲-۲۳.</ref> | ||
==دلایل طرفداران حسن و قبح عقلی== | ==دلایل طرفداران حسن و قبح عقلی== | ||
برخی از دلایل عالمان شیعه برای اثبات حسن و قبح عقلی، به شرح زیر است: | برخی از دلایل عالمان شیعه برای اثبات حسن و قبح عقلی، به شرح زیر است: | ||
* حسن و قبح عقلی امری بدیهی است وعقل بدون رجوع به شرع هم به خوبیِ احسان و بدیِ ظلم حکم میکند؛ زیرا ما بهصورت قطعی درمییابیم که احسان کردن به دیگران خوب است و انجامدهنده آن را میستاییم. همچنین بدیکردن را زشت میدانیم و انجامدهنده آن را نکوهش میکنیم.<ref>حلی، کشفالمراد، ص۲۸۱.</ref> | * حسن و قبح عقلی امری بدیهی است وعقل بدون رجوع به شرع هم به خوبیِ احسان و بدیِ ظلم حکم میکند؛ زیرا ما بهصورت قطعی درمییابیم که احسان کردن به دیگران خوب است و انجامدهنده آن را میستاییم. همچنین بدیکردن را زشت میدانیم و انجامدهنده آن را نکوهش میکنیم.<ref>حلی، کشفالمراد، ص۲۸۱.</ref> | ||
* اگر حسن و قبحِ چیزها را با عقل درک نکنیم، بهوسیله شرع هم نمیتوانیم بفهمیم؛ زیرا عقل ما نمیتواند درک کند دروغگویی قبیح است. بنابراین ممکن میدانیم که خدا دروغ بگوید. در نتیجه اگر خدا بگوید چیزی نیکو یا ناپسند است، یقین پیدا نمیکنیم که آن چیز | * اگر حسن و قبحِ چیزها را با عقل درک نکنیم، بهوسیله شرع هم نمیتوانیم بفهمیم؛ زیرا عقل ما نمیتواند درک کند دروغگویی قبیح است. بنابراین ممکن میدانیم که خدا دروغ بگوید. در نتیجه اگر خدا بگوید چیزی نیکو یا ناپسند است، یقین پیدا نمیکنیم که آن چیز چنان است.<ref>حلی، کشفالمراد، ص۲۸۱.</ref> | ||
* اگر حسن و قبح عقلی | * اگر حسن و قبح عقلی نباشد، نمیتوان حقانیت دین الهی را اثبات کرد؛ زیرا در این صورت، انجام هیچ کاری از خدا قبیح نیست. بنابراین قبیح نیست که معجزه را در اختیار کسانی بگذارد که پیامبر نیستند. درنتیجه از طریق معجزه، نبوت هیچ پیامبری ممکن نیست و بنابراین هیچ دین الهیای را نمیتوان اثبات کرد.<ref>حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ۱۹۸۲م، ص۸۴.</ref> | ||
==دلایل طرفداران حسن و قبح شرعی== | ==دلایل طرفداران حسن و قبح شرعی== | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
* اگر دروغگویی، بهخودیخود (بدون درنظرگرفتن شرع) قبیح باشد، از آن لازم میآید که هر دروغی قبیح باشد؛ حال آنکه بدیهی است که اینگونه نیست. برای مثال، میدانیم دروغی که باعث نجات جان پیامبری شود، قبیح نیست.<ref>فخرالدین رازی، الاربعین، ۱۹۸۶م، ج۱، ص۳۴۸.</ref> | * اگر دروغگویی، بهخودیخود (بدون درنظرگرفتن شرع) قبیح باشد، از آن لازم میآید که هر دروغی قبیح باشد؛ حال آنکه بدیهی است که اینگونه نیست. برای مثال، میدانیم دروغی که باعث نجات جان پیامبری شود، قبیح نیست.<ref>فخرالدین رازی، الاربعین، ۱۹۸۶م، ج۱، ص۳۴۸.</ref> | ||
* فرض کنید کسی به دیگری بگوید که فردا او را خواهد کشت. در این صورت، اگر بکشد، عمل قبیح انجام داده است و اگر نکشد، دروغ گفته که آن هم طبق مبنای قائلان به حسن و قبح عقل، در همه حال قبیح است. از آنجا که همه میپذیریم که روا نیست او را بکشد، نتیجه این میشود که اینگونه نیست که دروغگویی مطلقاً قبیح باشد.<ref>فخرالدین رازی، الاربعین، ۱۹۸۶م، ج۱، ص۳۴۹.</ref> | * فرض کنید کسی به دیگری بگوید که فردا او را خواهد کشت. در این صورت، اگر بکشد، عمل قبیح انجام داده است و اگر نکشد، دروغ گفته که آن هم طبق مبنای قائلان به حسن و قبح عقل، در همه حال قبیح است. از آنجا که همه میپذیریم که روا نیست او را بکشد، نتیجه این میشود که اینگونه نیست که دروغگویی مطلقاً قبیح باشد.<ref>فخرالدین رازی، الاربعین، ۱۹۸۶م، ج۱، ص۳۴۹.</ref> | ||
* قائلان به حسن و قبح عقلی، بر خدا واجب میدانند که فعل قبیح انجام ندهد. برای مثال، میگویند وقتی انسان شکر خدا را بهجا آورَد، دادن پاداش به او، بر خدا واجب | * قائلان به حسن و قبح عقلی، بر خدا [[واجب]] میدانند که فعل قبیح انجام ندهد. برای مثال، میگویند وقتی انسان [[شکر]] خدا را بهجا آورَد، دادن پاداش به او، بر خدا واجب است؛ در حالی که بدیهی است که نمیتوانیم چیزی را برای خدا واجب بدانیم؛ زیرا هر واجبی، واجبکنندهای دارد و هیچ موجودی بالاتر از خدا نیست که بتواند چیزی را برای خدا واجب کند.<ref>اسفراینی، التبصیر، ۱۴۰۳ق، ص۱۷۱.</ref> | ||
==کتابشناسی== | ==کتابشناسی== | ||
عالمان شیعه و سنی از مسئله حسن و قبح، در میان آثار کلامی<ref>برای نمونه، نگاه کنید به حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ۱۹۸۲م، ص۸۲-۸۵؛ فخرالدین رازی، الاربعین، ۱۹۸۶م، ج۱، ص۳۴۸.</ref> و اصولیشان<ref>برای نمونه، نگاه کنید به مظفر، اصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۲۷۱؛ فخرالدین رازی، المحصول، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۲۳-۱۴۰.</ref> گفتوگو کردهاند؛ اما آثار مستقلی نیز در این باره تألیف شده که برخی بهشرح زیر است: | عالمان شیعه و سنی از مسئله حسن و قبح، در میان آثار [[کلام اسلامی|کلامی]]<ref>برای نمونه، نگاه کنید به حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ۱۹۸۲م، ص۸۲-۸۵؛ فخرالدین رازی، الاربعین، ۱۹۸۶م، ج۱، ص۳۴۸.</ref> و [[اصول فقه|اصولیشان]]<ref>برای نمونه، نگاه کنید به مظفر، اصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۲، ص۲۷۱؛ فخرالدین رازی، المحصول، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۲۳-۱۴۰.</ref> گفتوگو کردهاند؛ اما آثار مستقلی نیز در این باره تألیف شده که برخی بهشرح زیر است: | ||
* حسن و قبح عقلی یا پایههای اخلاق جاودان، نوشته [[جعفر سبحانی]]؛ | * حسن و قبح عقلی یا پایههای اخلاق جاودان، نوشته [[جعفر سبحانی]]؛ | ||
* حسن و قبح ذاتی و عقلی از منظر دانشمندان اسلامی، اثر هادی وحدانیفر؛ | * حسن و قبح ذاتی و عقلی از منظر دانشمندان اسلامی، اثر هادی وحدانیفر؛ |