confirmed، templateeditor
۱۱٬۵۴۹
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←منابع) |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۱۴۲: | خط ۱۴۲: | ||
== وضعیت شیعیان== | == وضعیت شیعیان== | ||
در قرن اول هجری به جز شیعیانی که به طور پراکنده در سراسر جهان اسلام حضور داشتند، تراکم حضور ایشان در | در قرن اول هجری به جز شیعیانی که به طور پراکنده در سراسر [[جهان اسلام]] حضور داشتند، تراکم حضور ایشان در [[مدینه]]، [[یمن]]، [[کوفه]]، [[بصره]]، [[مدائن]] و [[جبلعامل|جبل عامل]] بود.<ref>محرمی، تاریخ تشیع، چاپ ششم، ص۱۶۹.</ref> در اواخر قرن یکم حضور [[خاندان اشعریون|خاندان اشعری]] در قم زمینهساز تبدیل این شهر به یک شهر شیعهنشین<ref>یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الإسلامی، چاپ چهارم، ج۶، ص۴۸۰-۴۸۲.</ref> و از قرن دوم به بعد یکی از مهمترین مراکز تشیع شد.<ref>محرمی، درسنامه تاریخ تشیع، ویراست دوم، ص۲۱۴.</ref> | ||
به گفته برخی نویسندگان شیعیان در دوران سه خلیفه نخست با فشار چندانی روبهرو نبودند هر چند که از برخی مناصب مهم محروم بودند.<ref>محرمی، تاریخ تشیع، چاپ ششم، ص۸۹.</ref> با این وجود معدودی از شیعیان با هماهنگی امام علی برخی از مناصب نظامی و سیاسی را پذیرفته بودند مثل حذیفه، سلمان، عمار بن یاسر، هاشم مرقال، عثمان بن حنیف و عبدالله بن بدیل.<ref>محرمی، تاریخ تشیع، چاپ ششم، ص۹۰-۹۱.</ref> | به گفته برخی نویسندگان شیعیان در دوران سه خلیفه نخست با فشار چندانی روبهرو نبودند هر چند که از برخی مناصب مهم محروم بودند.<ref>محرمی، تاریخ تشیع، چاپ ششم، ص۸۹.</ref> با این وجود معدودی از شیعیان با هماهنگی امام علی برخی از مناصب نظامی و سیاسی را پذیرفته بودند مثل حذیفه، سلمان، عمار بن یاسر، هاشم مرقال، عثمان بن حنیف و عبدالله بن بدیل.<ref>محرمی، تاریخ تشیع، چاپ ششم، ص۹۰-۹۱.</ref> | ||
===شیعیان در دوران معاویه=== | ===شیعیان در دوران معاویه=== | ||
دوران بنیامیه را برای شیعیان دشوارترین زمان توصیف کردهاند.<ref>محرمی، تاریخ تشیع، چاپ ششم، ص۹۲. نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان،سال۱۳۸۴ش، ص۱۳۵.</ref> اوضاع شیعیان با قدرت گرفتن معاویه(سال ۴۰ق) به شدت سخت شد. و این سختی به جز در دوران [[عمر بن عبدالعزیز]] تا اواخر دوران بنیامیه ادامه داشت. ابنابیالحدید در کتاب شرح نهجالبلاغهاش بخشی را به آزار و اذیتها علیه اهل بیت اختصاص داده است.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، نشر دار احیاء الکتب العربیه، ج۱۱، ص۴۳-۴۶.</ref> به گفته او شیعیان هرجا بودند یا به قتل میرسیدند، یا دست و پایشان بریده میشد، یا اموالشان به غارت میرفت یا زندانی میشدند.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، نشر دار احیاء الکتب العربیه، ج۱۱، ص۴۳.</ref> سختگیری در کوفه شدیدتر بود<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، نشر دار احیاء الکتب العربیه، ج۱۱، ص۴۴.</ref> و [[زیاد بن ابیه|زیاد فرزند سمیه]] حاکم کوفه هیچ شخصیت معروفی از شیعیان را زنده باقی نگذاشت.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، نشر دار احیاء الکتب العربیه، ج۱۱، ص۴۴.</ref> در همین دوره شیعیان نامداری همچون [[رشید هجری|رُشَید هَجَری]]، [[میثم تمار|میثم تمّار]] و [[حجر بن عدی|حُجر بن عَدی]] شکنجه و کشته شدند.<ref>الزین، الشیعه فی التاریخ، چاپ دوم، ص۱۳۲-۱۳۳.</ref> | دوران [[بنیامیه]] را برای شیعیان دشوارترین زمان توصیف کردهاند.<ref>محرمی، تاریخ تشیع، چاپ ششم، ص۹۲. نصیری، تحلیلی از تاریخ تشیع و امامان،سال۱۳۸۴ش، ص۱۳۵.</ref> اوضاع شیعیان با قدرت گرفتن معاویه(سال ۴۰ق) به شدت سخت شد. و این سختی به جز در دوران [[عمر بن عبدالعزیز]] تا اواخر دوران بنیامیه ادامه داشت. ابنابیالحدید در کتاب شرح نهجالبلاغهاش بخشی را به آزار و اذیتها علیه اهل بیت اختصاص داده است.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، نشر دار احیاء الکتب العربیه، ج۱۱، ص۴۳-۴۶.</ref> به گفته او شیعیان هرجا بودند یا به قتل میرسیدند، یا دست و پایشان بریده میشد، یا اموالشان به غارت میرفت یا زندانی میشدند.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، نشر دار احیاء الکتب العربیه، ج۱۱، ص۴۳.</ref> سختگیری در کوفه شدیدتر بود<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، نشر دار احیاء الکتب العربیه، ج۱۱، ص۴۴.</ref> و [[زیاد بن ابیه|زیاد فرزند سمیه]] حاکم کوفه هیچ شخصیت معروفی از شیعیان را زنده باقی نگذاشت.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، نشر دار احیاء الکتب العربیه، ج۱۱، ص۴۴.</ref> در همین دوره شیعیان نامداری همچون [[رشید هجری|رُشَید هَجَری]]، [[میثم تمار|میثم تمّار]] و [[حجر بن عدی|حُجر بن عَدی]] شکنجه و کشته شدند.<ref>الزین، الشیعه فی التاریخ، چاپ دوم، ص۱۳۲-۱۳۳.</ref> | ||
=== گرایش گروهی از شیعیان به کیسانیه=== | === گرایش گروهی از شیعیان به کیسانیه=== | ||
خط ۱۵۴: | خط ۱۵۴: | ||
=== دوران حاکمیت حجاج در عراق=== | === دوران حاکمیت حجاج در عراق=== | ||
[[حجاج بن یوسف ثقفی]] از [[سال ۷۵ قمری|سال ۷۵]] تا [[سال ۹۵ قمری|۹۵ قمری]] از سوی [[مروانیان]] حاکم [[عراق]] شد.<ref>یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، چاپ چهارم، ج۶، ص۴۵۱-۵۱۴.</ref> او با شیعیان دشمنی داشت و افراد را حتی با اتهام شیعه بودن میکشت.<ref>مغنیه، الشیعه و الحاکمون، چاپ پنجم، ص۱۵۷.</ref> نقل شده است که در روزگار اتهام به زندیق بودن و [[کافر]] بودن برای مردم راحتتر از متهم بودن به تشیع بود. چنان که همین مضمون از [[امام باقر(ع)]] نیز نقل شده است.<ref>ابنابی الحدید، شرح نهج البلاغه، دار إحیاء الکتب العربیة، ج۱۱، ص۴۴.</ref> شیعیان نامداری مثل [[کمیل بن زیاد]]<ref>یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، چاپ چهارم، ج۶، ص۵۱۱.</ref>، [[قنبر]]<ref>یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، چاپ چهارم، ج۶، ص۵۱۲.</ref> و [[سعید بن جبیر]]<ref>یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، چاپ چهارم، ج۶، ص۵۰۷.</ref> در این دوره به دستور حجاج به قتل رسیدند.<ref>مسعودی، التنبیه و الإشراف، نشر دار الصاوی، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۵.</ref> به گفته [[علی بن حسین مسعودی|مسعودی]] تاریخنویس قرن چهارم، هنگامی که حجاج از دنیا رفت ۸۰ هزار مرد و زن در زندان او بودند.<ref>مسعودی، التنبیه و الإشراف، نشر دار الصاوی، ج۱، ص۲۷۵.</ref> هماو نوشته است که از حجاج در دوران حاکمیتش ۱۲۰هزار نفر را کشت و این غیر از کسانی است که در جنگها کشته شدهاند.<ref>مسعودی، التنبیه و الإشراف، نشر دار الصاوی، ج۱، ص۲۷۵.</ref> | [[حجاج بن یوسف ثقفی]] از [[سال ۷۵ قمری|سال ۷۵]] تا [[سال ۹۵ قمری|۹۵ قمری]] از سوی [[مروانیان]] حاکم [[عراق]] شد.<ref>یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، چاپ چهارم، ج۶، ص۴۵۱-۵۱۴.</ref> او با شیعیان دشمنی داشت و افراد را حتی با اتهام شیعه بودن میکشت.<ref>مغنیه، الشیعه و الحاکمون، چاپ پنجم، ص۱۵۷.</ref> نقل شده است که در روزگار اتهام به زندیق بودن و [[کافر]] بودن برای مردم راحتتر از متهم بودن به تشیع بود. چنان که همین مضمون از [[امام باقر(ع)]] نیز نقل شده است.<ref>ابنابی الحدید، شرح نهج البلاغه، دار إحیاء الکتب العربیة، ج۱۱، ص۴۴.</ref> شیعیان نامداری مثل [[کمیل بن زیاد]]<ref>یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، چاپ چهارم، ج۶، ص۵۱۱.</ref>، [[قنبر]]<ref>یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، چاپ چهارم، ج۶، ص۵۱۲.</ref> و [[سعید بن جبیر]]<ref>یوسفی غروی، موسوعة التاریخ الاسلامی، چاپ چهارم، ج۶، ص۵۰۷.</ref> در این دوره به دستور حجاج به قتل رسیدند.<ref>مسعودی، التنبیه و الإشراف، نشر دار الصاوی، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۵.</ref> به گفته [[علی بن حسین مسعودی|مسعودی]] تاریخنویس قرن چهارم، هنگامی که حجاج از دنیا رفت ۸۰ هزار مرد و زن در زندان او بودند.<ref>مسعودی، التنبیه و الإشراف، نشر دار الصاوی، ج۱، ص۲۷۵.</ref> هماو نوشته است که از حجاج در دوران حاکمیتش ۱۲۰هزار نفر را کشت و این غیر از کسانی است که در جنگها کشته شدهاند.<ref>مسعودی، التنبیه و الإشراف، نشر دار الصاوی، ج۱، ص۲۷۵.</ref> | ||
==شیعیان نامدار در سده اول== | ==شیعیان نامدار در سده اول== | ||
در کتاب الشیعه فی التاریخ نام ۱۳۰تن از یاران رسول خدا(ص) و چهار امام نخست شیعه به عنوان شیعیان شاخص ذکر شده است.<ref>الموسوی، الشیعة فی التاریخ، مکتبة مدبولی، ص۵۱-۷۱.</ref> کسانی که در غزوات کنار پیامبر اسلام بودند، و از بیعت با ابوبکر امتناع کردند، و یا در جنگهای سه گانه جمل و صفین و نهروان در کنار علی(ع) جنگیدند یا از یاران امام حسن و امام حسین بوده و در کربلا به شهادت رسیدند.<ref>الموسوی، الشیعة فی التاریخ، مکتبة مدبولی، ص۷۱.</ref> برخی از این اسامی عبارتند از: | در کتاب الشیعه فی التاریخ نام ۱۳۰تن از یاران رسول خدا(ص) و چهار امام نخست شیعه به عنوان شیعیان شاخص ذکر شده است.<ref>الموسوی، الشیعة فی التاریخ، مکتبة مدبولی، ص۵۱-۷۱.</ref> کسانی که در غزوات کنار پیامبر اسلام بودند، و از بیعت با ابوبکر امتناع کردند، و یا در جنگهای سه گانه جمل و صفین و نهروان در کنار علی(ع) جنگیدند یا از یاران امام حسن و امام حسین بوده و در کربلا به شهادت رسیدند.<ref>الموسوی، الشیعة فی التاریخ، مکتبة مدبولی، ص۷۱.</ref> برخی از این اسامی عبارتند از: |