پرش به محتوا

آیه ابتلای ابراهیم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (←‏متن و ترجمه آیه: ویرایش صوری)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[خرداد]]|روز=[[۶]]|سال=[[۱۳۹۹]]|کاربر=P.motahari  }}
{{جعبه اطلاعات آیه
{{جعبه اطلاعات آیه
| عنوان          =آیه ابتلای [[ابراهیم]]
| عنوان          =آیه ابتلای [[ابراهیم]]
خط ۱۶: خط ۱۵:
| آیات مرتبط=  
| آیات مرتبط=  
}}
}}
'''آیه ابتلای ابراهیم(ع)''' ([[سوره بقره|بقره]]: ۱۲۴) به نصب [[حضرت ابراهیم(ع)]] پس از چندین امتحان به مقام امامت توسط [[خداوند]] اشاره دارد. عالمان [[شیعه]] این آیه را یکی از دلایل قرآنی برای الهی بودن نصب [[امام]] و لزوم [[عصمت]] وی می‌دانند.
'''آیه ابتلای ابراهیم(ع)''' (بقره: ۱۲۴) به نصب ابراهیم(ع) از جانب خدا به مقام [[امامت]]، پس از چندین بار [[امتحان]] دلالت دارد. عالمان شیعه این آیه را از دلایل قرآنیِ الهی‌بودن نصب [[امام]] و لزوم [[عصمت]] وی می‌دانند.
 
متکلمان و مفسران شیعه و سنی مباحث بسیاری درباره این آیه مطرح کرده‌اند. برخی گفته‌اند منظور از «کلمات» که طبق آیه، [[ابراهیم (پیامبر)|ابراهیم]] آنها را تمام کرد، خواب ابراهیم در خصوص قربانی‌کردن [[اسماعیل (پیامبر)|اسماعیل]] است. شماری آن را آزمودن ابراهیم با همه تکالیف عقلی و شرعی دانسته‌اند. به‌باور [[علامه طباطبایی]] هم منظور از کلمات، عهدهای ابراهیم با خدا و آزمایش‌های الهی درباره او است.
 
تفسیرهای مفسران از واژه «امامت» هم از این قرار است: رهبری سیاسی، ولایت باطنی، امامت جهانی و نبوت.
 


==متن و ترجمه آیه==
==متن و ترجمه آیه==
خط ۲۹: خط ۳۳:
|هنگامی که خداوند، ابراهیم(ع) را با وسایل گوناگونی آزمود [و او به خوبی از عهده آزمون برآمد]؛ خداوند به او فرمود: من تو را امام مردم قرار دادم. ابراهیم(ع) گفت: از فرزندان من] نیز [امامانی قرار بده]. خداوند فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد.}}{{پاک کن}}
|هنگامی که خداوند، ابراهیم(ع) را با وسایل گوناگونی آزمود [و او به خوبی از عهده آزمون برآمد]؛ خداوند به او فرمود: من تو را امام مردم قرار دادم. ابراهیم(ع) گفت: از فرزندان من] نیز [امامانی قرار بده]. خداوند فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد.}}{{پاک کن}}


==منظور از واژه «کلمات» ==
==برداشت‌های مختلف از «کلمات»==
نظرات مختلفی درباره واژه «کلمات» در این آیه از سوی [[مفسران]] ارائه شده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۳۷۷-۳۷۸؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۴۳۶-۴۴۵ </ref>
طبق آیه ابتلای ابراهیم، خدا [[ابراهیم]] را با «کلمات» آزموده است. مفسران درباره واژه «کلمات» چند نظر ارائه داده‌اند:<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۳۷۷-۳۷۸؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۴۳۶-۴۴۵.</ref>
* خواب [[حضرت ابراهیم(ع)]] برای قربانی کردن فرزندش [[اسماعیل(ع)]]؛
*خواب حضرت ابراهیم(ع) برای قربانی کردن فرزندش [[اسماعیل (پیامبر)|اسماعیل(ع)]]؛
* دستوراتی در زمینه نظافت و یا سنت‌های ده‌گانه نظافت و طهارت بدن؛
*دستورهایی در زمینه نظافت یا سنت‌های ده‌گانه نظافت و طهارت بدن؛
* ۳۰ خصلت‌ اخلاقی که در آیه ۱۱۲ [[سوره توبه]]، ۳۵ [[سوره احزاب]] و آیات ۱ تا ۹ [[سوره مومنون]] آمده است؛
*سی خصلت‌ اخلاقی که در آیه ۱۱۲ [[سوره توبه]]، ۳۵ [[سوره احزاب]] و آیات ۱ تا ۹ [[سوره مؤمنون]] آمده است؛
* احتجاج [[ابراهیم(ع)]] با پرستشگران ستارگان، ماه و خورشید، افکندن وی در آتش، [[هجرت]] از زادگاه و ذبح فرزندش [[اسماعیل]]؛
*احتجاج ابراهیم(ع) با پرستشگران ستارگان، ماه و خورشید، افکندن وی در آتش، هجرت از زادگاه و ذبح فرزندش اسماعیل؛
* آزمودن ابراهیم(ع) به تمام تکالیف عقلی و شرعی؛
*آزمودن ابراهیم(ع) با همه تکالیف عقلی و شرعی؛
*انجام مناسک [[حج]].<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۳۷۷-۳۷۸.</ref>
*انجام مناسک حج.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۳۷۷-۳۷۸.</ref>


[[فضل بن حسن طبرسی| طبرسی]] در [[تفسیر مجمع البیان]]، با این اعتقاد که واژه «کلمات» در آیه همه احتمالات مطرح شده را دربرمی‌گیرد، به در روایتی از امام صادق(ع) اشاره می‌کند که منظور از کلمات در آیه [[اصحاب کساء|۵ تن آل عبا]] هستند، همان افرادی که توبه [[حضرت آدم]] به واسطه آنها مورد قبول واقع شد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۳۷۷-۳۷۸.</ref> علامه طباطبایی نیز بر این باور است اگرچه در قرآن کریم مقصود از «کلمات» بیان نشده است، ولی از سیاق [[آیه]] به دست می‌آید که «کلمات» شامل عهدهای حضرت ابراهیم با خداوند و همه چیزهایی که حضرت ابراهیم با آنها آزمایش شد، مانند داستان ستارگان، بت‌ها، هجرت و قربانی کردن فرزند، می‌شود.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۲۷۰.</ref> به نظر وی معنای تمام کردن کلمات در این آیه این است که حضرت ابراهیم همه آنچه خدا از او خواسته بود را انجام داد لذا شایسته مقامت [[امامت]] گردید.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۲۷۰.</ref>
[[فضل بن حسن طبرسی|طَبْرسی]] در تفسیر [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|مجمع‌البیان]]، با این اعتقاد که واژه «کلمات» در آیه همه احتمالات مطرح شده را دربرمی‌گیرد، به روایتی از [[امام صادق(ع)]] نیز اشاره کرده که منظور از کلمات در آیه [[پنج تن|پنج‌تن آل عبا]] هستند؛ همان افرادی که توبه [[حضرت آدم]] به‌واسطه آنها قبول شد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۳۷۷-۳۷۸.</ref>


== مقام امامت ابراهیم ==
ع[[لامه طباطبایی]] بر این باور است که اگرچه در قرآن مقصود از «کلمات» بیان نشده است، از سیاق آیه به دست می‌آید: «کلمات» شامل عهدهای ابراهیم با خداوند و همه چیزهایی است که او با آنها آزمایش شد؛ مانند داستان ستارگان، بت‌ها، هجرت و قربانی‌کردن فرزند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۲۷۰.</ref> به نظر وی معنای تمام کردن کلمات، این است که حضرت ابراهیم همه آنچه خدا از او خواسته بود را انجام داد لذا شایسته مقامت امامت گردید.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۲۷۰.</ref>
واژه «امام» در این آیه از دیگر واژگانی است که معانی مختلفی برای آن مطرح شده است، برخی آن را به معنای امامت جهانی حضرت ابراهیم عنوان کرده‌اند و معتقدند که بر اساس این آیه حضرت ابراهیم امام عصر خود و دیگر اعصار و حتی پیامبران می‌باشد و همه سنت‌های توحیدی باید از او پیروی کنند.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۶۱۰.</ref> برخی دیگر نیز عنوان کرده‌اند که منظور از امامت در این آیه همان نبوت است.<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۳۶.</ref> برخی دیگر نیز معتقدند که مقصود از مقام امامت در [[آیه]]، الگو و اسوه بودن همه جانبه و تمام عیار [[حضرت ابراهیم]] می‌باشد. از نظر آنها این مقام به کسانی اعطا می‌شود که حتی [[ترک اولی]] (کارهایی که ترکش سزاوارتر است) نداشته باشند. این مقام بالاتر از عصمت است که همه پیامبران چنین مقامی نداشتند.<ref>رجوع کنید به: سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۲۳۵-۲۳۷.</ref>


[[شیخ طوسی]] در [[تفسیر تبیان]] عنوان کرده است که [[امامت]] در این آیه به معنای [[ولایت]] و زعامت سیاسی می‌باشد. او ولایت و زعامت سیاسی را از شئون [[نبوت]] و [[رسالت]] نمی‌داند، از همین رو معتقد است همه [[پیامبران]] علاوه بر مقام [[نبوت]]، [[ولایت]] نداشتند. [[شیخ طوسی]] در [[تفسیر تبیان]]، به این نظریه اشاره کرده است.<ref>طوسی، تبیان، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۴۹.</ref>


به نظر [[علامه طباطبایی]] مقام امامت در این [[آیه]] به معنای [[هدایت باطنی]] است، مقامی که رسیدن به آن، لازمه برخورداری از کمال وجودی و مقام معنوی ویژه‌ای است که پس از مجاهدت‌های بسیار به دست می‌آید.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۲۷۲.</ref> به عقیده او [[صبر]] در راه خدا و یقین به آیات الهی، موجب رسیدن [[حضرت ابراهیم]] به مقام امامت و هدایت‌گری به امر خاص الهی شد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۲۷۲.</ref>
==منظور از امامت ابراهیم چیست؟==
واژه «امام» از دیگر واژگانی است که تفسیرهای مختلفی داشته است:
*[[شیخ طوسی]] در [[التبیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر تبیان]] گفته است امامت در این آیه، به معنای ولایت و زعامت سیاسی است. او ولایت و زعامت سیاسی را از شئون [[نبوت]] و رسالت نمی‌داند؛ از این رو معتقد است همه پیامبران علاوه بر مقام نبوت، ولایت نداشته‌اند، بلکه برخی از آنان شایسته چنین مقامی شده‌اند.<ref>شیخ طوسی، تبیان، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۴۹.</ref>
*به نظر علامه طباطبایی منظور از مقام امامت در این آیه، هدایت باطنی است؛ مقامی که رسیدن به آن، لازمه برخورداری از کمال وجودی و مقام معنویِ ویژه‌ای است که پس از مجاهدت‌های بسیار به دست می‌آید.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۲۷۲.</ref>
*طبری از مفسران اهل‌سنت در قرن سوم قمری، «امامت» را امامتِ جهانیِ ابراهیم تفسیر کرده است. به باور وی، بر اساس این آیه، ابراهیم امام عصر خود و دیگر زمان‌ها و حتی دیگر [[پیامبران]] است و همه سنت‌های توحیدی باید از او پیروی کنند.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۶۱۰.</ref>
*فخر رازی دیگر مفسر اهل‌سنت، امامت را همان نبوت تفسیر کرده است.<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۳۶.</ref>
*[[جعفر سبحانی]] نیز معتقد است مقصود از مقام امامت در آیه، الگوبودن همه‌جانبه ابراهیم است. از نظر او این مقام به کسانی داده می‌شود که حتی [[ترک اولی|ترک اولایی]] از آنها سر نزده است. او می‌گوید این مقام بالاتر از [[عصمت]] است و فقط برخی از پیامبران چنین مقامی داشته‌اند.<ref>نگاه کنید به سبحانی، منشور جاوید، ۱۳۸۳ش، ج۵، ص۲۳۵-۲۳۷.</ref>


== دلالت بر عصمت امام ==
==دلالت آیه بر عصمت امام==
علمای امامیه با استناد به '''لاینالُ عَهدی الظّالِمینَ''' لزوم عصمت امام را استدلال کرده‌اند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۳۸۰.</ref> آنها معتقدند که بر اساس این ایه امام حتما باید معصوم باشد و هیچ گناه و ظلمی نداشته باشد و چون فرزندان حضرت ابراهیم اینگونه نبودند خداوند درخواست ابراهیم برای امامت فرزندانش را قبول نکرد.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۳۸۰؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۴۰۵ق، ص۳۳۲-۳۳۳؛ سید مرتضی،الشافی فی الامامة، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۱۴۱.</ref> برخی نیز بر اساس '''إِنّی جاعِلُک لِلنّاسِ إِماماً'''؛ استدلال کرده‌اند که اقتدا به امام، حتی در گناه نیز واجب است.<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۳۶-۳۷.</ref> این در حالی است که برخی معتقدند امام کسی است که به او اقتدا می‌شود، بنابراین اگر از او [[گناه|گناهی]] سرزند، پیروی از او در آن [[گناه]] واجب می‌شود، ولی این باطل است، زیرا لازمه معصیت بودن فعل، حرمت آن است، و از طرفی چون پیروی از امام واجب است، انجام آن واجب خواهد شد، و جمع میان حرمت و وجوب در یک فعل و یک زمان محال است.<ref>فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۳۶-۳۷.</ref>
عالمان شیعه با استناد به عبارت «لاینالُ عَهدی الظّالِمینَ» (عهد من به ظالمان نمی‌رسد) لزوم [[عصمت امام]] را نتیجه گرفته‌اند.<ref>طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۳۸۰.</ref> آنها معتقدند بر اساس این آیه [[امام]] حتماً باید معصوم باشد و هیچ [[گناه]] و ظلمی نداشته باشد و چون فرزندان ابراهیم این‌گونه نبوده‌اند، خداوند با این جمله، درخواست او برای امامت فرزندانش را قبول نکرده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۳۸۰؛ فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ۱۴۰۵ق، ص۳۳۲-۳۳۳؛ سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۱۴۱.</ref>


برخی در تفسیر این آیه و تعبیر از ظالم گفته‌اند؛ ظالم کسی است که اوّلاً، مرتکب [[گناه کبیره]] شود و ثانیاً، از [[گناه]] خود توبه نکند، اما بر گناهکاری که [[توبه]] نماید، عنوان [[ظالم]] صدق نمی‌کند.<ref>جرجانی، شرح المواقف، ۱۴۱۲ق، ج۸، ص۳۵۱؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۴۲.</ref> در پاسخ به این اشکال گفته شده است که نفی در [[آیه]] '''لاینالُ عَهدی الظالمین''' مطلق است، یعنی شامل هر ظلمی در هر جایی می‌شود، بنابراین تقیید آن و خارج کردن کسی که ظلم کرده، اما توبه کرده از آن نیاز به دلیل دیگری دارد که اینگونه دلیلی نیز مطرح نشده است.<ref>طوسی، التبیان، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۴۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۲۰۲.</ref>
'''اشکال به دیدگاه عالمان شیعه'''


[[علامه طباطبایی]] همچنین در پاسخ به این اشکال عنوان کرده است که قرائن نشان می‌دهد که [[حضرت ابراهیم]] قطعا برای کسانی که از ظلم‌شان توبه نکرده‌اند درخواست [[امامت]] نکرده است، او احتمالا برای کسانی که یا اساسا ظلم نداشته‌اند یا اینکه از ظلم‌های خود توبه‌کرده‌اند درخواست امامت از خداوند کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۲۷۴.</ref> خداوند نیز این درخواست را به دلیل ظالم بودن فرزندانش رد کرده است. بنابراین قطعا این آیه شامل کسانی که ظلم کرده‌اند و بعد توبه کرده‌اند نیز می‌شود.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۲۷۴.</ref>
برخی در اشکال به این تفسیر گفته‌اند ظالم کسی است که اوّلاً، مرتکب گناه کبیره شود و ثانیاً، از گناه خود [[توبه]] نکند. بنابراین عنوان ظالم بر گناهکاری که توبه کرده است، صدق نمی‌کند. در نتیجه آیه بر عصمت امام دلالت ندارد.<ref>جرجانی، شرح‌المواقف، ۱۴۱۲ق، ج۸، ص۳۵۱؛ فخر رازی، مفاتیح‌الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۴۲.</ref>
 
'''پاسخ عالمان شیعه'''
 
[[شیخ طوسی]] و [[فضل بن حسن طبرسی]] در پاسخ به این اشکال گفته‌اند نفی در «لاینالُ عَهدی الظالمین» مطلق است؛ یعنی شامل هر ظلمی در هر زمانی می‌شود. بنابراین نمی‌توان گفت حکم آیه شامل کسی نمی‌شود که ظالم بوده، اما توبه کرده است. به گفته او، با توجه به این مسئله، برای خارج‌‌کردن چنین فردی، به دلیل دیگری نیاز داریم، حال آنکه چنین دلیلی مطرح نشده است.<ref>شیخ طوسی، التبیان، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۴۹؛ طبرسی، مجمع‌البیان، ۱۳۷۹ش، ج۱، ص۲۰۲.</ref>
علامه طباطبایی هم در پاسخ به این اشکال گفته است ابراهیم قطعاً برای کسانی که از ظلمشان توبه نکرده‌اند، از خدا درخواست [[امامت]] نکرده است. بنابراین درخواست او یا تنها برای کسانی بوده است که اساساً ظلمی نداشته‌اند یا اینکه او برای کسانی هم که از ظلم‌های خود توبه‌کرده‌اند، درخواست امامت کرده است؛<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۲۷۴.</ref> اما از آنجا که خدا این درخواست را به دلیل ظالم‌بودن فرزندان ابراهیم رد کرده است، نتیجه این می‌شود که حکم این آیه (نفی امامت) شامل کسانی می‌شود که ظلم نموده و سپس توبه کرده‌اند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۲۷۴.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۵۹: خط ۷۲:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
*ابن اثیر، مبارک بن محمد، النهایة فی غریب والاثر، قم، مؤسسه اسماعیلیان، ۱۳۶۱ش.
*ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۹ق.
*بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، دار الکتب العلمیه، ۱۳۹۳ق.
*جرجانی، میر سید شریف، شرح المواقف، قم، منشورات الشریف الرضی، ۱۴۱۲ق.
*جرجانی، میر سید شریف، شرح المواقف، قم، منشورات الشریف الرضی، ۱۴۱۲ق.
*سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۸۳ش.
*سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، مؤسسه امام صادق(ع)، ۱۳۸۳ش.
خط ۶۹: خط ۷۸:
*طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن (تفسیر الطبری)،‌ بیروت،‌ دار المعرفة، ۱۴۱۲ق.
*طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن (تفسیر الطبری)،‌ بیروت،‌ دار المعرفة، ۱۴۱۲ق.
*طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۰۸ق.
*طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۰۸ق.
*طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۹ق.
*شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۴۰۹ق.
*طوسی، محمد بن حسن، الرسائل العشر، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۳۶۳ش.
*فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، اللوامع الالهیة، قم، مکتبة المرعشی، ۱۴۰۵ق.
*فاضل مقداد، جمال الدین مقداد بن عبدالله، اللوامع الالهیة، قم، مکتبة المرعشی، ۱۴۰۵ق.
*فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح‌الغیب (التفسر الکبیر)، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، الطبعة الثالثة، ۱۴۲۰ق.
*فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب (التفسر الکبیر)، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، الطبعة الثالثة، ۱۴۲۰ق.
*قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن (تفسیر قرطبی)، تحقیق عبدالرزاق المهدی، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۲۳ق.
*مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران،‌ دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهل و یکم، ۱۳۸۰ش.
*مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران،‌ دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهل و یکم، ۱۳۸۰ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
* منبع اصلی: مقاله [http://lib.eshia.ir/23021/1/9 دانشنامه کلام اسلامی]
* [http://lib.eshia.ir/23021/1/9 «آیه ابتلای ابراهیم»، نوشته علی ربانی گلپایگانی.]
{{امامت}}
{{امامت}}
{{آیات مشهور قرآن}}
{{آیات مشهور قرآن}}
خط ۹۶: خط ۱۰۲:
  | ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد
  | ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد
  | رعایت شیوه‌نامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->دارد
  | رعایت شیوه‌نامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->دارد
  | کپی‌کاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->از منبع خوب
  | کپی‌کاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد
  | استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->ناقص
  | استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
| شناسه= <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
  | جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد
  | جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد
  | رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->دارد
  | رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->دارد
  | جامعیت = <!--ندارد، دارد-->دارد
  | جامعیت = <!--ندارد، دارد-->دارد
  | زیاده‌نویسی = <!--دارد، ندارد-->دارد
  | زیاده‌نویسی = <!--دارد، ندارد-->ندارد
  | تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
  | تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
  | تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->
  | تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}-->