confirmed، templateeditor
۱۱٬۳۶۱
ویرایش
imported>Shahabi |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مقاله توصیفی فقهی}} | {{مقاله توصیفی فقهی}} | ||
{{احکام}} | {{احکام}} | ||
'''حیازَت''' یا '''حیازت مباحات''' بهتصرف در آوردن اموال مباح منقولی (اموالی که نقل آنها از مکانی به مکان دیگر امکانپذیر است) است که مالک خاصی ندارد و همه مردم در حق استفاده از آن مشترکاند مانند ماهیگیری، برداشتن آب از رودخانههای عمومی، استفاده از مراتع، شکار، هیزم و علوفه زمینهای بدون مالک. | '''حیازَت''' یا '''حیازت مباحات''' بهتصرف در آوردن اموال [[مباح]] منقولی (اموالی که نقل آنها از مکانی به مکان دیگر امکانپذیر است) است که مالک خاصی ندارد و همه مردم در حق استفاده از آن مشترکاند مانند ماهیگیری، برداشتن آب از رودخانههای عمومی، استفاده از مراتع، شکار، هیزم و علوفه زمینهای بدون مالک. | ||
از نظر [[فقها]] و مطابق قاعده حیازت، کسی که چیزی از اموال مباح را حیازت کند، مالک آن میشود. برای مشروعیت این حکم و قاعده به [[قرآن]]، [[روایات]] و [[سیره عقلا]] استناد شده است. از نظر برخی از فقها، کسی که حیازت میکند باید [[بالغ]]، [[عقل|عاقل]] و [[رشید]] باشد تا بتواند مالک مال حیازتشده محسوب شود و مال حیازتشده نیز باید از اموال منقول باشد چرا که حیازت در اموال غیرمنقول جایز نیست. | از نظر [[فقها]] و مطابق قاعده حیازت، کسی که چیزی از اموال [[مباح]] را حیازت کند، مالک آن میشود. برای مشروعیت این حکم و قاعده به [[قرآن]]، [[روایات]] و [[سیره عقلا]] استناد شده است. از نظر برخی از فقها، کسی که حیازت میکند باید [[بالغ]]، [[عقل|عاقل]] و [[رشید]] باشد تا بتواند مالک مال حیازتشده محسوب شود و مال حیازتشده نیز باید از اموال منقول باشد چرا که حیازت در اموال غیرمنقول جایز نیست. | ||
در صحیح بودن اجاره، شرکت و وکالت به حیازت میان فقها اختلافنظر وجود دارد. کتاب قاعده حیازت با رویکرد اقتصادی تألیف حسن نظری به بررسی قاعده «مَن حازَ مَلِکَ» پرداخته است. | در صحیح بودن اجاره، شرکت و وکالت به حیازت میان فقها اختلافنظر وجود دارد. کتاب قاعده حیازت با رویکرد اقتصادی تألیف حسن نظری به بررسی قاعده «مَن حازَ مَلِکَ» پرداخته است. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
==قاعده حیازت== | ==قاعده حیازت== | ||
قاعدهای در فقه است با عنوان «مَن حازَ مَلِکَ» که براساس آن هر كس چيز مباحی را «حيازت» كند، مالک آن مىشود.<ref>مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۱۲۱. </ref> بنا به نظر [[آیت الله مکارم شیرازی]] از [[مراجع تقلید]]، [[نص]] یا [[حدیث]] خاصی با عنوان «من حاز ملک» وجود ندارد؛ بلکه این عنوان از روایات مختلفی بهدست میآید.<ref>مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۱۲۱.</ref> مصطفی محقق داماد در کتاب «قواعد فقه» میگوید: | قاعدهای در [[فقه]] است با عنوان «مَن حازَ مَلِکَ» که براساس آن هر كس چيز مباحی را «حيازت» كند، مالک آن مىشود.<ref>مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۱۲۱. </ref> بنا به نظر [[آیت الله مکارم شیرازی]] از [[مراجع تقلید]]، [[نص]] یا [[حدیث]] خاصی با عنوان «من حاز ملک» وجود ندارد؛ بلکه این عنوان از روایات مختلفی بهدست میآید.<ref>مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۱۲۱.</ref> مصطفی محقق داماد در کتاب «قواعد فقه» میگوید: | ||
::«صاحب جواهر پنداشته است كه جمله «من حاز ملك» در متون احاديث وارد گرديده، در حالى كه جمله فوق، نه در متون اهل سنت وجود دارد و نه در منابع شيعه، بلكه صرفا بيانگر حكمى است كه فقها از رواياتى كه با تعابير ديگر وارد شده، استنباط كردهاند.»<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۵۰.</ref> | ::«صاحب جواهر پنداشته است كه جمله «من حاز ملك» در متون احاديث وارد گرديده، در حالى كه جمله فوق، نه در متون اهل سنت وجود دارد و نه در منابع شيعه، بلكه صرفا بيانگر حكمى است كه فقها از رواياتى كه با تعابير ديگر وارد شده، استنباط كردهاند.»<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۵۰.</ref> | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
*'''قرآن''' | *'''قرآن''' | ||
مشهور فقها برای قاعده حیازت به آیه ۲۹ [[سوره بقره]] «اوست که همه آنچه را در زمین است برای شما آفرید.»<ref>سوره بقره، آیه۲۹.</ref> استناد میکنند. مطابق این آیه، همه مباحات موجود در زمین، برای آن که انسان آن را تملک کند آفریده شده است و کسی که چیزی از آنها را به دست بیاورد مالک آن میشود.<ref>مصطفوی، القواعد الفقهیة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۲۸۰-۲۸۱.</ref> | مشهور [[فقها]] برای قاعده حیازت به آیه ۲۹ [[سوره بقره]] «اوست که همه آنچه را در زمین است برای شما آفرید.»<ref>سوره بقره، آیه۲۹.</ref> استناد میکنند. مطابق این آیه، همه مباحات موجود در زمین، برای آن که انسان آن را تملک کند آفریده شده است و کسی که چیزی از آنها را به دست بیاورد مالک آن میشود.<ref>مصطفوی، القواعد الفقهیة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۲۸۰-۲۸۱.</ref> | ||
*'''روایات''' | *'''روایات''' | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
*'''سیره عقلا''' | *'''سیره عقلا''' | ||
مالک شدن اموال مباح از طریق حیازت از امور عقلایی است<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۵۱.</ref> و شرع نیز آن را امضا کرده است.<ref>مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۱۲۲.</ref> به گفته [[امام خمینی]] سیره مسلّم از ابتدای تمدن بشری بر این بوده است که مالکیت از طریق احیا و حیازت صورت میگیرد و هیچ یک از [[انبیاء]] و اولیاء و مؤمنین آن را انکار نکردهاند.<ref>امام خمینی، کتاب البیع، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۳۸.</ref> | مالک شدن اموال [[مباح]] از طریق حیازت از امور عقلایی است<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۲۵۱.</ref> و شرع نیز آن را امضا کرده است.<ref>مکارم شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۳۷۰ش، ج۲، ص۱۲۲.</ref> به گفته [[امام خمینی]] سیره مسلّم از ابتدای تمدن بشری بر این بوده است که مالکیت از طریق احیا و حیازت صورت میگیرد و هیچ یک از [[انبیاء]] و اولیاء و مؤمنین آن را انکار نکردهاند.<ref>امام خمینی، کتاب البیع، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۳۸.</ref> | ||
==تکنگاری== | ==تکنگاری== | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* | *[[ابنادریس حلی]]، محمد بن منصور، السرائر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۰ق. | ||
*اصفهانی، سید ابوالحسن، وسیلة النجاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، ۱۴۳۴ق. | *اصفهانی، سید ابوالحسن، وسیلة النجاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ اول، ۱۴۳۴ق. | ||
*امام خمینی، سید روحالله، کتاب البیع، قم، مؤسسه اسماعیلیان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م. | *امام خمینی، سید روحالله، کتاب البیع، قم، مؤسسه اسماعیلیان، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
*رزمی، محسن و خالد نبینیا، «بررسی قاعده «من حاز ملک» در فقه و حقوق موضوعه ایران، پژوهشهای فقه و حقوق اسلامی، شماره۳۱، بهار ۱۳۹۲ش. | *رزمی، محسن و خالد نبینیا، «بررسی قاعده «من حاز ملک» در فقه و حقوق موضوعه ایران، پژوهشهای فقه و حقوق اسلامی، شماره۳۱، بهار ۱۳۹۲ش. | ||
*سبزواری، سید عبدالاعلی، مهذب الاحکام، قم، دار التفسیر، | *سبزواری، سید عبدالاعلی، مهذب الاحکام، قم، دار التفسیر، | ||
*شهید | *[[شهید ثانی]]، زینالدین بن علی، مسالک الافهام، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیة، ۱۴۱۳ق. | ||
*شیخ | *[[شیخ طوسی]]، محمد بن حسن، المبسوط، تهران، چاپ مرتضوی، ۱۳۸۷ق. | ||
*علامه | *[[علامه حلی]]، حسن بن یوسف، قواعد الاحکام، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، ۱۴۱۳ق. | ||
*مؤسسة دایرة المعارف الفقه الاسلامی، الموسوعة الفقهیة، قم، مؤسسة دایرةالمعارف فقه اسلامی، ۱۴۲۳ق. | *مؤسسة دایرة المعارف الفقه الاسلامی، الموسوعة الفقهیة، قم، مؤسسة دایرةالمعارف فقه اسلامی، ۱۴۲۳ق. | ||
*مؤسسة دایرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، قم، مؤسسة دایرةالمعارف فقه اسلامی، ۱۳۸۷ش. | *مؤسسة دایرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، قم، مؤسسة دایرةالمعارف فقه اسلامی، ۱۳۸۷ش. | ||
*محقق | *[[محقق حلی]]، جعفر بن حسن، شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، قم، مؤسسه اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق. | ||
*محقق داماد، سید مصطفی، قواعد فقه، ج۱، تهران، نشر علوم اسلامی، ۱۴۰۶ق. | *محقق داماد، سید مصطفی، قواعد فقه، ج۱، تهران، نشر علوم اسلامی، ۱۴۰۶ق. | ||
*مصطفوی، سید محمدکاظم، القواعد الفقهیة، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۲۱ق. | *مصطفوی، سید محمدکاظم، القواعد الفقهیة، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۲۱ق. | ||
*مکارم | *[[مکارم شیرازی]]، ناصر، القواعد الفقهیة، قم، مدرسه امام علی بن ابیطالب(ع)، ۱۳۸۳ش. | ||
*مکارم شیرازی، ناصر، خطوط اقتصاد اسلامی، قم، مدرسه الامام علی بن ابیطالب، چاپ اول، ۱۳۶۰ش. | *مکارم شیرازی، ناصر، خطوط اقتصاد اسلامی، قم، مدرسه الامام علی بن ابیطالب، چاپ اول، ۱۳۶۰ش. | ||
*نجفی، محمدحسن، جواهر | *نجفی، محمدحسن، [[جواهر الکلام]]، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۳۰ق. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== پیوند به بیرون== | == پیوند به بیرون== |