پرش به محتوا

مالک بن انس: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
تمیزکاری
جز (تمیزکاری)
جز (تمیزکاری)
خط ۷: خط ۷:
| لقب              =  
| لقب              =  
| نسب              =
| نسب              =
| تاریخ تولد        = سال۹۳ یا ۹۵ ق
| تاریخ تولد        = سال۹۳ یا ۹۵ق
| شهر تولد          = [[مدینه]]
| شهر تولد          = [[مدینه]]
| کشور تولد        =
| کشور تولد        =
خط ۱۵: خط ۱۵:
| محل دفن          = [[قبرستان بقیع]]
| محل دفن          = [[قبرستان بقیع]]
| خویشاوندان سرشناس =
| خویشاوندان سرشناس =
| استادان          = [[امام صادق(ع)‌]]، ربیعه الرأی، زهری و ...  
| استادان          = [[امام صادق(ع)‌]]، رَبیعه الرأی، [[ابن شهاب زهری|ابن شهاب زُهری]] و ...  
| شاگردان          = بسیاری از جمله [[شافعی]]
| شاگردان          = بسیاری از جمله [[شافعی]]
| محل تحصیل        = مدینه
| محل تحصیل        = مدینه
خط ۲۶: خط ۲۶:
| سیاسی            =
| سیاسی            =
| اجتماعی          =
| اجتماعی          =
| شناخته شده برای= دومین فقیه از فقهای چهارگانه اهل‌سنت
| شناخته شده برای= از فقهای چهارگانه اهل‌سنت
| وبگاه رسمی        =
| وبگاه رسمی        =
}}
}}
خط ۳۳: خط ۳۳:
مالک اساتید مختلفی از جمله [[امام صادق(ع)]] داشت. او روایاتی درباره فضلیت [[امام علی(ع)]] و امام صادق(ع) نقل کرده و امام صادق را در [[علم]]، [[تقوا]] و [[ورع]] بی‌نظیر دانسته است.
مالک اساتید مختلفی از جمله [[امام صادق(ع)]] داشت. او روایاتی درباره فضلیت [[امام علی(ع)]] و امام صادق(ع) نقل کرده و امام صادق را در [[علم]]، [[تقوا]] و [[ورع]] بی‌نظیر دانسته است.


مالک برجسته‌ترین نماینده فقه حدیث‌گرای مدینه بود و تأکید بسیار بر [[سنت]] داشت. او در اعتقادات نیز پیرو حدیث و ظواهر آن بود و ظاهرِ مفاهیمی مانند [[استواء بر عرش]] و [[رویت خداوند]] در [[قیامت]] را می‌پذیرفت. با این حال به برخی روایات اشکال می‌گرفت و علاوه بر بحث سند به محتوا نیز دقت داشت. او سگ و خوک را پاک می‌دانست و [[رضاع کبیر]] که از [[عایشه]] نقل شده بود را رد می‌کرد. این نوع رویکردها سبب شد برخی او را از [[اصحاب رأی]] به حساب بیاورند.
مالک برجسته‌ترین نماینده فقه حدیث‌گرای مدینه بود و تأکید بسیار بر [[سنت]] داشت. او در اعتقادات نیز پیرو حدیث و ظواهر آن بود و ظاهرِ مفاهیمی مانند [[استواء بر عرش|اِستوای بر عرش]] و [[رؤیت خدا]] در [[قیامت]] را می‌پذیرفت. با این حال به برخی روایات اشکال می‌گرفت و علاوه بر بحث سند به محتوا نیز دقت داشت. او سگ و خوک را پاک می‌دانست و [[رضاع کبیر|رِضاع کبیر]] که از [[عایشه]] نقل شده بود را رد می‌کرد. این نوع رویکردها سبب شد برخی او را از [[اصحاب رأی]] به حساب بیاورند.


مالک در [[قیام نفس زکیه]] شرکت نکرد. اما [[بیعت]] با [[منصور عباسی|منصور خلیفه عباسی]] را اجباری و فاقد ارزش اعلام کرد، این فتوا تاثیر به سزائی در گرایش مردم به نفس زکیه داشت و پس از شکست قیام نفس زکیه، به جهت همین [[فتوا]] هفتاد ضربه شلاق خورد.
مالک در [[قیام نفس زکیه]] شرکت نکرد. اما [[بیعت]] با [[منصور عباسی|منصور خلیفه عباسی]] را اجباری و فاقد ارزش اعلام کرد، این فتوا تاثیر به سزائی در گرایش مردم به نفس زکیه داشت و پس از شکست قیام نفس زکیه، به جهت همین [[فتوا]] هفتاد ضربه شلاق خورد.
خط ۴۰: خط ۴۰:
مالک بن انس<ref name=":0">نووى، تهذیب الأسماء و اللغات، ۱۴۳۰ق، ص۳۰۱.</ref> که به امام مالک،<ref>ابن‌صاعد اندلسى‏، التعریف بطبقات الأمم، ۱۳۷۶ش، ص۱۷.</ref> امام دارالهجره (مدینه)<ref>جزرى، غایة النهایة فی طبقات القراء، ۱۴۲۹ق. ج۲، ص۹۴۱.</ref> و امام [[حجاز|اهل حجاز]]<ref>ابن‌اثیر، المختار من مناقب الأخیار، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۲۶۳.</ref> نیز معروف بود، دومین فقیه از [[فقهای چهارگانه اهل‌سنت]] می‌باشد<ref>توکلی، چهار امام اهل سنت و جماعت، ۱۳۷۷ش، ص۵۹.</ref> که [[فقه مالکی]] منسوب به او است.<ref>سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۴۷۴.</ref>
مالک بن انس<ref name=":0">نووى، تهذیب الأسماء و اللغات، ۱۴۳۰ق، ص۳۰۱.</ref> که به امام مالک،<ref>ابن‌صاعد اندلسى‏، التعریف بطبقات الأمم، ۱۳۷۶ش، ص۱۷.</ref> امام دارالهجره (مدینه)<ref>جزرى، غایة النهایة فی طبقات القراء، ۱۴۲۹ق. ج۲، ص۹۴۱.</ref> و امام [[حجاز|اهل حجاز]]<ref>ابن‌اثیر، المختار من مناقب الأخیار، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۲۶۳.</ref> نیز معروف بود، دومین فقیه از [[فقهای چهارگانه اهل‌سنت]] می‌باشد<ref>توکلی، چهار امام اهل سنت و جماعت، ۱۳۷۷ش، ص۵۹.</ref> که [[فقه مالکی]] منسوب به او است.<ref>سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۴۷۴.</ref>


[[شافعی]] از فقهای چهارگانه اهل‌سنت و شاگرد مالک، او را حجت خداوند بر بندگان معرفی کرده است.<ref>[http://shamela.ws/index.php/author/214 «مالک بن أنس»]</ref> [[محمد بن اسماعیل بخاری]] نویسنده [[صحیح البخاری|کتاب صحیح بخاری]] روایت مالک از نافع از [[عبدالله بن عمر]] را صحیح‌ترین سند معرفی کرده است.<ref>حسینى، التذکرة بمعرفة رجال الکتب العشرة، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۱۴۳۶.</ref>
[[شافعی]] از فقهای چهارگانه اهل‌سنت و شاگرد مالک، او را حجت خداوند بر بندگان معرفی کرده است.<ref>[http://shamela.ws/index.php/author/214 «مالک بن أنس»]</ref> همچنین [[محمد بن اسماعیل بخاری]] نویسنده [[صحیح البخاری|کتاب صحیح بخاری]] روایت مالک از نافع از [[عبدالله بن عمر]] را صحیح‌ترین سند معرفی کرده است.<ref>حسینى، التذکرة بمعرفة رجال الکتب العشرة، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۱۴۳۶.</ref>


مالک در هفده سالگی تدریس را آغاز کرد<ref>مناوى، طبقات الصوفية، ۱۹۹۹م، ج۱، قسم دوم، ص۴۲۰.</ref> و در بیست و یک سالگی در مقام فتوا دادن قرار گرفت.<ref>پاکتچی، «مالک»، ج۱، ص۸۴.</ref> او فقیه مشهور [[مدینه]] در نیمه اخیر [[قرن دوم هجری]] بود.<ref>پاکتچی، «مالک»، ج۱، ص۸۴.</ref> او در زمان [[هارون]] [[بنی‌عباس|خلیفه عباسی]] از مهم‌ترین فقیهان جهان اسلام گردید و اعتبار مکتبش به اوج رسید.<ref>پاکتچی، «مالک»، ج۱، ص۸۴.</ref> مذهب مالکی بیشتر در غرب جهان اسلام و توسط شاگردان مالک رواج یافت.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، مقدمه ج۱، ص۲۲.</ref> مالک در اواخر عمر در دربار حاکمان عباسی صاحب مقام و منزلت بسیار بود.<ref name=":8">سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۴۷۵.</ref>
مالک در ۱۷ سالگی تدریس را آغاز کرد<ref>مناوى، طبقات الصوفية، ۱۹۹۹م، ج۱، قسم دوم، ص۴۲۰.</ref> و در ۲۱ سالگی در مقام فتوا دادن قرار گرفت.<ref> پاکتچی، «مالک»، ج۱، ص۸۴.</ref> او فقیه مشهور [[مدینه]] در نیمه اخیر [[قرن دوم هجری]] بود.<ref>پاکتچی، «مالک»، ج۱، ص۸۴.</ref> او در زمان [[هارون]] [[بنی‌عباس|خلیفه عباسی]] از مهم‌ترین فقیهان [[جهان اسلام]] گردید و اعتبار مکتبش به اوج رسید.<ref>پاکتچی، «مالک»، ج۱، ص۸۴.</ref> مذهب مالکی بیشتر در غرب جهان اسلام و توسط شاگردان مالک رواج یافت.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، مقدمه ج۱، ص۲۲.</ref> مالک در اواخر عمر در دربار [[حاکمان عباسی]] صاحب مقام و منزلت بسیار بود.<ref name=":8">سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۴۷۵.</ref>


== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
مالک بن انس بن مالک بن ابوعامر<ref name=":0" /> در سال ۹۳ <ref>سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۳۷۶.</ref> یا ۹۵ <ref>خزرجى، العقد الفاخر الحسن، ۱۴۳۰ق، ج۴، ص۱۷۵۹.</ref> قمری در مدینه متولد شد.<ref name=":1">[http://shamela.ws/index.php/author/214 «مالک بن أنس»]</ref> ابوعامر جد مالک پس از [[جنگ بدر]] از [[یمن]] به مدینه آمد و مسلمان شد و غیر از جنگ بدر در تمام [[غزوات]] شرکت کرد.<ref>کوکب عبید، فقه العبادات على المذهب المالکی، ۱۹۸۶م، ج۱، ص۱۱.</ref>
مالک بن انس بن مالک بن ابوعامر<ref name=":0" /> در سال ۹۳<ref>سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۳۷۶.</ref> یا ۹۵<ref>خزرجى، العقد الفاخر الحسن، ۱۴۳۰ق، ج۴، ص۱۷۵۹.</ref> قمری در مدینه متولد شد.<ref name=":1">[http://shamela.ws/index.php/author/214 «مالک بن أنس»]</ref> ابوعامر جد مالک پس از [[جنگ بدر]] از [[یمن]] به مدینه آمد و مسلمان شد و پس از آن در تمام [[غزوات]] شرکت کرد.<ref>کوکب عبید، فقه العبادات على المذهب المالکی، ۱۹۸۶م، ج۱، ص۱۱.</ref>


مالک را به جهت انتساب به قبیله یمنی «ذی‌اصبح»<ref>سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۳۷۵.</ref> «اصبحی» نیز می‌نامند.<ref>کحاله، معجم المؤلفین، ۱۳۷۶ق، ج۸، ص۱۶۸.</ref> مالک با کنیه اباعبدالله<ref name=":0" /> از نژاد عرب<ref>[http://shamela.ws/index.php/author/214 «مالک بن انس»]</ref> و از [[تابعین]] بوده است.<ref>[http://shamela.ws/index.php/author/214 «مالک بن انس»]</ref> او تمام دوران زندگی خود را در مدینه بود و تنها برای [[حج]] به [[مکه]] رفت.<ref name=":1" />
مالک را به جهت انتساب به قبیله یمنی «ذی‌اصبح»<ref>سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۳۷۵.</ref> «اصبحی» نیز می‌نامند.<ref>کحاله، معجم المؤلفین، ۱۳۷۶ق، ج۸، ص۱۶۸.</ref> او با کنیه اباعبدالله<ref name=":0" /> از نژاد عرب<ref>[http://shamela.ws/index.php/author/214 «مالک بن انس»]</ref> و از [[تابعین]] بوده است.<ref>[http://shamela.ws/index.php/author/214 «مالک بن انس»]</ref> مالک تمام دوران زندگی خود را در مدینه سپری کرد و تنها برای [[حج]] به [[مکه]] رفت.<ref name=":1" />


مالک در سال ۱۷۹هجری در زمان خلافت [[هارون عباسی]]<ref>ابن‌جوزی، صفة الصفوة، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۱۲۱.</ref> در مدینه از دنیا رفت.<ref name=":1" /> حاکم مدینه بر او [[نماز میت|نماز]] خواند<ref>ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۹، ص۴۵.</ref> و در [[قبرستان بقیع]] دفن شد.<ref>کحاله، معجم المؤلفین، ۱۳۷۶ق، ج۸، ص۱۶۸.</ref>
مالک در سال ۱۷۹هجری در زمان خلافت [[هارون عباسی]]<ref>ابن‌جوزی، صفة الصفوة، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۱۲۱.</ref> در مدینه از دنیا رفت.<ref name=":1" /> حاکم مدینه بر او [[نماز میت|نماز]] خواند<ref>ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۹، ص۴۵.</ref> و در [[قبرستان بقیع]] دفن شد.<ref>کحاله، معجم المؤلفین، ۱۳۷۶ق، ج۸، ص۱۶۸.</ref>
خط ۵۶: خط ۵۶:
درباره علت خانه‌نشینی گفتارهایی از مالک نقل شده است؛ از جمله این‌که می‌ترسم مُنکَری را ببینم و نتوانم آن‌را تغییر دهم.<ref>مناوى، طبقات الصوفیة، ۱۹۹۹م، ج۱، قسم دوم، ص۴۲۲.</ref> یا این‌که انسان نمی‌تواند هر عذر که دارد را بگوید.<ref name=":3" />
درباره علت خانه‌نشینی گفتارهایی از مالک نقل شده است؛ از جمله این‌که می‌ترسم مُنکَری را ببینم و نتوانم آن‌را تغییر دهم.<ref>مناوى، طبقات الصوفیة، ۱۹۹۹م، ج۱، قسم دوم، ص۴۲۲.</ref> یا این‌که انسان نمی‌تواند هر عذر که دارد را بگوید.<ref name=":3" />


== مالک و اهل‌بیت(ع) ==
== مالک و اهل‌بیت(ع)==
مالک بن انس روایاتی را در [[فضایل امام علی(ع)|فضیلت امام علی(ع)]] نقل کرده است.<ref>پاکتچی، «مالک»، ج۱، ص۹۶.</ref> از جمله آنها [[حدیث رایت]] است که بر اساس آن [[پیامبر(ص)]] پس از عدم موفقیت در روزهای ابتدایی [[جنگ خیبر]] به مسلمانان وعده داد که فردا پرچم را به دست کسی می‌دهم که [[خداوند]] و رسولش را دوست دارد، آن‌ها نیز او را دوست دارند. او [[کرار غیر فرار]] است. خداوند به وسیله او فتح را به سرانجام می‌رساند، در حالی که [[جبرئیل]] در سمت راست و [[میکائیل]] در سمت چپ او هستند. سپس صبح فردا پرچم را به دست [[امام علی(ع)]] داد.<ref>ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۱، ص۲۱۹.</ref> محققان معتقدند مالک در خلال نقل برخی روایات نقد ضمنی به عملکرد [[عثمان]] داشته است.<ref>پاکتچی، «مالک»، ج۱، ص۹۶.</ref>
مالک بن انس روایاتی را در [[فضایل امام علی(ع)|فضیلت امام علی(ع)]] نقل کرده است.<ref>پاکتچی، «مالک»، ج۱، ص۹۶.</ref> یکی از آنها [[حدیث رایت]] است که بر اساس آن [[پیامبر(ص)]] پس از عدم موفقیت در روزهای ابتدایی [[جنگ خیبر]] به مسلمانان وعده داد که فردا پرچم را به دست کسی خواهد داد که [[خداوند]] و رسولش را دوست دارد، آن‌ها نیز او را دوست دارند. او [[کرار غیر فرار]] است. خداوند به وسیله او فتح را به سرانجام می‌رساند، در حالی که [[جبرئیل]] در سمت راست و [[میکائیل]] در سمت چپ او هستند. سپس صبح فردا پرچم را به دست [[امام علی(ع)]] داد.<ref>ابن‌عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۱، ص۲۱۹.</ref>  


با این حال برخی معتقدند مالک، عثمان را بر علی(ع) افضل می‌دانسته‏<ref>شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، مقدمة، ص۵۱.</ref> و با [[اهل‌بیت]] دشمنی داشته است.<ref>شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، مقدمة، ص۵۲</ref>  
به گفته احمد پاکتچی، مالک در خلال نقل برخی روایات نقد ضمنی به عملکرد [[عثمان]] داشته است.<ref>پاکتچی، «مالک»، ج۱، ص۹۶.</ref> با این حال برخی معتقدند مالک، عثمان را بر علی(ع) افضل می‌دانسته‏<ref>شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، مقدمة، ص۵۱.</ref> و با [[اهل‌بیت]] دشمنی داشته است.<ref> حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، مقدمة، ص۵۲</ref>  


مالک همچنین برای [[صحابه پیامبر]]، منزلت بالایی قائل بود و اعتقاد داشت اگر شخصی نسبت به صحابه حتی در دل خود کینه‌ای داشته باشد، از [[فیء مسلمانان]] هیچ سهمی نباید به او داده شود.<ref>مظهری، التفسیر المظهری، ۱۴۱۲ق، ج۹، ص۲۴۵.</ref>
مالک همچنین برای [[صحابه پیامبر]]، منزلت بالایی قائل بود و اعتقاد داشت اگر شخصی نسبت به صحابه حتی در دل خود کینه‌ای داشته باشد، از [[فیء مسلمانان]] هیچ سهمی نباید به او داده شود.<ref>مظهری، التفسیر المظهری، ۱۴۱۲ق، ج۹، ص۲۴۵.</ref>
خط ۶۶: خط ۶۶:
{{جعبه نقل قول|تاریخ بایگانی|عنوان=|نقل‌قول=مالک بن انس:{{-}}'''«خدمت امام صادق ‏رسیدم... ایشان می‌فرمود: اى مالک من تو را دوست دارم. من از این اظهار او خرسند می‌شدم... او (امام صادق(ع)) مردى بود که همیشه حداقل یکی از  این سه حالت را داشت؛ روزه ‏داشت یا نماز می‌خواند یا ذکر می‌‏گفت. او از بزرگان عابدان و زاهدان بود.»'''<ref>شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۱۶۷.</ref>|منبع=|تراز=چپ|عرض=۲۳۰px|اندازه خط=14px|رنگ پس‌زمینه=#FFF9E7|گیومه نقل‌قول=|تراز منبع=چپ}}مالک برای مدتی شاگرد [[امام صادق(ع)]] بود<ref>پاکتچی، «مالک»، ج۱، ص۸۴.</ref> و از او روایاتی را نیز نقل کرده است.<ref> سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۴۷۴.</ref> [[محمدتقی مجلسی]] در [[لوامع صاحبقرانی|کتاب لوامع صاحبقرانی]] آورده که مالک کتابی نوشته و در آن تنها روایاتی که از امام صادق(ع) شنیده بود را نقل کرده است.<ref name=":4">مجلسی، لوامع صاحبقرانی، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۰.</ref>
{{جعبه نقل قول|تاریخ بایگانی|عنوان=|نقل‌قول=مالک بن انس:{{-}}'''«خدمت امام صادق ‏رسیدم... ایشان می‌فرمود: اى مالک من تو را دوست دارم. من از این اظهار او خرسند می‌شدم... او (امام صادق(ع)) مردى بود که همیشه حداقل یکی از  این سه حالت را داشت؛ روزه ‏داشت یا نماز می‌خواند یا ذکر می‌‏گفت. او از بزرگان عابدان و زاهدان بود.»'''<ref>شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۱۶۷.</ref>|منبع=|تراز=چپ|عرض=۲۳۰px|اندازه خط=14px|رنگ پس‌زمینه=#FFF9E7|گیومه نقل‌قول=|تراز منبع=چپ}}مالک برای مدتی شاگرد [[امام صادق(ع)]] بود<ref>پاکتچی، «مالک»، ج۱، ص۸۴.</ref> و از او روایاتی را نیز نقل کرده است.<ref> سبحانی، موسوعة طبقات الفقهاء، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۴۷۴.</ref> [[محمدتقی مجلسی]] در [[لوامع صاحبقرانی|کتاب لوامع صاحبقرانی]] آورده که مالک کتابی نوشته و در آن تنها روایاتی که از امام صادق(ع) شنیده بود را نقل کرده است.<ref name=":4">مجلسی، لوامع صاحبقرانی، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۰.</ref>


از مالک نقل شده که برتر از جعفر بن محمد (امام صادق(ع)) در علم، [[تقوا]] و [[ورع]]، نه چشمی دیده، نه گوشی شنیده و نه به قلب فردی خطور کرده است.<ref> ابن‌شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب علیهم السلام، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۴۸.</ref> همچنین مالک نقل کرده که با امام صادق(ع) به [[حج|سفر حج]] رفته بود. زمانی که می خواست [[تلبیه]] را بگوید صدا در گلوی او قطع می‌شد و (از خوف خداوند) نزدیک بود که از مَرکب به زمین بیفتد.<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ۱۴۰۰ق، ص۱۶۹.</ref> از مالک گفتارهای دیگری در مورد امام صادق(ع) نقل شده که بر فضیلت و مقام او دلالت دارد.<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ۱۴۰۰ق، ص۱۶۹.</ref>
از مالک نقل شده که برتر از جعفر بن محمد (امام صادق(ع)) در علم، [[تقوا]] و [[ورع]]، نه چشمی دیده، نه گوشی شنیده و نه به قلب فردی خطور کرده است.<ref> ابن‌شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۴۸.</ref> همچنین مالک نقل کرده که با امام صادق(ع) به [[حج|سفر حج]] رفته بود. زمانی که می‌خواست [[تلبیه]] بگوید صدا در گلوی او قطع می‌شد و (از خوف خداوند) نزدیک بود که از مَرکب به زمین بیفتد.<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ۱۴۰۰ق، ص۱۶۹.</ref> از مالک گفتارهای دیگری در مورد امام صادق(ع) نقل شده که بر فضیلت و مقام او دلالت دارد.<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ۱۴۰۰ق، ص۱۶۹.</ref>


'''مالک در کتاب‌های حدیثی شیعه'''{{سخ}}[[شیخ صدوق]] روایات بسیاری را از مالک نقل کرده است.<ref>محدث نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، خاتمه ج۸، ص۳۳۵.</ref> او در کتاب‌های [[الامالی (شیخ صدوق)|اَمالی]]<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ۱۴۰۰ق، ص۷۰.</ref> [[خصال]]<ref>شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۱۶۷.</ref> و [[ثواب الأعمال و عقاب الأعمال]]<ref>شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، النص، ۱۴۰۶ق، ص۱۰.</ref> از مالک حدیث نقل کرده است. [[قاضی نعمان]] از دانشمندان [[اسماعیلیه|شیعه اسماعیلی]] در قرن چهارم نیز از مالک حدیث نقل کرده است.<ref>قاضی نعمان، شرح الأخبار، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۷۶.</ref> [[ابن شهر آشوب]]<ref>ابن‌شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۲۰۷.</ref> عالم [[قرن ششم]] و [[اربلی]]<ref>اربلی، کشف الغمة، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۱۵۶.</ref> عالم [[قرن هفتم]] نیز از دیگر دانشمندان شیعه هستند که از مالک حدیث نقل کرده‌اند.
'''مالک در کتاب‌های حدیثی شیعه'''{{سخ}}[[شیخ صدوق]] روایاتی از مالک نقل کرده است.<ref>محدث نوری، مستدرک الوسائل، ۱۴۰۸ق، خاتمه ج۸، ص۳۳۵.</ref> او در کتاب‌های [[الامالی (شیخ صدوق)|اَمالی]]<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ۱۴۰۰ق، ص۷۰.</ref> [[خصال]]<ref>شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۱۶۷.</ref> و [[ثواب الأعمال و عقاب الأعمال]]<ref>شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، النص، ۱۴۰۶ق، ص۱۰.</ref> از مالک حدیث نقل کرده است. [[قاضی نعمان]] از دانشمندان [[اسماعیلیه|شیعه اسماعیلی]] در قرن چهارم نیز از مالک حدیث نقل کرده است.<ref>قاضی نعمان، شرح الأخبار، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۷۶.</ref> [[ابن شهر آشوب]]<ref>ابن‌شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۲۰۷.</ref> عالم [[قرن ششم]] و [[محقق اربلی|محقق اِربلی]]<ref>اربلی، کشف الغمة، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۱۵۶.</ref> عالم [[قرن هفتم]] نیز از مالک حدیث نقل کرده‌اند.


== فقه مالکی و حدیث‌گرایی ==
== فقه مالکی و حدیث‌گرایی ==
{{همچنین ببینید|اصحاب حدیث|اصحاب رای}}
{{همچنین ببینید|اصحاب حدیث|اصحاب رای}}
[[پرونده:Parakandeghy mazaheb dar keshvarha.png|بندانگشتی|۲۰۰px|گستره مذهب مالکی در کشورهای اسلامی]]
[[پرونده:Parakandeghy mazaheb dar keshvarha.png|بندانگشتی|۲۰۰px|گستره مذهب مالکی در کشورهای اسلامی]]
مدینه در [[قرن دوم|سده دوم]] همواره نمادی برای گرایش‌های سنت گرایانه<ref>پاکتچی، «اسلام»، ج۸، ص۴۴۴.</ref> و مالک برجسته‌ترین نماینده فقه حدیث‌گرای مدینه بود.<ref name=":5">پاکتچی، «اسلام»، ج۸، ص۴۴۵.</ref> مالک اصرار بسیاری بر [[سنت]] داشت<ref>مناوى، طبقات الصوفیة، ۱۹۹۹م، ج۱، قسم دوم، ص۴۲۱.</ref> و معتقد بود سنت بهترین بخش دین است.<ref>مناوى، طبقات الصوفیة، ۱۹۹۹م، ج۱، قسم دوم، ص۴۲۱.</ref> [[ابونعیم اصفهانی]] عالم [[قرن پنجم]] از مالک نقل کرده که باید از [[اصحاب رأی]] دوری کرد. آن‌ها دشمنان اهل‌سنت هستند.<ref name=":6">ابونعیم اصفهانی، حلیة الأولیاء، ۱۳۹۴ق، ج۶، ص۳۲۷.</ref> برخی نیز مالک را از اولین افرادی دانسته‌اند که عمل به رأی را [[بدعت]] می‌دانست.<ref>خوانسارى، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۲۲۳.</ref>
مدینه در [[قرن دوم|سده دوم]] همواره نمادی برای گرایش‌های سنت گرایانه<ref>پاکتچی، «اسلام»، ج۸، ص۴۴۴.</ref> و مالک برجسته‌ترین نماینده فقه حدیث‌گرای مدینه بود.<ref name=":5">پاکتچی، «اسلام»، ج۸، ص۴۴۵.</ref> مالک اصرار بسیاری بر [[سنت]] داشت<ref>مناوى، طبقات الصوفیة، ۱۹۹۹م، ج۱، قسم دوم، ص۴۲۱.</ref> و معتقد بود سنت، بهترین بخش دین است.<ref>مناوى، طبقات الصوفیة، ۱۹۹۹م، ج۱، قسم دوم، ص۴۲۱.</ref> [[ابونعیم اصفهانی]] عالم [[قرن پنجم]] از مالک نقل کرده که باید از [[اصحاب رأی]] دوری کرد چراکه آن‌ها دشمنان اهل‌سنت هستند.<ref name=":6">ابونعیم اصفهانی، حلیة الأولیاء، ۱۳۹۴ق، ج۶، ص۳۲۷.</ref> برخی نیز مالک را از اولین افرادی دانسته‌اند که عمل به رأی را [[بدعت]] می‌دانست.<ref>خوانسارى، روضات الجنات، ۱۳۹۰ق، ج۷، ص۲۲۳.</ref>


مالک در اعتقادات نیز پیرو حدیث و ظواهر آن بود. زمانی که از مسائل اعتقادی مورد سوال قرار می‌گرفت پاسخ‌های کوتاه می‌داد تا تنها در آنچه نص وجود دارد سخن گفته باشد.<ref>لحمر، الامام مالک مفسرا،۲۰۰۰م، ص۶۱.</ref>او [[ایمان]] به [[استواء بر عرش]] را [[واجب]] می‌دانست.<ref>مناوى، طبقات الصوفیة، ۱۹۹۹م، ج۱، قسم دوم، ص۴۲۴.</ref> مالک براساس ظاهر قرآن معتقد بود که [[دیدن خداوند]] در آخرت و نه در دنیا واقع خواهد شد.<ref>لحمر، الامام مالک مفسرا، ۲۰۰۰م، ص۶۴.</ref> او دلیل بر این مطلب را ظاهر قرآن می‌دانست.<ref>لحمر، الامام مالک مفسرا، ۲۰۰۰م، ص۶۴.</ref>
مالک در اعتقادات نیز پیرو حدیث و ظواهر آن بود. زمانی که از مسائل اعتقادی مورد سوال قرار می‌گرفت پاسخ‌های کوتاه می‌داد تا تنها در آنچه نص وجود دارد سخن گفته باشد.<ref>لحمر، الامام مالک مفسرا، ۲۰۰۰م، ص۶۱.</ref>او [[ایمان]] به [[استواء بر عرش|اِستوای بر عرش]] را [[واجب]] می‌دانست.<ref>مناوى، طبقات الصوفیة، ۱۹۹۹م، ج۱، قسم دوم، ص۴۲۴.</ref> مالک براساس ظاهر قرآن معتقد بود که [[دیدن خدا]] در آخرت و نه در دنیا واقع خواهد شد.<ref>لحمر، الامام مالک مفسرا، ۲۰۰۰م، ص۶۴.</ref> او دلیل بر این مطلب را ظاهر قرآن می‌دانست.<ref>لحمر، الامام مالک مفسرا، ۲۰۰۰م، ص۶۴.</ref>


مالک با وجود گرایش به حدیث،‌ پای‌بندی بسیاری به ظاهر قرآن داشت و احادیث مخالف ظاهر قرآن را رد می‌کرد.<ref>پاکتچی، «اسلام»، ج۸، ص۴۴۵.</ref> همچنین با برخی روایات نیز مخالفت می‌کرد؛ او سگ و خوک را پاک می دانست و نیم خورده این دو حیوان از آب را [[مکروه]] و از غیر آب را [[مباح]] بر می‌شمرد.<ref>ابن‌الجلاب، التفریع فی فقه الإمام مالک بن انس، ۲۰۰۷م، ج۱، ص۵۲.</ref> او در مورد حدیثی که ظرفی که سگ در آن آب خورده را باید هفت بار شست، می‌گوید حدیثی در این مورد آمده اما نمی‌داند حقیقتش چیست.<ref>مالک بن انس، الموطأ، ۲۰۰۴م، ج۱، ص۳۰۲.</ref> مالک همچنین در مورد عمل [[عمربن خطاب]] خلیفه دوم در کندن کَنه از شتر در حالت اِحرام گفت: من از این عمل اکراه دارم.<ref>مالک بن انس، الموطأ، ۲۰۰۴م، ج۳، ص۵۲۱.</ref> او همچنین مسئله [[رضاع کبیر]] که از [[عایشه]] نقل شده بود را نمی‌پذیرفت.<ref>طرابیشی، من اسلام القرآن الی اسلام الحدیث، ۲۰۱۰م، ص۱۲۱.</ref> محققان وجود این نوع مخالفت‌های مالک بر روایات را زیاد دانسته‌اند.<ref>طرابیشی، من اسلام القرآن الی اسلام الحدیث، ۲۰۱۰م، ص۱۲۲.</ref>
مالک با وجود گرایش به حدیث،‌ پای‌بندی بسیاری به ظاهر قرآن داشت و احادیث مخالف ظاهر قرآن را رد می‌کرد.<ref>پاکتچی، «اسلام»، ج۸، ص۴۴۵.</ref> همچنین با برخی روایات نیز مخالفت می‌کرد؛ او سگ و خوک را پاک می‌دانست و نیم‌خورده این دو حیوان از آب را [[مکروه]] و از غیر آب را [[مباح]] بر می‌شمرد.<ref> ابن‌الجلاب، التفریع فی فقه الإمام مالک بن انس، ۲۰۰۷م، ج۱، ص۵۲.</ref> او در مورد حدیثی که ظرفی که سگ در آن آب خورده را باید هفت بار شست، می‌گوید حدیثی در این مورد آمده اما نمی‌داند حقیقتش چیست.<ref>مالک بن انس، الموطأ، ۲۰۰۴م، ج۱، ص۳۰۲.</ref> مالک در مورد عمل [[عمربن خطاب]] خلیفه دوم در کندن کَنه از شتر در حال اِحرام گفت: من از این عمل اکراه دارم.<ref>مالک بن انس، الموطأ، ۲۰۰۴م، ج۳، ص۵۲۱.</ref> او همچنین مسئله [[رضاع کبیر]] که از [[عایشه]] نقل شده بود را نمی‌پذیرفت.<ref>طرابیشی، من اسلام القرآن الی اسلام الحدیث، ۲۰۱۰م، ص۱۲۱.</ref> محققان وجود این نوع مخالفت‌های مالک بر روایات را زیاد دانسته‌اند.<ref>طرابیشی، من اسلام القرآن الی اسلام الحدیث، ۲۰۱۰م، ص۱۲۲.</ref>


'''اصحاب رأی بودن مالک'''{{سخ}}
'''اصحاب رأی بودن مالک'''{{سخ}}
با وجود این‌که مالک را برجسته‌ترین نماینده فقه حدیث‌گرای مدینه دانسته‌اند<ref name=":5" /> و مواضع او علیه [[اصحاب رأی]] را ذکر کرده‌اند<ref name=":6" /> [[ابن‌قتیبه دینوری]] مورخ قرن سوم بدون هیچ توضیحی مالک را در زمره اصحاب رأی برشمرده است.<ref>ابن قتیبة، المعارف، ۱۹۹۲ق، ص۴۹۸.</ref> شیخ حر عاملی نیز در کتاب وسائل‌الشیعه از برخی نقل کرده که مالک از اصحاب رأی بوده است.<ref>شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، مقدمه، ص۵۲.</ref>
با وجود این‌که مالک را برجسته‌ترین نماینده فقه حدیث‌گرای مدینه دانسته‌اند<ref name=":5" /> و مواضع او علیه [[اصحاب رأی]] را ذکر کرده‌اند<ref name=":6" /> [[ابن‌قتیبه دینوری]] مورخ قرن سوم بدون هیچ توضیحی مالک را در زمره اصحاب رأی برشمرده است.<ref>ابن قتیبة، المعارف، ۱۹۹۲ق، ص۴۹۸.</ref> [[شیخ حر عاملی]] نیز در کتاب [[وسائل الشیعة (کتاب)|وسائل‌الشیعه]] از برخی نقل کرده که مالک از اصحاب رأی بوده است.<ref>حرّ عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، مقدمه، ص۵۲.</ref>


برخی محققان معاصر نیز مالک را با توجه به رویکردش به احادیث و سنجش آن‌ها با عقل، از اصحاب رأی دانسته‌اند.<ref>طرابیشی، من اسلام القرآن الی اسلام الحدیث،‌ ۲۰۱۰م، ص۱۲۵.</ref> از جمله شاهدهایی که بر این مطلب ذکر شده وجود نظرها و اجتهادهای شخصی مالک در کتاب موطأ است.<ref name=":7">طرابیشی، من اسلام القرآن الی اسلام الحدیث،‌ ۲۰۱۰م، ص۱۲۷.</ref> او در کتاب موطا بارها تعبیر «أری(معتقدم)» و «لا أری(معتقد نیستم)» <ref name=":7" />  و کلمات و تعابیر مشابه را استفاده کرده که نشان از استنباط و رأی مالک در مسائل فقهی دارد.<ref>طرابیشی، من اسلام القرآن الی اسلام الحدیث،‌ ۲۰۱۰م، ص۱۲۷.</ref>
برخی محققان معاصر نیز مالک را با توجه به رویکردش به احادیث و سنجش آن‌ها با عقل، از اصحاب رأی دانسته‌اند.<ref>طرابیشی، من اسلام القرآن الی اسلام الحدیث،‌ ۲۰۱۰م، ص۱۲۵.</ref> از جمله شاهدهایی که بر این مطلب ذکر شده وجود نظرها و اجتهادهای شخصی مالک در کتاب موطأ است.<ref name=":7">طرابیشی، من اسلام القرآن الی اسلام الحدیث،‌ ۲۰۱۰م، ص۱۲۷.</ref> او در کتاب موطا بارها تعبیر «أری(معتقدم)» و «لا أری(معتقد نیستم)» <ref name=":7" />  و کلمات و تعابیر مشابه را استفاده کرده که از استنباط و رأی مالک در مسائل فقهی حکایت دارد.<ref>طرابیشی، من اسلام القرآن الی اسلام الحدیث،‌ ۲۰۱۰م، ص۱۲۷.</ref>


== مالک و قیام نفس زکیه ==
== مالک و قیام نفس زکیه ==
هنگامی که [[نفس زکیه]] در سال ۱۴۵ق علیه منصور عباسی قیام کرد مردم از مالک پرسیدند چگونه نفس زکیه را همراهی کنند در حالی که [[بیعت]] با [[منصور عباسی|منصور خلیفه عباسی]] بر گردن آن‌ها است.<ref name=":9">طبری،  
هنگامی که [[نفس زکیه]] در سال ۱۴۵ق علیه منصور عباسی قیام کرد، مردم از مالک پرسیدند چگونه نفس زکیه را همراهی کنند در حالی که [[بیعت]] با [[منصور عباسی|منصور خلیفه عباسی]] بر گردن آن‌ها است.<ref name=":9">طبری،  
تاریخ ‏الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۷، ص۵۶۰.</ref> مالک در پاسخ گفت بیعت با منصور از روی اجبار بوده و بیعتی که از روی اجبار باشد، اهمیتی ندارد.<ref name=":10">ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۸، ص۱۰۶.</ref> همین فتوا سبب شد مردم بیعت خلیفه عباسی را شکسته و به نفس زکیه پیوستند.<ref name=":10" /> البته خود مالک [[قیام نفس زکیه]] را همراهی نکرد.<ref name=":9" /> پس از شکست قیام نفس زکیه همین فتوا سبب دستگیری مالک توسط حاکم مدینه گردید<ref name=":11">ابن قتیبة، المعارف، ۱۹۹۲ق، ص۴۹۹.</ref> و مالک به همین جهت هفتاد شربه شلاق خورد.<ref name=":10" />
تاریخ ‏الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۷، ص۵۶۰.</ref> مالک در پاسخ گفت بیعت با منصور از روی اجبار بوده و بیعتی که از روی اجبار باشد، اهمیتی ندارد.<ref name=":10">ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۸، ص۱۰۶.</ref> همین فتوا سبب شد مردم بیعت خلیفه عباسی را شکسته و به نفس زکیه پیوستند.<ref name=":10" /> البته خود مالک [[قیام نفس زکیه]] را همراهی نکرد.<ref name=":9" /> پس از شکست قیام نفس زکیه همین فتوا سبب دستگیری مالک توسط حاکم مدینه گردید<ref name=":11">ابن قتیبة، المعارف، ۱۹۹۲ق، ص۴۹۹.</ref> و مالک به همین جهت ۷۰ شربه شلاق خورد.<ref name=":10" />


برخی مورخان داستان شلاق خوردن مالک توسط حاکم مدینه را به جهت [[فتوا|فتوای]] او در مسئله صحیح نبودن طلاق فردی که مجبور به [[طلاق]] شده دانسته‌اند.<ref>ابونعیم اصفهانی، حلیة الأولیاء و طبقات الأصفیاء، ۱۳۹۴ق، ج۶، ص۳۱۶.</ref> در مقابل محققان معتقدند این حکایت تحریف شده و شلاق خوردن و تحقیر یک فقیه مشهور به جهت یک مسئله فرعی فقهی را نمی‌توان باور کرد.<ref>پاکتچی، «مالک»، ج۱، ص۸۸.</ref>
برخی مورخان داستان شلاق خوردن مالک توسط حاکم مدینه را به جهت [[فتوا|فتوای]] او در مسئله صحیح نبودن طلاق فردی که مجبور به [[طلاق]] شده دانسته‌اند.<ref>ابونعیم اصفهانی، حلیة الأولیاء، ۱۳۹۴ق، ج۶، ص۳۱۶.</ref> در مقابل محققان معتقدند این حکایت تحریف شده و شلاق خوردن و تحقیر یک فقیه مشهور به جهت یک مسئله فرعی فقهی را نمی‌توان باور کرد.<ref>پاکتچی، «مالک»، ج۱، ص۸۸.</ref>


با گذشت زمان، منصور خلیفه عباسی تلاش کرد ارتباط خود با مالک را بهتر کند و مالک در دربار حاکمان عباسی صاحب مقام و منزلت گردید.<ref name=":8" />
با گذشت زمان، منصور خلیفه عباسی ارتباط خود با مالک را بهتر کرد و مالک در دربار حاکمان عباسی صاحب مقام و منزلت گردید.<ref name=":8" />


== اساتید، شاگردان و آثار ==
== اساتید، شاگردان و آثار ==
مالک اساتید بسیاری داشت<ref>مناوى، طبقات الصوفیة، ۱۹۹۹م، ج۱، قسم دوم، ص۴۲۰.</ref> از مهم‌ترین آن‌ها ربیعه الرأی، ابن‌هرمز، ابن‌شهاب زهری و نافع بن عبدالرحمن بودند.<ref>لحمر، الامام مالک مفسرا، ۲۰۰۰م، ص۳.</ref> او همچنین مدتی شاگرد [[امام صادق(ع)]] نیز بود.<ref>پاکتچی، «مالک»، ج۱، ص۸۴.</ref> مالک شاگردان فراوانی نیز داشت که یکی از آن‌ها [[شافعی]] از [[فقهای چهارگانه اهل‌سنت]] بوده است.<ref>بیهقی، احکام القرآن، ۱۹۹۴م، ج‏۱، ص۶.</ref>
مالک اساتید بسیاری داشت<ref>مناوى، طبقات الصوفیة، ۱۹۹۹م، ج۱، قسم دوم، ص۴۲۰.</ref> از مهم‌ترین آن‌ها ربیعه الرأی، ابن‌هرمز، ابن‌شهاب زُهری و نافع بن عبدالرحمن بودند.<ref>لحمر، الامام مالک مفسرا، ۲۰۰۰م، ص۳.</ref> او همچنین مدتی شاگرد [[امام صادق(ع)]] نیز بود.<ref>پاکتچی، «مالک»، ج۱، ص۸۴.</ref> مالک شاگردان فراوانی نیز داشت که [[شافعی]] از [[فقهای چهارگانه اهل‌سنت]] از جمله آنها بود.<ref>بیهقی، احکام القرآن، ۱۹۹۴م، ج‏۱، ص۶.</ref>


آثار مختلفی به مالک بن انس استناد داده شده است. از جمله آن‌ها «الرد علی القدریه» و «رساله الی هارون الرشید» است.<ref>لحمر، الامام مالک، ۲۰۰۰م، ص۴.</ref> مشهورترین کتاب مالک کتاب «المُوَطَّأ» است.<ref>محمد الخضر حسین، «نظرة فی حیاة: الإمام مالک بن أنس»، ص۵۵۳.</ref>
آثار مختلفی به مالک بن انس منسوب شده است. از جمله آن‌ها «الرد علی القدریه» و «رساله الی هارون الرشید» است.<ref>لحمر، الامام مالک، ۲۰۰۰م، ص۴.</ref> مشهورترین کتاب مالک کتاب «المُوَطَّأ» است.<ref>محمد الخضر حسین، «نظرة فی حیاة: الإمام مالک بن أنس»، ص۵۵۳.</ref>


'''المُوَطَّأ'''{{سخ}}
'''المُوَطَّأ'''{{سخ}}
{{اصلی|الموطا|}}
{{اصلی|الموطا|}}
از مالک نقل شده که این کتاب را به هفتاد فقیه از فقهای مدینه داده و آن‌ها نیز این کتاب را تأیید کرده‌اند.<ref>مالک بن انس، «الموطأ»،‌ مقدمه، ۱۹۸۹م، ص۳.</ref> تألیف این کتاب چهل سال زمان برده است.<ref>مناوى، طبقات الصوفیة، ۱۹۹۹م، ج۱، قسم دوم، ص۴۲۱.</ref> «الموطأ» را اولین کتاب حدیثی دانسته‌اند که بر اساس ابواب فقهی مرتب شده است.<ref>مالک بن انس، «الموطأ»،‌ مقدمه، ۱۹۸۹م، ص۳.</ref> منصور خلیفه عباسی به مالک پیشنهاد داد که این کتاب را به همه شهرها بفرستند و دستور دهد که این کتاب را تعلیم داده و روایات و مسائل فقهی غیر از این را رها کنند تا تمام مناطق اسلامی بر پایه همین فقه بنا گردد. این پیشنهاد با مخالفت مالک روبه‌رو شد.<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبرى، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۴۶۸.</ref>
از مالک نقل شده که این کتاب را به ۷۰ فقیه از فقهای مدینه داده و آن‌ها آن را تأیید کرده‌اند.<ref>مالک بن انس، «الموطأ»،‌ مقدمه، ۱۹۸۹م، ص۳.</ref> تألیف این کتاب ۴۰ سال زمان برده است.<ref>مناوى، طبقات الصوفیة، ۱۹۹۹م، ج۱، قسم دوم، ص۴۲۱.</ref> «الموطأ» را اولین کتاب حدیثی دانسته‌اند که بر اساس ابواب فقهی مرتب شده است.<ref>مالک بن انس، «الموطأ»،‌ مقدمه، ۱۹۸۹م، ص۳.</ref> منصور خلیفه عباسی به مالک پیشنهاد داد که این کتاب را به همه شهرها بفرستند و دستور دهد که این کتاب را تعلیم داده و روایات و مسائل فقهی غیر از این را رها کنند تا تمام مناطق اسلامی بر پایه همین فقه بنا گردد. این پیشنهاد با مخالفت مالک روبه‌رو شد.<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبرى، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۴۶۸.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==