Automoderated users، confirmed، movedable، protected، مدیران، templateeditor
۶٬۸۴۱
ویرایش
(←منابع) |
|||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
پیرمرد ثروتمندی در میان بنیاسرائیل وجود داشت که برخی از اقوامش به طمع ارث، او را کشتند<ref name=":1">مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۱۲۶.</ref> و جنازه او را در نزدیکی محلههای یکی از [[اسباط بنیاسرائیل]] انداختند و خود فریاد خونخواهی او را سر دادند.<ref>طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۵۲.</ref> آنها گفتند حاضرند دیه او را بگیرند تا قتل را بر گردن آن سِبط از بنیاسرائیل نیندازند.<ref name=":1" /> | پیرمرد ثروتمندی در میان بنیاسرائیل وجود داشت که برخی از اقوامش به طمع ارث، او را کشتند<ref name=":1">مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۱۲۶.</ref> و جنازه او را در نزدیکی محلههای یکی از [[اسباط بنیاسرائیل]] انداختند و خود فریاد خونخواهی او را سر دادند.<ref>طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۵۲.</ref> آنها گفتند حاضرند دیه او را بگیرند تا قتل را بر گردن آن سِبط از بنیاسرائیل نیندازند.<ref name=":1" /> | ||
در نهایت | در نهایت اختلاف پدید آمد<ref>سوره بقره، آیه۷۲.</ref> و برای حل آن به نزد حضرت موسی(ع) رفتند. ایشان دستور داد که گاو مادهای را ذبح کرده و بخشی از آنرا به مرده بزنند تا او زنده شده و قاتل خود را معرفی کند.<ref name=":0" /> | ||
بنیاسرائیل گمان کردند که موسی(ع) آنها را مسخره میکند. اما آنچه موسی(ع) گفته بود همان دستور خداوند بود.<ref>سوره بقره، آیه۶۷.</ref> | بنیاسرائیل گمان کردند که موسی(ع) آنها را مسخره میکند. اما آنچه موسی(ع) گفته بود همان دستور خداوند بود.<ref>سوره بقره، آیه۶۷.</ref> |