۱۷٬۱۹۲
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (ویرایش شناسه) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (آمادهسازی برای ترجمه) |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
'''اَبْرَهه''' یا '''ابرهه اَشرَم''' پادشاه [[یمن]] و فرمانده [[اصحاب فیل]] بود که برای تخریب [[کعبه]] به [[مکه]] لشکرکشی کرد اما بهوسیله [[ابابیل]] و [[سجیل]] شکست خورد. ابرهه بر اثر زخمی که در این ماجرا برداشت، بعدها در یمن درگذشت. | '''اَبْرَهه''' یا '''ابرهه اَشرَم''' پادشاه [[یمن]] و فرمانده [[اصحاب فیل]] بود که برای تخریب [[کعبه]] به [[مکه]] لشکرکشی کرد اما بهوسیله [[ابابیل]] و [[سجیل]] شکست خورد. ابرهه بر اثر زخمی که در این ماجرا برداشت، بعدها در یمن درگذشت. | ||
ابرهه پیرو دین مسیحیت و حاکم یمن بود. انگیزه او از تخریب کعبه واکنش به بی حرمتی یکی از | ابرهه پیرو دین مسیحیت و حاکم یمن بود. انگیزه او از تخریب کعبه واکنش به بی حرمتی یکی از یمنیها به کلیسایی بود که برای جلوگیری از سفر آنان به مکه ساخته بود. گسترش نفوذ [[مسیحیت]] و تأمین منافع روم و [[حبشه]] نیز از اهداف حمله وی به مکه شمرده شده است. | ||
== معرفی == | == معرفی == | ||
ابرهه اهل حبشه بود.<ref name=":42" /> او در قرن ششم میلادی، حوالی [[عام الفیل|سال تولد پیامبر اسلام]] میزیست.<ref>برگنیسی، «ابرهه»، ج۲، ص۵۶۳.</ref> | ابرهه اهل حبشه بود.<ref name=":42" /> او در قرن ششم میلادی، حوالی [[عام الفیل|سال تولد پیامبر اسلام]] میزیست.<ref>برگنیسی، «ابرهه»، ج۲، ص۵۶۳.</ref> ابراهه با شکست یمنیها پادشاه آنجا شد.<ref name=":12">مقدسی، البدء و التاریخ، بورسعید، ج۳، ص۱۸۵.</ref> ابرهه پیرو [[دین مسیحیت]] بود.<ref>جوادعلی، المفصل فى تاریخ العرب قبل الإسلام، ج۶، ص۱۸۴.</ref> | ||
ابرهه | ابرهه به دلیل زخمی که در جنگ بر صورتش پدید آمده بود، اَشرم(دارای بینی و لبِ شکافته) خوانده میشد.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۱۲۹.</ref> با این حال در دلایل النبوه نام وی «ابرهه بن اشرم» ثبت شده است.<ref>بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۱۱۷.</ref> گفته شده اشرم نام پدر وی نبوده<ref>برگنیسی، «ابرهه»، ج۲، ص۵۶۳.</ref> در معجم البلدان نام پدرش صباح ثبت شده است.<ref> یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۳، ص۵۳.</ref> | ||
== | همچنین ابرهه را ابویكسوم،<ref>ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۶۴.</ref> صاحب الفیل<ref>سمعانی، الأنساب، ۱۳۸۲ق، ج۵، ص۲۰۰.</ref> و ابرهه حبشی<ref name=":42">مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۴، ص۶۸.</ref> میخواندند. | ||
== لشکرکشی به مکه == | |||
{{اصلی|اصحاب فیل}} | {{اصلی|اصحاب فیل}} | ||
ابرهه، با سپاهی که فیلهایی در جلوی آن بودند به سمت [[مکه]] لشکر کشید<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۶۷.</ref> تا [[کعبه]] را خراب کند.<ref name=":22">مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۷، ص۳۳۵.</ref> اما با [[معجزه الهی]]، پرندگانی سنگریزههایی بر سر سپاه ابرهه ریختند<ref>نگاه کنید به: سوره فیل.</ref> و | ابرهه، با سپاهی که فیلهایی در جلوی آن بودند به سمت [[مکه]] لشکر کشید<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۶۷.</ref> تا [[کعبه]] را خراب کند.<ref name=":22">مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۷، ص۳۳۵.</ref> اما با [[معجزه الهی]]، پرندگانی سنگریزههایی بر سر سپاه ابرهه ریختند<ref>نگاه کنید به: سوره فیل.</ref> و سپاه او شکست خورد و به یمن بازگشت.<ref name=":22" /> ابرهه نیز این ماجرا جراحتی برداشت و یمن برده شد و در آنجا درگذشت.<ref>ابنقتیبة، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۶۳۸.</ref> در [[سوره فیل]] ماجرای اصحاب فیل و نابودی آنان با حمله [[ابابیل]] آمده است.<ref>سوره فیل، آیه ۱-۵.</ref> | ||
=== انگیزه تخریب کعبه=== | |||
ابرهه برای جلوگیری از سفر عربهای یمنی به مکه، کلیسایی در یمن ساخت و آنها را وادار کرد آن را زیارت کنند.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۶۷.</ref> اما یکی از عربها به کلیسای او بیحرمتی کرد، از اینرو قسم یاد کرد که [[کعبه]] را نابود کند.<ref name=":32" /> کلیسای مذکور که «قلیس» خوانده میشد،<ref>ابنالكلبى، الأصنام، ۱۳۶۴ش، ص۴۶-۴۷.</ref> با طلا و جواهرات بسیار تزیین شده بود.<ref name=":32">بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۶۷.</ref> | ابرهه برای جلوگیری از سفر عربهای یمنی به مکه، کلیسایی در یمن ساخت و آنها را وادار کرد آن را زیارت کنند.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۶۷.</ref> اما یکی از عربها به کلیسای او بیحرمتی کرد، از اینرو قسم یاد کرد که [[کعبه]] را نابود کند.<ref name=":32" /> کلیسای مذکور که «قلیس» خوانده میشد،<ref>ابنالكلبى، الأصنام، ۱۳۶۴ش، ص۴۶-۴۷.</ref> با طلا و جواهرات بسیار تزیین شده بود.<ref name=":32">بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۶۷.</ref> او هدف خود از ساخت آن را بازداشتن عربها از سفر به مکه اعلام کرد.<ref>ابنکثیر دمشقی، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۷۰.</ref> با این حال گسترش نفوذ مسیحیت در بخشهای غربی و جنوبی شبهجزیره [[عربستان]] و همچنین تأمین منافع سیاسی و اقتصادی روم و حبشه از اهداف حمله وی به مکه دانسته شده است.<ref>برگنیسی، «ابرهه»، ج۲، ص۵۶۹.</ref> | ||
== حمله به یمن و حکومت بر آن == | == حمله به یمن و حکومت بر آن == | ||
ابرهه یکی از | ابرهه فرمانده یکی از دو سپاهی بود که حاکم حبشه به یمن فرستاد تا آن را تصرف کنند.<ref name=":52">ابنکثیر دمشقی، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۰۶.</ref> بر سپاه دیگر فردی به نام اریاط فرماندهی میکرد.<ref name=":52" /> بر اساس برخی نقلها تنها یک سپاه به فرماندهی اریاط به یمن فرستاده شد و ابرهه جزو سپاهیان اریاط بود.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۱۲۵.</ref> | ||
پس از فتح یمن به دست سپاه حبشه<ref name=":62">یعقوبی، تاریخ الیعقوبى، بیروت، ج۱، ص۲۰۰.</ref> میان اریاط و ابرهه جنگ درگرفت<ref name=":62" /> ابرهه، اریاط را کشت و حاکم یمن شد.<ref>ابنهشام، السیرة النبویة، بیروت، ج۱، ص۴۱.</ref> | |||
کشته شدن اریاط، خشم پادشاه حبشه را به همراه داشت و او تصمیم گرفت با سپاهی حمله کرده و ابرهه را نابود کند.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۲.</ref> اما ابرهه | به گزارش مسعودی کشته شدن اریاط، خشم پادشاه حبشه را به همراه داشت و او تصمیم گرفت با سپاهی حمله کرده و ابرهه را نابود کند.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۲.</ref> اما ابرهه هدایایی را به همراه نامهای برای پادشاه حبشه فرستاد و در آن علاوه بر طلب بخشش، وفاداری و اطاعت از پادشاه حبشه را اعلام کرد.<ref name=":12" /> پادشاه حبشه نیز او را بخشید.<ref>ابنهشام، السیرة النبویة، بیروت، ج۱، ص۴۲.</ref> | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* ابنالكلبى، الأصنام، تهران، نشر نو، ۱۳۶۴ش. | * ابنالكلبى، الأصنام، تهران، نشر نو، ۱۳۶۴ش. | ||
* ابنقتیبة، عبدالله بن مسلم، المعارف، تحقیق ثروت عكاشة، قاهرة، الهیئة المصریة العامة للكتاب، ۱۹۹۲م. | * ابنقتیبة، عبدالله بن مسلم، المعارف، تحقیق ثروت عكاشة، قاهرة، الهیئة المصریة العامة للكتاب، ۱۹۹۲م. | ||
* ابنکثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق. | * ابنکثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق. |
ویرایش