پرش به محتوا

قیس بن سعد بن عباده: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ویرایش و تمیزکاری
جز (ویرایش)
جز (ویرایش و تمیزکاری)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=نوامبر|روز=۲۷|سال=۲۰۱۵|چند = ۲}}
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[خرداد]]|روز=[[۴]]|سال=[[۱۳۹۵]]|کاربر=Shamsoddin  }}
'''قیس بن سعد بن عبادة الخزرجی'''،(درگذشته [[سال ۶۰۵ هجری قمری|۶۰ق]]) از [[صحابه|صحابۀ]] [[انصار]] پیامبر اکرم(ص)، بزرگ [[خزرج|قبیله خزرج]]، از فرماندهان ارشد سپاه امام علی(ع) و امام حسن(ع) و از سخاوتمندان مشهور عرب. در بسیاری از جنگ‌های دوره پیامبر(ص) شرکت داشت و پرچمدار آن حضرت بود، در جنگ جمل، نهروان و صفین در کنار امام علی(ع) و در دوره امام حسن(ع) از فرماندهان او بود. قیس احادیثی نیز از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده است. او پس از [[صلح امام حسن(ع)]] به مدینه رفت و سرانجام در همانجا در گذشت.
'''قیس بن سعد بن عبادة خزرجی'''،(درگذشته [[سال ۶۰۵ هجری قمری|۶۰ق]]) از [[صحابه|صحابۀ]] [[انصار]] پیامبر اکرم(ص)، بزرگ [[خزرج|قبیله خزرج]]، از فرماندهان ارشد سپاه امام علی(ع) و امام حسن(ع) و از سخاوتمندان مشهور عرب. در بسیاری از جنگ‌های دوره پیامبر(ص) شرکت داشت و پرچمدار آن حضرت بود، در جنگ جمل، نهروان و صفین در کنار امام علی(ع) و در دوره امام حسن(ع) از فرماندهان او بود. قیس احادیثی نیز از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده است. او پس از [[صلح امام حسن(ع)]] به مدینه رفت و سرانجام در همانجا در گذشت.
==نام، کنیه و نسب==
==نام، کنیه و نسب==
زندگی‌نامه‌نویسان نام پدر قیس را [سعد بن عباده|سعد بن عبادة]] بن دلیم بن أبی‌حلیمة نگاشته‌اند. لقب «خزرجی» به سبب نسبت قیس و پدرانش به قبیله خزرج مدینه است.<ref>نک: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۲، ۵۹۵.</ref>
زندگی‌نامه‌نویسان نام پدر قیس را [سعد بن عباده|سعد بن عبادة]] بن دلیم بن أبی‌حلیمة نگاشته‌اند. لقب «خزرجی» به سبب نسبت قیس و پدرانش به قبیله خزرج مدینه است.<ref>نک: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۲، ۵۹۵.</ref>
خط ۶: خط ۶:


==ویژگی‌های اخلاقی==
==ویژگی‌های اخلاقی==
قیس، پدرش و پدربزرگش همگی بزرگ قوم خویش بودند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص ۱۲۹۰.</ref>او و پدرانش را از سخاوتمند عرب دانسته‌اند و در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آورده‌اند که «قیس از خاندان سخاوت و بخشش است.» و گفته‌اند که پدرش سعد همواره ملازم پیامبر(ص) بود و هر روز برای او در مدینه، وقت غذا خوردن، ظرفی خوراکی می‌فرستاد.<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ج‌۲، ص:۲۰۴.</ref>
قیس، پدرش و پدربزرگش همگی بزرگ قوم خویش بودند.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص ۱۲۹۰.</ref>او و پدرانش را از سخاوتمند عرب دانسته‌اند و در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آورده‌اند که «قیس از خاندان سخاوت و بخشش است.» و گفته‌اند که پدرش سعد همواره ملازم پیامبر(ص) بود و هر روز برای او در مدینه، وقت غذا خوردن، ظرفی خوراکی می‌فرستاد.<ref>ابن اثیر، أسدالغابة، ج‌۲، ص۲۰۴.</ref>


به گفته واقدی وقتی پیامبر در غزوه غابه از مدینه دور بود، سعد، پسرش قیس را همراه چند بار خرما پیش پیامبر(ص) فرستاد. هنگامی که پیامبر(ص) قیس را سوار بر اسبش دید، خوشحال شد و او و پدرش را ستود. خزرجیان که نزد پیامبر بودند، به ایشان گفتند که این خاندان در گرفتاری‌های روزگار همواره پشتیبان مردم بوده‌اند و آن گاه پیامبر(ص) آن حدیث «خیارکم فی الاسلام، خیارکم فی الجاهلیه اذا فقهوا فی الدین؛ نیکان شما در اسلام همان نیکان شما در جاهلیت‌اند به شرط آن که در دین خدا فهم کسب کنند.»  را بر زبان آورد.<ref> واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۴۷.</ref> واقدی نقل کرده که در سریه خبط نیز وقتی سپاه اسلام با گرسنگی و کمبود مواد غذایی رو به رو شد، قیس با دست و دلبازی، چند پرواری گوساله و بز از شخصی به صورت نسیه خرید به این صورت که پرواری را بگیرد و به جایش بعدا در مدینه خرما بدهد و چند روز سپاه اسلام را از گرسنگی رهانید. وقتی به مدینه بازگشت، پدرش قرض او را داد و به سبب این کار، اموال بسیاری به او بخشید و پیامبر در پی این ماجرا قیس و خاندانش را به سخاوتمندی و بخشش ستود.<ref> واقدی، المغازی، ج‌۲، ص۷۷۵.</ref>
به گفته واقدی وقتی پیامبر در غزوه غابه از مدینه دور بود، سعد، پسرش قیس را همراه چند بار خرما پیش پیامبر(ص) فرستاد. هنگامی که پیامبر(ص) قیس را سوار بر اسبش دید، خوشحال شد و او و پدرش را ستود. خزرجیان که نزد پیامبر بودند، به ایشان گفتند که این خاندان در گرفتاری‌های روزگار همواره پشتیبان مردم بوده‌اند و آن گاه پیامبر(ص) آن حدیث «خیارکم فی الاسلام، خیارکم فی الجاهلیه اذا فقهوا فی الدین؛ نیکان شما در اسلام همان نیکان شما در جاهلیت‌اند به شرط آن که در دین خدا فهم کسب کنند.»  را بر زبان آورد.<ref> واقدی، المغازی، ج۲، ص۵۴۷.</ref> واقدی نقل کرده که در سریه خبط نیز وقتی سپاه اسلام با گرسنگی و کمبود مواد غذایی رو به رو شد، قیس با دست و دلبازی، چند پرواری گوساله و بز از شخصی به صورت نسیه خرید و چند روز سپاه اسلام را از گرسنگی رهانید. وقتی به مدینه بازگشت، پدرش قرض او را داد و به سبب این کار، اموال بسیاری به او بخشید و پیامبر در پی این ماجرا قیس و خاندانش را به سخاوتمندی و بخشش ستود.<ref> واقدی، المغازی، ج‌۲، ص۷۷۵.</ref>


==سابقه در اسلام==
==دوره پیامبر(ص)==
===دوره پیامبر(ص)===
قیس به ظاهر در دوره پیامبر(ص) جوانی نورس بوده است. او هنگام [[فتح مکه]] پرچمدار پیامبر(ص)بود. حدیث مشهور «لو كان العلم متعلقا بالثریا لناله ناس من فارس؛ اگر دانش در ثریا باشد، مردمانی از فارس بدان دست یابند.» را او از پیامبر اکرم(ص) روایت کرده است.<ref> ابن اثیر، أسدالغابة، ج‌۴، ص۱۲۶.</ref>
قیس به ظاهر در دوره پیامبر(ص) جوانی نورس بوده است. او هنگام فتح مکه پرچمدار پیامبر(ص)بود. حدیث مشهور «لو كان العلم متعلقا بالثریا لناله ناس من فارس؛ اگر دانش در ثریا باشد، مردمانی از فارس بدان دست یابند.» را او از پیامبر اکرم(ص) روایت کرده است.<ref>أسدالغابة،ج‌۴،ص:۱۲۶.</ref>


===دوره امام علی(ع===
==دوره امام علی(ع==
قیس در جنگ‌های دوره امام علی(ع) همراه او بود. بنابر منابع قیس در آغاز [[جنگ جمل|فتنه جمل]]، آن حضرت را به مقابله تشویق و انصار را برای یاری با آن حضرت بسیج کرد.<ref>نک: دینوری، الإمامةوالسیاسة ، ۱، ۲۶.</ref> امام علی(ع) قیس بن سعد، را در سال ۳۶ق. به ولایت مصر منصوب کرد.<ref> دینوری، الأخبارالطوال،ص:۱۴۱؛ابن خلدون، تاریخ ،ج‌۲، ص: ۶۲۳</ref>برخی گزارشگران گفته‌اند که در دوره او دست معاویه از مصر کوتاه شد و معاویه چاره‌ای ندید جز آن که با نیرنگ او را از مصر بیرون کند و بدین رو، با ترفندی، شایع کرد که قیس در خونخواهی عثمان(نک: مدخل [[پیراهن عثمان]]) با او همراه است و چون شایعه بالا گرفت، علی(ع) قیس را از ولایت مصر برکنار کرد.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب،ج‌۳،ص:۱۲۹۰.</ref>برخی منابع دیگر آورده‌اند که از همان آغاز که قیس به ولایت مصر منصوب شد، معاویه در نامه‌هایی کوشید تا با تهدید و تطمیع، قیس را با خود همراه کند ولی موفق نشد و در آخرین نامه او را به شدت تهدید کرد.<ref> الغارات/ترجمه،ص:۱۰۴.</ref> سپس نامه‌ای جعل کرد که بنابر آن، قیس با او ابراز همراهی کرده بود. نامه را در شام بر شامیان خواند. شایعه همراهی قیس با معاویه به علی(ع) رسید و او باور نکرد اما با نزدیکانش از جمله حسنین(ع) و عبدالله بن جعفر مشورت کرد. عبدالله بن جعفر توصیه کرد که او را برکنار کند.<ref> ثقفی، الغارات/ترجمه،ص:۱۰۶</ref>بااین حال، علی(ع) مخالف برکناری قیس بود و او را وافادار می‌دانست<ref>ثقفی، الغارات/ترجمه،ص:۱۰۶</ref>تا این که نامه‌هایی از سوی قیس رسید. قیس در این نامه‌ها نوشته بود که به صلاح نمی‌داند با کسانی در مصر که با علی(ع) بیعت نکرده و نمی‌کنند سخت بگیرد. امام علی(ع) در پاسخ او تاکید کرد که آنها باید تکلیف خود را مشخص کنند که آیا با خلیفه رسمی مسلمانان‌اند یا با معاویه و قیس باید از آنها بیعت بگیرد.<ref> ثقفی،الغارات/ترجمه،ص:۱۰۶</ref>قیس آشکارا در نامه‌ای به امام علی(ع)از این کار بدین دلیل که این جماعت را مسالمت‌جو و نه در پی جنگ و فتنه می‌پنداشت، سرپیچید. بدین ترتیب، امام علی(ع) او را از ولایت مصر برکنار کرد.<ref>نک: ثقفی، الغارات/ترجمه،ص:۱۰۶- ۱۰۸</ref>قیس پس از آن، ابتدا به مدینه رفت و به نقل برخی منابع گویی از علی(ع) برای عزل از ولایت مصر دلخور بود؛ ولی از سوی عاملان معاویه که در مدینه حضور داشتند با آزار رو به رو شد<ref>بلاذری، أنساب ‌الأشراف ،ج‌۲، ص:۳۰۰.</ref> و بدین رو مدتی بعد به کوفه رفت و سپس به عنوان یکی از فرماندهان ارشد علی(ع) در جنگ صفین شرکت کرد.<ref>نک: ثقفی، الغارات/ترجمه،ص:۱۱۰</ref>
قیس در جنگ‌های دوره امام علی(ع) همراه او بود. بنابر منابع قیس در آغاز [[جنگ جمل]]، آن حضرت را به مقابله تشویق و [[انصار]] را برای یاری با آن حضرت بسیج کرد.<ref>نک: دینوری، الإمامةوالسیاسة ،ج ۱، ص۲۶.</ref> امام علی(ع) قیس بن سعد، را در سال [[سال ۳۶ هجری قمری|۳۶ق]]. به ولایت [[مصر]] منصوب کرد.<ref> دینوری، الأخبارالطوال، ص۱۴۱؛ ابن خلدون، تاریخ ، ج‌۲، ص۶۲۳.</ref>برخی گزارشگران گفته‌اند که در دوره او دست معاویه از مصر کوتاه شد و معاویه چاره‌ای ندید جز آن که با نیرنگ او را از مصر بیرون کند و بدین رو، با ترفندی، شایع کرد که قیس در خونخواهی [[عثمان بن عفان|عثمان]](نک: مدخل [[پیراهن عثمان]]) با او همراه است و چون شایعه بالا گرفت، علی(ع) قیس را از ولایت مصر برکنار کرد.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج‌۳، ص۱۲۹۰.</ref>برخی منابع دیگر آورده‌اند که از همان آغاز که قیس به ولایت مصر منصوب شد، معاویه در نامه‌هایی کوشید تا با تهدید و تطمیع، وی را با خود همراه کند ولی موفق نشد و در آخرین نامه او را به شدت تهدید کرد.<ref> ثقفی،  الغارات/ترجمه، ص۱۰۴.</ref> سپس نامه‌ای جعل کرد که بنابر آن، قیس با او ابراز همراهی کرده بود. نامه را در [[شام]] بر شامیان خواند. شایعه همراهی قیس با معاویه به علی(ع) رسید و او باور نکرد اما با نزدیکانش از جمله [[حسنین (ع)|حسنین(ع)]] و [[عبدالله بن جعفر]] مشورت کرد. عبدالله بن جعفر توصیه کرد که او را برکنار کند.<ref> ثقفی، الغارات/ترجمه، ص۱۰۶.</ref> با این حال، حضرت علی(ع) مخالف برکناری قیس بود و او را وافادار می‌دانست<ref>ثقفی، الغارات/ترجمه،ص۱۰۶</ref> تا این که نامه‌هایی از سوی قیس رسید. قیس در این نامه‌ها نوشته بود که به صلاح نمی‌داند با کسانی در مصر که با علی(ع) بیعت نکرده و نمی‌کنند سخت بگیرد. امام علی(ع) در پاسخ او تاکید کرد که آنها باید تکلیف خود را مشخص کنند که آیا با خلیفه رسمی مسلمانان‌اند یا با معاویه و قیس باید از آنها [[بیعت]] بگیرد.<ref> ثقفی، الغارات/ترجمه، ص۱۰۶</ref>قیس آشکارا در نامه‌ای به امام علی(ع)از این کار بدین دلیل که این جماعت را مسالمت‌جو و نه در پی جنگ و فتنه می‌پنداشت، سرپیچید. بدین ترتیب، امام علی(ع) او را از ولایت مصر برکنار کرد.<ref>نک: ثقفی، الغارات/ترجمه،ص۱۰۶- ۱۰۸.</ref>قیس پس از آن، ابتدا به مدینه رفت و به نقل برخی منابع گویی از حضرت علی(ع) برای عزل از ولایت مصر دلخور بود؛ ولی از سوی عاملان معاویه که در مدینه حضور داشتند با آزار رو به رو شد.<ref>بلاذری، أنساب ‌الأشراف ،ج‌۲، ص۳۰۰.</ref> و بدین رو مدتی بعد به [[کوفه]] رفت و سپس به عنوان یکی از فرماندهان ارشد علی(ع) در [[جنگ صفین]] شرکت کرد.<ref>نک: ثقفی، الغارات/ترجمه،ص۱۱۰.</ref>


===دوره امام حسن(ع)===
==دوره امام حسن(ع)==
قیس در دوره امام حسن(ع) یکی از فرماندهان او بود و گفته‌اند که او با [[صلح امام حسن(ع)]] موافق نبود.<ref> دینوری، اخبارالطوال/ترجمه،ص۲۶۵.</ref>
قیس در دوره امام حسن(ع) یکی از فرماندهان او بود و گفته‌اند که او با [[صلح امام حسن(ع)]] موافق نبود.<ref> دینوری، اخبارالطوال/ترجمه، ص۲۶۵.</ref>


==پانویس==
==پانویس==