یزید بن معاویه: تفاوت میان نسخهها
جز
←رفتار یزید با اسیران کربلا
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
از منابع تاریخی و روایی برمیآید که یزید ابتدا [[اسیران کربلا|اسیران]] را در ویرانهای بیسقف که به [[خرابه شام]] معروف است اقامت داد.<ref>صدوق، امالی، ۱۴۰۳ق، مجلس ۳۱، ص۲۳۱، ح۴.</ref> پس از سخنرانیهای [[امام سجاد(ع)]] و [[زینب(س)]]، آنان را به خانهای نزدیک قصر خود منتقل کرد.<ref>شیخ مفید، ارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۲.</ref> | از منابع تاریخی و روایی برمیآید که یزید ابتدا [[اسیران کربلا|اسیران]] را در ویرانهای بیسقف که به [[خرابه شام]] معروف است اقامت داد.<ref>صدوق، امالی، ۱۴۰۳ق، مجلس ۳۱، ص۲۳۱، ح۴.</ref> پس از سخنرانیهای [[امام سجاد(ع)]] و [[زینب(س)]]، آنان را به خانهای نزدیک قصر خود منتقل کرد.<ref>شیخ مفید، ارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۲.</ref> | ||
براساس گزارشهای تاریخی برخورد یزید در مقاطع مختلف حضور اسیران [[اهلبیت (ع)]] با آنان متفاووت بوده گاه همه تقصیرات را برعهده [[ابن زیاد]] انداخته وعلتش را نداشتن رابطه خویشاوندی ابن زیاد با اهلبیت(ع) دانسته <ref>شعرانی، دمع السجوم، ترجمه نفس المهموم، ۱۳۷۴ق، ص۲۵۰.</ref> وگاه به همسرش هند که سرزده وارد مجلس شده و به قرار گرفتن سر امام (ع) بالای نیزه اعتراض کرده می گوید که بر دختر زاده پیامبر گریه کن. و میگوید که خدا ابن زیاد را بکشد که در کارش عجله کرد. <ref>شعرانی، دمع السجوم، ترجمه نفس المهموم، ۱۳۷۴ق، ص۲۶۵. | براساس گزارشهای تاریخی برخورد یزید در مقاطع مختلف حضور اسیران [[اهل البیت علیهم السلام| اهلبیت (ع)]] با آنان متفاووت بوده گاه همه تقصیرات را برعهده [[ابن زیاد]] انداخته وعلتش را نداشتن رابطه خویشاوندی ابن زیاد با اهلبیت(ع) دانسته <ref>شعرانی، دمع السجوم، ترجمه نفس المهموم، ۱۳۷۴ق، ص۲۵۰.</ref> وگاه به همسرش هند که سرزده وارد مجلس شده و به قرار گرفتن سر امام (ع) بالای نیزه اعتراض کرده می گوید که بر دختر زاده پیامبر گریه کن. و میگوید که خدا ابن زیاد را بکشد که در کارش عجله کرد. <ref>شعرانی، دمع السجوم، ترجمه نفس المهموم، ۱۳۷۴ق، ص۲۶۵. | ||
</ref> وگاهی از عملکرد خویش به شدت اظهار پشیمانی می کرد و ابن زیاد را لعن می کرد که با کشتن حسین(ع) و مسدود کردن راه چاره بروی باعث منفور شدن یزید شده است. <ref>شعرانی، دمع السجوم، ترجمه نفس المهموم، ۱۳۷۴ق، ص ۲۶۶.</ref> | </ref> وگاهی از عملکرد خویش به شدت اظهار پشیمانی می کرد و ابن زیاد را لعن می کرد که با کشتن حسین(ع) و مسدود کردن راه چاره بروی باعث منفور شدن یزید شده است. <ref>شعرانی، دمع السجوم، ترجمه نفس المهموم، ۱۳۷۴ق، ص ۲۶۶.</ref> | ||