پرش به محتوا

یزید بن معاویه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (تمیز کاری)
imported>Mgolpayegani
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
| پس از  =  
| پس از  =  
}}
}}
'''یَزید بن معاویة بن ابی‌سفیان''' ([[سال ۲۶ قمری|۲۶]]-[[سال ۶۴ قمری|۶۴ق]])، دومین حاکم [[بنی‌امیه|اموی]] است که به دستورش، [[امام حسین(ع)]] و یارانش در [[کربلا]] به [[شهادت]] رسیدند. یزید پس از پدرش [[معاویه]]، سه سال و هشت ماه حکومت کرد و در این مدت، دست به سه واقعه مهم زد: در [[سال ۶۱ قمری]]، [[واقعه کربلا]] را رقم زد، [[سال ۶۳ قمری]] به [[مدینه]] حمله کرد که به کشته شدن هزاران نفر از [[صحابه]] و حافظان [[قرآن]] انجامید و به [[واقعه حره]] معروف شد و در [[سال ۶۴ قمری]] نیز برای سرکوب مخالفانش، به [[مکه]] حمله کرد و [[کعبه]] را با منجنیق هدف آتش قرار داد.
'''یَزید بن معاویة بن ابی‌سفیان''' ([[سال ۲۶ قمری|۲۶]]-[[سال ۶۴ قمری|۶۴ق]])، دومین حاکم [[بنی‌امیه|اموی]] است که به دستور وی، [[امام حسین(ع)]] و یارانش در [[کربلا]] به [[شهادت]] رسیدند. یزید پس از پدرش [[معاویه]]، سه سال و هشت ماه حکومت کرد و در این مدت، دست به سه جنایت مهم زد: در [[سال ۶۱ قمری]]، [[واقعه کربلا]] را رقم زد، [[سال ۶۳ قمری]] به [[مدینه]] حمله کرد که به کشته شدن هزاران نفر از [[صحابه]] و حافظان [[قرآن]] انجامید و به [[واقعه حره]] معروف شد و در [[سال ۶۴ قمری]] نیز برای سرکوب مخالفانش، به [[مکه]] حمله کرد و [[کعبه]] را با منجنیق هدف آتش قرار داد.


بر اساس منابع تاریخی، یزید به صورت آشکارا [[شراب]] می‌نوشید و طبعی شاعرانه داشت. او نخستین کسی بود که بر خلاف سنت خلفای پیشین، با انتصاب پدرش و به صورت موروثی به [[خلافت]] رسید. همچنین برگزیدن او بر خلاف [[صلح امام حسن|صلح‌نامه امام حسن با معاویه]] بود. یزید از چهره‌های منفور نزد شیعیان است. شیعیان و گروهی از [[اهل‌سنت]]، با استناد به کارهایی که یزید در دوران خلافتش انجام داد، او را سزاوار [[لعن]] می‌دانند و در برخی از [[روایات]]، به لعن او تصریح شده است.
بر اساس منابع تاریخی، یزید به صورت آشکارا [[شراب]] می‌نوشید و طبعی شاعرانه داشت. او نخستین کسی بود که بر خلاف سنت خلفای پیشین، با انتصاب پدرش و به صورت موروثی به [[خلافت]] رسید. همچنین برگزیدن او بر خلاف [[صلح امام حسن|صلح‌نامه امام حسن با معاویه]] بود. یزید از چهره‌های منفور نزد شیعیان است. شیعیان و گروهی از [[اهل‌سنت]]، با استناد به کارهایی که یزید در دوران خلافتش انجام داد، او را سزاوار [[لعن]] می‌دانند و در برخی از [[روایات]]، به لعن او تصریح شده است.
خط ۳۴: خط ۳۴:
یزید کودکی خود را در قبیله میسون و در کنار مادرش گذراند.<ref>طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹ش، ص۶۱. </ref> مردمان آن قبیله از قبایل حُوّارین(در منطقه [[حمص]] شام) با پیشینه [[مسیحیت]] در زمان پیش از [[اسلام]] و اهل فصاحت و شعر عربی بودند و یزید نیز تحت تأثیر آنان سخن‌پرداز و شاعر شد.<ref>طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹ش، ص۶۱. </ref>
یزید کودکی خود را در قبیله میسون و در کنار مادرش گذراند.<ref>طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹ش، ص۶۱. </ref> مردمان آن قبیله از قبایل حُوّارین(در منطقه [[حمص]] شام) با پیشینه [[مسیحیت]] در زمان پیش از [[اسلام]] و اهل فصاحت و شعر عربی بودند و یزید نیز تحت تأثیر آنان سخن‌پرداز و شاعر شد.<ref>طقوش، دولت امویان، ۱۳۸۹ش، ص۶۱. </ref>
{{تبارنامه بنی‌امیه}}
{{تبارنامه بنی‌امیه}}
معاویه به همراه پدرش ابوسفیان، مادرش [[هند جگرخوار]] و عده‌ای دیگر، پس از [[فتح مکه]] اسلام آوردند و [[پیامبر(ص)]] آنان را [[طلقاء|طُلَقاء]] (اسیران آزادشده) خطاب نمود و از مجازات، عفو کرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم والملوک، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۶۱؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۴۱۲.</ref> [[حضرت زینب]] پس از شهادت [[امام حسین(ع)]]، در خطبه‌ای یزید را فرزند طلقاء خطاب کرد.<ref>سید ابن طاوس،اللهوف، ۱۳۸۱ش، ص۱۸۲.</ref> در [[زیارت عاشورا]] نیز با عبارت «وابنُ آکلةِ الاَکباد» (فرزند زن جگرخوار) از یزید یاد شده است.<ref> میرخانی، شرح زیارت عاشورا، ۱۳۷۴ش، ص۴۴۶.</ref>
معاویه به همراه پدرش ابوسفیان، مادرش [[هند جگرخوار]] و عده‌ای دیگر، پس از [[فتح مکه]] اسلام آوردند و [[پیامبر(ص)]] آنان را [[طلقاء|طُلَقاء]] (اسیران آزادشده) خطاب نمود و از مجازات، عفو کرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم والملوک، ۱۳۸۷ش، ج۳، ص۶۱؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۴۱۲.</ref> [[حضرت زینب]] پس از شهادت [[امام حسین(ع)]]، در خطبه‌ای یزید را فرزند طلقاء خطاب کرد.<ref>سید ابن طاوس، اللهوف، ۱۳۸۱ش، ص۱۸۲.</ref> در [[زیارت عاشورا]] نیز با عبارت «وابنُ آکلةِ الاَکباد» (فرزند زن جگرخوار) از یزید یاد شده است.<ref> میرخانی، شرح زیارت عاشورا، ۱۳۷۴ش، ص۴۴۶.</ref>


یزید چندین فرزند از جمله خالد، [[معاویه بن یزید|معاویه]]، ابوسفیان و عبدالله و همسرانی به نام‌های فاخته، ام‌کلثوم و ام‌مسکین داشته است.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۵۲ش، ج۷، ص۳۱۲۳.</ref> او پس از سه سال و هشت ماه حکومت، در [[۱۴ ربیع‌الاول]] [[سال ۶۴ قمری|سال ۶۴ق]] در ۳۸ سالگی درگذشت.<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۳۵۴.</ref> گروهی سبب [[مرگ]] او را مستی بیش از حد ذکر کرده‌اند.<ref>ابن حبان، الثقات، ۱۳۹۳ق، ص۱۶۲.</ref>گفته‌اند روزی در حالت مستی، میمون خود را بر خری وحشی سوار کرده بود و در پی‌ او می­‎تاخت تا اینکه از اسب فرو افتاد و از دنیا رفت.<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۲۸۷.</ref> برخی نیز می‌گویند بر اثر بیماری ذات الجنب (عفونت ریه) از دنیا رفت.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۶۵، ص۳۹۷.</ref> او را در [[دمشق]] [[دفن]] کردند.<ref>یعقوبی، تاریخ، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۱۹۳.</ref> نقل شده است وقتی [[عباسیان]] بر دمشق مسلط شدند، [[قبر]] وی را [[نبش قبر|نبش]] کردند.<ref>نویری، نهایة الأرب، ۱۴۲۴ق، ج۲۲، ص۳۳.</ref>
یزید چندین فرزند از جمله خالد، [[معاویه بن یزید|معاویه]]، ابوسفیان و عبدالله و همسرانی به نام‌های فاخته، ام‌کلثوم و ام‌مسکین داشته است.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۵۲ش، ج۷، ص۳۱۲۳.</ref> او پس از سه سال و هشت ماه حکومت، در [[۱۴ ربیع‌الاول]] [[سال ۶۴ قمری|سال ۶۴ق]] در ۳۸ سالگی درگذشت.<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۳۵۴.</ref> گروهی سبب [[مرگ]] او را مستی بیش از حد ذکر کرده‌اند.<ref>ابن حبان، الثقات، ۱۳۹۳ق، ص۱۶۲.</ref>گفته‌اند روزی در حالت مستی، میمون خود را بر خری وحشی سوار کرده بود و در پی‌ او می­‎تاخت تا اینکه از اسب فرو افتاد و از دنیا رفت.<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۲۸۷.</ref> برخی نیز می‌گویند بر اثر بیماری ذات الجنب (عفونت ریه) از دنیا رفت.<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۶۵، ص۳۹۷.</ref> او را در [[دمشق]] [[دفن]] کردند.<ref>یعقوبی، تاریخ، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۱۹۳.</ref> نقل شده است وقتی [[عباسیان]] بر دمشق مسلط شدند، [[قبر]] وی را [[نبش قبر|نبش]] کردند.<ref>نویری، نهایة الأرب، ۱۴۲۴ق، ج۲۲، ص۳۳.</ref>
خط ۴۰: خط ۴۰:
== شخصیت یزید ==
== شخصیت یزید ==
{{خلافت بنی امیه}}
{{خلافت بنی امیه}}
بیشتر منابع تاریخی به روحیه شاعری و خوشگذرانی و [[شراب‌خواری]] یزید اشاره کرده‌اند.<ref>برای نمونه ر.ک.ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۶۵، ص۳۹۷؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۱۲۷؛ فقیهی، «بنی‌امیه در تاریخ»، ۱۴۱۳ق، ص۳۳.</ref>
بیشتر منابع تاریخی به روحیه شاعری و خوشگذرانی و [[شراب‌خواری]] یزید اشاره کرده‌اند.<ref>برای نمونه ر.ک: ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۶۵، ص۳۹۷؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۶ش، ج۴، ص۱۲۷؛ فقیهی، «بنی‌امیه در تاریخ»، ۱۴۱۳ق، ص۳۳.</ref>
===خوشگذرانی‌===
===خوشگذرانی‌===
طبق نقل منابع، یزید خوشگذران و هوس‌باز بود.<ref>فقیهی، «بنی‌امیه در تاریخ»، ۱۴۱۳ق، ص۳۳.</ref> به صورت آشکار [[شراب]] می‌نوشید و در این کار زیاده‌روی می‌کرد.<ref>«فقیهی، بنی‌امیه در تاریخ»، ۱۴۱۳ق، ص۳۴.</ref> برخی [[صحابه پیامبر(ص)]] و نیز [[امام حسین(ع)]] به صراحت او را [[فاسق]] و اهل [[گناه]] خوانده‌اند.<ref>یعقوبی، تاریخ، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۱۶۰.</ref> بلاذری او را نخستین خلیفه‌ای می‌داند که  آشکارا شراب می‌نوشید، زنان خواننده و نوازنده را نزد خود نگه می‌داشت و برای لذت بردن، سگ‌ها و خروس‌ها را به جنگ همدیگر وا‌می‌داشت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج‏۵، ص۲۹۷.</ref> او میمونی داشت که او را «اباقیس» نامید و به او شراب می‌نوشاند و از حرکات وی می‌خندید.<ref>فقیهی، «بنی‌امیه در تاریخ»، ۱۴۱۳ق، ص۳۴.</ref>
طبق نقل منابع، یزید خوشگذران و هوس‌باز بود.<ref>فقیهی، «بنی‌امیه در تاریخ»، ۱۴۱۳ق، ص۳۳.</ref> به صورت آشکار [[شراب]] می‌نوشید و در این کار زیاده‌روی می‌کرد.<ref>«فقیهی، بنی‌امیه در تاریخ»، ۱۴۱۳ق، ص۳۴.</ref> برخی [[صحابه پیامبر(ص)]] و نیز [[امام حسین(ع)]] به صراحت او را [[فاسق]] و اهل [[گناه]] خوانده‌اند.<ref>یعقوبی، تاریخ، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۱۶۰.</ref> بلاذری او را نخستین خلیفه‌ای می‌داند که  آشکارا شراب می‌نوشید، زنان خواننده و نوازنده را نزد خود نگه می‌داشت و برای لذت بردن، سگ‌ها و خروس‌ها را به جنگ همدیگر وا‌می‌داشت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج‏۵، ص۲۹۷.</ref> او میمونی داشت که او را «اباقیس» نامید و به او شراب می‌نوشاند و از حرکات وی می‌خندید.<ref>فقیهی، «بنی‌امیه در تاریخ»، ۱۴۱۳ق، ص۳۴.</ref>
خط ۷۰: خط ۷۰:
=== واقعه کربلا ===
=== واقعه کربلا ===
{{اصلی|واقعه کربلا}}
{{اصلی|واقعه کربلا}}
یزید وقتی به حکومت رسید، به والی مدینه دستور داد «از حسین بیعت بگیر و اگر نپذیرفت، سر او را برایم بفرست».<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۶، ج۴، ص۱۴؛ ازدی، مقتل الحسین(ع)، بی‌تا، ص۳.</ref> امام حسین با یزید بیعت نکرد و به همراه خانواده و شماری از [[بنی‌هاشم]] از مدینه به سمت مکه رفت.<ref>بَلاذُری، انساب‌الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۶۰.</ref> کوفیان با ارسال نامه‌های فراوان امام را به [[کوفه]] دعوت کردند و امام به سمت آنجا حرکت کرد.<ref>ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۹۹۱م، ج۵، صص۲۷-۲۸؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۳۶-۳۷.</ref> یزید [[عبیدالله بن زیاد]] را حاکم کوفه کرد و او توانست کوفیان را از اطراف امام دور کند.<ref>طبری، تاریخ المم و الملوک، ۱۳۵۲ش، ج۷، صص۲۹۳۳-۲۹۶۲.</ref> پس از پیمان‌شکنی کوفیان، امام به سوی [[کربلا]] رفت. در آنجا در روز [[روز عاشورا|دهم محرم]] با لشکریان [[عمر سعد]] که از طرف ابن زیاد به فرماندهی منصوب شده بود روبرو شد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۵۲ش، ج۷، صص۲۹۸۹-۳۰۶۰.</ref>
یزید وقتی به حکومت رسید، به والی مدینه دستور داد «از حسین بیعت بگیر و اگر نپذیرفت، سر او را برایم بفرست».<ref>ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۶، ج۴، ص۱۴؛ ازدی، مقتل الحسین(ع)، بی‌تا، ص۳.</ref> امام حسین با یزید بیعت نکرد و به همراه خانواده و شماری از [[بنی‌هاشم]] از مدینه به سمت مکه رفت.<ref>بَلاذُری، انساب‌الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۶۰.</ref> کوفیان با ارسال نامه‌های فراوان امام را به [[کوفه]] دعوت کردند و امام به سمت آنجا حرکت کرد.<ref>ابن‌اعثم، الفتوح، ۱۹۹۱م، ج۵، صص۲۷-۲۸؛ مفید، الارشاد، ۱۳۹۹ق، ج۲، ص۳۶-۳۷.</ref> یزید [[عبیدالله بن زیاد]] را حاکم کوفه کرد و او توانست کوفیان را از اطراف امام دور کند.<ref>طبری، تاریخ المم و الملوک، ۱۳۵۲ش، ج۷، ص۲۹۳۳-۲۹۶۲.</ref> پس از پیمان‌شکنی کوفیان، امام به سوی [[کربلا]] رفت. در آنجا در روز [[روز عاشورا|دهم محرم]] با لشکریان [[عمر سعد]] که از طرف ابن زیاد به فرماندهی منصوب شده بود روبرو شد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۵۲ش، ج۷، صص۲۹۸۹-۳۰۶۰.</ref>


در این جنگ، امام حسین و فرزندانش، برادرش [[عباس بن علی (ع)|عباس]]، ۱۷ نفر از [[بنی‌هاشم]] و بیش از ۵۰ نفر از یارانش شهید شدند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۵۲ش، ج۷، صص۲۹۸۹-۳۰۶۰.</ref> پس از جنگ، لشکریان عمر بن سعد، با اسب‌های خود بر بدن کشته‌شدگان تاختند.<ref>مفید، الإرشاد، ۱۳۹۹ق، ج‏۲، ص۱۱۳؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۵.</ref> به خیمه‌های بازماندگان حمله کردند و آنچه بود به غنیمت گرفتند و خیمه‌ها را آتش زدند.<ref>سید ابن طاووس، لهوف، بی‌تا، ص۱۳۲.</ref> [[امام سجاد(ع)]] به علت بیماری نتوانست جنگ کند و زنده ماند.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۵۹؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۶.</ref> وی به همراه [[حضرت زینب]] و سایر زنان و بچه‌ها اسیر سپاه کوفه شد. سپاهیان عمر سعد سرهای [[شهیدان کربلا|شهیدان]] را به نیزه زدند و به همراه [[اسیران کربلا|اسیران]] به [[کوفه]] نزد عبیدالله بن زیاد و از آنجا به [[شام]] نزد یزید بردند.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۵۹؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۶.</ref>
در این جنگ، امام حسین و فرزندانش، برادرش [[عباس بن علی (ع)|عباس]]، ۱۷ نفر از [[بنی‌هاشم]] و بیش از ۵۰ نفر از یارانش شهید شدند.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۵۲ش، ج۷، ص۲۹۸۹-۳۰۶۰.</ref> پس از جنگ، لشکریان عمر بن سعد، با اسب‌های خود بر بدن کشته‌شدگان تاختند.<ref>مفید، الإرشاد، ۱۳۹۹ق، ج‏۲، ص۱۱۳؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۵.</ref> به خیمه‌های بازماندگان حمله کردند و آنچه بود به غنیمت گرفتند و خیمه‌ها را آتش زدند.<ref>سید ابن طاووس، لهوف، بی‌تا، ص۱۳۲.</ref> [[امام سجاد(ع)]] به علت بیماری نتوانست جنگ کند و زنده ماند.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۵۹؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۶.</ref> وی به همراه [[حضرت زینب]] و سایر زنان و بچه‌ها اسیر سپاه کوفه شد. سپاهیان عمر سعد سرهای [[شهیدان کربلا|شهیدان]] را به نیزه زدند و به همراه [[اسیران کربلا|اسیران]] به [[کوفه]] نزد عبیدالله بن زیاد و از آنجا به [[شام]] نزد یزید بردند.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۵۹؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۶.</ref>


====رفتار یزید با اسیران کربلا====
====رفتار یزید با اسیران کربلا====
کاربر ناشناس