پرش به محتوا

سعد بن عباده: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۹۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ سپتامبر ۲۰۱۶
جز
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷۲: خط ۷۲:


در مورد نحوه مرگ او اختلاف وجود دارد. برخی می‌گویند پس از این که وی از بیعت با عمر اجتناب کرد بنا به خواست وی از مدینه خارج شد و در مسیرش به سمت حوران شام<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۳.</ref> به مرگ طبیعی در گذشت. <ref>ابوحاتم، کتاب الثقات، ج۳، ص۱۴۹؛ زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۸۵.</ref> برخی نیز معتقدند که سعد به قتل رسید. اما این که چه کسی وی را به قتل رساند دو نظر وجود دارد. برخی از منابع اهل سنت نوشته‌اند: [[جنیان]] وی را به این دلیل که ایستاده بول کرد کشتند.<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۷</ref>آنان پس از ارتکاب این قتل در حالی که دف می‌زدند این شعر را می‌خواندند:<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۱۶۴؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۴۱۲؛ شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۲، ص۲۳۵؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۲۸۰؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۷.</ref>
در مورد نحوه مرگ او اختلاف وجود دارد. برخی می‌گویند پس از این که وی از بیعت با عمر اجتناب کرد بنا به خواست وی از مدینه خارج شد و در مسیرش به سمت حوران شام<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۳.</ref> به مرگ طبیعی در گذشت. <ref>ابوحاتم، کتاب الثقات، ج۳، ص۱۴۹؛ زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۸۵.</ref> برخی نیز معتقدند که سعد به قتل رسید. اما این که چه کسی وی را به قتل رساند دو نظر وجود دارد. برخی از منابع اهل سنت نوشته‌اند: [[جنیان]] وی را به این دلیل که ایستاده بول کرد کشتند.<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۷</ref>آنان پس از ارتکاب این قتل در حالی که دف می‌زدند این شعر را می‌خواندند:<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۱۶۴؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۴۱۲؛ شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۲، ص۲۳۵؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۲۸۰؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۷.</ref>
{{شعر}}{{ب|قد قَتِلنا سیدِ الخزرجِ سَعدَ بن عُبادة|ورَمَیناهُ بسهمین فلم یخِطِ فُؤادَه}}{{پایان شعر}}
{{شعر}}{{ب|قد قَتَلنا سیدَ الخزرجِ سَعدَ بن عُبادة|ورَمَیناهُ بسهمین فلم یخطِ فُؤادَه}}{{پایان شعر}}
 
<small>{{وسط چین}}ما سعد بن عباده، سرور خزرج را کشتیم{{سخ}}و دو تیر به قلب او زدیم و تیرها به خطا نرفت.{{پایان}}</small>
این داستان مورد تردید برخی از اهل سنت واقع شده است.[[ابن ابی الحدید]] به داستانی اشاره کرده که به این ادعا طعنه می‌زند. نقل شده که مردی [[سنی|عامی]] از شیعه‌ای سؤال کرد که اگر خلافت حق علی(ع) بود و ابابکر آن را غصب کرد، چرا او درصدد بر نیامد تا خلافت را پس بگیرد؟ شیعه پاسخ می‌دهد: علی(ع) می‌ترسید که جنیان او را بکشند!<ref>تستری، قاموس الرجال، ج۵، ص۴۹.</ref>
این داستان مورد تردید برخی از اهل سنت واقع شده است.[[ابن ابی الحدید]] به داستانی اشاره کرده که به این ادعا طعنه می‌زند. نقل شده که مردی [[سنی|عامی]] از شیعه‌ای سؤال کرد که اگر خلافت حق علی(ع) بود و ابابکر آن را غصب کرد، چرا او درصدد بر نیامد تا خلافت را پس بگیرد؟ شیعه پاسخ می‌دهد: علی(ع) می‌ترسید که جنیان او را بکشند!<ref>تستری، قاموس الرجال، ج۵، ص۴۹.</ref>
وی شعری هم در رد این ادعا بدین مضمون سروده شده:
وی شعری هم در رد این ادعا بدین مضمون سروده شده:
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول =:{{سخ}}{{شعر|نستعلیق}}{{ب|یقولون سعد شقت الجن بطنه|الا ربما حققت فعلک بالغدر}} {{ب|و ماذنب سعد انه بال قائماً|و لکن سعداً لم یبایع ابابکر}}{{پایان شعر}}|تاریخ بایگانی | منبع = <small>شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۲، ص۲۳۵.</small> | تراز =وسط| عرض = 440px| اندازه خط = 15px|رنگ پس زمینه=| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقل‌قول =:{{سخ}}{{شعر|نستعلیق}}{{ب|یقولون سعد شقت الجن بطنه|الا ربما حققت فعلک بالغدر}} {{ب|و ماذنب سعد انه بال قائماً|و لکن سعداً لم یبایع ابابکر}}{{پایان شعر}}
<small>{{وسط چین}}می‌گویند [[جن|جنّیان]] شکم سعد را دریدند؛ ولی چه بسا تو با نیرنگ این کار را انجام داده باشی.{{سخ}}سعد چه گناهی داشت جز اینکه ایستاده بول کرد؛ ولی (در واقع گناهش این بود که) او با ابوبکر بیعت نکرده بود.{{پایان}}</small>
|تاریخ بایگانی | منبع = <small>شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۲، ص۲۳۵.</small> | تراز =وسط| عرض = 440px| اندازه خط = 15px|رنگ پس زمینه=| گیومه نقل‌قول = | تراز منبع = چپ}}


برخی نیز معتقدند [[خالد بن ولید]] و [[محمد بن سلمه انصاری]]، به دستور عمر مأمور شدند که از او در شام بیعت بگیرند، زمانی که با مخالفت او روبرو شدند، هر یک تیری بر او بیانداختند و او را به قتل رساندند.<ref>شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۲، ص۲۳۵.</ref>
برخی نیز معتقدند [[خالد بن ولید]] و [[محمد بن سلمه انصاری]]، به دستور عمر مأمور شدند که از او در شام بیعت بگیرند، زمانی که با مخالفت او روبرو شدند، هر یک تیری بر او بیانداختند و او را به قتل رساندند.<ref>شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۲، ص۲۳۵.</ref>
confirmed، protected، templateeditor
۲۳۰

ویرایش