بحث:سعد بن عباده
افراط در شیعه سازی
در شیعه نمودن سعد بن عباده مبالغه شده است. اشاره به اینکه در برخی منابع شیعی او را موافق علی(ع) شناساندهاند خوب است و حتی توضیح مفصل آن نیز بد نیست اما در حال حاضر مقاله جوری نگاشته شده که گویی این فرضیه اثبات شده و مورد اتفاق همگان است در حالی که آنچه در منابع تاریخ اسلام میتوان بدان استناد کرد همین مقدار است که انصار میخواستند او را به خلافت بردارند و اگر میخواستند علی(ع) را خلیفه کنند لزومی نداشت که در سقیفه جمع شوند بدون اینکه خود علی(ع) خبر داشته باشد. درست است که انصار بعدها بیشترشان در زمره یاران علی(ع) قرار گرفتند اما باید به این موضوع توجه داشت که این جناح بندیها سیاسی بود و اتحاد انصار با علی(ع) ضد قریش اتحادی بر اساس منافع مشترک بود. به هر حال نباید یادمان برود که این انصار بودند که حتی پیش از اینکه ابوبکر و عمر عملی انجام دهند، بر سر جانشینی پیامبر(ص) جلسه گرفتند مبادا که قدرت به دست قریشیان و مکیان بیافتد و هیچ کس هم نگفته که آنها در سقیفه جمع شدند که علی(ع) را خلیفه کنند. اینکه خود سعد چه میاندیشیده به سختی قابل تشخیص و بازیابی است و چندان عقلانی نیست که بپنداریم سعد تا این حد از پذیرفتن خلافت ابا داشته است.
خلاصه اینکه شیعه بودن سعد بن عباده در مقاله از نظر تاریخ نگاری با بیپروایی طرح شده در حالی که باید در پوششی از تردید و همراه با تحلیل منابع صورت پذیرد بخصوص که مستند شیعه بودن سعد در این مقاله تنها مجالس المومنین است که منبع تاریخی مهمی به شمار نمی رود و استنادی به این وسعت به آن نادرست است. جالب اینکه نویسنده مجالس المومنین به شیعه سازی شناخته شده است.
استناد بیش از اندازه به مجالس المومنین و نظرات نویسنده آن را به عنوان نظرات شیعیان نقل کردن از مشکلات دیگر مقاله است. این موضوع بخصوص در ماجرای وفات سعد بسیار پر رنگ است. اصولا نیازی نیست بگوییم مشکوک بودن وفات سعد قول شیعه است، نوع روایت نشان میدهد که وفات سعد مشکوک است اما اینکه عمر او را کشته باشد، قول شیعه نیست. مقاله ای که در بخش پیوند به بیرون آمده نشان داده که در منابع مختلفی از درگیری فرستاده عمر با سعد خبر داده اند. بنابر این آنچه در بخش وفات سعد و نیز جعبه اطلاعات فردی به عنوان قول منابع شیعی آمده باید اصلاح شود و به عنوان نظر برخی نویسندگان یا برخی منابع نقل شود و نه به عنوان نظر شیعه.
یک جا نیز در شناسه گفته شده بزرگانی از شیعه از اعتقاد صریح او به امام علی(ع) نوشته اند. اولا این بزرگان شیعه که می گویید یعنی قاضی نور الله شوشتری؟ اینکه یک نفر است. اگر دیگران هستند حتما باید اشاره شود. ثانیا بزرگ بودن افراد در تاریخ سندیت نمیآورد. حرف تاریخی باید مستند به منابع و شواهد باشد آیا نویسنده مجالس المومنین شاهدی در دست داشته که پیش از او نداشته اند؟ خود مجالس المومنین از روضه الصفا نقل کرده اما این منابع برای تاریخ صدر اسلام به هیچ وجه معتبر تلقی نمی شوند مگر اینکه شاهد معتبری داشته باشند.
اصلاح صفحه
این مدخل با دیدی بسیار خوشبینانه نسبت به سعد بن عباده نوشته شده بود که حتیالامکان سعی گردید اصلاح شود.--Hasaninasab (بحث) ۲۰ فوریهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۱۲:۳۷ (IRST)