|
|
خط ۶۱: |
خط ۶۱: |
| ===خصوصیات شخصی و اخلاقی=== | | ===خصوصیات شخصی و اخلاقی=== |
| غروی، سریعالذهن و حاضرجواب و سخنانش همراه لطیفه و مزاح بود و حتی در تقریر درس نیز بذلهگویی داشت. گفتهاند که او بسیار اهل عبادت بود. حدود دوازده سال از درس و بحث کناره گرفت و به سیر و سلوک پرداخت و تا آخر عمر این سیر عرفانی در او مشهود بود.<ref>مجله نور علم، ش ۴۰، ص۵۲، به نقل از سید عباس کاشانی</ref> | | غروی، سریعالذهن و حاضرجواب و سخنانش همراه لطیفه و مزاح بود و حتی در تقریر درس نیز بذلهگویی داشت. گفتهاند که او بسیار اهل عبادت بود. حدود دوازده سال از درس و بحث کناره گرفت و به سیر و سلوک پرداخت و تا آخر عمر این سیر عرفانی در او مشهود بود.<ref>مجله نور علم، ش ۴۰، ص۵۲، به نقل از سید عباس کاشانی</ref> |
| [[علامه طباطبایی]] درباره استادش مینویسد: | | [[علامه طباطبایی]]، از رابطه و مکاتبه استادش با [[میرزا جواد آقا ملکی تبریزی]]، که از تربیت یافتگان [[ملا حسینقلی همدانی]] خبر داده است.<ref> یادنامه شهید آیت الله قدوسی، ص ۲۷۰-۲۷۱به قلم جمعی از دانشمندان، قم، انتشارات شفق، ۱۳۶۳ ه.ش</ref> |
| ::در مرحله تهذیب نفس و تصفیه باطن با مرحوم خلدآشیان علام نحریر فخرالمجتهدین و سندالعارفین حاج [[میرزا جواد آقا ملکی تبریزی]] نزیل [[قم]] که از اکابر تلامذه و تربیت یافتگان مرحوم آخوند [[ملاحسینقلی همدانی]] بوده، رابطه و مکاتبه داشته است.
| | |
| ::مرحوم شیخ مردی بود جامع میان علم و عمل و رابط میان [[تقوا]] و ذوق، دارای طبعی سیال و لهجه شیرین. دیوان اشعار وی معروف است و در فنون مختلفه شعر از قصیده و مدیحه و غزل و رباعی و علمی، اشعاری زیاد سروده و در فقه و اصول و حکمت و عرفان مؤلفات زیاد دارد که غالب آنها مثل ضروریات یومی و حیاتی میان اهل علم دست به دست میگردد. سیمایی داشت متواضع و ربانی و خاموش و غالباً فکور و به خود مشغول بود. زندگانی ساده داشت.<ref> یادنامه شهید آیت الله قدوسی، ص ۲۷۰-۲۷۱به قلم جمعی از دانشمندان، قم، انتشارات شفق، ۱۳۶۳ ه.ش</ref>
| | [[محمدتقی بهجت]] از اهتمام استادش به درس، مداومت بر [[زیارت عاشورا]]، [[نماز جعفر طیار]] و قرائت [[سوره قدر]] سخن گفته است، وی میگوید: |
| | ::«مرحوم آقا شیخ محمدحسین طوری بود که اگر کسی به فعالیتهای علمیاش توجه میکرد، تصور میکرد در شبانه روز هیچ کاری غیر از مطالعه و تحقیق ندارد، و اگر کسی از برنامههای عبادی ایشان اطلاع پیدا میکرد، فکر میکرد غیر از [[عبادت]] به کاری نمیپردازد...مرحوم آقا شیخ محمدحسین در روضهشان مقید بود که خود پای سماور بنشیند، و خود او همه کفشها را جفت کند.»<ref>[http://www.bahjat.org/index.php/2011-09-08-10-59-54/hekayat.html#5 پایگاه نشر آثار آیت الله بهجت]</ref> |
|
| |
|
| [[محمدتقی بهجت]] از شاگردان وی درباره استادش میگوید:
| |
| ::«مرحوم آقا شیخ محمدحسین طوری بود که اگر کسی به فعالیتهای علمیاش توجه میکرد، تصور میکرد در شبانه روز هیچ کاری غیر از مطالعه و تحقیق ندارد، و اگر کسی از برنامههای عبادی ایشان اطلاع پیدا میکرد، فکر میکرد غیر از عبادت به کاری نمیپردازد.
| |
| ::مرحوم آقا شیخ محمدحسین میگفت: من سیزده سال در درس مرحوم [[آخوند خراسانی]]، صاحب کفایه شرکت میکردم، در طول این سیزده سال یک شب موفق نشدم که در درس ایشان حضور پیدا کنم ( و ظاهراً درسشان را شبها ایراد میفرمودند ) آن یک شب نیز به زیارت کاظمین مشرف شده بودم و در هنگام برگشتن مشکلی پیش آمد که به موقع نرسیدم، در بین راه که میآمدم حدس میزدم که امشب چه مطالبی را بیان خواهند کرد. پیشاپیش آنها را نوشتم.
| |
| ::به نجف که رسیدم و با دوستان صحبت کردم دیدم تقریباً همه مطالبی که بیان فرموده بودند چیزهایی بوده که من پیشاپیش حدس زده و نوشته بودم، و تقریباً نوشتههای من چیزی از درس کم نداشت.
| |
| ::ایشان با اینکه چنین موقعیت علمی داشتند و درس استاد را پیشاپیش میتوانستند حدس بزنند و بنویسند، در عین حال مقید بودند که حتی یک شب درس استاد از او فوت نشود.
| |
| ::در کنار این فعالیتهای علمی آن قدر مقید به برنامههای عبادتی بودند، که هر کس اینها را میدید فکر میکرد که اصلاً به هیچ چیز غیر از عبادت نمیرسد، هر روز زیارت عاشورا و هر روز نماز جعفر طیار از برنامههای عادی ایشان بود. روزهای پنج شنبه، طبق سنتی که علمای نجف دارند و معمولاً روز پنج شنبه یا جمعه یک روضه هفتگی دارند که زمینهای است برای دیدار دوستان و استادان و شاگردان با همدیگر و توسلی هم انجام میگرفت، مرحوم آقا شیخ محمدحسین در این روضهشان مقید بود که خود پای سماور بنشیند، و خود او همه کفشها را جفت کند، و در عین حال زبانش مرتب در حال حرکت بود خیلی تند تند یک چیزی را میخواندند ما متوجه نمیشدیم که این چه ذکری است که ایشان این قدر در نشستن و بر خاستن به گفتن آن مقید است.
| |
| ::بعد یکی از دوستان که خیلی با آقا مأنوس بود ( مرحوم آقا شیخ [[علیمحمد بروجردی]] رضوان الله علیه ) از ایشان سؤال کرده بود: آقا، این چه ذکری است که شما این قدر تقیِّد دارید که حتی بین سلام و احوالپرسیتان آن را ترک نمیکنی؟ ایشان لبخندی زده بود و بعد از تأملی فرموده بود: خوب است انسان روزی هزار مرتبه إنا أنزلنا بخواند. » <ref>[http://www.bahjat.org/index.php/2011-09-08-10-59-54/hekayat.html#5 پایگاه نشر آثار آیت الله بهجت]</ref>
| |
| ===وفات=== | | ===وفات=== |
| محمدحسین غروی اصفهانی در پنجم ذیحجه ۱۳۶۱ ه.ق درگذشت. پیکر او در حجرهای متصل به گلدسته شمالی ایوان طلای [[حرم امیرالمؤمنین]]، نزدیک مقبره [[علامه حلی]] به خاک سپرده شد.<ref> نقباء البشر، ج۲، ص ۵۶۱</ref> درگذشت او یک هفته پس از وفات [[آقاضیاء عراقی]] بود. | | محمدحسین غروی اصفهانی در پنجم ذیحجه ۱۳۶۱ ه.ق درگذشت. پیکر او در حجرهای متصل به گلدسته شمالی ایوان طلای [[حرم امیرالمؤمنین]]، نزدیک مقبره [[علامه حلی]] به خاک سپرده شد.<ref> نقباء البشر، ج۲، ص ۵۶۱</ref> درگذشت او یک هفته پس از وفات [[آقاضیاء عراقی]] بود. |