کاربر ناشناس
قاعده زرین: تفاوت میان نسخهها
ویرایش و ویکیسازی- ناتمام
imported>Sama جز (ویرایش بخش آیات) |
imported>Sama (ویرایش و ویکیسازی- ناتمام) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
===روایات=== | ===روایات=== | ||
قاعدهٔ زرین به صورت مستقیم و غیرمستقیم بارها در روایات اسلامی تکرار شده است.<ref>اسلامی، حسن، قاعده زرین در حدیث و اخلاق، ص ۱۵</ref> | قاعدهٔ زرین به صورت مستقیم و غیرمستقیم بارها در روایات اسلامی تکرار شده است.<ref>اسلامی، حسن، قاعده زرین در حدیث و اخلاق، ص ۱۵</ref> | ||
گاهی این قاعده به صورت مشهور خود در روایات بیان شده است. در باب انصاف و عدلِ اصول کافی، روایاتی | گاهی این قاعده به صورت مشهور خود در روایات بیان شده است. کلینی در باب انصاف و عدلِ اصول کافی، روایاتی نقل کرده ست که صریحاً و تلویحاً مضمون قاعدهٔ زرین را بیان میکنند. در این باب آمده که اعرابیای به رسول خدا میگوید: به من عملی بیاموز تا با آن وارد بهشت شوم. پیامبر پاسخ داد: آنگونه که دوست داری مردم با تو رفتار کنند، با آنان رفتار کن و آنگونه که نمیپسندی با تو رفتار کنند، با آنان رفتار مکن»<ref name=":1">کلینی، کافی، ج ۲، ص ۱۴۶</ref> همین مضمون در نامهٔ ۳۱ نهج البلاغه آمده است.<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، نامه ۳۱، ص ۳۹۷</ref> امام علی خطاب به فرزندش امام حسن مینویسد: | ||
::::::<small>پسركم! خود را ميان خويش و ديگرى ميزانى بشمار، پس آنچه براى خود دوست مى دارى براى جز خود دوست بدار. و آنچه تو را خوش نيايد براى او ناخوش بشمار. و ستم مكن چنانكه دوست ندارى بر تو ستم رود، و نيكى كن چنانكه دوست مى دارى به تو نيكى كنند. و آنچه از جز خود زشت مى دارى براى خود زشت بدان، و از مردم براى خود آن را بپسند كه از خود مى پسندى در حق آنان، و مگوى بديگران آنچه خوش ندارى شنيدن آن، و مگو آنچه را ندانى، هر چند اندك بود آنچه مى دانى، و مگو آنچه را دوست ندارى به تو گويند.</small><ref>رضی، نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، نامه ۳۱، ص ۳۰۱</ref> | ::::::<small>پسركم! خود را ميان خويش و ديگرى ميزانى بشمار، پس آنچه براى خود دوست مى دارى براى جز خود دوست بدار. و آنچه تو را خوش نيايد براى او ناخوش بشمار. و ستم مكن چنانكه دوست ندارى بر تو ستم رود، و نيكى كن چنانكه دوست مى دارى به تو نيكى كنند. و آنچه از جز خود زشت مى دارى براى خود زشت بدان، و از مردم براى خود آن را بپسند كه از خود مى پسندى در حق آنان، و مگوى بديگران آنچه خوش ندارى شنيدن آن، و مگو آنچه را ندانى، هر چند اندك بود آنچه مى دانى، و مگو آنچه را دوست ندارى به تو گويند.</small><ref>رضی، نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی، نامه ۳۱، ص ۳۰۱</ref> | ||
این عبارت نهجالبلاغه روشنترین عبارت منابع شیعی است که هم وجه ایجابی و هم وجه سلبی قاعدهٔ زرین را بیان میکند و آن را «میزان» میداند. امام علی، ستمنکردن و نیکی کردن و ... را مصادیق اجرای این قاعده برمی شمرد. | این عبارت نهجالبلاغه روشنترین عبارت منابع شیعی است که هم وجه ایجابی و هم وجه سلبی قاعدهٔ زرین را بیان میکند و آن را «میزان» میداند. امام علی، ستمنکردن و نیکی کردن و ... را مصادیق اجرای این قاعده برمی شمرد. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
در روایات مختلف از این قاعده گاه به عنوان معیار ادب<ref>شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت ۴۱۲، ص ۵۴۸</ref>، نشانهٔ سازگاری منطقی<ref>شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت ۱۵۰، ص ۴۹۸</ref> بیان شده است.<ref name=":0">اسلامی، قاعده زرین در حدیث و اخلاق، ص ۱۷</ref> در برخی روایات فضایل اخلاقی چون تواضع،<ref>کلینی، کافی، ج۲، ص ۱۳۴</ref> انصاف،<ref>دیلمی، ارشاد القلوب، ج۱، ص ۱۸</ref>عدل<ref>ابن حزم، رسالة فی مداواة النفوس، ج۱، ص ۳۵۳</ref> در قالب این قاعده تعریف شده است.<ref name=":0" /> این قاعده یکی از سه فضیلت اصلی<ref>کلینی، کافی، ج۲، ص ۱۴۴ و ۱۷۰</ref> شمرده شده است.<ref name=":2">اسلامی، حسن، قاعده زرین در حدیث و اخلاق، ص ۱۸</ref> در احادیثی<ref name=":1" /><ref>کلینی، کافی، ج۲، ص ۱۶۵</ref> به این قاعده به عنوان تکلیف و وظیفهٔ انسان در برابر انسان اشاره شده است.<ref name=":2" /> گاه قاعدهٔ زرین به مثابهٔ ملاکی برای رفتار با اهل سنت در حدیث<ref name=":1" /> ذکر شده است.<ref>اسلامی، حسن، قاعده زرین در حدیث و اخلاق، ص ۱۹</ref> | در روایات مختلف از این قاعده گاه به عنوان معیار ادب<ref>شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت ۴۱۲، ص ۵۴۸</ref>، نشانهٔ سازگاری منطقی<ref>شریف رضی، نهج البلاغه، حکمت ۱۵۰، ص ۴۹۸</ref> بیان شده است.<ref name=":0">اسلامی، قاعده زرین در حدیث و اخلاق، ص ۱۷</ref> در برخی روایات فضایل اخلاقی چون تواضع،<ref>کلینی، کافی، ج۲، ص ۱۳۴</ref> انصاف،<ref>دیلمی، ارشاد القلوب، ج۱، ص ۱۸</ref>عدل<ref>ابن حزم، رسالة فی مداواة النفوس، ج۱، ص ۳۵۳</ref> در قالب این قاعده تعریف شده است.<ref name=":0" /> این قاعده یکی از سه فضیلت اصلی<ref>کلینی، کافی، ج۲، ص ۱۴۴ و ۱۷۰</ref> شمرده شده است.<ref name=":2">اسلامی، حسن، قاعده زرین در حدیث و اخلاق، ص ۱۸</ref> در احادیثی<ref name=":1" /><ref>کلینی، کافی، ج۲، ص ۱۶۵</ref> به این قاعده به عنوان تکلیف و وظیفهٔ انسان در برابر انسان اشاره شده است.<ref name=":2" /> گاه قاعدهٔ زرین به مثابهٔ ملاکی برای رفتار با اهل سنت در حدیث<ref name=":1" /> ذکر شده است.<ref>اسلامی، حسن، قاعده زرین در حدیث و اخلاق، ص ۱۹</ref> | ||
در روایتی همزیستی و مصاحبت با مردم آنگونه که فرد دوست دارد دیگران با او رفتار کنند، نشانه عدل دانسته شده است.<ref>کنز الفوائد، ۲۷۱/ اعلام الدین، دیلمی، ص ۱۵۲</ref> و در روایتی دیگر نشانهٔ انصاف است.<ref>دیلمی، ارشاد القلوب، ج۱، ص ۵۵ - مجموعة ورام 2:216.</ref> در کتاب کافی در باب «حق المؤمن علی اخیه و اداء حقه» مضمون قاعدهٔ زرین تکرار شده است. در این باب، با انصاف خواندن قاعدهٔ زرین، آن را یکی از سه سَرور اعمال خوانده است.<ref>الکافی، ج۲، ص ۱۴۴</ref> و در روایتی دیگر، آن را یکی از سه فریضهٔ شدیدی که خدا بر بندگان واجب کرده، شمرده است.<ref>کافی، ج۲، ص ۱۷۰</ref> همچنین مفاد قاعدهٔ زرین را یکی از شش رفتاری میداند که اگر کسی بر اساس آن رفتار کند، جایگاهش در آستان خدا و در جانب راست خداست.<ref>کافی، ج۲، ص ۱۷۲</ref> در روایات کتاب کافی گاه مضمون قاعدهٔ زرین در مواجهه با مسلم است مانند آنچه را برای خود دوست داری برای برادر مسلمانت دوست بدار<ref>کافی، ج۲، ص ۱۷۰</ref> و گاه برای مردم مانند آنچه را برای خود دوست دارید برای مردم دوست بدارید. <ref>کافی، ج۲، ص ۶۳۵ کتاب العشره، باب ما یجب من المعاشره</ref> | |||
کافی باب «حق المؤمن علی اخیه و اداء حقه» | |||
خط ۶۷: | خط ۴۷: | ||
==عام بودن قاعده== | ==عام بودن قاعده== | ||
در برخی متون قاعده زرین به همکیشان منحصر شده است | در برخی متون قاعده زرین به همکیشان منحصر شده است<ref>مثلاً: کافی، ج۲، ص ۱۷۰</ref>؛اما تعبیر بسیاری روایات عام است.<ref>کافی، ج۲، ص ۶۳۵</ref> امام کاظم دربارهٔ آیه «هل جزاء الاحسان الا الاحسان» میگوید: این سخن خدا «آیا پاداش نیکی، جز نیکی است در باب مؤمن و کافر، درستکار و بدکار است. هر کس به او نیکی شود، باید پاسخ نیکی را بدهد...»<ref>تحف العقول، ج۱، ص ۲۹۵</ref> در مسیحیت این قاعده حتی دشمنان را شامل میشود و در اسلام قید کافر یا مؤمن ندارد.<ref>کریمی لاسکی، فرامرزقراملکی، ادیان بزرگ، قاعده زرین و دیگری، ص ۹۵</ref> | ||